نگاه امام خمینی به نهضت زنان در انقلاب اسلامی ایران

خانم ها همان طورى که مردها فعالیت مى ‏کنند براى انتخابات، خانم ها هم باید فعالیت بکنند براى این که فرقى ما بین شما و دیگران در سرنوشت تان نیست. سرنوشت ایران، سرنوشت همه است.

کد : 43411 | تاریخ : 28/02/1392

یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی که به‌درستی به آن پرداخته نشده نقش بانوان در آن است. این نقش مؤثر، خود متأثر از نگاه اجتهادی و اجتماعی امام به این مقوله است. وقتی از نظر اجتهادیِ امام سخن گفته می‌شود، باید دانست در دوره‌ی پهلوی اول، چه مصائبی بر سر زنان آمد و هویت زن مسلمان چه‌گونه لگدمال شد و در دوره‌ی خودفروختگی پهلوی دوم چگونه زن،‌ عروسک امیال حکومت غرب‌گرا شد.

حضرت امام که خود شاهد هر دو دوره بود، روحانیت و بانوان را بیش‌تر از همه مورد ستم حکومت ستم‌شاهی می‌دانست؛ یعنی همان دو قشری که بیش‌ترین نقش را در پیروزی انقلاب اسلامی‌ داشتند. امام می‌فرماید: «دو طایفه را در آن وقت از همه بیش‌تر بهشان ظلم کردند: یکى بانوان بود، که با این اسم آن قدر ظلم کردند، و یکى هم روحانیون بود. این دو طایفه را شاید در زمان رضاشاه بیش‌تر از سایر مردم بهشان تعدى کردند.» (صحیفه امام، ج‏8، ص354)

امام خمینی کشف حجاب در دوره‌ی رضاخان و ترویج آزادی غربی در دوره‌ی محمدرضا پهلوی را که حتی مردان هم از آزادی واقعی برخوردار نبودند، بارها یادآوری می‌کنند تا نقش زنان در پیروزی شکوه‌مند انقلاب اسلامی را روشن سازند. «در رژیم طاغوتى پهلوى آن ظلمى که به بانوان محترم ایران شد، به مردها آن ظلم نشد. بانوانى که مقید بودند به این‌که بر طبق اسلام عمل کنند و موافق آنچه که اسلام امر کرده است زى خودشان را قرار بدهند، در آن رژیم در زمان رضاشاه به وضعى و در زمان محمدرضا به وضع دیگر.» (همان، ج‏18، ص 402)

حکومت پهلوی در اقتدا به آرمان‌شهر غرب، بی‌آن‌که خود به مبانی دموکراسی پای‌بند باشد و از استبداد و پادشاهی دست بردارد‌، به فکر افتاد پای زنان را به عرصه‌های اجتماعی بگشاید!‌ عملی که با مخالفت علمای دین مواجه شد. امام در این باره می‌فرماید: «موضوع حق‏ رأى‏ دادن زنان و غیره در درجه‌ی آخر اهمیت قرار دارد... اکنون که در ایران حق آزادى از ما سلب شده، به فکر زن‌ها افتاده ‏اند! در حال حاضر آزادى قلم، بیان، افکار و حتى حق حیات از مردم سلب گردیده است.» (همان، ج‏1، ص 191)

هم‌چنین طی سخنانی در مخالفت با اصلاحات شاهنشاهی می‌فرماید: «چه مى ‏گویید شماها؟ مگر با الفاظ مى‏ شود؟ مگر با چهار تا زن فرستادن [به‏] مجلس، ترقى حاصل مى‏ شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند ترقى براى شما درست کردند تا زن‌های‌تان ترقى [درست کنند]؟ ما مى‏ گوییم این‌ها را فرستادن در این مراکز جز فساد چیزى نیست... ما با ترقى زنان مخالف‏ نیستیم‏، با این فحشا مخالفیم، با این کارهاى غلط مخالفیم‏ مگر مردها آزادند که زن‌ها مى‏ خواهند آزاد باشند؟» (همان، ج‏1، ص305)

  امام خمینی به‌خوبی به ارزش زن در مکتب اسلام، واقف بودند و از این نیروی قوی در جامعه خبر داشتند. در نگاه امام، حضور زنان در انقلاب اثری برابر مردان داشت: «در نهضتى که مسلمین کردند، ملت ما کردند، همه‏ تان ملاحظه کردید که زن‌ها پیش‌قدم بودند. بلکه فعالیت زن‌ها در این باب ارزش‌اش بیش‌تر از فعالیت مردها بود؛ براى این‌که همین خواهرها که ریختند در خیابان‌ها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، این‌ها مردها را، قدرت‌شان را دو چندان کرد. وقتى مردها ببینند که خانم‌ها آمدند در مقابل توپ و تانک، آن‌ها بیش‌تر اقدام مى‏ کنند. و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند.» (همان، ج‏10، ص184)

