جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی

مسئلۀ جامعیت قرآن از جمله موضوعات مـهم و بـنیادی اسـت که تا حدودی در آراء و نظرات شماری از مشاهیر مفسرین فریقین انعکاس یافته است. اما به رغم اذعـان و اعتقاد جازمی که عموم اندیشــمندان اســلامی نســبت به این موضــوع روا داشته اند، از یکسو بـاید اعتراف نمود که مـسئله جـامعیت قرآن، هیچ گاه به طور مستقل و مستوفا در دستور کار مطالعاتی قرآن پژوهان مسلمان قرار نگرفته و در مواردی هم که از این مقوله سخن گفته اند، همواره تابع و تحت الشعاع مبحث تفسیر علمی آیات واقـع شده است و از سوی دیگر در تبیین مفهوم جامعیت قرآن و تعیین دامنه و گسترة آن با یکدیگر مناقشه نموده اند، به گونه ای که عده ای بر جامعیت مطلق و حداکثری و برخی دیگر برجامعیت خاص و اعتدالی قرآن رأی داده انـد. این در حـالی است که در میان اندیشه وران اسلامی، امام خمینی را باید از جمله معدود عالمانی دانست که در آراء و آثار قرآن شـــناختی خویش از جامعیت قرآن با نگرشـــی خاص، واقع بینانه، مبتکرانه و در عین حال کاربردی ســـخن رانـده کـه چنین باور و بینشـــی در نگاه ها و نگاشته های هیچ یک از متفکرین شیعه و سنی در ادوار مختلف تاریخ تفسیر قرآن به چشم نمیخورد. لذا تبیین اندیشه های قرآن شناختی امام خمینی با تأکید بر تـمرکز بـر مسئلۀ جامعیت قرآن و ترسیم ابعاد و مؤلفه های آن، از اهداف اساسی این مقاله است.

کد : 185587 | تاریخ : 18/04/1401

جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی (س)

پدیدآورنده (ها): اکبری دستک، فیض اله (استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانـشگاه آزاد اسـلامی واحـد کرج)

چکیده

مسئلۀ جامعیت قرآن از جمله موضوعات مـهم و بـنیادی اسـت که تا حدودی در آراء و نظرات شماری از مشاهیر مفسرین فریقین انعکاس یافته است. اما به رغم اذعـان و اعتقاد جازمی که عموم اندیشــمندان اســلامی نســبت به این موضــوع روا داشته اند، از یکسو بـاید اعتراف نمود که مـسئله جـامعیت قرآن، هیچ گاه به طور مستقل و مستوفا در دستور کار مطالعاتی قرآن پژوهان مسلمان قرار نگرفته و در مواردی هم که از این مقوله سخن گفته اند، همواره تابع و تحت الشعاع مبحث تفسیر علمی آیات واقـع شده است و از سوی دیگر در تبیین مفهوم جامعیت قرآن و تعیین دامنه و گسترة آن با یکدیگر مناقشه نموده اند، به گونه ای که عده ای بر جامعیت مطلق و حداکثری و برخی دیگر برجامعیت خاص و اعتدالی قرآن رأی داده انـد. این در حـالی است که در میان اندیشه وران اسلامی، امام خمینی را باید از جمله معدود عالمانی دانست که در آراء و آثار قرآن شـــناختی خویش از جامعیت قرآن با نگرشـــی خاص، واقع بینانه، مبتکرانه و در عین حال کاربردی ســـخن رانـده کـه چنین باور و بینشـــی در نگاه ها و نگاشته های هیچ یک از متفکرین شیعه و سنی در ادوار مختلف تاریخ تفسیر قرآن به چشم نمیخورد. لذا تبیین اندیشه های قرآن شناختی امام خمینی با تأکید بر تـمرکز بـر مسئلۀ جامعیت قرآن و ترسیم ابعاد و مؤلفه های آن، از اهداف اساسی این مقاله است. (این مقاله از طرح پژوهشــی نگارنده بـا عـنوان «جـامعیت قرآن و نقش آن در پیروزی انقلاب اســلامی در دیدگـاه امـام خـمینی (س)» که در دانشگاه آزاداسلامی واحد کرج به تصویب و انجام رسیده، تنظیم واستخراج گردیده است.)

کلیـدواژه ها: قـرآن، امـام خمینـی، جامعیـت، هـدایت، دیـدگاه هـا، مفهـوم شناسـی، گستره

١) مقدمه و طرح مسئله

یکی ازمسائل مهم و اساسی در حوزة علوم قرآنی که ارتباط تنگاتنگ ومـستقیمی بـا فـهم و تفسیر قرآن نیز دارد، مقولۀ جامعیت قرآن است. خصوصیتی که بـاعث شد قرآن کریم به عنوان آخرین و کامل ترین کتاب مقدس آســمانی، افزون بر ســایر اختصــاصــات و امتیازات خویش از ویژگـی و امـتیازات دیگـری برخوردار شــود که هیچ یک از کتب آســمانی پیشــین از چنین منزلت و امتیازاتی بـهره مـند نبوده اند. همچنان که خداوند در قرآن کریم صراحتا در دو سورة متفاوت و بر دواسلوب متغایر بر جامعیت و فـراگیر بـودن قـرآن اشاره نموده اند: نخست آنجا که از رهگذر اسلوب ایجابی از مقام تبیان بـودن قـرآن در کـنار ســایر مقامات آن همانند هدایت، رحمت و بشــارت ســخن گفته و جامعیت کتاب وحی را بیان کـرده انـد: «... و نـزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شـــیء و هدی و رحمۀ و بشـــری للمســـلمین» (نحل: ٨٩) و دوم در آیه ای که از جنبۀ ســـلبی بـدان پرداخـته و هرگونه تفریط و کوتاهی در عرضــه و بیان امور از سـاحت این کتاب، منتفی و مبرا دانســته و در عین حـال شــمول و فـراگیر بودن قرآن را به اثبات رســـانیده اســـت: «... ما فرطنا فی الکتاب من شـــیء...» (انعام: ٣٨). بـر هـمین مبنا، عموم متفکرین اسلامی از فریقین با استناد و تکیه بر همین دو آیۀ کلیدی و نیز سـایر ادلۀ نـقلی و عـقلی قرآن شناختی، همواره از جامعیت قرآن سخن به میان آورده و با اقامۀ دلایل و شواهد گوناگون به دفـاع از اینـ بعد از منزلت و مکانت اختصاصی قرآن پرداخته اند، ولی این اذعان عمومی نســبت به اســـتعمال فـراگیر قـرآن و دفاع از آن، بدان معنا نیســت که عموم مفســرین و قرآن پژوهان مسلمان، تلقی و فهم یکسان و مـشترکی از مـدلول و مـفهوم جامعیت قرآن به ویژه دامنه و وسعت این جامعیت داشـته باشـند، بلکه آنچه مـحل بـحث و مناقشـه اسـت دامنه و قلمرو این جامعیت اسـت که دیدگاه گروهی از دانشمندان اسلامی متفاوت و گاهی برخلاف آن چـیزیاست کـه سایر عالمان مســلمان بدان اعتقاد و اذعان دارند به گونه ای که برخی از آنـان، جـامعیت قرآن را جامعیتی مطلق و عام دانسـته و معتقدند کـه دامـنۀ این جـامعیت به حدی اسـت که افزون بر دانـش هـای الهی، تمام علوم بشری نیز در قرآن وجود دارد. در مقابل، دسته ای دیگر از دانشوران جامعیت قـرآن را جـامعیتی مقید و اعتدالی دانســته و معتقدند کـه تـبیان بودن قـرآن نـاظر بـه حوزه هدایت و تربیت انســان ها اســـت، نـه دانش های تجربی بشــری. پیداســت که هر دو دیدگاه فوق، از یکســو در موضــوع کـامل بـودن و جامعیت قرآن کریم با یکدیگر اشـتراک و اتفاق نظر دارند و از سـوی دیگـر در تعیین قلمرو و دامنۀ این شــمول بـلکه در فـهم مدلول واقعی آن با یکدیگر اختلاف نظر جدی و عمیقی دارند که ریشــۀ آن را باید ناشـی از وجود تفاوت هـای بـینشـی و نـگرشـی طرفداران هر یک از اینـ آراء و نـظرات در حوزة معرفت شناسی قـرآن بـه ویژه در هدف شناسی نزول آن قلمداد نمود؛ چرا که در سایۀ شناخت حقایق معارف وحی و همچنین آگـاهی از رسـالت قرآن و اهداف نزول آن، کشف و درک مفهوم جـامعیت قـرآن و نیز گـسترة آن، سـهل تـر و ملموس تر بوده و در عـین حال از قابلیت بیش تر و بالاتری برای عرضۀ همگانی و نمایش جهانی آن برخوردار خواهد بود.

