شب هجران تو آخر نشود

آموزه های اجتماعی کربلا (۲): عشق و مقاومت

فضای سنگین سال های زندگی سید شهیدان که جریان تحریف سلطنت را به جای خلافت قرار داده و هرگونه راه نقد و اعتراض را مسدود ساخته بود و به سلطنت اموی چنان تقدس بخشیده بود که عملا هر نقد و اعتراضی اعتراض و نقد به خدا و پیامبرش به حساب می آمد یاری اسلام ،که به ظلم و ستم در انزوا قرار گرفته و در غربت تحمیلی اش فراموش گشته بود، حمایتی پرهزینه داشته و تنها از کسانی این مهم ممکن بوده که دلهایشان به آتش عشق افروخته بوده باشد عشقی که به موهبت الهی در قلب ها جای می گیرد و می تواند شمشیر دفاع بر دست های قدرت ایمان قرار دهد و مجاهدان دلیری را بی هراس از تیرهای سرزنش و نکوهش جاهلان مقصر و دانایان مکار به میدان آورد این عشق سراپای امام حسین و یارانش و حتی اهل بیت اسیر شده اش را پر ساخته است

تحمل فشار اجتماعی ملالم از مکر و جهل، محتاج ایمان در مراتب عالی آن می باشد ایمانی که از عشقی عمیق جوشیده باشد و تا پای جان انسان را در آوردگاه مقاومت پایدار نگاه دارد بنابراین مقاومت و جهاد که امری اجتماعی می باشد که بر پایه فرهنگی ایمانی استوار می گردد قرآن کریم نیز در تحلیل میدان های نبرد و پیروزی ها و شکست هایش به تحلیل فرهنگ و اعتقاد پشتوانه جهاد و دفاع می پردازد تا به تحلیل نظامی بلکه تمام عرصه های زندگی حتی عرصه های اجتماعی را قرآن از همین منظر تحلیل می فرماید.

کد : 182087 | تاریخ : 22/05/1400

پرتال امام خمینی(س): یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ : ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما که از دینش برگردد، پس بزودی خدا مردمی را می آورد که هم خدا دوستشان دارد و هم آنها خدا را دوست دارند ،اینهادر برابر مؤمنین متواضع و در برابر کافران مقتدرند و در راه خدا جهاد می کنند واز ملامت هیچ ملامتگری پروا ندارند،این فضل و برتری از جانب خداست که به هر کس بخواهد و صلاح بداند می دهد و خدا وسعت بخش و بسیار داناست [سوره المائده : ۵۴]

فضای سنگین سال های زندگی سید شهیدان که جریان تحریف سلطنت را به جای خلافت قرار داده و هرگونه راه نقد و اعتراض را مسدود ساخته بود و به سلطنت اموی چنان تقدس بخشیده بود که عملا هر نقد و اعتراضی اعتراض و نقد به خدا و پیامبرش به حساب می آمد یاری اسلام ،که به ظلم و ستم در انزوا قرار گرفته و در غربت تحمیلی اش فراموش گشته بود، حمایتی پرهزینه داشته و تنها از کسانی این مهم ممکن بوده که دلهایشان به آتش عشق افروخته بوده باشد عشقی که به موهبت الهی در قلب ها جای می گیرد و می تواند شمشیر دفاع بر دست های قدرت ایمان قرار دهد و مجاهدان دلیری را بی هراس از تیرهای سرزنش و نکوهش جاهلان مقصر و دانایان مکار به میدان آورد این عشق سراپای امام حسین و یارانش و حتی اهل بیت اسیر شده اش را پر ساخته است

تحمل فشار اجتماعی ملالم از مکر و جهل، محتاج ایمان در مراتب عالی آن می باشد ایمانی که از عشقی عمیق جوشیده باشد و تا پای جان انسان را در آوردگاه مقاومت پایدار نگاه دارد بنابراین مقاومت و جهاد که امری اجتماعی می باشد که بر پایه فرهنگی ایمانی استوار می گردد قرآن کریم نیز در تحلیل میدان های نبرد و پیروزی ها و شکست هایش به تحلیل فرهنگ و اعتقاد پشتوانه جهاد و دفاع می پردازد تا به تحلیل نظامی بلکه تمام عرصه های زندگی حتی عرصه های اجتماعی را قرآن از همین منظر تحلیل می فرماید.

جالب توجه است که این نوع از تربیت مبتنی بر ایمان حتی در کودکان و نوجوانانی که در صحنه عاشورا و بعد در اسارت حضور داشته است لذا در هیچ خبری از اخبار تاریخی مستند بریدگی و یا رفتاری که نشان از کوتاه آمدن از ارزش ها باشد وجود ندارد جانفشانی فرزندان کوچک امام مجتبی در کارزار کربلا و احتجاجات زنان و دخترکان سید الشهدا در هنگام اسارت همگی گواه خوبی بر این ادعا است.

خوبست در این باره به سخنان فاطمه صغری که تقریبا سنی بین ۱۰تا ۱۵ سال در کربلا داشته توجه شود:

((ای اهل کوفه، ای اهل مکر و غدر و خودپسند! ما اهل بیتی هستیم که خدا ما را بوسیله شما امتحان و شما را هم بوسیله ما آزمایش کرد. امتحان ما را نیکو قرار داد، علم خود و فهم آن را به ما عطا فرمود. سینه ما صندوق علم خدا و ظرف فهم و حکمت آن است. در زمین ما حجت خداییم برای بلاد و عباد او؛ خدا ما را به‌کرم خود گرامی داشته است. خدا ما را بوسیله پیامبرش محمد (ص) بر بیشتر خلق روشنی و فضیلت و برتری عطا فرموده است، اما شما ما را تکذیب و تکفیر کردید. کشتن ما و غارت کردن اموال ما را حلال دانستید. گویا ما از فرزندان ترک یا کابل بودیم. همان طور که جد ما را دیروز شهید کردید، از شمشیرهای شما خون ما اهل بیت (به علت حسودی‎های قبلی) می‌چکد).

دختر نوجوان امام در بند اسارت چنان بر کلمات تازیانه می زند که گویی ترسی قلب او را به بند نکشیده و هیچ سستی در اعتقاد و ایمان او راه نیافته و بر تخت فرمانروایی ایمان آن گونه سخنانش قدرت دارد که هرگز بوی ذلت و اسارت از آن استشمام نمی شود

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکَفَی بِاللَّهِ حَسِیبًا: همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ می کنند و از او می‏ ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند و خدا برای حسابرسی کفایت می ‏کند [احزاب ۳۹]

انتهای پیام /*