آن شب ملت مانند طفلی گمشده می گریست

پیام التیام بخش امام

در آن روز بزرگ و شگفت انگیز و در عین حال غم انگیز صحنه های واقعی عشق و ایثار ملت ایران رقم خورد.

کد : 48570 | تاریخ : 18/06/1392

بخاطر دارم که در چهاردهم شهریور در خیابان چهار مردان قم تظاهرات مردم در خیابان تا ساعت سه بامداد به درازا کشید و ماموران حکومت تا روشن شدن هوا به سوی مردم در خیابان ها تیر اندازی می کردند.در این تیراندازی ها حجت الاسلام علی اوسطی یکی از تظاهر کنندگان قمی که به «روحانی سنگ و قلاب انداز» معروف بود تیر خورد و به شهادت رسید.رژیم که از اعتراض های مردمی به ستوه آمده بود، مانند حیوان تیر خورده به مردم حمله می کرد.

هفدهم شهریور نیز جمعی از ما برای اعتراض به میدان ژاله آمدیم. مردم معترض تهران در حالی که جمعی از خانمها پیشاپیش آنها در میدان ژاله حرکت می کردند، بدون توجه به حکومت نظامی دولت شریف امامی ، به گونه ای دسته جمعی قتل عام شدند. در آن روز بزرگ و شگفت انگیز و در عین حال غم انگیز صحنه های واقعی عشق و ایثار ملت ایران رقم خورد. در آن روز من شاهد بودم جمعیت با کودکان و جوانان و فرزندان  شیر خوار خود به میدان آمده بودند.همه شعار می دادند «مرگ بر شاه » و«درود بر خمینی».  من با چشم خود جمعه خونین و جنایت شاه را دیدم که چگونه  دستش به خون کودکان و کودکان شیر خوار آلوده شد. آن روز دسته ای شهید شده بودند دسته ای مجروح بر کف خیابان و میدان افتاده بودند کسی برای درمان آنها نبود. گروهی از مردم سراسیمه به منازل اطراف پناه بردند. من در آن میان بودم.  از یاد نمی برم که در آن روز حماسه سازان  تهرانی درب منازل خویش را به روی مردم باز گذاشته و به راه پیمایان گریخته از معرکه  و زخمی ها پناه می دادند و از آن ها صمیمانه پذیرایی می کردند. من نمی خواهم واقعه 17 شهریور را توصیف کنم من هر آنچه را که دیدم نقل می کنم از فداکاری های مردم در آن روز از کمک های مردم به زخمی ها. پس از آن حادثه مردم در التیام خود می سوختند و در آن شب تهران یکپارچه سیاه پوش و غرق در ماتم شده بود.ملت مانند طفلی گمشده می گریست تا اینکه پیام التیام بخش امام به ملت رسید. این پیام در حقیقت بیان فلسفه حرکت مبارزان و شهیدان  در ادامه مبارزه بود. امام قاطعانه و فاتحانه فرمودند: ای کاش خمینی میان شما و در کنار شما در جبهه دفاع از خدای تعالی کشته شده بود.(صحیفه امام، ج3، ص459). این آرزوی امام بیش از پیش مردم را به هیجان آورده و استوار تر از گذشته به مبارزه فراخواند و اینگونه بود که اندوه ها از دل زدوده شد و نومیدی ها همه فروریخت.

(منبع کتاب در وادی عشق، خاطرات سید تقی درچه ای، ص378)

انتهای پیام /*