لذا اهمیت و ضـــرورت تـمرکز و توجه جدی به مســئلۀ جامعیت قـرآن بـه انـدازه ای اســـت کـه به جرأت مـیتوان ادعـا نمود که کارآمدی سایر مباحث کلیدی قرآن شناختی همانند جهانی و جاودانه بودن قرآن، اعجاز قرآن، اصـالت قـرآن و نـیز فرازمانی و فرامکانی بودن قرآن تحت الشعاع و در گـرو فـهم دقـیق و هـمه جـانبۀ جـامعیت قرآن و درک صحیح از دامنه و گسترة آن بر وفق بیان روشنگرانۀ خود قرآن است؛ چرا که اساسا این اصل جامعیت قرآن کریم است که از یکسو جایگاه و نقش ســخت افزاری و زیربنایی را بـرای دانش های تخصــصــی و بنیادین قرآن ایفاء مینماید و از ســوی دیگر تنها با اعتقاد و اعتماد به جامعیت منطقی این کتاب مقدس اســـت که هویت مســـتقل و نیز ماهیت ماورایی و وحیانی قرآن به عنوان دیگـر ویژگـی ممتاز و منحصر به فرد آن در مقایسه با سایر کتب آسـمانی متجلیتر و فراگیرتر خواهد شـد. این در حالی اسـت که مقولۀ جامعیت قرآن کریم همواره به عنوان یک اصـل مبنایی و مبحث مســتقل در آراء و آثـار مـفسـرین و قرآن پژوهان فریقین مورد اهتمام و توجه جدی قرار نگرفته و به دامنه و گســـترة آن نیز در حد مطلوب پرداخته نشـــده است و احیانا آنچه در نگاشته های بـرخی از عـالمان مسلمان مشاهده می شود نـه بـه عنوان یک موضوع و مسألۀ مستقل، بلکه عموما به صورت گذرا و مختصر و در عین حال تحت الشعاع مباحث روش تفسیر علمی قرآن وارد شده که آن هم در بسیاری از موارد از آسـیب هـا و تهدیدهای احتمالی پیش رو مصون نـمانده اسـت.

از سویی دیگر در مسیر مطالعه و بررسی دیدگاه های اندیشمندان و قرآن شناسانی که در ادوار مختلف تاریخی، مســـأ له جامعیت قرآن را مورد اهتمام و توجه درخوری قرار داده اند، دیدگاه قرآن شناختی امام خمینی به عنوان اسـلام شـناسی جامع الاطراف در عصر حاضر از نمود و جامعیت قابل ملاحظه ای برخورداراست، هر چند که بلندای افق اندیشه های امام در عرصۀ قرآن پژوهی به موازات سایر عرصه هایاسلام شناختی، همچون فقه واصول و عـرفان و سـیاست مورد شـناخت و روشـــنگری قرار نگرفته و در عین حال یک اثر مســـتقل قرآنی به غیر از تفســـیر ناتمام ســـورة فاتحۀالکتاب از ایشـــان به یادگـار نمانده اســـت، اما مطالعه و غور در مجموع آثار مکتوب و غیر مکتوب آن بـزرگوار حـکایتگر اوج و عـمق اندیشه ها و باورهای ناب قرآن شناختی ایشان در حوزة علوم و معارف قرآن اســـت که تبیین و تدقیق مســـألۀ جـامعیت قـرآن کریم، شـــاهد گویایی بر این مدعاســت. از همین روی پژوهش حاضــر قصــد دارد ضــمن تبیین مســألۀ جـامعیت قـرآن در آرای انـدیشمندان فریقین و تقریر مواضع و ادلۀ آنان پیرامون حدود و حریم این جامعیت، مفهوم و گسترة جامعیت قرآن را در نگاه و نگرش قـرآن شــناختی امام خمینی بررســی و تحلیل نماید تا از رهگذر این تحقیق از یکسو زمینه ها و بـسترهای لازم برای ترسیم وتصویر هـر چـه بیش تر مبانی اندیشه های قرآنی ایشــان که تا حدی ناشــناخته مانده فراهم شــود و از ســوی دیگر بر نقش بیبدیل و بنیادین آموزه های بلند قرآن و عترت (ع) در شکل گیری قیام قرآنی ملت و سـرانجام پیروزی انقلاب اسلامی مطابق با فهم و قرائت امام خمینی از مقولۀ جامعیت قرآن تأکید و تمرکز نماید تا آنکه این بعد از بینش قرآنی - انقلابی بنیانگذار جمهوری اســلامی همواره به عنوان چراغی پر فروغ و الگویی جامع در مـسیر تـشکیل حکومت قرآنی فرا راه تمام آزادیخواهان مسلمان قرار داده شود.

٢) جامعیت قرآن در آراء و آثار قرآن پژوهان

رویکرد عالمان قرآن پژوه به مســـأله جامعیت قرآن در ادوار مختلف تاریخ را می توان از لابه لای آراء و آثار قرآنی - تفسیری آنـان جـستجو و دریافت نمود. به گونه ای که برخی از آنان به اجمال و اختصــار در مقدمه و دیباچۀ آثار خویش آن را متذکر شــده اند و بعضــی دیگر نســبتا و تا حدودی به طور مستقل و مبسوط در متن آیات مربوطه، بـدان پرداخـته و استناد جسته اند. لیکن آنچه در جریان مطالعۀ تحقیقات قرآن شناختی این اندیشمندان اسلامیمشاهده میگردد، چنین مینماید که آنان در نگرش مفهوم شــناختی خویش از مقولۀ جامعیت قرآن یکصــدا و یکنواخت نبوده اند و عـلاوه بـر آن در تـعیین و ترسیم دامنه و گسترة این جامعیت نـیز بـه اشـتراک و اتفاق نظر یکسانی نائل نیامده اند آن چنان که هر گروهی بر فهم و فرض خاص خویش از آفاق جامعیت این کتاب مقدس پای فشـــرده انـد. از هـمین روی، بـا بررســـی و ملاحظۀ مجموع نگاه ها و نگاشـــته های عـلمای فـریقین، دو دیدگاه عمده دربارة جامعیت قرآن کریم به دســـت میآید که یک دیدگاه بر جامعیت حداکثری قرآن و دیگری بر جامعیت اعـتدالی قـرآن اعـتقاد دارد که مشـــروح آراء و ادلۀ هر یک ذیلا مورد بررسی قرار میگیرد.

١-٢) جامعیت عام و مطلق قرآن

طرفداران این دیدگاه بر این باورند که قرآن کریم از یک جامعیت عام و فراگیری برخوردار است کـه شـامل عـلوم و دانش های گوناگون موجود، اعم از علوم الهی و علوم بشری می شـود بـه گونه ای که معتقدند همۀ علوم در قرآن وجود دارد و میتوان علوم مختلف حتی علوم تجربی و حسی را از لابه لای آیات قـرآن، کـشــف و اســـتخراج نمود. لذا این دســته از علما از یکســو جامعیت قرآن را به معنای جامعیت علمی آن دانســته و از ســـوی دیگـر، گـســتره و دامنۀ این جامعیت علمی را فراتر از علوم الهی و مشتمل بر جمیع علوم بشری و قوانین علمی تـجربی بـرآورد نـموده اند.

از جمله نخستین و مشهورترین شخصیتی که به شدت بر جامعیت عام و مطلق قرآن پای فـشرده و اینـ کتاب مقدس را جامع همۀ علوم بشــری تجربی میداند، ابوحامد غزالی اســت. وی که ســـعی دارد تـا نـشـــان دهد تمام دانش های بشـــری را میتوان از قرآن اســـتخراج و اســـتنباط نمود، چنین مینویسد: «ان کـل مـا أشکل فهمه علی النظار و اختلف فیه الخلائق فی النظریات و المعقولات ففی القرآن الیه رمـوز و دلالاتـ عـلیه» (غزالی ١٤٠٢ ج ٣: ١٨-١٦) وی در عین حال مدعی اســـت که کلیۀ دانش های متقدمین و علومی که مقارن با نـزول قـرآن موجود بوده و علاوه بر آن ســـایر دانش هایی که بعد از قرآن، مکشوف خـواهد شـد جـملگی در قالب تصریحات و یااشارات قرآن، نازل شده اســـت (نصـــیری ١٣٩٢ ج ٣: ٣) غزالی که در ذیل مبحث آداب تلاوت قرآن از وجود عـلوم فـراوان در این کـتاب آســمانی، ســخن می گوید، به این حد از ادعای خویش اکتفا نکرده و در نقلی از عـالمان کـه خود نیز ظاهرا با آنان موافقت دارد- چنین میآورد که در قرآن هفتاد و هفت هزار و دویســـت علم وجـود دارد چـون برای هر کلمه ای علمی است و با محاسبۀ ظاهر و باطن کلمه و نیز حـد و مـطلع آنها عدد یاد شـــده چهار برابر نیز مـیشـــود (غـزالی ١٤٠٢ ج ١: ٢٨٩) غـزالی بر همین اعتقاد مبتنی بر جامعیت حـداکثری قـرآن در دیگر اثر خویش، اصـــرار ورزیده و این گونه اظهار میدارد که ریشـه های علومی نظیر: طـب، هـیئت جهان، هیئت بدن حیوانات و تـشـریح اعـضـای آنها، عـلم ســحر، طـلسمات و غیر این ها، خارج از قرآن نیست (غـزالی بـیتا: ٢٥). و شواهد و نمونه های فراوانی از آیات وحی در ارتباط با علوم مختلف بیان میکند کـه اســـتخراج علم پزشــکی از آیۀ «و إذا مرضــت فهو یشفین» (شـعراء: ٨٠) از این قبیل است.

