چگونگی موافقت امام با تشکیل حزب جمهوری اسلامی را توضیح دهید؟

تابستان سال 56 چند نفر از شاگردان امام خمینی(س) ایجاد یک حزب تمام عیار اسلامی را میان خود طرح کردندو به گفته آقای هاشمی رفسنجانی: «وقتی که فضای سیاسی ایران یک مقداری باز شد، کسی را خدمت امام فرستادیم....

کد : 43288 | تاریخ : 11/02/1392

تابستان سال 56 چند نفر از شاگردان امام خمینی(س) ایجاد یک حزب تمام عیار اسلامی را میان خود طرح کردندو به گفته آقای هاشمی رفسنجانی: «وقتی که فضای سیاسی ایران یک مقداری باز شد، کسی را خدمت امام فرستادیم. امام آن موقع اواخر ایام اقامتشان در نجف بود. آن موقع ایشان موافقت نکردند. تعبیری که بعداً من خودم شنیدم از امام درباره اینکه چرا موافقت نمی کنند این بود که می گفتند حزب یک چیز تدریجی الحصول است. من نمی توانم چیزی را که هر زمان می تواند یک وضع داشته باشد که اکنون قابل پیش بینی نیست، تایید کنم… شماها را می توانم تایید کنم چون می دانم شما خوب کار می کنید. اما حزب بالاخره یک سازمانی می شود. یک سازمان وجود خاصی برای خودش پیدا می کند و تداوم دارد. ادوار بعد را من نمی دانم چه می شود. لذا تایید نمی¬کردند... اما با استدلال ایشان مبنی بر نیاز روحانیت به انسجام و تشکل به منظور ساختن کادرهای مورد نیاز نظام و همچنین بدست گرفتن ابتکار عمل، در نهایت امام با پیشنهاد تاسیس حزب موافقت کردند و حتی مبلغ 5 میلیون تومان نیز در ابتدای حزب به منظور فعالیت های تبلیغی و فرهنگی کمک کردند.»
از جملات فوق که از سوی یکی از بنیان گذاران حزب جمهوری اسلامی که شخصاً مورد تایید، حمایت و علاقه امام بوده نیز به خوبی بر می آید که تاسیس آن حزب لااقل در بدو طرح آن مورد رضایت امام نبوده است. ضمن آنکه افرادی که با این حزب میانه خوشی نداشتند نیز دلالت های دیگری برای عدم رضایت قلبی امام بیان داشته اند. به عنوان مثال آقای صادق طباطبایی برادر عروس امام در این زمینه مطالبی گفته اند که در برخی سایت ها قابل دستیابی است.
با این حال لازم به یادآوری است که در فضای پرشور نهضت اسلامی بسیاری از احزابی که توسط رژیم شاه منحل شده بود، تجدید سازمان کرده و شروع به فعالیت کردند. با پیروزی انقلاب افراد و گروههای مختلف نیز شروع به تشکیل حزب نمودند. در چنین فضایی در 29 بهمن1357 یعنی یک هفته پس از پیروزی انقلاب، پنج نفر از شخصیت های روحانی مورد اعتماد و علاقه امام نیز تصور کردند بدون داشتن تشکیلات حزبی قادر به تاثیرگذاری مطلوب در روند انقلاب نخواهند بود و لذا مبادرت به تشکیل حزب جمهوری اسلامی کردند. نظر به آنکه موسسین اولیه حزب عموماً مورد تایید و علاقه امام بودند، اینگونه در جامعه القا شده که امام مشوق تاسیس آن بوده اند، حال آنکه به نظر می رسد حتی اگر مطالب آقای هاشمی و آقای طباطبایی هم وجود نداشت به حصر عقل و به دلائل زیر نباید امام نسبت به تاسیس آن حزب رضایت قلبی داشته باشند حتی اگر به علت اصرار آقایان موافقت و کمک مالی هم به اعضای آن کرده باشند:
- اعضای آن حزب اکثراًً عضو شورای انقلاب بودند و مصوبات شورا می¬توانست در افکار عمومی به منزله القائات حزب جمهوری تلقی شود؛
- اعضای موسس همگی روحانی بودند و امام خمینی اگر چه به داشتن تشکل و نظم و انضباط بین روحانیون اهمیت زیادی می دادند اما بسیار بعید است که با حزبی شدن روحانیت هم موافق باشند. زیرا احزاب در رقابت با یکدیگر قرار می گیرند که ممکن است آنها را در تقابل با احزاب دیگر قرار دهد.
- در شرایط پیچیده ابتدای انقلاب که امام به شخصیت های کاملاً مورد وثوق محتاج بودند تا مسئولیت های زیادی از آنها بخواهند، بدیهی است که هم انتظار داشتند که این افراد وقت خود را بیشتر صرف مسئولیت های حیاتی تر نمایند و نیز شائبه طرفداری از منافع حزبی نسبت به آنها در افکار عمومی شکل نگیرد.
- در طول انقلاب جملات فراوانی از امام وجود دارد که گویی امام خمینی نگران تشتت نیروهای انقلاب تحت نام احزاب مختلف بودند که یک نمونه بارز آن چنین جملاتی است: «و اعتصموا بحبل اللَّه مطلوب است. همان است که اقرأ باسم ربک. اسم رب همان ریسمانى است که همه به آن باید اعتصام کنند. مردم را دعوت کنید به وحدت. دعوت کنید به اینکه گروه گروه نشوند. الآن مشغولند شیاطین به اینکه این انسجامى که پیدا شد براى ملت ما، و با این انسجام پیش بردند و بحمد اللَّه پیروز شدند تا اینجا، این را به همش بزنند. گروه گروه کنند: حزب کذا، حزب کذا، جمعیت کذا. چه اسم رویش بگذارند «جمعیت اسلامى» کذا؛ چه اسم بگذارند «جمعیت دمکراتیک» کذا. امروز روز این نیست که تکه تکه بشود این ملت، گروه گروه بشود. امروز تمام گروهها باید ادغام بشوند در یک گروه. و آن گروه اسلامى است. همان طورى که تمام گروهها ادغام شد در یک گروه و تمام قولها و تمام فریادها ادغام شد در یک فریاد، و آن فریاد مرگ بر این رژیم و- عرض بکنم که- اسلام، جمهورى اسلامى مى‏خواهیم. آن ادغام گروهها در هم و توجه به اسلام بود که این سد بزرگ شیطانى را شکست، و همه حساب مادیین را باطل کرد.» (صحیفه امام، ج8، ص334)
از سوی دیگر شخصیت امام خمینی(س) بگونه ای بود که تلاش داشتند حتی...

انتهای پیام /*