از نظر امام خمینی درسی که کودتای انگلیسی ۲۸ مرداد به ایرانیان داد، چه بود؟

۶۷ سال از روزی می گذرد که رادیو تهران قطع شد و ناگهان شخصی پشت میکروفون فریاد زد "دولت مصدق سقوط کرد!" کودتایی که با برنامه آمریکا و انگلیس و برخی عوامل داخلی وابسته به دربار پهلوی شکل گرفته بود تا نتیجه سال ها مبارزه ملتی مظلوم برای ملی کردن نفت را از بین ببرد.

کد : 182147 | تاریخ : 27/05/1400

پرتال امام خمینی(س):/یادداشت ۱۸۶/ ۶۷ سال از روزی می‌گذرد که رادیو تهران قطع شد و ناگهان شخصی پشت میکروفون فریاد زد "دولت مصدق سقوط کرد!" کودتایی که با برنامه آمریکا و انگلیس و برخی عوامل داخلی وابسته به دربار پهلوی شکل گرفته بود تا نتیجه سال‌ها مبارزه ملتی مظلوم برای ملی کردن نفت را از بین ببرد.

هرچند در طول چند دهه گذشته، صحبت‌های فراوانی درباره این کودتا شده است اما بررسی نقش عوامل خارجی یعنی آمریکا و انگلیس و چرایی و نقش اختلافات رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت نیازمند واکاوی است.

امام خمینی (س) در مورد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می فرماید:«این غفلت بزرگ از رجال سیاسی و علما و - عرض می‏ کنم که - سایر اقشار مملکت ما واقع شد، و این آدم [شاه]را تحمیل کردند بر ما و دنباله ‏اش را هم گرفتند که قدرتمندش کنند. از آن وقت تا حالا هم غفلتها شده است. قوام السلطنه[احمد قوام( ۱۲۵۲- ۱۳۳۴ ه. ش.) بارها نخست وزیر شد. قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ علیه صدارت وی بود.] می‏ توانست این کارها را بکند لکن با غفلتها، با ضعف نفسها نکرد. از او بالاتر دکتر مصدق[محمد مصدق( ۱۲۶۱- ۱۳۴۶ ه. ش.) دولت او در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با کودتای امریکایی سرنگون شد.] بود. قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت. او برای مملکت می‏ خواست خدمت بکند لکن اشتباه هم داشت. یکی از اشتباهات این بود که آن وقتی که قدرت دستش آمد، این [محمد رضا شاه] را خفه ‏اش نکرد که تمام کند قضیه را. این کاری برای او نداشت آن وقت، هیچ کاری برای او نداشت، برای اینکه ارتش دست او بود، همه قدرتها دست او بود، و این  هم این ارزش نداشت آن وقت. آن وقت این طور نبود که این یک آدم قدرتمندی باشد ... مثل بعد که شد. آن وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود لکن غفلتی شد. غفلتی دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکی یکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند، یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد و آنکه بعد از اینکه مجلس نیست، تعیین نخست وزیر با شاه است؛ شاه تعیین کرد نخست وزیر را! این اشتباهی بود که از دکتر واقع شد. و دنبال آن این مرد را دوباره برگرداندند به ایران. » ( صحیفه امام؛ ج‏۴، ص۳۷۰)

نهضت‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت، سرآغاز یک‌ همدلی‌ فعالانه‌ میان‌ همه‌ گروهها و شخصیت‌های‌ سیاسی‌ و مذهبی‌ بود که‌ به‌ منافع‌ ایران‌ واسلام‌ می‌اندیشیدند. ولی‌ این‌ گروهها در طول‌ زمان‌ و پس‌ از دست‌ یازیدن‌ به‌ قدرت‌ سیاسی، به‌ قلع‌ و قمع‌ و حذف‌ یکدیگر پرداختند. کودتای‌ بیست‌ و هشت‌ مرداد که‌ با طراحی‌ انگلستان‌ و آمریکا و اجرای‌ مشترک‌ آن‌ دو به‌ انجام‌ رسید، پایان‌ غم‌ انگیزی‌ بر نهضت‌ ملی‌ شدن‌ صنعت‌ نفت‌ و آغاز دورة‌ جدیدی از دیکتاتوری‌ و استبداد بوده‌ است. نظر به‌ اهمیت‌ این‌ واقعه، نگاهی‌ گذرا به‌ آنچه‌ که‌ گذشت، می‌اندازیم.

