بیانات امام خمینی در باب مفهوم شناسی توکل

این‏که کلمه شریفه توحید را توطئه قرار داده، و پس از آن امر فرموده با تأکید که مؤمنین بر خدای تعالی توکل کنند، اشاره ممکن است باشد به مرتبه بالاتری از مقام اوّل، و لهذا مؤمنین را که در آیة سابقه از خواصّ آن‏ها «توکّل علی الله» را قرار داده بود، در این آیه شریفه امر به توکّل فرموده.

کد : 48336 | تاریخ : 31/04/1392

برای مفهوم «توکل» تعاریف گوناگونی وجود دارد که از آن میان، حضرت امام خمینی(س) تعریف ذیل را برگزیده است:

ظاهر آن است ـ چنانچه مشتقات آن دلالت بر آن دارد ـ به معنی واگذاری امر است به معتمدی از باب آن‏که خود را در صورت دادن آن امر عاجز می­ بیند و از این باب است، وکالت و توکیل. ( شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 199)

برخی از اهل معرفت در تعریف توکل می­ گویند:

«التوکّل کلة الأمر کلّه إلی مالکه والتعویل علی وکالته»؛ توکل، واگذار نمودن جمیع امور است به مالک آن و اعتماد نمودن به وکالت او است. (شرح منازل السائرین، ص 171)

بعضی دیگر گفته­ اند:

«التوکّل علی الله، انقطاع العبد إلیه فی جمیع ما یأمله من المخلوقین»؛ توکل به خدا، منقطع شدن بنده است به خدا در هر چه که امیدوار است از خلایق. (تفسیر غریب القرآن الکریم، ص485)

و برخی عرفا گفته ­اند:

«التوکّل طرح البدن فی العبودیة وتعلّق القلب بالربوبیّة»؛ توکل، صرف کردن بدن است در عبودیت خدا و پیوند نمودن قلب است به مقام ربوبیت حق. (الرسالة القشیریة، ص 263)

توکل در قرآن

1. اللهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَعَلَى اللهِ فَلْیَتَوَکّلِ الْمُؤْمِنُونَ‏؛ خدا است که جز او معبودی نیست و مؤمنان باید فقط بر خداوند اعتماد کنند. (تغابن64: 13)

حضرت امام(س) درباره این آیه فرموده اند: این‏که کلمه شریفه توحید را توطئه قرار داده، و پس از آن امر فرموده با تأکید که مؤمنین بر خدای تعالی توکل کنند، اشاره ممکن است باشد به مرتبه بالاتری از مقام اوّل، و لهذا مؤمنین را که در آیة سابقه از خواصّ آن‏ها «توکّل علی الله» را قرار داده بود، در این آیه شریفه امر به توکّل فرموده. و شاید این ذکر کلمه توحید اشاره به آن باشد ـ که سابقاً مذکور شد ـ که پس از مقام ایمان و کمال آن جلوه توحید فعلی در قلب سالک ظاهر شود، و به این جلوه دریابد که الوهیّت و تصرّفی از برای موجودی از موجودات نیست در مملکت حق تعالی، و او است یگانه متصرّف و مؤثّر در امور، و غیر او ضارّ و نافعی در عالم وجود نیست. پس به مرتبه بالاتری از توکل رسد. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 218 ـ 219)

2. وَمَنْ یَتَوَکّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ؛ و هر کس بر خدا اعتماد کند، او برایش بس است. (طلاق 65: 3)

حضرت امام(س) در اشاره به این معنا فرموده: متوکّل را منقطع از مخلوق فرموده و این غایت عزّت و عظمت نفس و غنای از دیگران است. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 220)

3. فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکّلْ عَلَى الله إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکّلِینَ؛ پس چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن. به درستی که خدا توکل­کنندگان را دوست می­ دارد. (آل عمران 3: 159)

امام(س) در ذیل این آیه می­ فرماید:

و آن توکّلی است که از برای سالک... در این مقام در عین حال که در کثرت واقع است، در «توحید جمع» مستغرق است، و در عین حال که تصرّفات موجودات را تفصیلاً می­ بیند، جز حق تعالی موجودی را متصرّف نمی ­بیند. و لهذا، حق تعالی امر فرموده رسول خدا را به این مرتبه و فرموده: إِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکّلِینَ و مرتبه محبوبیّت برای متوکّلین ثابت فرموده. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 219)

4. وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکّلُونَ؛ و چون آیات بر آنان خوانده شود، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل کنند. (انفال 8: 2)

5. إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ فَعَلَیْهِ تَوَکّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُسْلِمِینَ؛ اگر به خدا ایمان آورده ­اید و اگر اهل تسلیمید، پس بر او توکل کنید. (یونس 10: 84)

6. إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ وَکَفَى بِرَبِّکَ وَکِیلاً؛ در حقیقت، تو (شیطان) را بر بندگان من تسلطی نیست و حمایتگری پروردگارت بس است. (اسراء 17: 65)

7. وَمَا لَنَا ألا نَتَوَکّلَ عَلَى الله وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَیْتُمُونَا وَعَلَى الله فَلْیَتَوَکّلِ الْمُتَوَکّلُونَ‏؛ و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آن‏که ما را به راهنمایان رهبری کرده است و البته ما بر آزاری که به ما رساندید، شکیبایی خواهیم کرد و توکل‏ کنندگان باید بر خدا توکل کنند. (ابراهیم 14: 12)

بر آستان جانان

1. امام صادق(ع) می‏ فرماید: «من اُعطی ثلاثاً لَمْ یمنع ثلاثاً من اُعطی الدعاء اُعطی الإجابة‏ ومن اُعطی الشکر اُعطی الزیادة‏ ومن اُعطی التوکّل اُعطی الکفایة». «ثم قال: أتلوت کتاب الله عزّ وجلّ وَمَنْ یَتَوَکّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ[1] وقال: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ [2] وقال: اُدْعُونِی أسْتَجِبْ لَکُمْ[3]»؛[4] کسی که سه چیز به او داده شده، از سه چیز محروم نمی‏شود: کسی که به او دعا داده شده، اجابت هم داده می ‏شود. کسی که به او شکرگزاری داده شده، افزونی هم داده می ‏شود و کسی که به او توکل داده شده، کفایت هم داده می ‏شود. سپس فرمود: آیا کتاب خداوند بلندمرتبه و بزرگ را نخوانده‏ای که کسی که بر خداوند توکل کند، پس خداوند او را بس است و یا فرمود: اگر شکرگزاری کنید، نعمت شما را افزایش می ­‏دهم، و نیز فرمود: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.

2. علی بن سوید از امام کاظم(ع) نقل می ‏کند که از ایشان دربارة‏ این سخن خداوند بلندمرتبه و بزرگ که: وَمَنْ یَتَوَکّلْ عَلَى الله فَهُوَ حَسْبُهُ، پرسیدم. پس امام فرمود: «التوکّل علی الله درجات: منها أن تتوکّل علی الله فی اُمورک کلّها، فما فعل بک کنت عنه راضیاً تعلم أنّه لا یألوک خیراً وفضلاً، وتعلم أنّ الحکم فی ذلک له، فتوکّل علی الله بتفویض ذلک إلیه وثق به فیها وفی غیرها»؛ توکل بر خداوند دارای درجاتی است، از آن جمله این‏که بر خداوند در تمام کارهایت توکل کنی. پس آنچه که با تو کرد، از آن راضی باشی و بدانی که تو را از نیکویی و فضل منع نکند و بدانی که همانا فرمان در آن کارها از آن او است. پس بر خدا به واگذاشتن تمام امور به او اعتماد و توکل کن و در آن کارهایی که در حق تو انجام داده و در غیر آن‏ها به او اطمینان داشته باش و اعتماد کن. (شرح چهل حدیث، ص 213؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص221)

3. امیرالمؤمنین(ع) می ‏فرماید: «الإیمان له أرکان أربعة: التوکّل علی الله، والتفویض إلیه، والتسلیم لأمر الله تعالی، والرضا بقضاء ‏الله»؛ برای ایمان چهار رکن است: توکل بر خدا، واگذاری کارها به او، تسلیم بودن در مقابل امر خداوند و راضی بودن به قضای الهی. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص222)

4. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می ‏کند که آن حضرت به من فرمود: «ما من شیء إلا وله حدّ» قال: فقلت وما حدّ التوکّل؟ قال «الیقین». قلت: فما حدّ الیقین؟ قال: «أن لا یخاف مع الله شیئاً»؛ هیچ چیزی نیست مگر این‏که حدّی دارد. ابوبصیر گفت: به امام عرض کردم: حدّ توکل چیست؟ امام(ع) فرمود: یقین. پرسیدم: حدّ یقین چیست؟ فرمود: این‏که با [وجود] خدا، از چیزی نترسد. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص222)

5. رسول الله(ص) می‏ فرماید: «یا أباذر! إن سرّک أن تکون أقوی الناس، فتوکّل علی الله»؛  پیامبرخدا(ص) فرمود: ای اباذر! اگر خوش داری که قوی‏ترین مردم باشی، پس برخدا توکل کن. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص223)

