یادداشت استاد محمدتقی فاضل میبدی(محقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛

ماجرای دیدار علامه حسن زاده آملی با امام خمینی

...من که یکی از طلبه های سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم، آمده ام به شما بگویم من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز ان شاء الله در اهدافتان موفق خواهید شد و همه با هم دست بدست هم می دهیم و انشاءالله تعالی کشور را از دست فسقه و فجره نجات می دهیم و دین خدا را پیاده می کنیم.

کد : 182557 | تاریخ : 05/07/1400

 پرتال امام خمینی(س), یادداشت ۲۱۴/ محمدتقی فاضل میبدی

مرحوم آیت الله حسن زاده آملی از اساتید فلسفه و عرفان بود و در این زمینه بیشتر در قم شهرت داشت. وی از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی، مرحوم علامه شعرانی در تهران، مرحوم آیت‌الله محمدتقی آملی، فیلسوف معروف و همچنین الهی قمشه‌ای و مرحوم حاج ابوالحسن رفیعی قزوینی بود. ایشان در قم از این جهات خیلی شهرت داشت و کرسی درس در قسمت فلسفه داشت؛ ضمن اینکه هم منظومه و هم اذکار و هم اشارات بوعلی سینا. من دو سال  در درس اشارات ایشان را شرکت کردم. البته استادی بود که خیلی کند پیش می رفت و بیشتر هم تسلط در ادبیات داشت و سعی می کرد در درس هایش خیلی از ادبیات فارسی استفاده کند. از مولوی یا اشعاری که از حفظ بود، می خواند و خودش هم شعر می گفت و در درسش هم از اشعار استفاده می کرد. اما آن چیزی که بیشتر باعث شد من ایشان را بشناسم، سال 53 بود که در قم به مدرسه سعادت رفتیم. مدرسه ای که توسط یکی از تجار اهل آمل ساخته شده بود. مدرسه ای خیلی لوکس و به قول امروزی ها لاکچری بود! در بین مدارس قم، آن مدرسه از همه لوکس تر بود و بالاخره حمام و تشکیلاتی داشت در حالی که در مدارس قدیمه قم این چیزها اصلا وجود نداشت. مدیران این مدرسه دو تن از علمای بزرگوار آمل بودند که یکی مرحوم آیت الله حسن زاده بود و دیگری آیت الله جوادی آملی که الان هم در قید حیات هستند و مرجع تقلید می باشند و از مدیران این مدرسه بودند. و هر دو هم در کنار این مدرسه، خانه های کوچک نقلی داشتند که آنهم متعلق به مدرسه بود و ساکن آنجا بودند و زندگی می کردند.

آقای حسن زاده آملی در آن مدرسه از طلبه ها درس اصول امتحان می گرفتند و آقای جوادی آملی درس منطق و فقه. موضوع جالبی که برای ما در آنجا وجود داشت اینکه ما در طبقه دوم مدرسه بودیم و از روشن یا خاموش بودن چراغ خانه این افراد شب ها متوجه می شدیم که اساتید بیدارند یا خواب! آقای جوادی آملی خیلی منظم بود و شب ها که می شد حوالی۱۰ تا ۱۰:۳۰ چراغش خاموش می شد که به معنای خوابیدن استاد بود ولی آیت الله حسن زاده آملی گاها 2 تا 3 بعد از نیمه شب یا اذان صبح مطالعه می کرد، کتاب می خواند و این جزو ویژگی های ایشان بود که شب ها خیلی زود نمی خوابید. ایشان خیلی عشق به کتاب و مطالعه داشت ولی اینکه انسان اجتماعی باشد و در جامعه حضور داشته باشند، نبود. ایشان در سال های انقلابی هم که در قم طلبه ها جوش و خروش و حرکتی داشتند و دسته تظاهرات راه انداخته بودند ایشان و حتی آیت الله جوادی و آملی هیچ ربطی به امام و انقلاب هم نداشتند و دنبال درس خودشان بودند. به یاد دارم که آیت الله جوادی آملی اذکار می گفت و آقای حسن زاده هم اشارات. یعنی بیشتر دنبال علم خودشان بودند و کار خودشان را می کردند. یعنی از علمای معروف انقلابی حوزه نبودند و بعد از انقلاب هم دنبال درس و تدریسش بود و بعد از بیماری سال ها در خانه بود تا اینکه روز سوم مهرماه به رحمت الهی رفت.