انگلیسی‌ها از آغاز روی کار آمدن مصدق در پی سرنگونی او بودند اما تا پاییز ۱۳۳۱ نتوانستند آمریکا را با طرح انجام کودتا همراه سازند و انجام کودتا بدون همراهی آمریکایی‌ها امکان پذیر، نبود. در آبان ۱۳۳۱ از طرف وزارت امور خارجه انگلیس چند تَن به امریکا رفتند و پیشنهاد طراحی و اجرای یک کودتای مشترک برای براندازی مصدق را به آمریکایی‌ها ارایه کردند. در همان زمان مقامات انگلیسی در لندن همین پیشنهاد را با کرمیت روزولت رییس عملیات جاسوسی سازمان سیا در خاورمیانه در میان گذاشتند. با روی کار آمدن آیزنهاور و رسیدن جان فاستر دالس به مقام وزارت امورخارجه راه برای بررسی جدی طرح کودتا و پذیرش آن از طرف دولت آمریکا همواره شد.

دالس جزو افرادی بود که پیرو اصول مک کارتیسم دولت ترومن را به سبب کندی در برخورد با کمونیست ها مورد سرزنش قرار داده و هشدار داده بود که ایران ممکن است به چین دوم تبدیل شود. آمریکا پس از قیام ۳۰ تیر به طور واقعی از امکان چیرگی حزب توده نگران بود و عوامل جاسوسی بیگانه نیز در ماه‌های آخر دولت مصدق تا آنجا که توانستند به این نگرانی دامن زدند و از آن به سود خود بهره گرفتند.

ترس از کمونیسم، دستاویز طراحان و مجریان کودتا
دونالد ویلبر مورخ سیا که شرح کودتای ضد مصدقی را ۶ ماه پس از آن در اسفند ۱۳۳۲ در جزوه ای با عنوان سرنگونی مصدق، نخست وزیر ایران نوشت، ترس از امکان چیرگی حزب توده و کمونیسم را در میان عوامل و عللی که به تدارک مطالعاتی و اجرایی کودتا منجر شد، جایگاه برجسته‌ای داده است. هرچند همه دولتمردان آمریکا در چنین نگرانی هایی شریک یا یکسان نبودند و نمی‌توان به استناد گزارش ویلبر در ترس از چیرگی قریب الوقوع کمونیست ها بر ایران را به یکسان به همه مقامات آمریکایی تعمیم داد.

برنامه آمریکا برای راه اندازی کودتا ۲۸مرداد
آیزنهاور تا زمانی که مصدق آخرین پیشنهاد مشترک آمریکا و انگلیس را در اسفند ۱۳۳۱ خورشیدی رد کرد، همچنان امیدوار بود که مساله نفت از راه گفت‌وگو حل و فصل شود، او در یک نشست شورای امنیت ملی آمریکا در چهارم مارس ۱۹۵۳ گفت که آمریکا باید موضع مستقل از انگلیس داشته باشد و وام صد میلیون دلاری را به ایران بپردازد اما یک هفته پس از نافرجام ماندن آخرین دور گفت‌وگوهای نفتی با مصدق، رییس جمهوری آمریکا موضع خود را تغییر داد و بر ضرورت مشارکت و همسویی با انگلیس در برابر ایران تاکید کرد. سپس به سازمان سیا برای برنامه‌ریزی کودتا اختیار داده شد و چندی بعد یک میلیون دلار به پایگاه سیا در تهران واگذار شد تا در راه سرنگونی مصدق استفاده شود. سیا در ۲۸ فروردین ۱۳۳۲ گزارشی اولیه تهیه کرد که امکان انجام یک کودتا را مورد تایید قرار می‌داد و بهترین نامزد جانشینی مصدق را سرلشکر زاهدی معرفی می‌کرد.

