- در آثار امام خمینی حدود 2000 بار واژهی تبلیغ و تبلیغات بکار رفته است که در ظاهر همگی آنها مربوط به موضوعات اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، مکتبی و یا توجه دادن به تبلیغات بد است که موجب گمراهی نشود؛ ولی در مورد اصطلاحی که برای امور تجاری بکار میرود، در آثار ایشان مطلبی دیده نمیشود. البته تعریفی از تبلیغات دارند که اگرچه مربوط به تبلیغات مذهبی است، ولی میتواند در مورد تبلیغات تجاری نیز مبنا قرار گیرد. تعریف ایشان از تبلیغ چنین است: «تبلیغات که همان شناساندن خوبیها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. » (صحیفه امام، ج21، ص، 339)
بدیهی است که تبلیغ کالا برای شناساندن آن به جامعه به شرط آن که تدلیس در آن نباشد، امری عقلانی است. زیرا مردم غالباً با تبلیغ کالا یا خدمات میتوانند از وجود تولیدات جدید مطلع شوند و البته اگر با تدلیس همراه شود، آنگاه امام نیز مانند بسیاری از مراجع قبل از خود «خیار تدلیس» را مطرح کردهاند. تدلیس در رسالهی امام این گونه تعریف شده است:« فروشنده یا خریدار، مال خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد و طوری کند که قیمت مال در نظر مردم زیاد شود. » (توضیح المسائل، ص، 325)
البته این توضیح ضروری است که در اکثر معاملات، تدلیس توسط فروشنده انجام میشود و نه توسط خریدار؛ ولی واژهی خریدار در این تعریف به این علت است که اگر معامله با جنس انجام شود، تعریف از تدلیس، جامع باشد. برای مثال کسی که قصد خرید یک قطعه ملک را دارد اما پول کافی برای پرداخت آن نداشته و کل یا بخشی از آن را با زیورآلات، اثاثیهی منزل و یا خودروی خود پرداخت میکند، اگر در مالی که به فروشنده میدهد، تدلیس نماید، برای فروشنده خیار تدلیس باقی میماند.
بدیهی است تدلیس یک امر کلی است و مصادیق آن در جوامع امروزی که تبلیغات پرتدلیس از روشهای روانشناسی فردی و اجتماعی مدد میگیرد، میتواند بسیار متفاوت است که شناخت آن نیاز به بررسی کارشناسانه دارد.