از ایشان کتاب های زیادی به یادگار مانده است هرچند کتابی که در حوزه تدریس شود و معروف باشد، ندارد. ایشان به ادبیات عرب خیلی علاقه داشت. از جمله آثار وی «عرفان و حکمت متعالیه»، «فصوص الحکم»، «فتوحات مکیه» را می توان نام برد. مرحوم حسن زاده آملی رساله و جزوات زیادی دارد. تصحیح کتاب «شفا» نوشته ابوعلی سینا، تصحیح «اسفار اربعه» اثر ملاصدرا و تصحیح «کلیله و دمنه» اثر ابوالعمالی نصرالله منشی از جمله آثار ایشان است. ایشان خیلی در بدنه حوزه و طلاب جوان جا باز نکرده بود و بیشتر منزوی و گوشه گیر بود و در عرفان و فلسفه تبحر داشت. تدریس خیلی محدودی داشت؛ درحالیکه آیت الله جوادی آملی درس اذکار می گفت؛ و جمعیت بیشتری نسبت به حسن زاد آملی داشت. بیان کند داشت و چندان روان نبود. در بین درس بعضا قصه و داستان زیاد می گفت و از این رو طلبه ها و شاگردان نمی پسندیدند اما من دو سال به درس ایشان رفتم.

همچنین ریاضی و علم هیئت را می دانست و معتقد به هیئت بطلمیوسی بود و خیلی نجوم جدید را قبول نداشت؛ و ریاضیات قدیم و رساله های قدیم را خوانده بود و درس هم می داد. علم های ریاضی و نجوم و هیئت که معمولا در قدیم در مدارس و حوزه ها خوانده می شد و الان متروک شده را دنبال کرده و خوانده بود. ظاهرا کمی هم زبان فرانسه می دانستند. ایشان سالها از بیماری آلزایمر رنج می برد و مدتی بود که نه درسی می گفت و نه مطالعه ای می کرد. به عنوان یکی از اساتید و علمای قم مطرح بود و دارای دیوان شعر هم هست. ایشان خواندن کتاب کلیله و دمنه را به همگان توصیه می کرد که حاوی دروس اخلاقی بسیاری است. همچنین کتاب گلستان سعدی را تصحیح کرده بود و بر «حقیقته حقیقه» سنایی نیز تصحیحاتی انجام داده بود؛ کتاب «هزار و یک نکته و هزار و یک کلمه» از جمله آثار ایشان است که حاوی کلمات قصا و احادیث از بزرگان و ائمه است.  

ملاقات علامه حسن زاده آملی با امام خمینی(س)۱

در کتاب «جمال سالکین» صفخه ۱۷۵ در شرح حال حضرت علامه حسن زاده آملی آمده است که: قبل از پانزده خرداد سال هزار و سیصد و چهل و دو که در تهران مشغول تدریس بودم، شنیدم حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(قدس سـرّه) روحانیانی را که برای ایام محرّم جهت تبلیغ به اطراف و اکناف میروند موظف نموده اند که مسایل اجتماعی و سیاسی عالَم اسلام و مشکلات جـامعه مسلمین و خصوصا اوضاع ایران را به گوش مردم برسانند و مردم را دراین زمینه آگاه نمایند، لذا بنده که برای ایام محرّم عازم آمل بودم احســاس کردم این وظیفه متــوجه من نیز می باشد و باید در انجام آن بکوشم، بدین جهت قبل از آنکه بسوی آمل بروم خود را به قم رسانیدم. قمی که با هیچ یک از خیابانها و کوچه هایش آشنا نبودم، سراغ منزل امام را گرفتم و به حضورشان شرفیاب شدم و به محضرشان عرضه داشتم که بنده حسن حسن زاده آملی هستم و فعلا در حوزه علمیه تهران مشغول تحصیل و تدریسم. اساتید من عبارتند از حضرت علامه میرزا ابوالحسن شعرانی و …شنیدم که حضرت عالی روحانیون را مکلف کرده اید تا مسائل سیاسی و مشکلات اجتماعی مسلمین را برای عموم مردم بیان کنند. لذا من که یکی از طلبه های سرشناس آملم و جهت تبلیغ عازم آن دیارم، آمده ام به شما بگویم من هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز ان شاء الله در اهدافتان موفق خواهید شد و همه با هم دست بدست هم می دهیم و انشاءالله تعالی کشور را از دست فسقه و فجره نجات می دهیم و دین خدا را پیاده می کنیم.