در نقشه نهایی از زاهدی خواسته می‌شد تا یک دبیرخانه نظامی تعیین کند و یک افسر مورد قبول آمریکا و انگلیس را در صدر آن بگذارد. گروه مجریان کودتا از همه واحدهای ارتش می خواستند که مصدق همراهان اصلی او و بیش از ۱۰۰ تن از فعالان عمده حزب توده را دستگیر کنند؛ خیابان های تهران را در دست بگیرند؛ ستاد کل ارتش، شهربانی، ژاندارمری، ایستگاه رادیویی ارتش، رادیو تهران، مرکز مخابرات، اداره های پست و تلگراف، مجلس، بانک ملی و منزل مصدق را تسخیر کنند. نقشه نهایی خواستار کوششی پیگیر برای راضی کردن محمدرضا پهلوی به حمایت از کودتا و جانشینی زاهدی بود اما تاکید می‌شد که حتی بدون رضایت او کودتا انجام خواهد شد. برای راضی کردن محمدرضا پهلوی از اشرف، اسدالله رشیدیان و نورمن شوارتسکف بهره گرفته شد. شوارتسکف مقادیر هنگفتی پول نیز با خود به ایران آورده بود که از طریق شبکه جاسوسی سیا میان مخالفان مصدق پخش شود. افزون بر آن کرمیت روزولت فرمانده کودتا نیز در ۲۸ تیر به تهران آمد و در دیدارهایی با محمدرضا پهلوی، او را به همراهی با نقشه کودتا متقاعد کرد. از طرف دیگر جنگ روانی و عملیات بی‌ثبات سازی دولت مصدق نیز آغاز شد. شبکه اقدام سیاسی سازمان سیا در تهران موسوم به TPBEDAMN بودجه سالیانه‌ ای میان ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دلار داشت.

مبالغ زیادی پول از راه های گوناگون میان مخالفان مصدق پخش شد و به مصرف تبلیغات وسیع تخریب چهره او رسید. افزون بر آن سازمان سیا مبلغ ۱۱ هزار دلار در هفته در خرداد برای خرید نمایندگان مجلس تخصیص داد. گروه ویلبر که عهده دار جنگ روانی بود، مقدار زیادی مواد تبلیغاتی را که سیا تدارک دیده بود، ۲۹ تیر به تهران فرستاد و در یکم مرداد از طریق شبکه‌های اقدام سیاسی خود و برادران رشیدیان به پخش آن پرداخت و آن مواد در تقریباً ۲۰ روزنامه درج شدند. بر پایه گزارش ویلبر یکی از دلایل تصمیم مصدق برای انحلال مجلس، آگاهی یافتن او از نفوذ سیا در نمایندگان مجلس بود. سرانجام هنگامی که محمدرضا پهلوی پس از آخرین دیدار و گفت‌وگو با کرمیت روزولت پذیرفت که فرمان عزل مصدق و نخست وزیری زاهدی را امضا کند، برنامه کودتا آماده شد. روزولت، محمدرضا پهلوی را تهدید کرده بود که اگر با طرح کودتا همکاری نکند، او کشور را ترک خواهد کرد. اما با این حال مصدق بر کودتاچیان پیشدستی کرده و مجلس را در ۱۹ مرداد با انجام یک همه پرسی ملی منحل کرد، بنابراین طرح براندازی او از راهی که برکناری شبه قانونی از راه مجلس بود به بن‌بست رسید. اینک کودتاگران به برکناری شبه قانونی از طرف محمدرضا پهلوی، می اندیشیدند. نقشه این بود که پس از امضای فرمان ها از طرف محمدرضا پهلوی، شاخه نظامی کودتا به دستگیری مصدق و یارانش بپردازد و تهران را در اختیار بگیرد.