ابوالفضل مـرسی از دیگـر مفسرین مسلمانیاست که همصدا بـا غـزالی بر جامعیت علمی قرآن اذعان داشـته و آن را جامع علوم اولین و آخرین حتی حرفه ها و صــنایع گـوناگون دانسـته اسـت. او می نویســد: «و قـد احـتوی القـرآن علی علوم أخـری مـن علوم الأوائل مثل الطب و الهـیئۀ و الهـندســۀ و الجبر و المقابلۀ و النجامۀ و سائر الحرف و الصناعات» (ذهبی ١٣٩٦ ج ٢: ٤٨٢ -٤٧٨؛ معرفت ١٣٧٤ج ٦: ١٥) وی که بر استخراج علوم بشری و قـوانین عـلمی تجربی از قرآن اصرار و اهتمام دارد، آن چـنان افـراط گرایانه بـه سـمت جـامعیت عام و حداکثری قرآن بـه پیش میرود که برای بسیاری از حرف و مشاغل زمینی و دنیوی همانند خیاطی، نجاری، صیادی، آهنگری، کشاورزی و دریانـوردی، آیات آسـمانی و وحیانی را متذکر می شود که اسـتفاده از حـروف مـقطعه قـرآن بـرای اثبات علم جـبر شـاهدی بر این مدعاســـت (رضـــایی اصـــفهانی الف ١٣٨٥: ٤٤) از دیگر شـــخصـــیت هایی که به دفاع از نظریۀ جامعیت حداکثری و فراگیر قـرآن بـا تـمرکز بر جامعیت علمی آن برخاســـته، بدرالدین زرکشـــی اســــت کـه ضـمن اعـتقاد بـه اسـتخراج تمامی علوم از قرآن، از آیه «إذا زلزلت الأرض زلزالها» (زلزله: ١) زمین لرزة سال ٧٠٢ هجری قمری را پیشگویی کرده است (زرکشی ١٤١٠ ج ٢: ١٨١). قرآن پژوه دیگری که به همراهی و هم صــدایی با غزالی و مرســی در پذیرش دیدگاه پیش گفتۀ آنان برخاســته، جـلال الدین سیوطی است که از رهگذر اعتراف به اشتمال قرآن بر جمیع علوم حسی و تجربی، به تقویت نظریۀ جامعیت مطلق قرآن در آثار علمی خویش می پردازد (سیوطی ١٤٠٥: ٥) و از آیۀ «و لن یؤخر الله نفسا إذا جاء أجلها...» (منافقون: ١١) اسـتفاده مـیکند که عمر پیامبر اکرم (ص) شصت و سه سال بوده است چرا که این آیه در سوره شصت و سوم قرآن واقع شده است (سیوطی ١٤٠٧ج ٢: ٢٨٢-٢٧١) همچنین از مطالبی که صـــاحب تفســـیر روح المعانی در ذیل آیۀ «... ما فرطنا فی الکـتاب مـن شـــیء...» (انعام: ٣٨) آورده، چنین اســتنباط میشــود که وی نیز بر جامعیت عام و حداکثری قرآن گرایش داشــته اســت (آلوسی بغدادی ١٤١٥ ج ٤: ٣٩). در میان معاصرین نیز تنها مفسری کـه بـه آراء قرآن شناختی غزالی در اســتخدام عـلوم مـختلف تجربی بشــری برای تفســیر آیات قرآن گرایش و وابســتگی شــدیدی پیدا کرده، طنطاوی اســـت به گونه ای که وی حتی عنوان کتاب تفســـیری خویش یعنی الجواهر فی تفســیرالقرآن را از جـواهرالقرآن غـزالی اقتباس مینماید. اســتفاده از دانـش هـای حســی تجربی که در تفسیر طنطاوی به اوج خود رسیده به حدی است که وی در ذیل هر بحث تفسیری، انبوهی از علوم جدید تجربی را در لابه لای تفسیر خویش متذکر می شود که استخراج علم احضار ارواحـ از آیاتـ مربوط به گاو بنیاســـرائیل (بقره: ٧٢-٦٧) را میتوان نمونه ای از اعتقاد وی به جامعیت علمی و حداکثری قرآن، قلمداد نمود. (طنطاوی جوهری بیتا ج ١: ٨٩-٨٤) در میان مفســرین بنام شــیعه نیز فیض کاشــانی از طرفداران جامعیت حداکثری قرآن بـه شـــمار میرود. ایشـــان با تمســک به آیات و نیز روایاتی که بر ذوبطون بودن قرآن (مجلســـی ١٤٠٣ ج ٩٢: ٩٥، ج ٢٣: ١٩٧)، وجود علوم اولین و آخرین در قـرآن (کلینی ١٣٦٣ ج ٢: ٥٩٩) و نیز وجود تمام علوم مورد نیاز امت در قرآن (عروسی حـویزی ١٣٨٣ج ٢: ٧٤) دلالت مـیکند، بـه این دیدگاه به صورت خاص گرایش نشان داده است (فیض کاشانی ١٤١٦ ج 1: 57)

در بررسی زمینه ها و دلایل شکل گیری نگرش مـبتنی بـر جامعیت عام و مطلق قرآن با رویکرد و تمرکز بر فراگیربودن قرآن در جمیع علوم حـسی و تـجربی کـه از قرن ششم هجری آغاز گردیده - که بعضـــا در مواردی جامعیت افراطی نیز به خود گرفته اســــت - علاوه بر ضـــرورت توجه و تدبر جدی در عوامل ذاتی درون متنی از قبیل دلالات ظواهر آیات و روایات، زمینه هـا و عوامل عرضــی برون مـتنی و خـارجی پیدایی این دیدگاه قرآن شــناختی از جمله ملاحظۀ همه جانبۀ پیشــینۀ تاریخی پیدایش تفسیر علمی و نیز علل اصلی رشد آن را نباید نادیده انگاشت چرا که تفسیر علمی قرآن که از قرن دوم هجری آغاز گردید به طـور عمده ســه دورة زمانی را طی نموده اســت: در دورة اول که تا قرن پنجم ادامه داشـته تلاش دانشـمندان عموما بر تطبیق قرآن با علوم متمرکز بوده اسـت. در دورة دوم که از قرن ششم آغاز و تا قرن ها ادامـه داشـته برخی از مفسرین به استخراج علوم از قرآن و برخی دیگر به مخالفت با آن اقدام نمودند و دورة ســوم از تفســیر علمی که با اوج گیری و رشــد فوق العادة آن همراه بود از قرن هجدهم میلادی و هـمزمان بـا شــیوع اندیشــۀ تعارض علم و دین در اروپا آغاز و به تبع آن به ضعف و عقب نشینی کتاب مقدس و رواج اندیشه های الحادی و ضد دینی منجر گردید، عده ای از عالمان مســـلمان با انگیزة دفاع از قرآن و اثـبات نـظریۀ تعامل علم و دین در مکتب اسلام و مقابله با دیدگاه اصالت حس از رهگذراستفاده از علوم و یافته های علمی به تفسیر علمی قرآن پرداختند تا از این دریچه نیز به اعجاز علمی قرآن، صـــحه گـذاشـــته و وحـیانیت آن را اثـبات نمایند (رضـــایی اصـــفهانی ب ١٣٨٥ ج ٢: ١٩٣-١٨٩). در یک قرن اخـیر نـیز روش تـفســـیر علمی در جوامع اسلامی مورد اقبال گسترده ای قرار گرفته تا جایی که شمار فراوانی از روشنفکران و مفسران و حتی متخ صصین علوم تجربی هـم بـه تـفسیر و تطبیق آیات بااستفاده واستمداد از علوم حسی و تجربی روی آوردند، هـر چـند که هر گروه و صنفی اهداف خاصی را از این رویکرد تفسیری دنبال میکردند. لذا شـاید به همین دلایل و جهات پیش گفته شـده، بوده اسـت کـه این شــیوة تـفسـیر که همواره با جذابیت خاص و علاقۀ وافری برای جوانان و بـه ویژه اقشار تحصیل کرده و متخص صین فنون مختلف همراه بوده در طول تاریخ از رشــد یکســانی برخوردار نبوده اســت بلکه گـاهی تـحت تـأثیر عواملی اوج گرفته و در ادواری دیگر، رونق خود را از دســت داده اســت تا آنجا که گـرایش افـراطی اعتقاد به جامعیت عام قرآن از دورة دوم تفســـیر علمی را که عمدتا مبتنی بر تحمیل آراء و فرضــیات ظنی علوم طـبیعی بـر قـرآن و تأویل نادرســت آیات آن بوده اســت باید در ردیف عوامل اصلی انحراف و انسداد باب تفسیر عـلمی قـرآن دانـست.

٢-٢) جامعیت خاص و نسبی قرآن

برخلاف دیدگاه پیش گفته، طرفداران این نظریه بر این باورند که با تـوجه بـه اصـل مهم هدف شناسی نزول قرآن، مقصــود خداوند از تبیان کل شــیء بودن قرآن، جامعیت خـاص و نـســبی آن اســت نه جامعیت مطلق و فراگیر آن؛ چرا که قرآن، کتاب شــریعت و هدایت اســت و در مـســیر هـدایت و تـربیت جوامع بشری، جامع تمام قوانین واصولی است که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم در دایرة هدایت و تـأمین سـعادت انسان ها تعریف و تبیین میشود. بنابراین، این عده از صاحبنظران از یکسو جامعیت قرآن را به مـفهوم جـامعیت هـدایتی وتشریعی قرآن کریم اخذ نموده و از دیگر سو، قلمرو و دامنۀ این جامعیت را شـــامل و در بردارندة کلیات برنامۀ زنـدگی ســــعادتمندانه و جاودانه جوامع انســانی میدانند که در طول دوران حیات خود بدان برنامه جامع، نـیاز و دســـترســی داشـــته باشــند.

