ضرورت تضارب و تعاطی افکار

پایگاه بصیرت

واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون می گریست که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می خواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عده ای روحانی مقدس نمای ناآگاه یا بازی خورده و عده ای وابسته که چهره شان بعد از پیروزی روشن گشت، مسیر این خیانت بزرگ را هموار می نمودند. آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمومنین (علیه السلام) که در فراز مهم دیگر پیام حضرت امام(ره) پاسخ به شبهاتی است که توسط قائم مقام ایشان علیه انقلاب مطرح شده بود!

کد : 182879 | تاریخ : 05/08/1400

مهدی سعیدی

آخرین روزهای عمر پربرکت حضرت امام (ره) بیشتر به نوشتن گذشت تا دیدار عمومی و سخنرانی، با مروری بر جلد ۲۱ صحیفه نور با پیام ها و نامه های ارزشمندی مواجه می شویم که هر کدام حاوی مطالب مهم و درس آموزی است و بررسی و مطالعه هر یک از آن بخشی از تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب را برای خواننده آشکار می سازد. در این بین «منشور روحانیت» از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پیام که در سوم اسفندماه سال ۱۳۶۷ خطاب به روحانیون و علمای حوزه های علمیه نوشته شده حاوی مطالب مهم و استراتژیکی درباره انقلاب اسلامی است که بخشی ازآن تقدیم همه شیفتگان حضرت امام(ره) می شود. در ابتدای کلام حضرت امام(ره) ضمن یادکرد از شهدای بزرگ روحانیت در طول تاریخ به خدمات علمی و جهاد فی سبیل الله «علمای راستین» و «روحانیت اصیل طرفدار اسلام ناب محمدی (ص)» در دفاع از معارف قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) اشاره می کند و اینکه علمای راستین در مبارزه برای تحقق عملی آموزه های تشیع و مبارزه با استبداد و استعمار همواره پیشگام بوده اند و به همین خاطر مورد کینه و خصومت همیشگی دشمنان قرار دارند.

در این بین از دو ترفند استکبار برای ضربه زدن به روحانیت یاد می کند که یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ بود که وقتی راه نخست کارگر نشد راه های نفوذ را تقویت نمود و اولین و مهمترین حرکت در این مسیر القای شعار جدایی دین از سیاست بود که به فرموده حضرت امام(ره) «متأسفانه تا اندازه ای کارگر افتاد»! حضرت امام (ره) از شرایط تلخ و سختی یاد می کند که علمای راستین و دین باور با خون دل در برابر جریان متحجرین ایستاده و مبارزه و مجاهدت برای مقابله با استبداد و استعمار و تحجر را ادامه دادند و به روزگاری اشاره می کند که چگونه همین جریان انحرافی وقتی «در مدرسه فیضیه فرزند خردسالش مرحوم مصطفی از کوزه ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند؛ چرا که پدرش فلسفه می گفت!؟

حضرت امام(ره) این فراز از نوشتار را اینچنین به پایان می رساند که: «واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون می گریست که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می خواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عده ای روحانی مقدس نمای ناآگاه یا بازی خورده و عده ای وابسته که چهره شان بعد از پیروزی روشن گشت، مسیر این خیانت بزرگ را هموار می نمودند. آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیرالمومنین (علیه السلام) که در فراز مهم دیگر پیام حضرت امام(ره) پاسخ به شبهاتی است که توسط قائم مقام ایشان علیه انقلاب مطرح شده بود! منتظری در سخنرانی عمومی خود به مناسبت ۲۲ بهمن به نقد عملکرد ۱۰ ساله انقلاب پرداخته و در عباراتی که سرشار از کینه ورزی و خصومت خواهی است، اتهاماتی را به مسئول نظام وارد می سازد که قبل از آن تنها از دشمنان ضدانقلاب شنیده می شد. این سخنان که می توان آن را متأثر از فضای ایجاد شده توسط باند نفوذی مهدی هاشمی در بیت آقای منتظری دانست، تداعی کننده همان خطر نفوذی است که حضرت امام(ره) به آن اشاره دارد و ما در بند اول به آن پرداختیم.

منتظری می گوید: «... بعد از ۱۰ سال باید عملکرد خود را حساب کنیم... باید حساب کنیم که در ظرف این ۱۰ سال که جنگ را به ما تحمیل کردند آیا جنگ را خوب طی کردیم یا نه، دشمنان ما که جنگ را تحمیل کردند آنها پیروز از کار درآمدند. چقدر نیرو از ایران و از دست ما رفت و چقدر جوان هایی را از دست دادیم که هر کدام یک دنیا ارزش داشتند و چه شهرهایی از ما خراب شد. باید اینها بررسی شود و ببینیم اگر اشتباهی کرده ایم اینها توبه دارد... چقدر در این مدت شعارهایی دادیم که غلط بود و خیلی از آنها ما را در دنیا منزوی کرد و مردم دنیا را به ما بدبین کرد و هیچ لزومی هم برای این شعارها نداشتیم.» (خاطرات سیاسی محمدی ری شهری) پخش چنین سخنانی از جایگاه قائم مقام رهبری آن هم در شرایط حساسی که تنها چند ماهی از پایان جنگ نگذشته و هنوز بسیاری از بندهای قطعنامه ۵۹۸ محقق نشده و تهدیدات دشمنان به طور کامل رفع نگردیده، آن هم در بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی، می توانست ضربه مهلکی بر روحیه ملت و نیروهای حزب اللهی و بالاخص خانواده های محترم شهدا و ایثارگران باشد. حضرت امام(ره) در مقام پاسخ به این شبهات و رفع ابهامات از انظار ملت چنین می فرمایند:

«من امروز بر این عقیده ام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئه ها و خصومت ها و جنگ افروزی هایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست می آورند. در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ۱۰ سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم. حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست نیاوردند...

هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم، ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنان را شناخته ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم...من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیل های غلط این روزها رسماً معذرت می خواهم و از خداوند می خواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد. ما در جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم. راستی مگر فراموش کرده ایم که ما برای ادای تکلیف جنگیده ایم و نتیجه فرع آن بوده است. ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به وظیفه خود عمل نمود و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند. آن ساعتی هم که مصلحت بقای انقلاب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد، باز به وظیفه خود عمل کرده است! آیا از اینکه به وظیفه خود عمل کرده است نگران باشد. نباید برای رضایت چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیده ها به گونه ای غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولی اش عدول می کند. تحلیل این مطلب که جمهوری اسلامی ایران چیزی به دست نیاورده و ناموفق بوده است آیا جز به سستی نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمی شود؟! تأخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمی شود که ما از اصول خود عدول کنیم. همه ما مأمور به ادای تکلیف و وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه. اگر همه انبیا و معصومین (علیهم السلام) در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند، هرگز نمی بایست از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلندمدتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه عمل نپوشیده است ذکری به میان آورند. در حالی که به لطف خداوند بزرگ، ملت ما توانسته است در اکثر زمینه هایی که شعار داده است به موفقیت نائل شود. ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کرده ایم. ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیده ایم. ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمانان در تسخیر لانه فساد و جاسوسی آمریکا تماشا کرده ایم. ما همه شعارهایمان را با عمل محک زده ایم.» 

انتهای پیام /*