ازدواج زن و مرد شیعه با پیروان مذاهب اهل سنّت آیا جایز و صحیح است یا خیر؟

ازدواج که در اسلام از مستحبات مؤکد می باشد، جواز و صحت آن مشروط به شرایطی است.
بعضی از آن ها به نسبت به زن و مردی است که می خواهند ازدواج کنند؛ به عیارت دیگر از نظر شرعی هر زن و مردی مجاز به ازدواج با هم نیستند، بلکه اسلام در این باره هم کفو بودن زوجین را مطرح و لازم دانسته است. همان گونه که در خبر آمده است: مسلمان همتاى مسلمان، و مؤمن همتاى زن مؤمنه مى باشد و بعضى از مؤمنین با بعضى دیگر هم کفو مى باشند.
بر همین پایه است که شروطی مانند مسلمان بودن مرد در ازدواج با زن مسلمان؛ و غیرکتابیه نبودن زن در ازدواج موقت مرد مسلمان با او، از شروط جواز و صحت ازدواج شمرده شده است.
یکی از مسایلی که در همین رابطه پیرامون آن در فقه بحث می شود ازدواج زن و مرد شیعه با پیروان دیگر فرق و مذاهب اسلامی است.
روشن است که مسایل و ملاحظات فراوانی پیرامون چنین ازدواج هایی وجود دارد که آن ها را از ابعاد مختلف قابل بررسی و و شایسته تحقیق می نماید.
موضوعاتی از قبیل؛ نقش اختلافات عقیدتی و مذهبی در کنار تفاوت آداب و رسوم و فرهنگ ها و تأثیری که در زندگی مشترک بر جای می گذارد، و معظلاتی که انسان شیعی به ویژه زن شیعه مسلک در زندگی با پیرو سایر مذاهب اسلامی در زمینه های گوناگون با آن ها مواجه و روبرو می باشد. ...

کد : 48423 | تاریخ : 04/07/1392

توضیحات کارشناس:

ازدواج که در اسلام از مستحبات مؤکد می‌باشد، جواز و صحت آن مشروط به شرایطی است.

بعضی از آن‌ها به نسبت به زن و مردی است که می‌خواهند ازدواج کنند؛ به عیارت دیگر از نظر شرعی هر زن و مردی مجاز به ازدواج با هم نیستند، بلکه اسلام در این باره هم کفو بودن زوجین را مطرح و لازم ‌دانسته است. همان‌گونه که در خبر آمده است: مسلمان همتاى مسلمان، و مؤمن همتاى زن مؤمنه مى‌باشد و بعضى از مؤمنین با بعضى دیگر هم کفو مى‌باشند.

بر همین پایه است که شروطی مانند مسلمان بودن مرد در ازدواج با زن مسلمان؛ و غیرکتابیه نبودن زن در ازدواج موقت مرد مسلمان با او، از شروط جواز و صحت ازدواج شمرده شده است.

یکی از مسایلی که در همین رابطه پیرامون آن در فقه بحث می‌شود ازدواج زن و مرد شیعه با پیروان دیگر فرق و مذاهب اسلامی است.

روشن است که مسایل و ملاحظات فراوانی پیرامون چنین ازدواج‌هایی وجود دارد که آن‌ها را از ابعاد مختلف قابل بررسی و  و شایسته تحقیق می‌نماید.

موضوعاتی از قبیل؛ نقش اختلافات عقیدتی و مذهبی در کنار تفاوت آداب و رسوم و فرهنگ‌ها و تأثیری که در زندگی مشترک بر جای می‌گذارد، و معظلاتی که انسان شیعی به ویژه زن شیعه مسلک در زندگی با پیرو سایر مذاهب اسلامی در زمینه‌های گوناگون با آن‌ها مواجه و روبرو می‌باشد.

به هر حال نمی‌توان تنها به بحث از صحت ازدواج قناعت نموده و چشم بر واقعیت‌ها و فاکتورهای دیگر فرو بست و ار تأثیر آن‌ها در نسل و آینده انسان و آسایش و آرامش اعضای خانواده غفلت ورزید.