دیدگاه قرآن شـــناختی مبتنی بر عقیدة جامعیت خاص و نســـبی قرآن که از آن به دیدگاه جـامعیت اعـتدالی نـیز تعبیر میشـــود، در پی آن اســـت که ادعای جامعیت قرآن را به لحاظ نوع رســــالت و مـأموریتی که این کتاب آسمانی داراست، ناظر و مختص به جنبه هدایتی و رشد اخلاقی و معنوی بشر در مقایسه با سـایر شـؤون و ابعاد زندگی انسان ها، تفسیر نماید همچنان که مثلا اگر ادیب نحوی کـتابی بـنگارد و در مقدمه آن ادعا کند که همه چیز در این اثـر جـمع شــــده، قطعا اطلاق مدعای وی ناظر به تمام مـطالب و قـواعدی اســـت که به دانش نحو مربوط میشـــود، حال اگر مخاطبی انتظار داشته بـاشد کـه مباحث ریاضی و هندسه را در آن بیابد، تـوقعی نـابجا خواهد بـود.

بـاور بـه جامعیت اعتدالی و نســـبی قرآن را میتوان در کـلام و آثـار بســـیاری از قرآن پژوهان و صاحبنظران اسلامی جستجو نمود: در همین راستا شیخ طبرسی عـالم بـرجستۀ شیعه را باید از جمله شــخصــیت های تـفســیری دانســت که به جـامعیت هـدایتی و شــرعی قرآن رأی داده و آیۀ «... ونزلنا علیک الکـتاب تـبیانا لکل شیء...» (نحل: ٨٩) را اینگونه تفسیر میکند: «معناه: لیبین کلی شیء یحتاج الیه من أمـور الشــرع» (طبرسـی ١٤١٥ ج ٦: ٣٨٠) این در حالی اسـت کـه بـر اســاس تفسـیر فوق، جـامعیت هدایتی و تشـریعی قـرآن بـدین معناسـت که قرآن در مسـیر هدایت بشـریت، اسـتراتژی ها و خطوط کلی مسـائل را یادآور شـده و تعیین و تـبیین جـزئیات آنها را به سـنت نبوی (ص) واگذار نـموده اســت آنجا کـه خـود قـرآن نیز این مطلب را به روشـنی متذکر شده است: «... و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم...» (نحل: ٤٤) همچنان که این عـالم شـــیعی در ادامۀ ســخن پیشــین خود به این مـطلب هـم تـوجه داده و گـفته اســــت: «فانه ما مـن شــــیء یحتاج الخلق الیه فی امر من امور دینهم، الا و هو مبین فیالکتاب، اما بالتنصــیص علیه، أو بالإحالۀ علی مـا یوجـب العـلم من بیان النبی (ص) و الحجج القائمین مقامه» (طـبرسی ١٤١٥ ج ٦: ٣٨٠).

صـاحب تـفسیر الکـشاف نـیز کـه به جامعیت اعتدالی ونسبی قرآن، گرایش نشان داده است چنین می نویسـد: «منظور از تبیان کل شـیء در قرآن، جامع مسـائل مربوط به حوزة هدایت و دین اسـت» (زمخشری بیتا ج ٢: ٦٢٨) مـحمد بن جریر طبری و فخررازی از دیگر مفسران اهل سنت نیز هر یک در آثار خویش بر جامعیت نسبی و اعتدالی قرآن پایفشرده اند (طبری ١٤٢٥ ج ١٤: ٢١٤؛ فخررازی ١٣٧٩ ج ١٩: ١٠٢). ابواسحاق شاطبی از جمله دانشمندان اهل تسنن که به عـنوان اولینـ و سرسخت ترین مخالف تفسیر علمی قرآن به ویژه با فهم و قرائتی که غزالی و مرسی از جامعیت فراگیر قرآن ارائه داده اند و شهرت یافته است، به نوعی بر جامعیت شرعی قرآن اذعان کرده و چـنین مـیگوید: «قرآن برای بیان احکام آخرت و مسـائل جنبی آن آمده اسـت» (شـاطبی بیتا ج ٢: ٧٨). و سـرانجام علامه طباطبایی نیز ضـــمن اعتقاد به جامعیت نســـبی و اعتدالی قرآن، گـســـتره و دامـنۀ این نوع از جامعیت را در حوزة هـدایت و شـریعت اسلامی، دانسته و چنین مینویسد: «ظاهر آن است که مقصود از کل شیء اموری اســـت که به هدایت بازگشـــت داشـــته و مردم در هدایت یابی خود بدان نـیازمندند از قـبیل: معارف متعلق به مـبدأ و مـعاد و اخلاق فاضله و شرایع الهی و قصص و مواعظ که قرآن بیانگر تمام این امور اســـت.» (طباطبایی ١٣٧٩ج ١٢: ٣٤٤) علامه طباطبایی همچنین در دیگر اثر قرآن شـــناختی خویش از جمله دلایل ارزشــمندی قرآن در میان مســلمین را مرهون جامعیت هـدایتی و نـیز تأمین برنامۀ جامع زندگی سعادتمندانۀ انسان ها معرفی مینماید (طباطبایی ١٣٧٥: ٤).

البته آنچه در باب جامعیت نســـبی و اعتدالی قرآن و نیز مجموع آراء طرفداران این دیدگاه گذشت، هرگز بدان معنا نیست که هیچ یک از بـاورمندان بـه این نگرش قـرآن شناختی، ازاشارات و قوانین قطعی علوم تجربی و براهین عقلی در مسیر تفسیر و تأویل آیات قرآن استمداد و ا ستفاده نکرده باشـند بـلکه گروهی از مفسـران قدیمی و نیز صـاحب نظران معاصـر که بر جامعیت هـدایتی و شـرعی قـرآن نیز پایفشرده اند، بااستفاده از روش تفسیر علمی به تبیین آیات ناظر به مسائل علمی پرداخته و به نوعی در راستای کـشف و تـقویت هر چه بیش تر جنبه های اعجاز علمی قرآن برآمده اند که تـفســـیرهایی هـمچون: مـجمع البیان (طبرســـی ١٤١٥ ج ٣: ٢٩٨)، الکشــاف (زمخشـــری بیتا: ج ٢: ٦٢٨)، مفاتیح الغیب (فخررازی ١٤١١ج ٢: ٩٤)، المیزان (طباطبایی ١٣٧٩ج ١٨: ٣٨٢، ج ١٤: ٢٧٩) و نمونه (مکارم شیرازی ١٣٦٤ ج ١: ١٣١، ج ١١: ٤١٠، ج ١٢: ٢٧٥) را بـاید از این دست برشمرد (بنگرید: رضایی اصفهانی ١٣٧٥: ٤٣).

٣) رویکرد امام خمینی به مسألۀ جامعیت قرآن

بـا وجود آنکه دیدگاه هـای قـرآن شــناختی امام خمینی عمدتا تحت الشــعاع اندیشــه های ســیاســی - انقلابی و نیز فقهی و عرفانی ایشــان واقع شــده و در میان اندیشــمندان قرآنی معاصــر، کمتر مورد آشنایی و شناخت قرار گرفته است اما باید اذعان نـمود که بنیادی ترین شاکلۀ تفکر تشکیل حکومت دینی و نیز مهم ترین مبانی اندیشـــه های انقلابی امام را باید در اشـــاره ها و پیام های جاویدان مکتب انسان ساز قرآن و همچنین نگاه جامع ایشان به نـقش بـیبدیل آموزه های فراعصری این کتاب مقدس و کاربســت دســتورات جامع و جاودانه آن تلقی نمود. لذا از جمله مهم ترین و بنیادیترین مباحث قرآن شـناختی در دیدگاه امام خمینی را میتوان در تبیین دقیق مسـئله جامعیت قرآن جسـتجو نمود کـه این امـر در اندیشـــه و کلام ایشـــان از اهمیت، جایگاه و رویکردی خاص برخوردار اســـت. لذا مطالعه و مداقۀ همه جانبۀ اندیشه ها و گفتارهای قرآنی ـ تفسیری امام خمینی حکایتگر آن است که ایشـــان، به معنا و مفهوم دوم جامعیت قـرآن یعـنی جامعیت اعتدالی و خاص قرآن کریم اعتقاد و اصرار دارند نه جامعیت مطلق و فراگیر آن. البته چنین نگرش و بینش قرآن شناختی امام خمینی را میتوان در باور عمیق و جامع ایشــان به اصــل ضــرورت هـدف شـــناســی نـزول قرآن و نیز شــناخت رســـالت آن بـه ویژه از زبـان و بـیان خود قرآن جســـتجو نمود، لذا در دیدگاه امام به همان اندازه که شناخت مکانت و منزلت قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است، مـقصد شـناسی و شـناخت رسالت و مأموریت آن نیز از اهمیت بالا و والایی برخوردار اســـت و در این بـاره چـنین می فرماید: «ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات عقلی برهانی، که خود به ما مقصد را میفهماند، از خـود کـتاب خـدا اخذ کنیم. مصف کتاب مقصد خود را بهتر میداند» (امام خـمینی ١٣٨٠: ١٩٣). در این عبارت علاوه بر توجه به ضـــرورت هدف شـــناســـی نزول قرآن، خود قرآن کریم نیز به عنوان بزرگ تـرین مـنبع شـــناخت مقاصــد و مدالیل قرآن مورد تأکید قرار گرفته اســت چرا که امـام بـر این باور است که مصنف قرآن یعنی خداوند متعال، هدف از انزال کتاب خویش را در آن تبیین نـموده اسـت: اکـنون به فرموده های این مصـــنف راجع به شـــئون قرآن نظر کنیم، میبینیم خـود مـیفرماید: «ذلک الکـتاب لا ریب فیه...» این کتاب را کتاب هدایت خوانده، میبینیم در یک ســـورة کوچک چندین مرتبه میفرماید: «و لقد یســرنا القـرآن للذکـر فـهل من مدکر» میبینیم میفرماید: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم و لعلهم یتفکرون» مـیفرماید: «کـتاب أنزلاه إلیک مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر أولوا الألباب» (امام خمینی ١٣٨٠: ١٩٤-١٩٣).