«شما خواهران‏ در این نهضت سهم به‌سزایى داشتید؛ و در همه جا کمک کردید و پیشوا بودید نسبت به مردها؛ و موجب قدرت شدید نسبت به آن‌ها. از این جهت هم تشکر مى‏ کنم» (همان، ج‏10، ص267) «نقش زن‌ها در جامعه، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه‌ی پانزده خرداد، نقش زن‌ها بالاتر از مردها اگر نبود، کم‌تر نبود. آنان در میدان‌ها حاضر شدند و به واسطه‌ی حضور آن‌ها در میدان‌ها، مردها اگر قوت‌شان کم بود، زیاد شد، و اگر قوى بودند دو چندان شد. و آنچه که خود شما شاهد بودید در این نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى حاضر است، در این انقلاب اسلامى نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود.» (همان، ج‏18، ص403)

امام خمینی دیدارهای ویژه با گروه‌های گوناگون بانوان انقلابی داشتند. در این دیدارها ابعاد مختلف زندگی یک زن انقلابی ترسیم شده است. برای رسم منشور بانوی مسلمان و انقلابی، باید مجموعه‌ی این بیانات را رصد کرد. آنچه در پی می‌آید سرفصل‌هایی از نظرات حضرت روح الله است که در طول سالیان پس از انقلاب،‌ بیان شده است.

حق رأی زن و آزادی: «زنان‏ هم‌چون مردان در ساختن جامعه‌ی اسلامى فردا شرکت دارند. آنان از حق‏ رأى‏ دادن و رأى گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخیر ایران، زنان ایران نیز سهمى چون مردان دارند. ما همه گونه آزادى را به زن خواهیم داد. البته جلوى فساد را مى‏ گیریم و در این مورد دیگر بین زن و مرد فرقى نیست.» (همان، ج‏5، ص520)

زنان و جهاد اقتصادی: «زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده هم‌دوش مردان بلکه مقدّم بر آنانند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانى عظیم کرده‏اند و هم مجاهدات مالى. این طبقه‌ی محترم زن‌ها که در جنوب تهران و در شهر قم و در سایر شهرها هستند، همین خانم‌هاى محجبه، همین‌ها که مظهر عفاف هستند، در نهضت پیش‌قدم بودند و در ایثار مال هم پیش‌قدم. ایثار کردند جواهرات و طلاهایى که دارند، براى مستضعفین، عمده در این امور آن قصد پاک است... خواهرهاى ما که در عصر نهضت شرکت داشتند ارزش اعمال آن‌ها بیش‌تر بود از ارزش اعمال مردها، آن‌ها با پرده‏ هاى عفاف بیرون آمدند و با پرده‌ی عفاف با مردان هم‌صدا شدند و پیروزى را تحصیل کردند و حالا هم با قصد خالص آنچه که در ایام عمر تهیه کردند براى مستمندان دادند.» (همان، ج‏7، ص342)

شجاعت زن انقلابی: «شما خواهران‏ و برادران با هم، هم‌صدا و با مشتهاى گره کرده در مقابل قدرت‌هاى شیطانى ایستاده ‏اید. معجزه‌ی اسلام است، این قدرت اسلام است که در شما تجلى کرده است. این قوّت ایمان است که شما را بر این مبارزه پیروز کرد. این معجزه است که با شهید شدن یک عزیز، موج در تمام دنیا بلند مى‏ شود. این معجزه است که خانم‌ها را در مقابل تانک و توپ، در مقابل مسلسل‌ها، در مقابل توپ‌ها و تانک‌ها برقرار کرد و از هیچ چیز نهراسیدید. این نور قرآن و اسلام است که در دلهاى شما و در قلوب همه‌ی ملت ایران جلوه کرده است. این نور ایمان است که شما خانمها هم از شهادت نمى‏ هراسید.» (همان، ج‏7، ص192)

زن انقلابی، تربیت انقلابی، نسل انقلابی: «خواهران من، کوشش کنید که فرزندان خودتان را خوب تربیت کنید؛ کوشش کنید که فرزندان خودتان را باایمان و بااراده تربیت کنید؛ کوشش کنید که فرزندانى تحویل جامعه بدهید که براى اسلام مفید باشند. فرزندان، از مادران بیش‌تر حرف را قبول مى‏ کنند؛ دل‌بستگى فرزندان به مادران از هر کس دیگر بیش‌تر است؛ شما بهتر مى ‏توانید بچه‏ ها را تربیت کنید. بچه‏ هایى که الآن در دامن شما هستند فردا در جامعه هستند؛ مقررات مملکت ممکن است به دست آن‌ها باشد؛ اگر شما آن‌ها را اسلامى، مؤمن، متقى بار بیاورید ممکن است کشور شما را نجات بدهند.» (همان، ج‏8، ص117)

