چرا امام خمینی حکم به اعدام سلمان رشدی داد؟

امام خمینی (س) نخستین شخصیت مذهبی در جهان اسلام بودند که با فتوای تاریخی خود، حکم ارتداد سلمان رشدی را به خاطر نوشتن کتاب موهن آیات شیطانی صادر فرمودند.

کد : 187732 | تاریخ : 25/11/1401

پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۵۷۸/ بیست و پنجم بهمن ۱۳۶۷ ش ـ (۷ رجب ۱۴۰۹ ق) ـ مصادف با صدور حکم تاریخی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی است. مسأله کتاب آیات شیطانی و توهین به پیامبر بزرگوار اسلام در راستای سلسله توطئه‌های سران دنیای غرب در تهاجم فرهنگی خود علیه دنیای اسلام و به‌ویژه ایران اسلامی قابل ارزیابی است.

خاتمه جنگ تحمیلی که مطابق میل آنها نبود، ضربه حزب‌الله در لبنان به اردوگاه غرب، تلاش و خیزش جنبش اسلامی در فلسطین، فعالیت‌های جهاد اسلامی در افغانستان و قبل از آن ماجرای اعدام انورسادات توسط یک جوان مصری دنیای غرب را در کاربرد سلاح نظامی بر علیه این همه دچار تردید کرد از این رو از یک طرف علاوه بر ادامه تلاش برای ایجاد تفرقه در دنیای اسلام که حرفه قدیمی آنها بود، جبهه جدید روانی ـ عقیدتی و توهین به مقدسات مسلمانان را کلید زدند که اگر مقاومتی در این بابت مشاهده نمی‌کردند، می‌توان گفت خاکریز اول را به فتح خود درآورده بودند؛

اما موضع‌گیری قاطع حضرت امام نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرد و بار دیگر چشم‌های امید دنیای اسلام را متوجه امام امت و ایران ساخت. «بسمه‌تعالی‏ إنا لله و إنا إلیه راجعون‏ به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‏رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‏باشند. از مسلمانان غیور می‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء الله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. روح الله الموسوی الخمینی‏».(صحیفه امام، ج۲۱، ص ۲۶۳)

سلمان رشدی نویسنده هندی الاصل با نوشتن کتاب آیات شیطانی به مقام مقدس رسول گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ و به مقدسات مسلمین اهانت کرد. پس از انتشار کتاب در شهریور سال ۱۳۶۷، غرب در ابتدا تلاش کرد تا کتاب مزبور تنها به عنوان یک اثر ادبی معرفی شود که سبب واکنش ملت های مسلمان نشود. اما توزیع کتاب از همان ابتدا خشم مسلمانان را به دنبال داشت. در مهر سال ۱۳۶۷، مسلمانان هند و سپس پاکستان با تظاهراتی علیه نویسنده کتاب مزبور، نفرت خود را از انتشار آن اعلام کردند و چاپ و حتی ورود کتاب آیات شیطانی در پاکستان، هند و سپس عربستان ممنوع شد. در ۲۵ دی ۱۳۶۷، یعنی قبل از صدور فتوای امام خمینی(س)، مسلمانان برادفورد انگلیس نسخه هایی از کتاب آیات شیطانی را سوزاندند و در ۲۴ و ۲۵ بهمن همان سال، در جریان تظاهراتی که علیه کتاب مزبور در پاکستان و هند روی داد، دست کم هفت نفر به شهادت رسیدند.

مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در این باره گفته است:

‌‌کتابی که به صورت یک داستان تخیلی نوشته شده و همه همتش این است که خانواده،‌‎ ‎‌اصحاب، نزدیکان، آثار و شخص پیامبر را بویژه مهمترین آثار پیامبر را که قرآن است،‌‎ ‎‌بدنام کند.‌‎

‌‌این یک حرکت شوم سیاسی بود که امام با هوش و تدبیری که دارند، این حرکت را‌‎ ‎‌درک کردند و خودشان به میدان آمدند و حضرت امام می توانستند که به بنده بفرمایند که‌‎ ‎‌شما در خطبه های نماز جمعه جواب بدهید یا به یک دادگاهی بگویید که شما یک‌‎ ‎حکمی بدهید و این حکم را اعلام کنید. ولی این کافی نبود، بلکه مسأله حساب شده و‌‎ ‎‌طراحی شده بود و باید این پیکان، آنطور که آنها در دنیا درست کرده بودند به خودشان‌‎ ‎‌برگردد. (کتاب امام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ ص ۲۲۴-۲۲۵)

امام خمینی (س) در بیست و پنجم بهمن ماه سال ۶۷ مطابق با هفتم رجب ۱۴۰۹، حکم قتل سلمان رشدی را صادر کردند. در متن حکم امام خطاب به مسلمانان جهان ‌آمده است:

"‌‌بسمه تعالی‌

‌‌إنا لله و انا الیه راجعون ‌

‌‌ ‌‌به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه‌‎ ‎‌اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از‌‎ ‎‌محتوای آن، محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که‌‎ ‎‌آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین‌‎ ‎‌توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاءالله . ضمناً اگر کسی‌‎ ‎‌دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی‌‎ ‎‌نماید تا به جزای اعمالش برسد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.‌

‌‌روح الله الموسوی الخمینی‌" (صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۲۶۳)

حسین سلیمانی از خادمان بیت امام درباره اطلاع امام از این موضوع چنین روایت کرده است:

روزی حضرت امام زنگ آیفون را‌‎ ‎‌زدند و گفتند که آقای انصاری را‌‎ ‎‌خبر ‌‎ ‎‌کنید بیاید. رفتیم و آقای انصاری را‌‎ ‎‌خبر کردیم. من دیدم که آقا‌‎ ‎‌نگران و ‌‎ ‎‌مضطرب هستند و با‌‎ ‎‌عجله کاری انجام می‌‌ ‌‌دهند.‌

‌‌گفتم لابد خبری هست. آقای انصاری آمد و به داخل اتاق رفت. ‌‎ ‎‌دقایقی بعد ننه عذرا، یکی از مادرانی که در بیت امام کار می کرد، پیش ‌‎ ‎‌من آمد و گفت که حسین آقا‌‎ ‎‌چه خبر شده؟ آقا‌‎ ‎‌خیلی ناراحت هستند و ‌‎ ‎‌مدام اتاق را‌‎ ‎‌دور می زنند و می گویند این ملعون را‌‎ ‎‌باید اعدام کرد این را‌‎ ‎‌باید از روزگار محو کرد. قضیه چیست؟‌

‌‌پس از چندی معلوم شد که قضیه سلمان رشدی بوده است؛ آقا‌‎ ‎‌متن ‌کتاب را‌‎ ‎‌خوانده بودند و همان موقع ناراحت شده بودند و آقای انصاری ‌‎ ‎‌را‌‎ ‎‌خواسته بودند که آن پیام را‌‎ ‎‌بدهند. آقا‌‎ ‎‌خیلی ناراحت بودند.‌

‌‌از آن به بعد هم ‌‌واقعا‌‎ ‎‌در چهرۀ ایشان یک حالت ناراحتی را‌‎ ‎‌می دیدیم. ‌‎ ‎‌از اینکه به حضرت رسول (ص) توهین شده بود عمیقا‌‎ ‎‌ناراحت بودند و ‌‎ ‎‌این ناراحتی در چهره شان پیدا‌‎ ‎‌بود. (کتاب خاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)؛ ص ۱۹۷-۱۹۸)

دفتر امام در بیست و نهم بهمن ماه ۶۷ درباره وجوب قتل سلمان رشدی و تکذیب شایعات اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرد:

"‌‌بسمه تعالی ‌

‌‌[‌‌رسانه های گروهی استعماری خارجی به دروغ به مسئولین نظام جمهوری اسلامی‌‎ ‎‌نسبت می دهند که اگر نویسندۀ کتاب آیات شیطانی توبه کند حکم اعدام دربارۀ او لغو می گردد. امام‌‎ ‎‌خمینی ـ مدّ ظلّه ـ فرمودند:‌‌]‌