در این فراز، امام خمینی با اسـتناد و اسـتشهاد بـه نصوص صریحۀ آیات وحی، رسالت و مأموریت هدایتی قرآن کریم را به عنوان سرفصل مهم هدف شـناسی نـزول این متن مقدس یادآور می شود.

این در حالی اســت که باورمندی به جامعیت نســبی و اعتدالی قـرآن کـریم بـه عنوان کتاب هدایت و شریعت را میتوان با روشنی و صراحت هرچه تمامتر در تعابیر امام خمینی مشاهده نـمود آنـجا که در این باره چنین می فرماید: «بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بـدان تـصریح فـرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الیالله است»

 (امام خـمینی ١٣٨٠: ١٨٤). بـنابراین، مـبنای گرایش امام خمینی به طرفداری و دفاع از نظریۀ جامعیت اعتدالی و هدایتی قرآن کـریم را بـاید در نگرش کلان ایشان به شئون و رسالت های خاص قرآن از رهگذر رسالت هدایتی و نیز رسالت تربیتی- مـعرفتی قـرآن جستجو نمود، همچنانکه تلویحا و به طور غیرمســـتقیم میتوان دیدگاه امام در تخطئه نـظریۀ جـامعیت عام و حداکثری قرآن را از کلام قاطع ایشان، اسـتقصاء و اسـتنباط نـمود: صــاحب این کتاب ســکاکی و شــیخ نیســت کـه مـقصــدش جهات بلاغت و فصاحت باشد؛ سیبویه و خلیل نیست تا منظورش جهات نحو و صرف بـاشد؛ مـسعودی و ابن خکان نیست تا در اطـراف تـاریخ عالم بـحث کـند؛ این کـتاب چون عصــای موســی و ید بیضــای آن ســرور، یا دم عـیســی کـه احیاء اموات میکرد نیست که فقط برای اعجاز و دلالت بر صدق نبی اکـرم آمـده باشد؛ بلکه این صـــحیفۀ الهیه کـتاب احیاء قلوب به حـیات ابـدی علم و معارف الهیه اســت، این کـتاب خـدا اســت و به شــئون الهیه جل و علا دعوت میکند (امام خمینی ١٣٨٠: ١٩٤).

٤) قلمرو جامعیت قـرآن در بـیـان امام خمینـی

امام خمینی کـه هـمواره بـر ماهیت آســمانی و حـقیقت مـاورایی قرآن کریم اذعان داشـــته و بـا تکیه بر وحیانیت قرآن، آن را جامع برنامه های کلام هدایتی و تربیتی بشـــر در محور جامعیت اعـتدالی و مـنطقی توصـــیف نموده اســـت، به تبیین و تـحلیل ابـعاد و مؤلفه هـایی از دامـنۀ جـامعیت هدایتی قرآن پرداخته اســـت که از عمق آگاهی و شــناخت همه جانبۀ ایشــان از مجموع ظرفیت ها، توانمندی ها و کارآمدهای تام و تـمام قـرآن در حوزه ها و شئون مختلف زندگی فـردی و اجـتماعی انـسان هـا حـکایت دارد.

١-٤) جامعیت تبیینی قـرآن

مـراد از جامعیت تبیینی قرآن در دیدگاه امام آن است که ایشان از رهگذر اعتقاد به تبیان کل شیء بودن قـرآن، این کـتاب آسـمانی را بیان کنندة همۀ سؤالات و نیازمندیهایبشریت برای رسـیدن بـه سـعادت و کـمال حـقیقی وی مـیداند که احکام و دستورات هر یک در قرآن به روشنی انعکاس یافته است. آنجا که امام چنین میفرماید: قرآن مجید و ســنت شــامل همۀ دســتورات و احکامی اســت که بشــر بـرای ســـعادت و کمال خود احتیاج دارد. درکافی فصـــلی اســـت به عنوان «تمام احتیاجات مردم در کتاب و ســنت بیان شــده اســت» و «کتاب» یعنی قرآن، «تبیان کل شیء» است. روشنگر همه چیز و همۀ امور اسـت. امـام سوگند یاد میکند (طبق روایات) که تمام آنچه ملت احتیاج دارد در کتاب و سنت هست و در این شکی نیست (امام خمینی ١٣٨١: ٢٩).

امام خمینی علاوه بر بیان گســـترة جامعیت تبیینی قرآن در مرحلۀ نظری به این جـامعیت در مـرحلۀ عینی و عملی در منطق رفتاری و رسـالی انبیاء الهی نیز اشـاره نموده که این موضـوع چگونه در آموزه های مربوط به نبوت عامه و همچنین آموزه های جـامع نـگرانه قرآن مورد اهتمام جدی قـرار گـرفته است و از این جهت میان قرآن و ست، ترابط و تعامل جامعی از حیث مقصد شناسی وجود دارد: «انبیا هم همان چیزهایی که مربوط به روح و مربوط به مقامات عقلیه و مربوط به مراکز غیبیه است برای ما بیان کرده اند، و قرآن هم بیان کرده است و اهلش می دانند، و هم آن چیزهایی که وظایف شخصیه است و دخیل در ترقیات انسان و تکامل انسان است، در سنت و در کتاب بیان شده است و هم آن چیزهایی که مربوط به اجتماع است و امور سیاسی است و امور اجتماعی است و راجع به تنظیم و تربیت اجتماع است، بیان فرموده است.» (صحیفه امام، ج ۳، ص ۲۳۷).

٢-٤) جامعیت تربیتی قرآن

با مطالعه نـگاه هـا و نگاشـــته هـای قرآن شـــناختی امام خمینی باید اذعان نمود که بیش ترین حجم از ســـخنان و مکتوبات ایشـــان در خصـــوص تبیین گـســـتره و قلمرو جامعیت قرآن به بیان مؤلفه های جامعیت تربیتی قرآن اخـتصاص یافـته اسـت تا جایی که امام نیز دامنۀ جامعیت تربیتی و معرفتی قرآن را متمایزتر و ممتازتر از سایر ابعاد و شئون جامعیتی آن دانـسته اسـت که البته خاستگاه چنین بینشی را باید در پافشــاری ایشــان بر اصــل جامعیت خاص و اعـتدالی قـرآن جـســتجو نمود. از این رو، امام دربارة جامعیت تربیتی و معرفتی قرآن چنین میفرماید: قرآن شــریف، با آنکه جامع هـمۀ معارف و حقایق اســماء و صــفات اســت و هیچ کتاب آســمانی و غیر آن، مثل آن، معرفی ذات و صـــفات حق تعالی را ننموده و هـمین طـور جامع اخلاق و دعوت به مبدأ و معاد و زهد و ترک دنیا و رفض طبیعت و ســبک بار شــدن از عالم ماده و رهســپار شــدن به ســرمنزل حقیقت است، به طوری که مثل آن متصور نیست؛ مع ذلک چون سـایر کتب مصــنفه مشــتمل نشــده بر ابوابی و فصــولی و مقدمه و خاتمه و این از قدرت کامله منشیء آن است که محتاج به این وسایل و وسایط در القاء غرض خود نبوده. و از این جهت میبینیم که گاهی با نصف سطر، بـرهانی را کـه حکماء با چندین مقدمات باید بیان کنند، به صورت غیر شبیه به برهان میفرماید (امام خمینی ١٣٨٢: ٦٣-٦٢).

در عبارات فوق که صراحتا از جامعیت قرآن با تعبیر «قرآن شریف جامع همۀ معارف و حـقایق» یاد شـــده اســت، امام خمینی از یکســو با نگاهی ژرف و عمیق و در عین حال جامع و تفصــیلی به جامعیت تربیتی و معرفت شـــناختی قرآن با تکیه بر یادکرد آن از معارف و حقایق توحیدی در قالب های شناخت اسـماء و صـفات الهی پرداخته و سپس با نگاهی مقایسه ای و مقارنه ای میان قرآن، این کتاب مقدس و آسـمانی با سـایر کتاب های آسـمانی و غیر آن از ابتدا تاکنون چنین اسـتنباط و اســتنتاج مینماید که هیچ کتاب آســمانی و غـیر آســـمانی در مـعرفی جامعیت ابعاد و زوایای پیدا و پنهان مسائل خـدا شـناختی و تـوحیدی همانند قرآن نیست و به پای آن نمی رسد و از سوی دیگر، با رویکردی ریزبینانه و تیزبینانه نســـبت به مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تربیتی قـرآن، هـمانند اخـلاقیات، مرگ اندیشـــی و آخرت گرایی این بخش از آموزه های ظـریف و دقـیق قرآن را در اوج کمال و جامعیت آن با رویکردهای تربیتی، معرفتی و هدایتی بیان میکند به گونه ای که قرآن کریم را طلایه دار و تک ســوار مـیدان مـقایســه بـا کتاب های پیشــین آســمانی و غیر آســمانی میداند. امام خمینی در بـیانی دیگر، قلمرو جامعیت تربیتی و اخلاقی قرآن را این گونه توصـیف می نماید: «کتابی است که آدمی باید از اینجا تا آخر دنیا و تا آخر مراتب حرکت بکند، یک همچو کتابی است که هم معنویات انسان را درست می کند و هم حکومت را درست می کند. همه چیز توی قرآن هست.» (صحیفه امام، ج ۳، ص ۳۴۹). و در فرازی دیگـر، قـرآن را مـعلم انسان ها و نیز نسخۀ تربیت بشر، معرفی و چنین میفرماید: «انسان همه چیز است و باید همه احتیاجاتش را قرآن تأمین بکند. انسان یک اعجوبه ای است که همه عالم است، و قرآن یک اعجوبه ای است که اداره انسان را به همه اقشار می کند. در عین حالی که فقیه درست می کند، حکیم درست می کند، فیلسوف درست می کند، شمشیرزن درست می کند، جنگجو درست می کند» (همان، ج ۶، ص ۲۸۷) ایشان در بیانی دیگر، بـه جـنبۀ خـاصی از جامعیت تربیتی قرآن متناسب با شخصیت نامحدود انسان اشاره و چنین میفرماید: «. انسان غیر محدود است و مربی انسان غیر محدود است و نسخه تربیت انسان که قرآن است غیر محدود است؛ نه محدود به عالَم طبیعت و ماده است، نه محدود به عالَم غیب است، نه محدود به عالَم تجرد است، همه چیز است» (همان، ج 12، ص 422).

