پرتال امام خمینی(س)؛ یادداشت ۳۱۲/ در شماره قبلی سلسله یادداشتهای برگی از صحیفه رشادتهای مردمی از نظر گذشت که در روزهای منتهی به بهمن ۵۷ اعتصابات عمومی در سازمانها، ادارات، صنعت نفت، توسط کارمندان، روحانیون، بازاریان و دانشجویان و ...(بطور عمومی مردم) برگزار شد. در این شماره به نقشآفرینی پیشگامان نهضت پرداخته میشود. اساسا در هر انقلاب و تحول بزرگ اجتماعی گروه، طبقه، یا قشر خاصی از جامعه در آن انقلاب نقش پیشتاز یا اصلی را ایفا میکنند. این بدان معنا نیست که کلیت جامعه در انقلاب نقش ندارد و انقلاب برآمده از کنش یک گروه یا طبقه است. بلکه میتواند به آن معنا باشد که گاه یک طبقه یا گروه جرقه اولیه یک انقلاب بزرگ را میزند و دامنه آن را به همه جامعه میکشاند. از این منظر انقلاب و نقش طبقات و اقشار موضوع علم جامعه شناسی میشود. اما اگر فارغ از این موضوع که علل و عواملی که موجب انقلاب میشود چیست و چرا این یا آن گروه در انقلاب نقش اصلی و اولی را بازی میکند، این سوال مطرح شود که بعنوان مثال در فلان انقلاب، مثلا انقلاب کبیر فرانسه یا انقلاب بلشویکی اکتبر یا انقلاب اسلامی ایران، چه گروهها و اقشار و طبقاتی نقش داشتند که اینگونه سوالات موضوع علم تاریخ قرار میگیرد.
برداشت اول؛
تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی ایران، از زمان جنگهای ایران و روس، همواره و مستقیما تحت تأثیر مذهب و طبعا کنش متولیان مذهب یعنی قشر روحانیت بوده است. این البته برخلاف نظریه پردازیهای مدرن است که در سیاست و تحولات تاریخی برای مذهب، محلی از اعراب قائل نیست. در غرب البته همین طور بوده است اما در ایران قضیه کاملا برعکس است و از قضا هرچه به دوران کنونی نزدیکتر میشویم نقش مذهب و روحانیت را پررنگتر میبینیم. مقاومت در برابر تجاوز روسیه (دولت کافر خارج از دارالاسلام) به خاک ایران(دارالایمان) ، اگرچه با شکست روبرو شد؛ مخالفت با قراردادها و امتیازهای استعماری، نظیر امتیاز رویتر؛ قیام تنباکو، که زمینهساز انقلاب مشروطیت شد؛ انقلاب عظیم مشروطیت؛ مخالفت با سلطنت استبدادی وابسته به بیگانه پهلوی؛ نهضت عظیم ملی شدن نفت؛ قیام پانزده خرداد، که زمینهساز انقلاب اسلامی ۵۷ شد، و سرانجام انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ و تأسی جمهوری اسلامی فرازها و قلههای تحولات بزرگ اجتماعی ایران است که نقش اصلی و اولی روحانیت و مذهب در تمامی آنها مسلم است. روحانیت در قضیه حمله روسیه به ایران و قرارداد تنباکو و مخالفت با انحصارها و امتیازها استعماری قاعده و اصل مهم «نفیسبیل» را در نظر داشت. در نهضت مشروطیت و حرکتهای پس از آن، مبنای کار روحانیت مخالفت با ظلم دولت و حکام و بسط عدل و داد بوده است و در انقلاب اسلامی روحانیت با برداشت گام بزرگ اجرای احکام دین و تأسیس دولت اسلامی را هدف قرار داده است. بطور خلاصه تمام حرکتهای سیاسی و اجتماعی بزرگان دین در این دو قرن اخیر با سه اصل و قاعده نفیسبیل، بسط عدالت، اجرای حکم دین و تشکیل دولت اسلامی قابل تعریف و تبیین است.
برداشت دوم؛
بیتردید نقش روحانیت نقش رهبری اعتصابات و اعتراضات عمومی بوده است.حرکت اجتماعی و سیاسی و انقلاب و نهضت فقط با وجود رهبری با توسل به این یا آن اصل و قاعده محقق نمیشود. نهضت و انقلاب از مقوله کنش است و کنشگر میخواهد. در تمام تحولات اجتماعی ایران از جنگهای ایران و روس تا امروز نخستین کنشگران سیاسی و اجتماعی یا به عبارت دیگر نخستین اجابت کنندگان دعوت و رهبری روحانیت، بازاریان و کسبه بودهاند. نقش مهم و اولی و پیشگامی بازار و کسبه در تحولات سیاسی و اجتماعی در نهضت تنباکو، انقلاب مشروطیت، مخالفت با قراردادهای استعماری، مخالفت با دولتهای استبدادی و دست نشانده پهلوی، نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب کبیر اسلامی اساسا غیرقابل انکار است.