«نقشه این بود که این بانوان را از آن مقام اصیل بزرگى که دارند کنار بزنند و به خیال خودشان نیمى از این جمعیت ایران را آزاد کنند! دیدید که چه جور «آزاد» کردند... خواستند نتیجه بگیرند که کار اصیل را از دست این‌ها بگیرند [تا] تربیت اولاد را این‌ها نتوانند بکنند. این‌ها اگر وارد بشوند در شغل‌هاى مثلاً دیگر، شغل‌هاى غیراساسى، نمى‏توانند به طور اصالت رفتار کنند.» (همان، ج‏7، ص333)

زن و آزادی‌های پس از انقلاب: «آزادى که... حالا دارند یک آزادى است که نافع براى کشور خودشان، براى اسلام، براى مسلمین، براى ملت خودشان، است. یعنى این‌ها آزادند که در اجتماعات داخل بشوند، داخل هم شدند و مى ‏بینید، آزادند که خدمت کنند به مملکت، خدمت کردند و مى‏ کنند، و دارید مى ‏بینید. آزادند که در مصالح مملکت حرف بزنند؛ اشکال بکنند به دولت؛ اشکال بکنند به مقامات دولتى و غیردولتى... سابق هم فعالیتى که زن‌ها داشتند، ... قضیه‌ی «تنباکو» و «مشروطیت» ... زن‌ها جلو مى‏ افتادند و همراه با مردها و مسائلى را که مربوط به مملکت خودشان بود مى‏ گفتند و فریاد مى‏ زدند و انجام مى‏ دادند مسائل‌شان را.» (همان، ج‏10، ص186)

زن انقلابی و ترک نکردن صحنه: «اى خواهرهایى که جوان‌هاى خودتان را از دست دادید و خودتان هم در بین مردم تظاهر کردید و اللَّه‌اکبر گفتید! حفظ کنید خودتان را. نهضت خودتان را حفظ کنید. ننشینید دیگران براى شما کار بکنند. این‌ها براى شما کار نمى‏ کنند. همان‌طور که اجانب کار نمى ‏کنند، این‌ها هم کار نمى‏ کنند.» (همان، ج‏10، ص402)

زن انقلابی و آموزش نظامی: «ملت عزیز ما آن روز که جز مشت خالى و خون پاک هیچ نداشت، بر قدرت‌هاى عظیم شیطانى با فریاد «اللَّه‌اکبر» غلبه کرد؛ و امروز بحمداللَّه تعالى جوانان رزمنده از خواهران‏ و برادران دارد که با تعلیمات نظامى در سرتاسر کشور قدرت تفکر را از دشمنان ایران و اسلام سلب و با اعتماد به قدرت الهى و فداکارى در راه اسلام بر همه‌ی مشکلات و همه‌ی قدرت‌هاى شیطانى غلبه خواهد کرد.» (همان، ج‏13، ص188)

خانم پرستار انقلابی: «سفارش من، از همه‌ی ... پرستاران سرتاسر کشور، خصوصاً در جاهایى که جنگ‌زده هستند و در جاهایى که در معرض خطر هستند، این است که با تمام قوا کوشش کنید که اعمال شما اعمال اسلامى باشد و رفتار شما با مَرضى‏ رفتار خوب و رفتار انسانى- اسلامى باشد. خداوند تبارک و تعالى به شماها برادران و خواهران‏ اجر عنایت کند و اجر آن زن‌هایى که در صدر اسلام براى پرستارى لشکر اسلام مى‏ رفتند ان شاءاللَّه، در نامه‌ی اعمال شما هم نوشته بشود.» (همان، ج‏14، ص413)

شهیدپروران مکتب قرآن: «در کجا، در لابه‌لاى تاریخ، چون مادران و پدران و همسران و خواهران‏ و برادران و سایر بستگان اینان را سراغ دارید که پس از چند قربانى باز براى قربانى دیگر فرزندان خود پیش‌قدم مى‏ شوند. این مکتب قرآن و اسلام راستین است؛ و اینان فرزندان این قرآن و این مکتب و آن صاحب مکتب‌مان‏ سلام و تحیات خدا و رسولانش بر این مادران و پدران و این فرزندان عالی‌مقام. و درود بر این جانبازان و از هر چیز در راه هدف گذشتگان باد.» (همان، ج‏18، ص333)

