تراشیدن

حلق در حج و عمره از دیدگاه امام خمینی (س)

تراشیدن یا همان حَلق ستردن مو و جز آن است.

کد : 186842 | تاریخ : 22/09/1401

تراشیدن

حلق در حج و عمره از دیدگاه امام خمینی (س)

حلق در عمره مفرده واجب تخییری و در حج برای بعضی واجب تعیینی و برای بعض دیگر تخییری است و چنانچه خواهد آمد در عمره بعد از سعی و در حج بعد از رمی و قربانی در منا انجام می شود. و «سر تراشیدن و تقصیر چون از عبادات است باید با نیت خالص از ریا و برای اطاعت خداوند باشد و بدون آن صحیح نیست و آنچه باید به آن حلال شود حلال نمی شود.»(۱) و «اگر ریا کند موجب باطل شدن عمره اش می شود مگر آن که جبران کند.»(۲) مراد از جبران آن است که بدون ریا حلق یا تقصیر نماید.

عمره تمتع

«در عمره تمتع تقصیر متعیّن است و سر تراشیدن جایز نیست»(۳) و «کفایت نمی کند»(۴) و با تقصیر «همه آن چیزهایی که به واسطه احرام بر او (محرم (حج)|محرم به احرام عمره تمتع) حرام شده بود حلال می شود(۵) به غیر از تراشیدن سر»(۶)

عمره مفرده

در عمره مفرده معتمر «بین تقصیر و سر تراشیدن مخیّر است.»(۷) و چون «کیفیت عمره مفرده مانند عمره تمتع است مگر در چند چیز: ... دوم آن ها این است که در عمره تمتع طواف نساء نیست – اگر چه احتیاط مستحب|احوط (استحبابی) است - ولی در عمره مفرده طواف نساء واجب است.»(۸) پس با تقصیر همه آن چیزهایی که به واسطه احرام بر محرم به احرام عمره مفرده حرام شده بود حلال می شود جز زن.

حج

سومین واجب از واجبات منا این است که حاجی «بعد از ذبح حلق (سر بتراشد) یا تقصیر نماید و بین آن دو مخیّر است، مگر چند دسته: اول: زنان که بر عهده آن ها تقصیر است نه حلق؛ پس اگر حلق نمایند کفایتشان نمی کند. دوم: صروره یعنی کسی که اوّلین حج او است؛ که بنابر احتیاط واجب|احتیاط (واجب) بر عهده او حلق است. سوم: ملبّد و او کسی است که موی سرش را - با چیز چسبنده ای مانند عسل یا صمغ به منظور جلوگیری از شپش و مانند آن - چسبانده است که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده این شخص سر تراشیدن است. چهارم: کسی که موی خود را جمع نموده و پیچانده و گره زده است که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده این شخص سر تراشیدن است. پنجم: خنثای مشکل که اگر از این سه دسته اخیر نباشد بر او تقصیر واجب است وگرنه بنابر احتیاط (واجب) باید بین تقصیر و حلق جمع نماید.»(۹)

و «احتیاط مستحب|احتیاط (مستحب) آن است که حلق و تقصیر در روز عید باشد؛ اگرچه بعید نیست که تأخیر انداختن تا آخر ایام تشریق جایز باشد و محل هر دوی آن ها منی است و در غیر منی اختیاراً جایز نیست. و اگر آن ها را در منی ترک کند و (از منی ) کوچ نماید بر او واجب است به منی برگردد و فرقی بین عالم و جاهل و ناسی و غیر ناسی نیست و اگر نمی تواند برگردد همان جا سرش را بتراشد یا تقصیر نماید و در صورت امکان مویش را به منی بفرستد و مستحب است آن را در محل چادر خودش زیرخاک کند.»(۱۰) همچنین «احتیاط (واجب) آن است که حلق و تقصیر را از قربانی، و قربانی را از رمی عقب بیندازد؛ پس اگر سهواً این ترتیب را به هم بزند برای تحصیل آن اعاده واجب نیست، و بعید نیست که جاهل به حکم مانند شخصی باشد که سهو کرده است. و اگر (به هم زدن ترتیب) از روی علم و عمد باشد، احتیاط (واجب) آن است که در صورت امکان آن را تحصیل کند.»(۱۱)

و «بعد از رمی و قربانی و حلق یا تقصیر، هر چیزی که بر مُحرم به واسطه احرام، حرام شده بود حلال می شود مگر زن ها و بوی خوش و بعید نیست که صید هم حلال باشد، البته صید کردن در حرم برای مُحرم و غیر محرم به خاطر احترام حرم، حرام است.»(۱۲)

(۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۲۳۴، مسأله۵.

(۲) موسوعة الإمام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مسأله۱.

موسوعة الإمام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مسأله۲.

(۳) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، مسأله۵. عمرة التمتع

موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، مسأله۹. احدها.

(۴) موسوعة الإمام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مسأله۱. تراشیدن سر

(۵) موسوعة الإمام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۲، مسأله۱.

(۵) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۶۵، کتاب الحج، القول: فی التقصیر، مسأله۴.

(۶) موسوعة الإمام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۱۸۳، مسأله۶. به غیر از تراشیدن سر

(۷) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، مسأله۵. العمرة المفردة

موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، مسأله۹. احدها.

(۸) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، مسأله۵. صورة

موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۳۰، مسأله۹.

(۹) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۶، مسأله۲۷. یجب

(۱۰) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۷، مسأله۳۱.

(۱۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۷، مسأله۳۲.

(۱۲) موسوعة الإمام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۸، مسأله۳۵. یحل

انتهای پیام /*