دقت و تأمل در این قسمت از بیانات قرآن شـناختی امـام نـشانگر آن است که ایشان از یکسو به عظمت و کرامت انسان و شگفتیها و پیچیدگیهای عالم خلقت انسان اشاره مـیکند و این آفـریده را اعـجوبه ای از اعجوبه های عالم آفرینش معرفی میکند که مدار همۀ عالم در منظومۀ آفـرینش اسـت و از سوی دیگر، قرآن را نیز از دیگر اعجوبه های هستی معرفی میکند که در راستای تأمین برنامۀ سعادت بـخش زنـدگی انسان فرو فرستاده شده است. لذا در این سخن امام، میان انسان و قرآن یک رابـطۀ تـنگاتنگ منطقی برقرار شـــده که هر دو مظهری از مـظاهر خـلقت و ارادة الهـی بوده و از آنجا که انسان اشرف مخلوقات و مـدار آفـرینش است، تنها قرآن کریم است که از صلاحیت تعلیم و تربیت انسان ها و تأمین نـیازهای آنـان برخوردار است. این در حالی است کـه امـام از زاویه و دریچۀ دیگـری به ارتباط هماهنگ و مســتقیم میان انـســان و قـرآن اشــاره نموده و نســخۀ تربیتی انســان را به دســـت قرآن میداند؛ زیرا انســان را موجودی غـیرمحدود مـیداند که باید مربی وی نیز غیرمحدود بـاشــد و این نامحدود بودن را فـقط قـرآن که از جامعیت تربیتی و هدایتی بـرخوردار اســـت، میتواند عهده دار باشد. چرا که ایشان قرآن را جامع تمام معارف دانسته و می فـرماید: «قرآن مشتمل بر تمام معارف است و تمام ما یحتاج بشر است»

٣-٤) جامعیت تقنینی قرآن

امـام خـمینی بر این باور اســـت که قرآن کریم در باب قانونگذاری و قوانین موضـــوعه نیز از چنان جامعیت و شـمولی بـرخوردار است که میتواند در سایۀ تبیین قـوانین الهـی، سعادت و زنـدگی انـسان را در تـمام مراحل حرکت وی تأمین نـماید، بدون آنکه از مأموریت هدایتی و تربیتی خویش خارج و یا منحرف شود. از این رو امام جامعیت تقنینی قرآن را اینگونه تـبیین مـینماید: قانون های کلیاساسی مانند قانون مـالیات و قـانون قـضا و قـانون نـظام و قانون ازدواج و طلاق و قـانون مـیراث و قانون معاملات از قبیل تجارت و اجاره و صـــلح و هبه و مزارعه و شـــرکت و مانند آنها و قانون ثبت و قانون مجازات عـمومی مـانند حـدود و قصاص و قانون تبلیغات و قانون جلوگیری از منکرات مـانند شـــرب مـســکرات و قـمار بـازی و ســـاز و نواز و زنا و لواط و ســرقت و خیانت و قتل و غارت و قانون تطهیر و تنظیف و قانون کلی عبادات مانند: نماز و روزه و حج و وضو و غسل و امثال آنها، همه در قرآن وارد است (امام خمینی بی تـا: ٣١٥).

امام خمینی در این بخش از بیانات خویش از یکســو، دین اســلام و حکومت اســلامی را دین قانون و حکومت مبتنی بر قانون مداری معرفی کرده و از ســـوی دیگر، قرآن کریم را مشـــتمل و دربردارندة قوانین کلی اســاســی در تمامی ابعاد زندگی و مـراحل حـرکت انســان در مســیر هدایت، پیشــرفت و توســعۀ مدنی میداند. قوانینی که قرآن چیزی از آنها را فروگذار نکرده اســت شــامل قوانین حقوقی و مدنی، قوانین خانوادگی و اجتماعی، قوانین اقتصـــادی، قوانین فرهنگی، قوانین عبادی و تـربیتی و حـتی قوانین بهداشــتی و نظام ســلامت بشــریت اسـت. بنابر عقیدة امام از آنجا که قرآن کریم از جامعیت و هماهنگی کاملی در برنامه ریزی و هدایت انسان ها در مسیر ایصال آنـان بـه زندگی سعادتمندانه و تکاملات معنوی و اجـتماعی بـرخورداراست، امکان ندارد که برای این سیر پیشــرفت و تعالی از حیث قانون مداری و برنامه محوری، عاری و خالی باشــد، بلکه برعکس، این کتاب آســـمانی در کنار برخورداری از جامعیت تـبیینی و نـیز جامعیت تربیتی و معرفتی از چـنان ظـرفیت و جامعیت بالای تقنینی نیز بهره مند اســـت که برای آحاد بشـــر از حیث زندگی فردی و زندگی اجتماعی و مدنی در تمام سطوح و ابعاد آن، با ارائۀ نمونه ها و الگوهای موفق جوامع الهی و توحیدی که بـر مـنهج قانون گرایی حرکت کرده اند، برنامۀ جامع و مدونی را طراحی و عرضـــه مینماید که مبانی و زیرســـاخت های کلی این قوانین در شـــئون گوناگون حیات دنیوی و اخروی انسان ها قابل احصا و اجرا ست به گـونه ای کـه در این برنامه ریزی قـانون مدارانۀ خویش، همۀ زوایای زندگی و دریچه های رشـد و نیز اسـتعدادهای بالقوه و بالفعل انسـان ها را لحاظ کرده و حتی از بـیان مسائل بهداشتی و سلامت فردی آنان نیز غفلت نکرده است.

امام خـمینی در فـرازی دیگـر، از حیث جامعیت و اثرگذاری، منابع اصـــیل و بنیادی معارف اسلامی نظیر قرآن و حدیث را بیش از پرداخت ها و اجتهادات دانشمندان اسـلامی در طـول اعصار و قرون متمادی دانســته و می فرماید: «قرآن و کتاب های حدیث، که منابع احـکام و دســـتورات اســـلام است، با رساله های عملیه، که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می شود، از لحاظ جـامعیت و اثری که در زندگانی اجتماعی میتواند داشته باشد به کلی تفاوت دارد، نسبت اجتماعیات قـرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صـد بـه یک هم بیشتر است.» (امام خمینی ١٣٨١: ١١) از این رو، امام با اعتقاد به فراگیر بودن موضـــوعات قرآنی که اکثریت این موضـــوعات به م باحث اجتماعیات قرآن برمیگردد و تنها بخشی از آیات به مسائل عبادی و احکام عملی اشاره و اشتمال دارنـد، درصدد آن برآمده که موضـوع اجتماعیات قرآن را با مقولۀ وضـع قوانین کلی حیات بشـری پیوند دهد که این امر به معنی قانونگذاری قرآن در مسائل و شئون گوناگون حیات اجتماعی انسان هاست. به هر حـال ایشــــان معتقدند که قرآن در بحث قانونگذاری جامعیت دارد، از این جهت که قوانینی را که لازم بوده به صـــورت کلی بیان کرده و تبیین جزئیات آن را برعهدة پیامبر اکرم (ص) و امامان معصـــوم (ع) گذاشته است همچنان که خود قرآن کـریم نـیز در این باره میفرماید: «بالبینات و الزبر و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم...» (نحل: ٤٤) و از امام باقر (ع) نیز روایت شـــده که میفرماید: «تبیین قرآن با حضــرت رســول اکرم (ص) و ســپس برعهده ماســت، هـر وقـت نیازمند تفســیر آن بودید به ما مراجعه کنید» (فرات کوفی ١٤١٠: ٢٥٨). امام خمینی دربارة جامعیت تقنینی قرآن در فرازی دیگر، آن را با منطق عقل و خرد مورد مداقه و تأکید قرار داده و جهانشــمولی قـوانین قـرآن و مـکتب اســلام را

بر اساس گواه خـرد و حـتی گـواه تاریخ، مورد استناد، استشهاد و داوری قرار داده چنین میفرماید: ما گواه از خرد داریم بر اینکه قانون اســـلام امروز هم برای تمام بشـــر قانون اســــت و بـاید هـمه بر آن به ناچار گردن بنهند، پس از آنکه به حـکم روشــــن عقل برای بشر قانون لازم است و جهان و جهانیان نیازمند به دستور و قانونند و کشـــورهای جهان را بدون قانون اداره نتوان کرد، میگوییم خـدای جـهان آیا حـق قانون گذاری برای بشـــر دارد یا ندارد؟ اگر بگویید ندارد علاوه بر آنـکه برخلاف حکم خرد سخن راندید و خدا را بیارج شمردید، میگوییم پس چرا در قرآن و دیگر کتاب های آســـمانی برای بشـــر قـانون فـرســـتاد و بـرخلاف وظیفۀ خود رفتار کرد ناچا باید بگوییم خدا حق قانون گـذاری دارد (امـام خمینی بیتا: ٣٠٨).

