از کتاب «سیمرغ سی مرغ» در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی رونمایی شد

نویسنده کتاب سیمرغ سی مرغ در رونمایی از این کتاب، گفت: وقتی این «هیچ»ها را کنار هم می گذاریم می فهمیم که امام دارد به یک چیزی ارجاع می دهد و این همان ماحصل سلوک عرفانی است و ما نمی دانیم چه طور ممکن است. یعنی هنوز سؤال خود من این است که این «ما هیچیم» که به صورت رئالیست دارد بیان می شود و یعنی استعاری نیست، چه طور با چنین قیام عظیمی جمع می شود؟ ولی وقتی ارجاعات پر تکرار امام را می بینیم می فهمیم که این یک مفهومی دارد و ما باید آنها را پیگیری کنیم؛ که من چنین کاری کرده ام.

کد : 185545 | تاریخ : 07/04/1401

پرتال امام خمینی (س): رونمایی و نقد کتاب «سیمرغ سی مرغ» نوشته محمد قائم خانی با حضور نویسنده این کتاب در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین حمید سبحانی صدر در این نشست گفت: مجموعه ای از مؤلفه ها در رفتار هر کدام از ما تأثیرگذار است. یعنی مجموعه ای از غم ها، ترس ها، امیدها و انس ها و مسائلی که در خانواده و بیرون شکل می گیرد، رفتار و اندیشه من را می سازد و کسی بخواهد شرح حال من را بنویسد باید متناسب با همه این ابعاد زندگی من را روایت کند. اما معمولا آفت تک بعد نگاری را در خیلی از کتاب های رجالی می بینیم که فقط بعد علمی فرد را مطرح کرده اند.

این نویسنده حوزوی تأکید کرد: از شخصیت های ذو ابعادی مثل حضرت امام که در گوشه ای ننشسته و وارد یک خیزش جهانی بزرگ شده و یک حادثه بزرگ را رقم زده، عمقی دارد و سطح وسیعی از جهان را معطوف به خودش کرده است. روایت این شخصیت خیلی پیچیده است؛ مخصوصا کسی که بخواهد امام را روایت کند اگر بخواهد صرفا به جنبه های اجتماعی، سیاسی و حتی علمی یا فقط خانوادگی بپردازد جفای در حق حضرت امام است.

وی افزود: ورود آقای خانی به این کتاب و زاویه ای که انتخاب کرده اند مشخص است می خواهند به همه ابعاد توجه کنند و این در روایت کتاب ملموس است. ایشان تعمد داشته اند در اینکه سیرهای معنوی حضرت امام را ببینند و در روایت کتاب لحاظ کنند. یعنی تعمد داشته اند در لابه لای روایت حیات فردی، اجتماعی، سیاسی و علمی امام، حضرت امام را به عنوان یک سالکِ عارفِ یا در مسیر صعودی و یا در مسیر بازگشت که رسالت هایی بر دوش دارد، را لحاظ کنند و این یکی از نقاط ممتاز کتاب است.

سبحانی صدر ادامه داد: عنوان کتاب هم همین را می خواهد به ما بفهماند. از همه اسامی که می شد برای این کتاب انتخاب کرد، «سیمرغ سی مرغ» می خواهد شخصیت حضرت امام را از این ابعاد مختلف مشاهده کند. زندگی پر فراز و نشیب که هر سال آن حادثه های بی شماری را دارد که احصاء آنها کار دشواری است، می تواند کتاب قطوری را فراهم کند. کسی بتواند یک حادثه را در نیم خط بگوید و در کنار آن سیر درونی امام هم روایت شود، نگاه خوبی است.

وی اظهار داشت: اشاره کردم یکی دیگر از نقاط قوت کتاب این است که حادثه ها خیلی با طول و تفصیل بیان نمی شوند و مثلا حادثه ای که باید پنج صفحه درباره آن بنویسید، نیم خط یا یکی دو خط به آن اشاره می شود و مخاطب فقط وارد آن فضا می شود و شاید در این یکی دو خط به اندازه ۲۰، ۳۰ صفحه کتاب تاریخ را اینجا می بینید و این کار دشواری است که نویسنده بخواهد این زوائد را بزند. این شیوه نگارشی شیوه تحسین برانگیزی بوده که باعث شده کار در عین جامعیت و اشاره به بسیاری از حوادث، مختصر باشد.

این نویسنده حوزوی یادآور شد: یکی از مشکلات امروز مردم ما این است که مطالبات خودشان را نمی توانند درست بیان کنند. مثلا می خواهند یک جا تجمع کنند و مطالباتشان راجع به گرانی یا معوقات حقوقشان را بگویند. تا بخواهد این اتفاق بیفتد یک عده دست به اسلحه می برند، سطل آشغال آتش می زنند، مغازه ها را تخریب می کنند و همیشه این مسأله با چالش روبرو شده است. باید گره گشایی شود که چرا هیچ وقت مردم نمی توانند مطالبات خودشان را به صورت گروهی ولی آرام بیان کنند و پاسخ داده شود؟ این گره گشایی در این کتاب انجام شده است.

وی تصریح کرد: صفحه ۱۶۹ ایشان اشاره خوبی دارند که سال های نخست انقلاب امنیت کشور به خاطر اینکه چپ ها به بهانه همان آزادی، آزادی را از ملت گرفتند و در واقع ناامن سازی فضا باعث شد که این جریان پر خیر و برکت گرفته شود. اوایل دولت جدید امیدی در مردم ایجاد شد و مثلا برای زاینده رود یا حقوق معوقه معلمان تجمع می کردند. دوباره فهمیدند که باید این را به هم بریزند و مسیر به هم ریخت. این کتاب تحلیل خوبی از این دارد و ریشه یابی کرده است.

