به دست آوردن شناخت سودمند و دانش کافی نسبت به هر امر مؤثر در زندگی و مرتبط با سرنوشت انسان، چیزی نیست که ارزش و اهمیت آن قابل کتمان و چشم پوشی باشد.
روشن است که مقصود از بررسیها و تحصیل شناخت، رسیدن به واقعیتها و در پیش گرفتن مسیر درست زندگی و اتخاذ تصمیم صحیح در امور شخصی و اجتماعی است؛ و چنین قصدی حاصل نمی شود جز به این که انسان از راههای درست و مؤثر، روشهای قابل اعتماد و مسیرهای کم خطر به دنبال تحصیل شناخت مفید برآید، نه شیوههایی که بسترساز انحطاط و چه بسا موجب گرفتاریهای جبران ناپذر میگردد. اگر چنین نباشد نقض غرض بوده و انسان هرچه پیش رود گرفتارتر گشته و از مقصد دورتر خواهد افتاد و رسیدن به سعادت و نیل به آرزوها را دشوارتر خواهد یافت.
در حالی که عرف و شرع از تلاشهای سالم و غیر مخاطرهآمیز برای کسب آشنایی حمایت نموده و با آن همراهی دارد، این پندار که راه شناخت منحصر به ارتباط پنهانی و به دور از چشم خانوادهها و بدون حمایت آنان است، اندیشهای خطرساز و تصوری به دور از واقعیت است.
کسی که فکر ازدواج با دیگری را در سر دارد اگر در این جهت جدی و صادق باشد باید به صورت مناسب، ایده خود را با وی و خانوادهاش در میان گذاشته و به قصد آشنایی پا پیش بگذارد. و در این صورت جلسات آشنایی به هر میزان که لازم باشد به طور مسؤلانه و بدون هیچگونه استرس و نگرانی شکل خواهد گرفت. پس غالب کسانی که از این راه وارد نمیشوند یا جاهل و ناشیاند و یا صیاد سیّاس.
انسان هوشیار میداند و توجه دارد که در کنار هر نیت سالم و قصد پاک، امکان خدعه و نیرنگ و ظاهر سازی نیز وجود دارد؛ لذا هیچ انسان عاقلی نباید به کسی فرصت دهد که با نقش بازی و چهرهسازی، او را با گرفتار کردن در توهمات گمراه نموده و به بیراهه کشاند.
ارتباط تلفنی و یا چت کردن و امثال آن که اکثرا آمیخته با احساسات بوده و به طور پنهانی و بی اطلاع و حمایت فکری دیگر خیرخواهان و مشورت مشاورانی که نگاه غیر احساسی دارند، صورت میگیرد، همانگونه که می تواند فرصتی مغتنم و روشی برای شناخت باشد، امکان دارد که بستری گردد برای ایجاد هیجان و بروز احساسات و تحریک عاطفه؛ و نیز محتمل آنکه زمینهای فراهم آورد برای چرب زبانی شیادانی که نه تنها هدف اصلی خود را هرگز بر زبان نمیآورند، بلکه با هدف گیج کردن و دچار اشتباه در محاسبه نمودن دیگران، از هر روزنهای برای ابراز احساسات کاذب و رد و بدل کردن یک سری ادعاهای خلاف واقع و بر زبان آوردن سخنان جذاب و ترسیم چهره فریبندهای که تنها حرف است و خالی از واقعیت، نهایت استفاده را میبرند.
گرچه زن و مرد به هنگام چت و ارسال اس ام اس و مکالمه تلفنی در مکان واحد قرار ندارند لیکن معمولا موقعیت آنان از حیث زمان و سایر شرایط به گونهای است که فضا مانند فضای خلوت با اجنبی بوده و شرایط برای هرگونه هیجان روحی و معاشقه روانی و التذاذ عاطفی و رفتار جنسی به جز لمس جسم، بسیار مستعد بوده و خویشتنداری در چنین وضعیتی به ویژه برای اشخاص جوان دشوار و محتاج توان بسیار بالایی است.
پس به صورت کلی نمیتوان در این خصوص حکم به حرمت نمود و هر یا هرگونه گفتگوی صوتی و نوشتاری را نفی کرد؛ و یا بر همه چیز چشم بست و تمام موارد آن را جایز دانست، بلکه در هر موردی و نسبت به هر شخصی باید با توجه به قصد و چگونگی ارتباط و محتوای سخن و آثار و تبعات آن داوری کرده و تصمیم گرفت؛ زیرا مسأله یک ملاکی دارد که حرام و حلال بودن آن بستگی به وجود و عدم آن دارد.
ملاک مورد نظر فقه برای این موارد با تعابیری نظیر "خوف ریبه"، "خوف فتنه" و "مفسده" بیان شده است. خوف ریبه یعنی ترس از شهوتآلود بودن رفتار و آمیخته با احساس جنسی شدن گفتار.
این ملاکها در کتابهای فتوایی مهم آمده است.
