پرتال امام خمینی(س): بی تردید اراده آزادِ غیر ضابطه مند برای مصالح جامعه و حتی خود فرد ویرانگر به شمار میآید، زیرا حتی اگر مصلحت جامعه را با مصلحت فرد کاملاً یکسان تلقی نکنیم، قوام و پایداری جوامع به حفظ و پاسداری بنیانهای فکری و عقیدتی آن جامعه است و هر گونه اقدام جهت نادیده انگاشتن آن بنیانها نابودی جامعه و مصالح افرادی را که در آن زندگی میکنند، به همراه دارد. از این نگاه، حفظ بنیانها و ارزشهای اخلاقی جوامع کارکردهای سالم سایر اجزای نظام اجتماعی را تأمین میکند. چه بسا این گونه رویکرد محافظه کارانه و ایستا تلقی شود؛ به طوری که از رشد و پیشرفت فکری جوامع و تحول در ارزشهای دست و پاگیر جلوگیری به عمل میآورد. اما نباید از نظر دور داشت که بر اساس آموزه اخلاق گرایی، ارزشهای جوامع، ریشه در واقعیات جهان هستی دارند و با مصلحت افراد کاملاً درآمیختهاند. در این فرض، حرکت در راستای نادیده انگاشتن ارزشهای ابدی، ثابت و تغییرناپذیر خروج از زندگی اخلاقی را به ارمغان میآورد و روشن است که این امر به نوبه خود، نابودی زندگی معنوی فرد تعالی گرا و بازداشتن او از هدف آفرینش را موجب میشود.
حضرت امام حقوق و آزادیهای انسانی را از هستی شناسی دینی استخراج کرده و معتقد است که اصل توحید بهترین آموزه در این راستا است. ایشان میفرمایند:
«خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود و انسان، تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چیز. این اصل به ما میآموزد که انسان تنها در برابر ذات اقدس حق باید تسلیم باشد و از هیچ انسانی نباید اطاعت کند مگر اینکه اطاعت او اطاعت خدا باشد، و بنابر این هیچ انسانی هم حق ندارد انسانهای دیگر را به تسلیم در برابر خود مجبور کند. و ما از این اصل اعتقادی، اصل آزادی بشر را میآموزیم که هیچ فردی حق ندارد انسانی و یا جامعه و ملتی را از آزادی محروم کند، برای او قانون وضع کند، رفتار و روابط او را بنا به درک و شناخت خودکه بسیار ناقص است و یا بنا به خواستهها و امیال خود تنظیم نماید. » (صحیفه امام، ج ۵، ص ۳۸۷)
حضرت امام، آزادی را ذاتی هر دو مفهوم سلبی و ایجابی میداند. در آزادی به مفهوم سلبی: «مردم عقیده شان آزاد است. کسی الزامشان نمیکندکه شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمیکند که حتماً باید این راه را بروید. کسی الزام به شما نمیکند که باید این را انتخاب کنی. کسی الزامتان نمیکندکه در کجا مسکن داشته باشی. یا در آنجا چه شغلی را انتخاب کنی» (صحیفه امام، ج۱۰، ص۹۴)
در مقابل، آزادی در مفهوم ایجابی آن، با حقوق اولیه بشر ارتباط پیدا میکند. به عقیده حضرت امام «حق اولیه بشر است که من میخواهم آزاد باشم، من میخواهم حرفم آزاد باشد، من میخواهم مستقل [باشم]، من میخواهم خودم باشم، حرف ما این است. این حرفی است که در هر جا شما بگویید همه از شما میپذیرند». (همان، ج۳، ص۵۱۰)
امام به وجود این حقوق اولیه در اسلام تأکید دارند و میفرمایند: «اسلام هم حقوق بشر را محترم میشمارد، و هم عمل میکند. حقی را از هیچ کس نمیگیرد. حق آزادی را از هیچ کس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیداکنند که حق آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند و حق استقلال را به اسم استقلال از آنها سلب کند». (همان، ج ۱۴، ص ۶۹) بدین ترتیب، آزادی با اشتمال بر دو مفهوم سلبی و ایجابی، ارزشی نخستین تلقی میشود. حضرت امام میفرمایند: «از بالاترین نعمتهایی که در عالم هست، آزادی انسان است. انسان، حاضر است همه چیزش را فدای آزادی خودش بکند». (همان، ج ۱۰، ص ۴۶۷)
هم چنان که بیان شد حضرت امام آزادی را به عنوان اصل اولیه مورد پذیرش قرار میدادند. به نظر ایشان تنها محدودیتی که بر این اصل مهم وارد میشود، فعالیتهای براندازی متوجه اصل نظام و تباهی و فساد اخلاقی عمومی است. ایشان درباره فعالیت گروههای چپ و مارکسیست میفرمایند: «اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود. اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد». (همان، ج ۵، ص ۵۲۰)
هم چنین: «بعض احزابی که انحرافی هستند و ما آنها را جزء مسلمین هم حساب نمیکنیم، مع ذلک، چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط صحبتهای سیاسی دارند، هم آزادند و هم نشریه دارند به طور آزاد. پس بدانید که اینطور نیست که ما با احزاب دیگری، با گروههای دیگری، دشمنی داشته باشیم. ما البته میل داریم که همه گروهها و همه احزاب به اسلام برگردند و راه مستقیم اسلام را پیش بگیرند و همه مسلم بشوند. بر فرض اینکه نشدند، مادامی که آنها با ما جنگی ندارند و با کشور اسلامی جنگی ندارند و در مقابل اسلام قیام مسلحانه نکردهاند، به طور آزاد دارند عمل میکنند و به طور آزاد حرفهای خودشان را دارند میزنند.» (همان، ج ۱۴، ص ۳۴۳)
و درباره عنصر محدود کننده دوم، یعنی تباه سازی اخلاق عمومی میفرمایند: «... آزادی به شکل غربی آن، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است. و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است. و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود. و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول میباشند. » (همان، ج ۲۱، ص، ۴۳۶-۴۳۵)
بدین ترتیب، روشن میشودکه در نگاه حضرت امام، آزادی به مثابه اصل اولیه و ارزش نخستین برای انسان وجود دارد و تحدید آن اصلی قانونی بوده و صرفاً از باب ضرورت و به منظور پاسداری از نظام، ارزشها و منافع ملی مجاز شمرده میشود.
انتهای پیام /*