این نقش آن چنان پررنگ و مهم بوده که مرحوم مهندس بازرگان در مصاحبه با خبرنگار بلژیکی در اوایل سال ۵۷ به اهمیت بازار و نقش آن در تحولات تاریخی ایران اشاره کرد. اساسا بازار تا زمان انقلاب اسلامی چنان اهمیتی داشت که اگر بازاریان تعطیل میکردند، فورا خبر بسته شدن بازار در داخل و خارج به شکل وسیعی منعکس میشد. زندانهای سیاسی زمان سلطنت استبدادی پهلوی هیچگاه از بازاریان مبارز سرشناس و حتی کسبه معمولی خالی نبوده است. متاسفانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با رواج دیدگاههای چپ زده در میان بعضی از اقشار ناآگاه جوان و روشنفکر و برداشتهای سطحی و کودکانه و چپ روانه درباره بازار و بازاریان و بویژه برداشتهای سطحی حاکی از بیسوادی و بیاطلاعی و غرضورزی مسئولان دولتی در فاصله پاییز سال ۶۰ تا خرداد سال ۶۸، بازار سنتی ایران که پیوندی عمیق با دین و رهبران دینی داشت مورد بیتوجهی قرار گرفت و حتی برنامهریزی کرده بودند که این نهاد بزرگ و موثر سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را از میان بردارند.
برداشت سوم؛
پس از بازاریان، قشر مهم دیگری که در کنش سیاسی و اجتماعی که منجر و منتهی به انقلاب اسلامی شد نقش داشتند، دانشجویان بودند. از اوایل دهه پنجاه دانشگاههای ایران یکی از جدیترین عرصههای مبارزانی و آگاهیبخشی بر ضد رژیم وابسته سلطنتی پهلوی بوده است. در همین برهه از تاریخ ایران است که به همت روحانیون آگاه و باسواد نظیر شهیدان مطهری و باهنر و بهشتی و امثال آنان، و نیز روشنفکران دینی و مبارز نظیر بازرگان و شریعتی و امثالهم، تعالیم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی اسلام تبیین و عرضه شد و عقیده و ایدئولوژی غیردینی و ضددینی و چپ، که تا پیش از این بر عرصه دانشگاه و بر ذهن جوانان تحصیلکرده بیچون و چرا سلطه داشت، به حاشیه رانده شد. دانشجویان انقلابی و مسلمان در دانشگاهها زمام و مهار مبارزات دانشجویی را در دست گرفتند و میدان عمل و کنش سیاسی و اجتماعی خود را حتی به بیرون از دانشگاه نیز کشاندند. در بسیاری از مساجد و کتابخانههای مساجد دانشجویان معتقد و مسلمان بودند که وظیفه آگاهی بخشی به دانش آموزان و جوانان و سازماندهی آنان برای مبارزات را بر عهده داشتند. این حقیقتی مسلم است که بخش بزرگی از زندانیان سیاسی زمان شاه را همین جوانان متدین و مسلمان دانشگاهی تشکیل میدادند.
بدون تردید انقلاب کبیر اسلامی، شاید تنها تحول بزرگ سیاسی اجتماعی تاریخ بشری باشد که در آن همه اقشار و طبقات جامعه شرکت داشته و حامی آن بودهاند. همه مردم از کارمند و کارگر و کشاورز و کاسب و زن و مرد پیر و جوان(حتی برخی از درباریها) با پایگاههای اقتصادی و طبقاتی متفاوت در این انقلاب حضور فعال داشتهاند. اما موضوع این یادداشت پرداختن به اولین قشرهایی بود که در این انقلاب نقش پیشتاز و اولی داشتند. در هر انقلابی عدهای پیشتاز هستند و با مبارزه سرسختانه و پیگیرانه آنان است که بقیه مردم کمکم به صف انقلاب میپیوندند. پس از روحانیت، که جایگاه رهبری و فرماندهی داشته است، بیشترین سهم در تداوم و تعمیق مبارزه با رژیم استبدادی پهلوی از آنِ دو قشر و گروه بازاریان و دانشجویان بود.