مثلا سید در کتاب معروف خویش به نام "العروة الوثقی" جواز سلام کردن به زن نامحرم را مشروط به نبود ریبه و خوف فتنه دانسته و میگوید:
مسألة 31: یجوز سلام الأجنبیّ على الأجنبیّة، وبالعکس على الأقوىٰ؛ إذا لم یکن هناک ریبة أو خوف فتنة، حیث إنّ صوت المرأة من حیث هو لیس عورة.
و چون امام خمینی ره حاشیه برخلاف متن ندارند در نتیجه نظر شرعی ایشان را نیز باید مطابق با فتوای سیّد دانست.
یا اینکه امام خمینی ره به قلم خویش در تحریر الوسیلة؛ ج2، ص: 233 ملاک جواز شنیدن و گوش دادن به صدای اجنبیه را عدم تلذذ و ریبه ذکر نموده و مینویسد:
مسألة 29 الأقوى جواز سماع صوت الأجنبیة ما لم یکن تلذذ و ریبة، و کذا یجوز لها إسماع صوتها للأجانب إذا لم یکن خوف فتنة و إن کان الأحوط الترک فی غیر مقام الضرورة خصوصا فی الشابة، و ذهب جماعة إلى حرمة السماع و الاسماع، و هو ضعیف، نعم یحرم علیها المکالمة مع الرجال بکیفیة مهیجة بترقیق القول و تلیین الکلام و تحسین الصوت فیطمع الذی فی قلبه مرض.
یعنی: اقوی جایز بودن شنیدن صدای زن بیگانه است مادامىکه از روی تلذذ و ریبه نباشد. و همچنین براى زن جایز است که صدایش را به گوش مردان بیگانه برساند، در صورتى که ترس فتنه نباشد؛ گر چه احتیاط آن است که این کار در غیر مقام ضرورت ترک شود، خصوصا در زنان جوان.
و عدهاى، شنیدن و شنواندن را حرام دانستهاند و این قول ضعیف است. بلی بر زن حرام است گفتگو کردن و سخن گفتن با مردان به گونهای مهیج و هیجان برانگیز و با رقیق نمودن گفتار و نرم نمودن سخن و زیبا کردن صدا؛ که به طمع میافتد آنکه قلبش مریض است.
موضوع طمع دلهای مریض را خداوند متعال در قرآن کریم مطرح نموده و در آیه 32 سوره احزاب فرموده است: «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً».
با مراجعه استفتائات نیز در مییابیم که در همه آنها نسبت به سؤالات مشابه بر اساس همین ملاکها اظهار نظر شده است که برخی از آنها که به جهت وضوح مطلب بی نیاز از شرح میباشد را در ذیل از نظر میگذرانیم.
س: 11- آیا از نظر إمام ایراد دارد دختر و پسرى که تصمیم به ازدواج گرفتهاند قبل از خطبۀ عقد دقائقى در مورد مسائل آیندۀ زندگى خود صحبت کنند و نظرات خود را مطرح کنند و اگر شرائطش را داشتند وصلت نمایند؟
ج- صحبت کردن اگر به قصد ریبه نباشد و فساد نداشته باشد مانع ندارد، و محدود به حدّى نیست.
س 12- صحبت کردن دختر و پسر قبل از ازدواج براى به توافق رسیدن، بدون اطّلاع خانوادۀ دختر صحیح است یا نه؟ (در صورتى که تمام شرائط إسلام براى صحبت کردن و ارتباط دو نامحرم رعایت شود).
ج- با مراعات وظائف شرعیّه و نبود مفسده مانع ندارد.
س 13- این جانب دختر هیجده سالهاى هستم، دو سال پیش با معلّم خود آشنا شدم و او از من تقاضاى ازدواج نمود و بعد از چند ماه به سربازى رفت که از آن وقت با هم تماس تلفنى یا نامه یا حضورى داریم (با توجّه به اینکه او باعث بالا بردن عبادتم مىشد) آیا مصاحبت ما (به صورت حضورى یا تلفنى یا نامه) غیر شرعى است؟
ج- تا عقد نکردهاید از تماسهاى موجب تهییج و تحریک شهوت اجتناب نمائید.
س 15- اگر دختر و پسرى (بدون اطّلاع پدر یا مادرشان) به یکدیگر قول دهند که در آیندۀ دور با هم ازدواج کنند، و بر این اساس، به انتظار ازدواج باشند، با در نظر گرفتن اینکه نسبت به هم نامحرم هستند آیا از نظر إسلام إشکال دارد؟ در صورت ایراد نداشتن، آیا مىتوانند به واسطۀ آن عشق و علاقه و محبتى که براى طرفین بر أثر عهد بسته شده به وجود آمده با یکدیگر صحبتهاى لازم به صورت کتبى یا شفاهى داشته باشند؟
ج- ازدواج دختر باید با إذن پدر باشد، و در حدّى که مبتلى به حرام نشوند مىتوانند صحبت کنند، ولى باید از واقع شدن در مفسده احتراز نمایند.
(استفتاءات (امام خمینى)؛ ج3، ص: 82 و صفحات بعدی)
23/7/1392