6. از پیامبر خدا(ص) نقل شده: «من أحبّ أن یکون أتقی الناس فلیتوکّل علی الله»؛ هر کس دوست دارد پرهیزگارترین مردم باشد، باید بر خدا توکّل کند.( مستدرک الوسائل، ج 11، ص 217، ح 6)

7. پیامبر اکرم(ص) از جبرئیل در مورد تفسیر توکل پرسش نمود. پس جبرئیل گفت: «الیأس من المخلوقین وأن یعلم أنّ المخلوق لا یضرّ ولا ینفع ولا یعطی ولا یمنع»؛[توکل] ناامیدی از آفریدگان است و این‏که انسان بداند که مخلوق نه ضرری می ‏رساند و نه نفعی، نه عطا می‏ کند و می‏ بخشد و نه منع می‏ کند و محروم می‏ دارد.( مستدرک الوسائل، ج 11، ص 218، ح 13)

8. امیر مؤمنان(ع) در خبر معراج از پیامبر خدا(ص) نقل می ‏کند که فرمود: «یا ربّ! أیّ الأعمال أفضل؟ فقال الله ـ عزّ وجلّ ـ یا أحمد! لیس شیء أفضل عندی من التوکّل علیّ والرضا بما قسمت»؛ ای پروردگار من! کدام عمل برتر و بافضیلت‏ تر است؟ خداوند بلندمرتبه و بزرگ فرمود: ای احمد! پیش من چیزی از توکل بر من، و رضا و خشنودی به آنچه قسمت کرده‏ام، برتر و بافضیلت ‏تر نمی‏ باشد.( مستدرک الوسائل، ج 11، ص 220، ح 18)

گلبرگی از آفتاب

1. امام صادق(ع) می ‏فرماید: «إنّ الغنی والعزّ یجولان فإذا ظفرا بموضع التوکّل أوطنا»؛ بی‏نیازی و عزت گردش می‏ کنند و چون به محل توکل رسند، سکنا می‏ گزینند. (الکافی، ج 2، ص 52، ح3)

2. امیرالمؤمنین(ع) می ‏فرماید: «أصل قوّة‏ القلب التوکّل علی الله»؛ اساس استواری قلب، توکل بر خدا است. (غرر الحکم و درر الکلم، ج 2، ص 414)

3. امیرالمؤمنین(ع) می ‏فرماید: «بحسن التوکّل یستدلّ علی حسن الإیقان»؛  به وسیله‏ نیکی توکل، بر نیکی در یقین استدلال می ‏شود. (غرر الحکم و درر الکلم، ج 2، ص224)

4. امیرالمؤمنین(ع) می‏ فرماید: «من توکّل علی الله أضائت له الشبهات وکفی المؤونات وأمن التبعات»؛ هر کس بر خداوند توکل کند، شبهه‏ ها بر او روشن می‏ شود و گرفتاری‏هایش از بین رفته، از پیامدهای ناگوار امان می‏ یابد. (غرر الحکم و درر الکلم، ج 5، ص414)

5. امام صادق(ع) می‏ فرماید: «أیّما عبد أقبل قبل ما یحبّ الله عزّ وجلّ أقبل الله قبل ما یحبّ ومن اعتصم بالله عصمه الله ومن أقبل الله قبله وعصمه لم یبال لو سقطت السماء علی الأرض أو کانت نازلة نزلت علی أهل الأرض فشملتهم بلیّة کان فی حزب الله بالتقوی من کلّ بلیّة‏ ألیس الله عزّ وجلّ یقول: إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أمِینٍ‏»[5]؛[6] هر بنده‏ای به سوی آنچه خداوند بلندمرتبه و بزرگ دوست دارد، برود، خدا نیز به سوی آنچه او دوست دارد، رو می ‏کند. هر که به خدا پناه آورد، خداوند پناهش دهد و هر که خدا به او رو کند و او را پناه دهد، باکی ندارد که آسمان بر زمین افتد یا بلایی فرود آید که همه مردم زمین را فرا گیرد. او به وسیله تقوا در حزب خدا از هر بلایی مصون است. آیا نیست که خداوند بلندمرتبه و بزرگ می‏ فرماید: «به راستی پرهیزگاران در مقام امنی هستند».



[1]. طلاق (65): 3.

[2]. ابراهیم (14): 7.

[3]. غافر (40): 60.

[4]. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 220.

[5]. دخان (44): 51.

[6]. الکافی، ج 2، ص 53، ح 4.

انتهای پیام /*