نامه اعتراضی امام به شاه

امام خمینی در پانزدهم آبان ماه سال ۴۱ در نامه ای خطاب به شاه، اعتراض خود را نسبت به عملکرد اسدالله علم اعلام داشتند.

کد : 182995 | تاریخ : 15/08/1400

به دنبال تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در چهاردهم مهر ۱۳۴۱ و علنی شدن آن در شانزدهم مهر ماه، امام خمینی (س) در پانزدهم آبان ماه ۱۳۴۱، در نامه ای خطاب به شاه، اعتراض خود را نسبت به عملکرد اسداللّه عَلم (نخست وزیر وقت) اعلام داشتند. متن نامه امام به شرح زیر است:
"بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
تلگراف مبنی بر آنکه اعلیحضرت بیش از هرکس در حفظ شعائر مذهبی کوشا هستند، و تلگراف اینجانب را برای دولت ارسال داشتند، و توفیق اینجانب را در ترویج مقررات اسلامی و هدایت عوام خواستار شدند، موجب تشکر گردید. البته ملت مسلمان ایران از اعلیحضرت همین انتظار را دارند. فرمودۀ اعلیحضرت موافق است با آنچه از پیغمبر اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به ما رسیده:إِذَا ظَهَرَتِ البِدَعُ فِی اُمَّتِی فَلیُظهِرِ العَالِمُ عِلمَهُ؛ فَمَن لَم یَفعَل. فَعَلَیْهِ لَعنَةُ اللّه [۱]. البته شغل روحانی، ارشاد و هدایت ملت است. مع الأسف با آنکه به آقای اسداللّه عَلم در این بدعتی که می خواهد در اسلام بگذارد تنبه دادم و مفاسدش را گوشزد کردم، ایشان نه به امر خداوند قاهر گردن نهادند و نه به قانون اساسی و قانون مجلس اعتنا نمودند، و نه امر ملوکانه را اطاعت کردند، و نه به نصیحت علمای اسلام توجه نمودند؛ و نه به خواست ملت مسلمان ـ که طومارها و تلگرافات و مکاتیب[۲]بسیار آنها از اقطار کشور نزد اینجانب و علمای اعلام قم و تهران موجود است ـ وقعی گذاشتند، و نه به اجتماعات انبوه قم و تهران و سایر شهرستانها و ارشاد مفید خطبای اسلام احترامی قائل شدند. آقای عَلم از نشر افکار عمومی در مطبوعات و انعکاس تلگرافات مسلمین و اظهار تظلم آنها به اعلیحضرت و علمای ملت جلوگیری کرده و می کند؛ و برخلاف قانون اساسی مطبوعات کشور را مختنق کرده؛ و به وسیلۀ مأمورین در اطراف مملکت، ملت مسلمان را که می خواهند عرض حال خود را به اعلیحضرت و علمای ملت برسانند ارعاب و تهدید می کند. آقای عَلم تخلف خود را از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده. آقای اسداللّه عَلم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به «کتاب آسمانی» ممکن است قرآن کریم را از رسمیت انداخت؛ و اوستا و انجیل و بعض کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد. این شخص تخلف از قانون اساسی را به بهانۀ الزامات بین المللی شعار خود دانسته؛ با آنکه الزامات بین المللی مربوط به مذهب و قانون اساسی نیست. تشبث به الزامات بین المللی برای سرکوبی قرآن کریم و اسلام و قانون اساسی و ملت، جرم بزرگ و «ذَنْبِ لایُغْفَر»[۳]است. اینجانب، به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه می کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانه زادی می خواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن اساسی ملیت و سلطنت است، با تصویبنامه های خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه های شوم دشمنان اسلام و ملت را عملی کنند. انتظار ملت مسلمان آن است که با امر اکیدْ، آقای عَلم را ملزم فرمایید از قانون اسلام و قانون اساسی تبعیت کند، و از جسارتی که به ساحت مقدس قرآن کریم نموده، استغفار نماید و الاّ ناگزیرم در نامۀ سرگشاده به اعلیحضرت مطالب دیگری را تذکر دهم. از خداوند تعالی استقلال ممالک اسلامی و حفظ آنها را از آشوب و انقلاب مسئلت می نمایم.
روح اللّه الموسوی الخمینی"
۱ـ اصول کافی، ج ۱، ص ۴:«هنگامی که بدعتی در امت من آشکار می شود بر عالِم دینی است که آن را افشا کند، و اگر چنین نکرد، لعنت و نفرین خدای بر او باد».
۲ـ نامه ها.
۳ـ گناه نابخشودنی.


صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۸ - ۸۹

انتهای پیام /*