٤-٤) جامعیت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن

امام در نگاه قرآن شــناســی خویش، تمام تعالیم و آمـوزه هـای اخـلاقی، تربیتی، معرفتی، ســیاســی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصـــادی، جهادی و حقوقی قرآن را فراتر از محدودیت هـای عـصـــری و یا مـرزهای جغرافیایی دانســته و قرآن را کتاب هدایت برای همۀ عصــرها معرفی می نماید. بر این مبنا، ایشـان بـر جـامعیت زمانی و مکانی قوانین و معارف حقۀ قرآن، پای فشرده و آن را راهنمای همیشگی بشریت در طول تمامی اعصار و قـرون دانـسته که قلمرو جغرافیایی آن تمام سرزمین ها و ملت ها و ملیت های دنیاست. آنجا کـه مـی فـرماید: «آنکه قانون اسلام را آورده است خداست. خداست که محیط بر همه چیزهاست؛ بر همه اعصار است. قرآن است که کتاب همه اعصار است. دستورات رسول اللَّه است که برای همه اعصار است» (صحیفه امام، ج ۸، ص ۱۷۱). امام خمینی ریشه و علت غایی این جامعیت و جاودانگی زمانی قرآن را، ناشی از وحیانیت این کتاب آسمانی و همچنین عـظمت و قـدرت کاملۀ پدید آورندة آن؛ یعنی خداوند متعال میداند چرا که قرآن کلام خـداســـت و از آنـجا کـه خداوند دارای مقام احاطه بر تمامی امور عالم اســـت که هیچ گاه در کالبد زمان ها مـحدود و مـحصــور نـمیشــود، از این رو، قرآن کریم نیز که رشــحه و جلوه ای از رشــحات عظمت و احاطۀ قدرت تامه الهـی اســــت، از جامعیت فرا زمانی و فرا عصـــری برخوردار خواهد بود و لذا همانند پدیدآورندة خود در قید زمان، محصور و محبوس نـمیشود.

امـام همچنین از مســئله فرا زمانی و فرا عصــری بودن ســیره و ســنت رســول خدا (ص) بـه مـوازات جاودانگی قرآن سخن به میان میآورد و بـر اینـ بـاور است که همچنان که اسلام و قرآن از جـامعیت زمـانی و جغرافیایی برخوردارند، سنت رسول الله (ص) که مهم ترین منبع و آبشخور معارف اسلام پس از قرآن اســــت، نـیز دســـتخوش محدودیت های زمانی و مـکانی نـخواهد شـــد و تـا قـیام قـیامت بر بام عصــرها و نســل ها حـکومت خـواهد نمود. همچنان که باورمندی امام مبنی بر جاودانگی و جامعیت قرآن و نیز ســنت رســول الله (ص) را به وضـوح میتوان در عبارات صـریح خـود قرآن، جسـتجو نمود: «تـبارک الذی نـزل الفرقان علی عبده لیکون للعـالمین نـذیرا» (فرقان: ١) و نیز میفرماید: «و ما أرسلناک إلا رحمۀ للعالمین» (انبیاء: ١٠٧). پیداســـت که قرآن کریم، تـعالیم فـرقانی خویش را به عنوان «نذیرا للعـالمین» و مـأموریت پیامـبر خاتم (ص) را در گسترة «رحـمۀ للعـالمین» بیان داشته و سپس هـر دو را بـه جلوه گاه ربوبیت الهی، پیوند میدهد: «الحمد لله رب العالمین» (فاتحه: ٢).

امام خمینی در گفتاری دیگر نـیز، بـه شــیوه ای از جاودانگی و ابدیت تعالیم انســان ســـاز قـرآن و به ویژه حـکمت این جـاودانگی چـنین سخن می گوید:

باید بدانیم حکمت آنکه این کتاب جاوید ابدی که برای راهنمایی بشر به هر رنگ و ملیت و در هر قطب و قطر، تا قیام ساعت نازل گردیده است، آن است که مسائل مهم حیاتی را چه در معنویات و چه در نظام ملکی زنده نگه دارد و بفهماند که مسائل این کتاب برای یک عصر و یک ناحیه نیست. و گمان نشود قصه ابراهیم و موسی و محمد علیهم و علی آلهم السلام- مخصوص به زمان خاصی است. (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳-۹۴)

عـلامه طـباطبایی نـیز در بیانی همسو با بینش امام خمینی دربارة جاودانگی و جامعیت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن چنین می نویسد: «قوانینی که در قرآن برای هدایت بشر مطرح شده است اگـر در کتاب دیگری میبود، باز میتوانســت برای همۀ اعصــار باشــد، قوانین قرآن به گونه ای اســت که انحصار به زمان و مکان خاصی ندارد و همواره پابرجاست» (طباطبایی ١٣٧٥: ٢٣).

٥-٤) جامعیت قرآن در تمام مصالح انسـانـی

امـام خـمینی بر این عقیده است که قرآن جامع و شامل تمام مصالح بشری و ضامن سعادت انسان در دنیا و آخرت اســـت آنگونه که این کتاب مقدس، از بیان هیچ مصـــلحتی فروگذار نکرده و برای ایصـال وی بـه سعادت هر دو جهان، میان مادیت و معنویت، اتصال و پیوند ناگ سستنی برقرار کرده اســت. ایشــان در این باره می فرماید: «ما یک همچو کتابی داریم که مصالح شخصی، مصالح اجتماعی، مصالح سیاسی، کشورداری و همه چیزها در آن هست. البته با آن تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده است و ما به رأی خودمان نمی توانیم قرآن را تأویل کنیم.» (صحیفه امام، ج ۱۸، ص۴۲۳) ایشان همچنین در بیانی دیگر از جـامعیت قـرآن در مصالح انسانی سخن گـفته و آن را بـیمه کنندة سعادت همۀ بشریت در دنیا و آخرت معرفی نموده است: « «قرآن کریم» ی که سعادت همه بشر را بیمه کرده است. «قرآن کریم» ی که هر کس در زیر بیرق او واقع بشود در دنیا و آخرت سعید است.» (همان، ج ٦، ص ١٠١). این در حالی اســت که بر اســاس بیان روشــنگرانۀ امام خمینی با تأکید بر جامعیت نسبی و اعتدالی قرآن، می توان برنامۀ جامع قرآن برای رشد همه جانبۀ شخصیت انســـان در ابـعاد مـادی و معنوی را بـه طور دقیق فرا گرفت: «[قرآن ] کتاب تعمیر مادیت نیست؛ همه چیز است. انسان را به تمام ابعاد تربیت می کند. مادیات را قبول دارد در پناه معنویات؛ و مادیات را تَبَع معنویات قرار می دهد.» (همان، ج ٧، ص ٥٣٢).

٥) نـتایج مقاله

مهم ترین نتایج و دستاوردهای مقاله حاضر را میتوان به شرح ذیل، تقریر نمود:

١. مسئله جامعیت قرآن که از مـسلمات اعـتقادی متفکرین اسلامی در ادوار مختلف تاریخ تفسیر قرآن است، به رغم اهمیت و جایگاه ویژه ای که در عـرصۀ مـبانی قـرآن شناختی داراست، مورد اعتنا و اهتمام درخور و جدی مفسرین قرآن قرار نگرفت و آنچه که در کتب تـفسیری به عنوان جامعیت قرآن، انعکاس یافته است عمدتا تحت الشعاع و متداخل در مبحث روش شـناسی تفسیر علمی آیات بوده اسـت.

٢. هـر چند که قرآن پژوهان مسلمان به اتفاق و یکصدا بر موضوع جامعیت قرآن، رأی داده اند اما بر تعریف یکســانی از مفهوم جامعیت قرآن و نیز تعیین مرزهای مشــترکی از قلمرو جامعیت این کتاب آســمانی، دســت نـیافته اند بلکه برخی از آنان در راه هایی گام نهاده اند که انتقاد شــدید ســایر عالمان قرآنی را علیه خود برانگیخته اند.

٣. به نظر میرســـد که طرفداران نظریۀ جامعیت علمی قرآن که بر جامعیت عـام و فـراگیر آیات

قرآن، پای میفشـــارند، در شـــناخت حقیقت ماورایی و وحیانی قرآن و نیز درک رســـالت ها و مأموریت های اسـاســی این کتاب آســمانی به نوعی دچار خطای راهبردی شــده اند چرا که اســاسـا اصـرار بر چنین نگرشـی از یکـسـو بـرخلاف نصـوص صـریحۀ قرآن مبنی بر اصـل هدایت گری این کتاب از رهگذر هدف شــناسـی نزول آن تلقی شــده و از ســوی دیگر پیامدهای جبران ناپذیری از قبیل انگاره های بشـــری بودن و زمینی بودن قرآن را در پی خـواهد داشــــت که قطعا به تضـــعیف موقعیت و رسالت جهانی و جاودانه این نازلۀ غیبی منجر خواهد شد.