عملیات اجرایی کودتا در ساعت ۱۰ عصر ۲۴ مرداد با سخنرانی سرهنگ نصیری در کاخ سعدآباد و پادگان باغشاه برای افسران آغاز شد، او به خرابی اوضاع کشور و نفوذ کمونیست ها در ارتش و اینکه محمدرضا پهلوی برای نجات کشور، مصدق را برکنار کرده است، اشاره کرد. نصیری پیش از رفتن به خانه مصدق برای ابلاغ فرمان برکناری و دستگیری او، تنی چند از افسران خود را مأمور کرد تا به خانه پاره‌ای از وزرا، یاران و همراهان مصدق بروند و آنان را دستگیر کنند اما هنگامی که نصیری برای ابلاغ فرمان به خانه مصدق رفت در آنجا دستگیر شد و پس از آن نیروهای وفادار به مصدق پادگان های ارتش را در اختیار گرفتند و گارد سلطنتی را خلع سلاح کردند، شبکه نظامی کودتا فروپاشید و محمدرضا پهلوی بی درنگ به همراه ملکه ثریا با هواپیمای اختصاصی به عراق فرار کرد. در تظاهراتی که در این روزها بر پا شد، شعارهای تندی بر علیه رژیم پهلوی و سلطنت داده می شد و مجسمه های محمدرضا پهلوی و پدرش به زیر کشیده شد.

اما به یکباره در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ همه چیز عوض شد و از ساعت ۹ صبح هزاران تن در خیابان سپه جمع شدند و شعار جاوید شاه و مرگ بر مصدق سردادند. کم کم تعدادی اوباش با این جمع همراه شدند. در ساعات آتی روز تعدادی از ادارات مهم به اشغال کودتاچیان درآمد. تا بعد از ظهر آن روز که زاهدی از رادیو اعلام کرد به فرمان محمدرضا پهلوی، نخست وزیر شده است. کودتاچیان در آخرین مرحله به خانه مصدق حمله کردند. بنابراین با نگاهی به منابع تاریخی و حوادث به وجود آمده در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲خورشیدی، نمی توان نقش دولت آمریکا را در سرنگونی دولت ملی مصدق نادیده گرفت؛ نقشی که بعد از آن به نفوذ این دولت در ایران منجر شد و آمریکا سعی داشت آن را مخفی نگه دارد اما در سال های گذشته برخی مقامات به این دخالت اعتراف کردند و اسنادی نیز در همین ارتباط منتشر شد که در ۲۰۱۳ میلادی سازمان سیا با خارج کردن اسنادی از طبقه ‌بندی محرمانه به نقش خود در کودتا اعتراف کرد یا اینکه وزارت امور خارجه آمریکا برای نخستین بار در ۱۵ ژوئن ۲۰۱۷ میلادی برابر با ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ خورشیدی اسناد مرتبط با کودتای ۲۸ مرداد را منتشر کرد. مجید تفرشی تاریخ نگار، سندپژوه در آرشیو ملی بریتانیا و تحلیلگر تاریخ معاصر ایران در این خصوص می گوید: در این مجموعه اسناد به روند «دگرگونی های داخلی، شکل گیری و آرایش نیروهای سیاسی و عناصر تاثیرگذار بر آن، روند تطور نگاه آمریکا و شریک انگلیسی آن، نقش دربار و شخص محمدرضا پهلوی در معادله های داخلی و خارجی، بن بست مذاکره های نفت و رسیدن به تصمیم‌گیری ‌ها در واشنگتن برای تغییر دولت مصدق و تلاش برای اعمال نفوذ بر این تحول ها و یارگیری در جناح ‌های داخلی» پرداخته شده است.