انسان در آغاز زندگی مشترک شاید با برخی از ناملایمات روبرو نشود و یا در سایه عاطفه قوی و به کمک شور و احساس فراوان که مدارا را آسان ‌می‌سازد و موجب سهولت امور می‌گردد، دامنه مشکلات و اثرات آن‌ها را محدود ببیند لیکن با گذشت ایام مسایلی که قبلا کم اهمیت و قابل گذشت می‌نمود را برجسته خواهد دید و آن‌ها اهمیت لازم را کم کم پیدا ‌کرده و غیرقابل اغماض می‌گردند.

تربیت فرزند و چگونگی و مبانی و اهداف آن یکی از این قبیل امور است که پیدایش اختلاف نظر و تفاوت عمل والدین در آن عملا غیر قابل اجتناب است، مگر این که یکی از آن‌ها به هر دلیل و انگیزه موجه و ناموجه عرصه را به سود دیگری ترک نماید و نقش انفعالی در پیش گیرد.

کاری که حسب موازین شرعی شدنی نیست زیرا که بر اساس فقه شیعه پدر و مادر نسبت به تربیت، عقیده و اخلاق و حفظ سلامت روحی و جسمی فرزندان خویش مسؤول و بدان موظف و مکلف می‌باشند.

از این روی دقت باید داشت که عوامل و دلایل ازدواج موفق با شرایط فقهی صحت ازدواج متفاوت است و به اصطلاح شرط کمال را غیر از شرط صحت باید دید.

پس وقتی ازدواجی از نظر فقهی صحیح قلمداد می‌گردد، حتی اگر بین زن و مرد هم مذهب باشد، آن را الزاما به معنای موفق و ایده‌آل بودن آن و نتایج عالی به دنبال داشتن نباید گرفت‌.

به همین جهت است که عقل و تدبیر، اندیشیدن به زمینه‌ها و ابعادی که در موفق بودن ازدواج مؤثرند را در کنار اهتمام به صحت فقهی آن الزامی می‌گرداند.

فقهای عظام نسبت به ملاحظاتی که در این باب وجود دارد و مختصری از آن گذشت، آگاهی و توجه کافی را داشته و همواره در نصایح خویش بدان‌ها توجه می‌دهند لیکن همه آن نصایح و ملاحظات مهم و مد نظر قرار دادن آن‌ها را مربوط به مقام وعظ و حوزه اختیار و صلاح دید و مصالح شخصی افراد دانسته و خود را در مقام افتاء در باره صحت و عدم صحت و جواز و عدم جواز ازدواج زن و مرد شیعه مذهب با مرد و زن مسلمان غیر شیعه، صرفا مقید به اظهار نظر بر اساس ادله فقهی می‌دانند نه به ملاحظه جهات دیگر.

و امام خمینی ره فتوای شرعی خویش را در این باره در کتاب تحریر الوسیلة؛ ج ‌2، ص: 286 به شرح ذیل آورده‌اند:

مسألة 8 - لا إشکال فی جواز نکاح المؤمن المخالفة غیر الناصبة‌، و أما نکاح المؤمنة المخالف غیر الناصب ففیه خلاف، و الجواز مع الکراهة لا یخلو من قوة، لکن لا ینبغی ترک الاحتیاط مهما أمکن.

بنا بر این:

1- در ازدواج مرد شیعه با زن مسلمان غیر شیعه اشکالى نیست، البته در صورتی که زن ناصبی نباشد.

2- ‌در ازدواج زن مؤمن و شیعه با مرد مسلمان غیر شیعه‌ای که ناصبى نیست، اختلاف نظر وجود دارد که به بیان امام خمینی ره، جایز بودن این ازدواج با کراهت داشتن آن، خالى از قوت نیست؛ لیکن مادامى‌ که امکان دارد، بر زن شیعه ترک احتیاط سزاوار و شایسته نیست.

 4/7/1392

انتهای پیام /*