‌‎ ‎‌این موضوع صددرصد تکذیب می گردد. سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان‌‎ ‎‌هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی همّ خود را به کار گیرد تا او را به‌‎ ‎‌دَرک واصل گرداند.‌

‌‌ ‌‌[‌‌حضرت امام اضافه کردند:‌‌]‌

‌‎ ‎‌اگر غیرمسلمانی از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از‌‎ ‎‌مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل‌‎ ‎‌می خواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.‌ (صحیفه امام؛ جلد ۲۱، ص ۲۶۸)

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی در اجلاس پایانی سمینار «تبیین حکم تاریخی حضرت امام خمینی(س)» (۱۳ اسفند ۱۳۶۹) گفته است:

گاهی اوقات مشکلات به دست سرمایه داران حل نمی شود و اینجا حاکمان اجباراً رو به عناصر فرهنگی نظام می آورند و از آنان درخواست کمک می کنند، و نمونه اش را در مورد قضیه سلمان رشدی[۱] به وضوح دیدیم که چطور غربیها بعد از اینکه نتوانستند به وسیله پول، مسلمانان را از قتل سلمان رشدی باز دارند، بلافاصله پیش مفتی اعظم مصر رفتند و از او خواستند تا کاری کند که جلو هجوم مسلمانان برای مبارزه با این توطئه گرفته شود.

مفتی اعظم مصر هم در مورد حل بحران سلمان رشدی، با اعلام اینکه سلمان رشدی یک مرتد است و طبق قوانین اسلام مرتد می تواند توبه کند و حال که این مزدور توبه کرده است پس حکم قتل در موردش بی مورد است، برای حل این قضیه تلاش کرد.

بعد از صدور حکم مفتی اعظم مصر دیدیم که دنیا برای اجرای حکم حضرت امام با شوق بیشتری آن را پی گیری کرد.

انقلاب اسلامی ایران مربوط به یک نقطه خاص نمی شود و هر کسی که احساس می کرد در ایران یک جریان در حال نضج گرفتن است که می تواند به منافع کل مسلمانان کمک کند، با جان و دل حاضر بود برای این انقلاب فداکاری کند و بر این اساس بعد از انقلاب اسلامی ایران، زنان در انگلیس و فرانسه با پوشش اسلامی به سر کلاس رفتند.

استکبار وقتی دید نمی تواند انقلاب اسلامی را از جهات سیاسی و نظامی شکست بدهد، نقاط ضعف را مطرح کرد و زمانی که امام خمینی(س) حکم قتل سلمان رشدی را صادر کردند، عده زیادی در ایران به من تلفن زدند که این کار موجب قطع ارتباط بین ما و کشورهای اروپایی خواهد شد. امام(س) با تمام قوا به خواسته های این عده دست رد زدند، هر کسی قدرت دارد و می تواند سلمان رشدی را بکشد باید اقدام کند و هر کاری که در این جهت صورت گیرد مفید است. (مجموعه آثار یادگار امام، جلد اول، حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، بهار ۱۳۷۵، ص ۵۹۸ - ۵۹۹)

[۱]. امام خمینی (س) نخستین شخصیت مذهبی در جهان اسلام بودند که با فتوای تاریخی خود، حکم ارتداد سلمان رشدی را به خاطر نوشتن کتاب موهن آیات شیطانی صادر فرمودند.

مسئلۀ کتاب آیات شیطانی‏‏ کاری حساب شده برای زدن ریشۀ دین و دینداری و در‏‎ ‎‏رأس آن اسلام و روحانیت است. یقیناً اگر جهانخواران می توانستند، ریشه و نام‏‎ ‎‏روحانیت را می سوختند ولی خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده‏‎ ‎‏است و ان شاءالله از این پس نیز خواهد بود، به شرط آنکه حیله و مکر و فریب‏‎ ‎‏جهانخواران را بشناسیم. صحیفه امام جلد ۲۱ ص ۲۷۷

انتهای پیام /*