گفتنی است  آیت الله حسن حسن‌زاده آملی، در اواخر سال ۱۳۰۷ش، در آمل، یکی از روستاهای لاریجان در استان مازندران، متولد شد.  او در شش سالگی خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه آموخت و در سال ۱۳۲۳ش دروس حوزوی را آغاز کرد.  وی ادبیات عربی و درس‌های مقدماتی را در آمل از اساتیدی مانند محمد غروی و میرزا ابوالقاسم فرسیو و دیگران آموخت. سپس به تهران مهاجرت کرد و در تهران، فقه و اصول را نزد اساتیدی همچون سید احمد لواسانی، ابوالحسن شعرانی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و محمدتقی آملی آموخت. در درس فلسفه و عرفان نیز در دروس اساتیدی چون مهدی الهی قمشه‌ای، علامه شعرانی، فاضل تونی و میرزا احمد آشتیانی شرکت کرد حسن‌زاده افزون بر اینها، دروس مختلفی مانند تفسیر،‌ رجال و درایه و ریاضی و هیئت و نجوم و طب را از علامه شعرانی آموخت و از او اجازه اجتهاد و اجازه نقل حدیث دریافت کرد. یازده سال نزد مهدی الهی قمشه‌ای، «منظومه» سبزواری، بخش‌هایی از اسفار و «شرح خواجه بر اشارات» را فرا گرفت و در جلسات تفسیر قرآن او نیز حاضر می‌شد. وی سپس به قم مهاجرت کرد  و به مدت ۱۷ سال در دروس علامه طباطبایی حاضر شد. در این مدت، بخش‌هایی از کتاب بحارالانوار و تمهید القواعد را نزد وی خواند. همچنین در دروس فلسفی و عرفانی سید محمدحسن الهی، برادر علامه طباطبایی، شرکت کرد. سید مهدی قاضی طباطبایی، فرزند سید علی قاضی از دیگر اساتید وی در قم بود؛ حسن‌زاده از این دوره به نیکی یاد کرده و بخش‌هایی از تأثیرپذیری اخلاقی را به این دوره نسبت داده است. حسن‌زاده پس از سکونت در قم، به تدریس دروس فلسفه و عرفان مشغول شد و شرح منظومه، اشارات، اسفار اربعه، شرح فصوص قیصری، شرح تمهید و مصباح الانس را تدریس کرد. او همچنین حدود هفده سال دروس ریاضیات، هیأت، وقت و قبله را درس داده که کتاب دروس «معرفة الوقت و القبلة» محصول آن درس‌هاست. علامه حسن‌زاده در شامگاه سوم مهر ۱۴۰۰ش (۱۸ صفر ۱۴۴۳ق) بر اثر بیماری قلبی در بیمارستان شهر آمل درگذشت. از ایشان آثار ارزشمندی در زمینه‌های مختلف چون فقه، فلسفه، اخلاق، عرفان، کلام، ریاضیات، نجوم، ادبیات عربی و فارسی، علوم طبیعی، طب قدیم، علوم غریبه بر جای مانده است. ؛ اما عمده آثار و اندیشه‌های او بر محور قرآن، فلسفه و عرفان است.۱- این قسمت بوسیله پرتال امام خمینی(س)به یادداشت اضافه گردید.

 

 

انتهای پیام /*