محمد رودگر نیز در این نشست با اشاره به اینکه عنوان «سیمرغ» برگرفته از منطق الطیر عطار است، گفت: آقای خانی با اسم این کتاب می خواهد مستقیم ما را بیاندازد به سمت اتفاقی که قله آن منطق الطیر عطار نیشابوری است و انتهای کتاب می خواهد بگوید کسی که این جست و جوگرها و پژوهشگرها را به این باور رساند که خودشان دلیل راه خودشان هستند و اصلا سیمرغ خود تک تک این مرغ ها هستند، امام است. یعنی کتاب می خواهد این را بگوید که امام ملت را به این باور رساند که باید به سمت خودباوری بروید.

عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی افزود: این از نظر انتخاب عنوان جالب و جذاب است ولی ما در ادبیات داستانی ژانری به نام زندگینامه داستانی داریم. آقای خانی هم در مقدمه کتاب گفته چیزی که می خواهم بنویسم زندگینامه داستانی است. اینجا کار مشکل می شود. باید مشخص کنیم که این کتاب واقعا در ژانر زندگینامه داستانی روایت شده یا خیر.

وی تأکید کرد: دلیل اینکه من وارد این موضوع می شوم این است که ما اصلا کاری در مورد امام خمینی(س) نداریم. شما یک رمان یا یک فیلم متوسط در مورد امام خمینی(س) به من نشان بدهید؛ نداریم. شما یک کار هنری واقعا قابل اعتنا در مورد امام خمینی(س) به من بگویید. شاید یک مستند «بانو قدس ایران»، چیز دیگری نداریم. حقیقت مطلب این است. آقای خانی با نوشتن این کتاب دست به یک انتحار ادبی زد. به خاطر اینکه در مورد شخصیتی در یک قالبی نوشته که من اصلا جرأت نمی کنم به آن نزدیک شوم؛ اولا تاریخ است و بعد یک شخصیتی که در ادبیات داستانی هیچ پیشینه ای از او نداریم.

رودگر گفت: محتوا را خیلی خوب می شود گزارش کرد اما تا تکنیک نباشد و در ساختار ادبی کامل نگنجد اصلا قابل اعتنا نیست؛ این محتوا را در تاریخ هم می توانید پیدا کنید. ولی اینکه یک اثر هنری خلق شود، آقای خانی این جرأت را داشت، علی رغم اینکه به باور بنده در فرهنگ اسلامی و ایرانی هنوز به یک واقع گرایی و رئالیسم خاص خودمان نرسیده ایم و هنوز یک تعریف هنری خاص خودمان از امر رئال نداریم، ایشان این مجهولات و سرزمین های کشف نشده را مسلّم فرض کرده و جلوتر آمده و می گوید من می خواهم زندگینامه داستانی بنویسم.

محمد قائم خانی نیز در این نشست گفت: امام همان اندازه که درون جریان عرفانی می گنجد، به همان اندازه بیرون این ماجرا است. مثلا سال ۶۷ خطاب به اهل نظر می فرمایند که وصیتنامه شهدا را بخوانید و ببینید که اینها چه طور ره صد ساله را یک شبه رفته اند. این همچنان که تعریفی از مسیر عرفانی است یک مقدار هم تعریض دارد. نکته دیگر اینکه حضرت امام خیلی ارجاع می دهند با ماحصل سیر و سلوک عرفانی که در ایشان ایجاد شده است.

نویسنده کتاب سیمرغ سی مرغ، افزود: خبرنگار آمریکایی در پاریس از امام می پرسد که چرا این همه آدم به خیابان می آیند؟ امام یک جمله می گوید که اینها به علت علاقه مذهبی این کار را می کنند. بعدها خود امام روایتی دارد از اینکه چه طور کسی که برای خدا قیام کند، خدا همه لوازمش را به میان می آورد که یکی از آنها توجه مردم است. کسی که داستان نویس باشد می فهمد که این یک نقطه حیاتی است. کار ما داستان نویس ها این است که اجزای روایت را کنار هم می چینیم و از آن چیزی در می آوریم.

وی تأکید کرد: واقعا هیچ مطالعه عرفانی به آن معنی وجود ندارد که بگوییم مثلا من خط سیر آقای قاضی و آقای شاه آبادی را می شناسم و تفاوت ها را می دانم؛ یا اینکه چرا امام قیام کردند. واقعا من اینها را نمی دانم و در حد شنیده ها و یک کم خوانده ها است. ولی جاهایی که خود حضرت امام مدام به این خط سیر ارجاع داده اند من سعی کرده ام آنها را نگه دارم و مثلا بحث معروفی است که ظاهرش مربوط می شود به سؤالی که خبرنگار خارجی از هواپیما می پرسد و امام جواب می دهد هیچ حسی ندارد. این برای فضای عمومی خیلی معنی ندارد ولی امام چند بار این برخورد را دارد.

قائم خانی افزود: وقتی این «هیچ»ها را کنار هم می گذاریم می فهمیم که امام دارد به یک چیزی ارجاع می دهد و این همان ماحصل سلوک عرفانی است و ما نمی دانیم چه طور ممکن است. یعنی هنوز سؤال خود من این است که این «ما هیچیم» که به صورت رئالیست دارد بیان می شود و یعنی استعاری نیست، چه طور با چنین قیام عظیمی جمع می شود؟ ولی وقتی ارجاعات پر تکرار امام را می بینیم می فهمیم که این یک مفهومی دارد و ما باید آنها را پیگیری کنیم؛ که من چنین کاری کرده ام.

انتهای پیام /*