با توجه به این که امام یک مصلح اجتماعی مسلمان است ایشان راز اصلی و خطوط کلی انحراف و عقب ماندگی مسلمان را چه می داند؟

به عبارات زیر بنگریم: «من آمده‏ ام تا پیوند خدمتگزارى خودم را به شما عزیزان عرضه کنم که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم؛ خدمتگزار ملت هاى اسلامى؛ خدمتگزار ملت بزرگ ایران؛ خدمتگزار دانشگاهیان و روحا...

کد : 43225 | تاریخ : 15/04/1394

به عبارات زیر بنگریم:
«من آمده‏ ام تا پیوند خدمتگزارى خودم را به شما عزیزان عرضه کنم که تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم؛ خدمتگزار ملت هاى اسلامى؛ خدمتگزار ملت بزرگ ایران؛ خدمتگزار دانشگاهیان و روحانیان؛ خدمتگزار همه قشرهاى کشور و همه قشرهاى کشورهاى اسلامى و همه مستضعفین جهان.» (صحیفه امام ج‏10ص472)
«اى زائران خانه خدا، در مواقف و مشاعر الهى به‏ هم بپیوندید و از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین و مستضعفان جهان را بخواهید.» (صحیفه امام، ج‏10، ص339 و 340 )
از یادآوری دو عبارت فوق سه نتیجه قابل انتزاع است: یکی آنکه جهت گیری رفتاری هر کس باید خدمتگزاری باشد. چرا که مجموعه خدمتگزاری افراد به یکدیگر جامعه ای پیش رونده در همه عرصه ها بوجود می آورد. حال آنکه برخی آموزهای انحرافی حتی با نام دین موجب می شود افراد در جستجوی گلیم خویش از آب در آوردن باشند و چنین می شود که جامعه نه تنها عقب می ماند که حتی به فساد و تباهی و انحطاط می رود.
شاید امام خمینی(ره) یکی دیگر از مهمترین علل عقب ماندگی جهان اسلام را در غفلت مسلمین از داشتن حکومت های خدمتگزار می دانستند. تجربه تاریخی نیز نشان داده که اکثر حکومت ها به جای «خدمتگزاری»، «خودکامگی» کرده اند و دانشمندان و مردم در زمینه جلوگیری از خودکامگی حکومت ها به وظایف خود آنگونه که شایسته است، عمل نکرده اند.
دوم آنکه افق دید هر عالم و اهل فکر و اندیشه ای و حتی صنعتگران باید جهانی باشد تا تولیدات آنها خریدار جهانی داشته باشد و هر گاه ملت هایی درون خود خزیده اند و جهانی نیاندیشیده اند، آرام آرام رو به انحطاط رفته اند. زمانی که جهان اسلام از حیث تمدن و فرهنگ جهانی می اندیشید، مرزهای اعتباری را در می نوردید و تولیدات تمدنی و فرهنگی آن هم خیره کننده و هم تابلویی برای دیگر ملل بود. با این مقدمه اگر به دو عبارات امام توجه کنیم می بینم جهت گیری آن جهانی است و از مرز امت اسلامی فراتر رفته به مستضعفین جهان یعنی هر قشری که عقب مانده نگه داشته شده عنایت دارند.
امام خمینی(ره) علاوه بر موارد مهم فوق در بیان علل عقب ماندگی جهان اسلام بالاخص در قرون اخیر، به مناسبت هایی حدود 40 مورد مانند موارد زیر را نام می برند: عدم التزام به قانون، فرقه گرایی، عدم اتحاد، عدم خودباوری، از خودبیگانگی، تحجر، استعمار و متعاقب آن غرب زدگی اما گویی همه آنها را در زیرمجموعه عدم توجه به محتوای اسلام جای می دهند و اسلام تحجر، اسلام غیر جامع، اسلام صوفیانه و نه عارفانه و نوع آخرش اسلام آمریکایی را در مقابل اسلام ناب محمدی می دانند که اگر به هر مقدار به اسلام جامع نگر رویکرد نشان داده شود، به همان میزان پیشرفت حقیقی حاصل شدنی است.
در افق دید امام خمینی(ره) نسبت به اسلام نکته ای وجود دارد که در دو عبارت فوق مکنون است و در عبارت زیر جلای بیشتر دارد و آن این که مسلمانان علاوه بر سرنوشت همکیشان خود باید از پایگاه دین و با آموزهای دینی خود، به مصالح بشری بیندیشند و از مجموعه عملکرد آنها جهان بشریت بهره مند گردد. گویی فقط با چنین دیدگاهی است که هم جبران عقب ماندگی ها ممکن است و هم پیشرفت آتی مسلمانان موجب نمی شود که در مقابل همدیگر قرار گیرند و یا استثمارگر شوند. چرا که استثمارگر شدن را نیز نشانه های توحش می دانند:
«من امیدوارم که همه کشورهاى منطقه و دولتهاى منطقه به خود بیایند و مطمئن باشند که یک ایران قدرتمند اسلامى براى آنها بهتر است از امریکا و شوروى. آنها فقط مصالح خودشان را در نظر دارند و اسلام مصالح کشورهاى اسلامى و مسلمانان؛ همه را، بلکه «مصالح بشر» را. ما به هیچ کشورى طمع نداریم و به هیچ کشورى حقى نداریم. و خداى تبارک و تعالى به ما اجازه نداده است که در هیچ کشورى دخالت بکنیم، مگر آنکه مثل دفاع باشد...» (صحیفه امام ج‏16 393)

انتهای پیام /*