زن انقلابی،‌ پیشرو علم و صنعت: «خانم‌ها هم‌دوش با سایر برادران در تحصیل علم و عرفان و فلسفه و تمام شعب علم و ان‌شاءاللَّه صنعت، فعالیت مى‏کنند.آن وقت مى‏گفتند که نیمى از جمعیت ایران که در پرده هستند دیگر کارى ازشان نمى‏آید. نه این‌که مى‏خواستند کارى ازشان بیاید، براى این‌که مردها را هم آن‌ها محروم کردند از کارهاى فعال، بلکه مى‏خواستند که این‌ها را وارد کنند در جامعه به آن ترتیبى که خود آن‌ها و رفقا و همراهان آن‌ها بودند و به فساد بکشند جامعه را. و خداوند خواست که موفق نشدند. و شما بانوان امروز موجب افتخار هستید که همان‌طورى که برادران شما در حوزه‏ها مشغول تحصیل و تدریس و سایر کارهاى اسلامى هستند، شماها هم با آن‌ها هستید و امیدوارم فعال‌تر باشید.» (همان، ج‏18، ص402)

زن انقلابی و انتخابات: «شما باید در همه‌ی صحنه ‏ها و میدان‌ها آن قدرى که اسلام اجازه داده وارد باشید. مثل انتخابات که امروز عملى است که باید انجام بگیرد و صحبت روز است در ایران، خانم‌ها همان‌طورى که مردها فعالیت مى‏ کنند براى انتخابات، خانم‌ها هم باید فعالیت بکنند براى این‌که فرقى ما بین شما و دیگران در سرنوشت‌تان نیست. سرنوشت ایران، سرنوشت همه است.

یعنى آن قدرى که اسلام خدمت به شما کرد، به مردها آن قدر خدمت نکرد. اسلام، شما را حفظ کرد و شما متقابلاً اسلام را حفظ بکنید... بدانید که انتخابات از امورى است که در سرنوشت شما و در سرنوشت ما نقش مهم دارد، و بالاترین نقش است، ... و لهذا باید شما خانم‌ها یک نقش بسیار فعال داشته باشید ... باید همه‌ی شما در این امر نظر داشته باشید، در امور سیاسى نظر داشته باشید. براى این‌که امور سیاسى مخصوص یک طبقه نیست، همان‌طورى که علم مخصوص یک طبقه نیست. همان‌طورى که مردها باید در امور سیاسى دخالت کنند و جامعه‌ی خودشان را حفظ کنند، زن‌ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند.

زن‌ها هم باید در فعالیت‌هاى اجتماعى و سیاسى هم‌دوش مردها باشند، البته با حفظ آن چیزى که اسلام فرموده است... من از خداى تبارک و تعالى، توفیق شما بانوان و خواهران را مى‏ خواهم که هم در علم کوشا باشید، و هم در عمل و هم در تهذیب اخلاق.» (همان، ج‏18، ص404)

گرچه زوایای بیش‌تری را می‌توان از کلمات گهربار آن یار سفر کرده جست و بیان کرد؛ اما همین اندازه کافی است تا دانست خمینی، بزرگ‌مردی بود که با هدایت‌های پیامبرگونه‌اش، ‌زن را از استعمار و استضعاف به نام مدرنیته و ترقی رهایی داد. امام راحل توصیف خاصی برای زن انقلابی ارائه کرد: «باید امروز که روز زن است و به حقیقت در ایرانِ عزیز روز زن است، به زنان خویش افتخار نماییم.

چه افتخارى بالاتر از این‌که زنان بزرگوار ما در مقابل رژیم ستم‌کار سابق، و پس از سرکوبى آن، در مقابل ابرقدرت‌ها و وابستگان آنان در صف اول ایستادگى و مقاومت از خود نشان داده ‏اند که در هیچ عصرى چنین مقاومتى و چنین شجاعتى از مردان ثبت نشده است. مقاومت و فداکارى این زنان بزرگ در جنگ تحمیلى آن قدر اعجاب ‏آمیز است که قلم و بیان از ذکر آن عاجز بلکه شرمسار است.

این‌جانب در طول این جنگ صحنه‏ هایى از مادران و خواهران‏ و همسران عزیز از دست داده دیده ‏ام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیرى داشته باشد. و آنچه براى من یک خاطره‌ی فراموش نشدنى است- با این‌که تمام صحنه‏ ها چنین است- ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب‌دیده بود.

آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: «حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دیْن خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم.» فداکارى و خداجویى و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمى ‏تواند با معیارهاى رایج ارزیابى کند. این روز مبارک، روز این زن و این زن‌هاست- که خدای‌شان براى اسلام و ایران و عظمت آن پایدار نماید.» (همان، ج‏16، ص195)

 

منبع: ماهنامه پیام زن - شماره251

انتهای پیام /*