بنابراین نقش دولت آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲خورشیدی قابل انکار نیست چرا که این دولت علاوه بر همکاری با انگلیس، تامین هزینه های عملیات را نیز برعهده گرفت. به هرترتیب دولت آمریکا از این زمان در ایران نفوذ یافت و کوشید، رژیم پهلوی را ملزم کند تا منافع این کشور را در نظر بگیرد که این مهم در اصلاحات دهه ۴۰ خورشیدی و طرح کاپیتولاسیون به خوبی قابل مشاهده است اما پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ خورشیدی، فصل نوینی در سیاست خارجی ایران نسبت به آمریکا باز کرد که تا به امروز نیز تداوم پیدا کرده است.

امام خمینی(ره) در انتقادی که به منش و رفتار دولت ملی در کمرنگ کردن رجال سیاسی مذهبی از جمله آیت‌الله کاشانی داشت درباره اشتباهات مصدق، به‌عنوان نخست‌وزیر فرمودند: «اگر آن‌وقت یک نفر مثلاً از رجال و یک نفر از علما، یک جمعی از مردم (گفته) بودند که ما نمی‌خواهیم این سلسله را ... اگر این غفلت نشده بود ... ما حالا البته به این صحبت‌ها اینجا نداشتیم ... این غفلت بزرگ از رجال سیاسی و علما و ... سایر اقشار مملکت ما واقع شد و این آدم را تحمیل کردند بر ما و دنباله‌اش (را) هم گرفتند که قدرتمندش کنند. از آن‌وقت تا حالا هم غفلت‌ها شده است. قوام‌السلطنه می‌توانست این کارها را بکنند، لکن با غفلت‌ها یا ضعف نفس‌ها نکرد. از او بالاتر دکتر مصدق بود، قدرت دست دکتر مصدق آمد، لکن اشتباهات هم داشت ... یکی از اشتباهات این بود که آن‌وقتی که قدرت دستش آمد، این را خفه‌اش نکرد تا تمام کند قضیه را، این کاری برای او نداشت آن‌وقت، هیچ کاری برای او نداشت، بلکه ارتش دست او بود، همه قدرت‌ها دست او بود و این هم ... آن‌وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود، لکن غفلت شد. غفلت دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکی‌یکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد...


شاه تعیین کرد نخست‌وزیر را. این اشتباهی بود که از دکتر واقع شد و دنبال او این مرد را دوباره برگرداندند به ایران، به قول بعضی که محمدرضا شاه رفت و رضاشاه آمد» امام در این سخنرانی که در واپسین روزهای رژیم محمدرضا شاه (در زمان دولت بختیار) صورت گرفت، این حوادث را درسی برای ما و روزگار ما می‌داند و ادامه می‌دهد که من می‌ترسم که رجال علمی و سیاسی و روشنفکران و اقشار ملت ما دوباره دستخوش اشتباه شوند و بدین‌وسیله آنان را به هوشیاری تا پیروزی بر دشمن فرامی‌خواند.»


در کتاب «درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی» به قلم محمدرضا دهشیری بازهم امام خمینی(ره) برکنار زدن نیروهای مذهبی و روحانی از عرصه سیاسی به‌عنوان نقطه‌ضعف دولت ملی مصدق اشاره‌کرده‌اند و فرموده‌اند: «امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی در اشاره به حوادث مهم تاریخ معاصر ازجمله ملی شدن صنعت نفت به نقش فعال و مثبت روحانیون در حفظ استقلال کشور و تلاش آن‌ها برای ورود اسلام به عرصه اجتماعی و سیاسی از یک‌سو و درس‌هایی که باید از حوادث گذشته آموخت و به کاربست از سوی دیگر توجه کرده است.

به نظر امام خمینی جداسازی دین از سیاست، کنار زدن روحانیت از صحنه سیاسی کشور و رنگ ملی به نهضت دادن و محروم نمودن آن از پشتوانه مذهبی از آفات ملی شدن صنعت نفت بود امام به آشنایی خود با آیت‌الله کاشانی از نزدیک اشاره کرده و او را یک روحانی مبارز و ضد استعمار می‌داند و می‌گوید جرم او این بود که می‌خواست اسلام در ایران پیاده شود..»

انتهای پیام /*