شهادت حاج آقا سید مصطفی خمینی و ماجرای بدل به روایت اشرف منتظری

کد : 182859 | تاریخ : 03/08/1400

پس از آنکه اعلام شد حاج آقا مصطفی خمینی فرزند ارشد امام خمینی توسط ساواک به شهادت رسیده است.  من و برخی از دوستانم تبلیغاتی را علیه رژیم شاه سازماندهی کردیم.  افراد را تشویق می کردیم که در مراسم ایشان که در برخی مراکز مانند مسجد اعظم قم برگزار می گردید حاضر شوند.  همچنین در این مراسم اعلامیه های امام خمینی را پخش می کردیم.

در همان ایام با یکی از دوستانم که شباهت ظاهری به من داشت و از خویشاوندانم بود، در حال پخش اعلامیه بودیم، پس از پایان کار من پوشیه زدم و به خانه رفتم ولی ایشان سرپل نیروگاه توسط ساواک دستگیر شد.  مأموران به او گفته بودند: حاج خانم اشرف بیا بالا و درجواب او گفته بود: برای چی؟ آنها گفتند اسم تو اشرف است و او شروع کرده به داد و بیداد که: اشرف کیه؟ من حرم بودم و دارم به منزل خود باز می گردم از آنجا که این خانم تظاهر به بارداری نموده بود مأموران را ترسانیده بود که بچه اش مبادا سقط  شود و نیز گفته بود: اگر شوهرم بفهمد که من با نامحرم حرف زده ام، مرا طلاق می دهد.  مأمورها نیز به او اجازه می دهند که برود.  این جریان نشان داد که فعالیت های من نزد مأموران ساواک شناخته شده بود؛ از طرفی شباهت ظاهری این خانم با من از زندانی شدنم جلوگیری کرد.  اینها بخشی از فعالیت های مبارزاتی من بود که در خاطرم مانده بود و اجمالاً بازگو کردم.  یادآوری می شود: ساواک قم در یکی از گزارشات خود به مرکز یادآور شده بود که ما به خاطر اینکه مأمور کافی نداریم نمی توانیم تمام فعالیت های اشرف منتظری را در رابطه با کمک به خانواده های طلاب دستگیر شده کنترل کنیم.  لذا اگر قرار است تمام کارهای او کنترل و گزارش شود باید نیروی لازم در اختیار ما قرار داده شود.

 

منبع: کتاب زنان مبارز؛ ص ۵۴ / به نقل از اشرف منتظری

انتهای پیام /*