٤. اگرچه آراء و آثار قرآنی- تفسیری امام خمینی به نسبت سایر ابعاد شخصیتی و علمی ایشان کمتر مورد تـوجه و پرداخـت مـحققان قرار گرفته است، ولی به جـرأت مـیتوان مـدعی شد که اوج و عمق اندیشــه ها و دیدگاه های قرآنی- تفســیری ایشــان در بســیاری از مســائل و موضــوعات خطیر قرآن شــناختی، از ظرافت، جامعیت و نیز ابتکار بـرخوردار اســـت هـمچنانکه مســأله جامعیت قرآن، شاهد گویایی بر این مدعاست.

٥. امـام خـمینی با اعتقاد و اتکاء به اصل هدف شناسی نزول قرآن و نیز درک همه جانبۀ رسالت آن، قرآن را کتاب هدایت و تربیت انســـان هـا قـلمداد نـموده و بر جامعیت خاص قرآن در راســـتای هدایت و تربیت مادی و معنوی بـشـــر تأکید ورزیده اســـت. از همین روی، امام ضـــمن انتقاد غیر مســـتقیم و تلویحی به طرفداران دیدگاه جامعیت مطلق و فراگیر قرآن و رد ادله آنان، بـر جـامعیت اعـتدالی و منطقی قرآن رأی داده است.

٦. آنچه در دیدگاه قرآن شــناختی امام خمینی در خصــوص مـســأله جـامعیت قرآن از اهمیت و اولویت ویژه ای برخوردار اســت، رویکردها و پرداخت های جامع، کلان و گســترده ای اســت که ایشان در تعیین دامنه و گـسترة جـامعیت قـرآن تبیین و تقریر نموده و همین امر باعث برجستگی و نیز متفاوت و متمایز شــدن انـدیشــۀ جـامعیت قـرآن در نگرة امام از دیگر صــاحبنظران اســلامی گردیده است. از همین روی، دامنه و گسترة جامعیت قرآن در دیدگاه امـام خـمینی را مـیتوان در مؤلفه هایی همچون: جامعیت تبیینی، جامعیت تربیتی، جامعیت تقنینی، جامعیت فرا زمانی و فرا مـکانی و نـیز جامعیت در تمام مصالح انسانی جستجو نمود.

٧. نقش اعتقاد به ابعاد و قلمرو گستردة جـامعیت قـرآن در دیدگـاه قرآن شناختی امام خمینی در راسـتای شـکل گیری و پیروزی انقلاب اسـلامی ایران و به تبع آن تشـکیل حـکومت دینـی را نباید از نظر دور داشت.

منابع

- آلوسی بغدادی، سید محمود. (١٤١٥ق) روح المعانی فـی تـفسیرالقرآن العـظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه.

- امــام خمینــی، ســید روح الله. (١٣٨١) ولایــت فقیــه، تهــران: مؤسســۀ تنظــیم و نشــر آثــار امــام خـمینــی، چـاپ یازدهم.

- ــــــــــ. (١٣٨٠) آداب الصلوة، تهران: مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دهم.

- ــــــــــــ. (١٣٨٢) شـــرح حـــدیث «جـنــود و عقــل و جهــل»، تهــران: مؤسســۀ تنظــیم و نشــر آثــار امــام خمینی، چاپ هشتم.

- ــــــــــ. (١٣٨٥) صحیفه امام، تهران: مـؤسسۀ تـنظیم و نـشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم.

- ــــــــــ. (بیتا) کشـف اسـرار، تهران: انتشارات مصطفوی.

- ذهـبی، مـحمد حسین. (١٣٩٦ق) التفسـیر و المفسـرون، بیجا: دارالکتب الحدیث.

- رضایی اصفهانی، محمد علی. (١٣٧٥) درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، قـم: انـتشارات اسوه.

- ــــــــــــ. (الــف ١٣٨٥) پژوهشــی در اعجــاز علمــی قــرآن، قــم: انتشــارات پــژوهش هــای تفســیر و علــوم قـرآن.

- ــــــــــ. (ب ١٣٨٥) مـنطق تفسیر قرآن ٢، قم: انتشارات مرکز جهانی عـلوم اسـلامی.

- زرکـشی، بدرالدین محمد. (١٤١٠ق) البـرهـان فی علـوم القـرآن، بـیروت: دارالمـعرفه.

- زمخشری، محمد بن عمر. (بیتا) الکشـاف، بیروت: دارالکتاب العربی.

- سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن. (١٤٠٥ق) الاکـلیل فـی استنباط التنزیل، بیروت: دارالمعرفه.

- ــــــــــ. (١٤٠٧قـ) الاتـقان فی عـلوم القـرآن، بـیروت: دارالکتب العلمیه.

- شاطبی، ابواسحاق. (بیتا) المــوافقــات، بـیروت: المرکز العربی للکتاب.

- طباطبـایی، سـید محمـد حسـین. (١٣٧٥) قـرآن در اسـلام، قـم: دفتـر انـتشـارات اســلامی وابسـته بـه جامعـۀ مدرسین.

- ــــــــــ. (١٣٧٩) المیزان فـی تفسیرالقرآن، قم: انتشارات جـامعه مـدرسین حوزه علمیه قم.

- طبرســی، فـضــل بـــن حســن. (١٤١٥) مجمــع البیــان فــی تفسـیر القـــرآن، بیــروت: مؤسســۀ الاعلمــی للمطبوعات.

- طبری، محمد بن جـریر. (١٤٢٥ق) جـامـع البیـان، بیروت: دارالفکر.

- طنطاوی جـوهری. (بـیتا) الجـواهـر فی تفسـیرالقـرآن، بـیروت: دارالفـکر.

- عروسی حویزی، عبد عـلی بـن جمعه. (١٣٨٣ق) تفسـیر نورالثقلیـن، قم: المطبعۀ العلمیه.

- غزالی، ابوحامد. (١٤٠٢ق) احیـاء علـوم الدیـن، بیروت: دارالمعرفه.

- ــــــــــ. (بیتا) جـواهـر القــرآن، بیروت: المرکز العربی للکتاب.

- فخررازی، مـحمد بـن عمر. (١٣٧٩) مـفاتیـح الغـیـب، تـهران: انتشارات اساطیر.

- فــرات کـــوفی، ابوالقاســم فــرات بــن ابــراهیم. (١٤١٠ق) تفســیر فــرات کــوفی، تهــران: انتشــارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

- فیض کاشانی، مـحمد مـحسن. (١٤١٦ق) التفسـیر الصافـی، قم: مؤسسۀ الهـادی.

- کـلینی، مـحمد بـن یعـقوب. (١٣٦٣) الکـافـی، تهران: دارالکـتب العـلمیه.

- مجلسی، محمد باقر. (١٤٠٣ق) بحـارالانـوار، بیروت: مؤسسۀ الوفاء.

- معرفت، محمد هادی. (١٣٧٤) التمهـید فی علـوم القـرآن، قم: دفـتر نـشر اسـلامی.

- مکارم شیرازی، ناصر. (١٣٦٤) تفسـیر نمونـه، تهران: دارالکـتب الاسـلامیه.

- نـصــیری، عـلــی. (١٣٩٢) «ویژگـــیهــای قـــرآن کــریم از نگــاه امــام خمینــی»، مجموعــه مقــالات همــایش اندیشه های قرآنی امام خمینی، تهران: مؤسسۀ چاپ و نشر عروج.

آدرس ثابت: 1112405https: / / www. noormags. ir / view / fa / articlepage /

مقالات مرتبط

بررسی دلالت عبارت «تبیان کل شیء» بر جامعیت قرآن

جامعیت قرآن از نظر مفسران

تحلیل آیات مربوط به جامعیت قرآن مجید

مبانی و ارکان جامعیت قرآن در اندیشه امام خمینی (س)

درآمدی بر تفسیر اجتماعی قرآن مطالعه موردی «ماهیت قوانین اجتماعی در قرآن»

پیش فرض ها و مبانی فهم و نقد روایات از دیدگاه امام خمینی (س)

معنا و قلمروی جامعیت دینی قرآن در پرتو آرای مفسران

بازخوانی نسبت بین جهانی و جاودانه بودن قرآن با جامعیت آن از منظر علامه طباطبایی

نگاه تطبیقی بر جامعیت قران ازدیدگاه آیت الله شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی

جامعیت قرآن چه دلایلی دارد؟پاسخ به پنج شبهه پیرامون جامعیت قرآن

منبع شناسی قرآن و علوم اجتماعی

مکتب تفکیک (2)

عناوین مشابه

بررسی رابطه قضا و قدر با اختیار از دیدگاه ملاصدرا و امام خمینی (س)

حقیقت استعاذه از دیدگاه ابن عربی، ملاصدرا و امام خمینی (س)

شادی و نشاط از دیدگاه فقه با رویکردی بر نظر امام خمینی (س)

عرفان امام خمینی (س) و جلوه های آن در تفسیر عرفانی از قرآن کریم

امام خمینی (س) و سیاست خارجی؛ وظائف وزارت خارجه و سفارتخانه ها از دیدگاه امام

تجلی و ظهور اسماء مستأثره از دیدگاه امام خمینی (س)

سفر شغلی از دیدگاه امام خمینی (س)

بررسی تطبیقی خطابات شرعی از دیدگاه مشهور و امام خمینی (س)

تحلیل و بررسی اجتماع اسباب از دیدگاه فقه و حقوق کیفری با تأکید بر نظر امام خمینی (س)

ملاک معناداری حروف از دیدگاه زبان شناسی و اصولی با رویکردی به آرای امام خمینی (س)

انتهای پیام /*