توضیحات کارشناس:
نیّت از واجبات هر عبادتی است و حقیقت آن عبارت است از قصد انجام عمل.
به زبان آوردن نیّت عبادت، لازم نیست زیرا نیّت عمل قلب است نه زبان، کما اینکه اخطار قلبى نیت نیز واجب نیست؛ یعنى آوردن عمل در فکر و حاضر کردن آن در خاطر، به این که مثلا در فکر و خزانۀ خیال خود، این معنى را مرتّب نماید که مثلا، فلان نماز را جهت فرمانبرى امر خدا مىخوانم.
پس هیچ یک از این امور لازم نیست بلکه صرف التفات داشتن و وجود داعى و انگیزه کفایت مىکند.
داعى آن است که انسان اجمالا ارادهاى داشته باشد که او را به صدور فعل و انجام عمل وادار مىکند، ارادهای ناشى از مقاصد و اهدافى که انسان را از ساهى و اشتباه کار بودن یا غافل و بىتوجّه بودن خارج میکند و عمل او را جزء کارهاى فاعل مختار قرار میدهد، مانند سایر اعمال ارادى و اختیارى انسان.(1)
به زبان گفتن نیت نه تنها لازم و واجب نیست بلکه در مواضعی بر ممنوعیت شرعی و یا خلاف احتیاط استحبابی بودن آن تصریح شده است؛ مانند نماز که به نظر امام خمینی ره احتیاط مستحب ترک تلفظ نیّت آن است جز در صلاة احتیاط مربوط به شکهای صحیح که در آن ترک تلفظ نیّت لازم و بطلان آن به واسطه به زبان آوردن نیت خالی از وجه نمیباشد.
فرع مذکور در کتاب العروة الوثقی با عبارت « مسألة 6: الأحوط ترک التلفّظ بالنیّة فی الصلاة، خصوصاً فی صلاة الاحتیاط للشکوک، وإن کان الأقوىٰ معه الصحّة»؛ بیان گردیده و حضرت امام خمینی ره نیز با ذکر جمله «لایترک الاحتیاط فیها، بل البطلان لایخلو من وجه.» در حاشیه و ذیل "صلاة الاحتیاط" بر فتوای خویش مبنی بر بطلان تأکید فرمودهاند. (2)
با این حال نظر فقها گویای آن است که شارع مقدس به موضوع احرام که از عبادتها و ارکان حج و عمره میباشد نگاه متفاوتی دارد.
زیرا در اظهار نظرهای فقهی هرچند که موضوع "تلفظ نیّت احرام" از جهت تصریح به حکم مانند و مشابه مسأله "تلفظ نیّت نماز" است لیکن از حیث نوع حکم متفاوت با آن آمده است.
صاحب عروه در کتاب حج و در بحث کیفیت احرام مینویسد:
مسألة 12- یستفاد من جملة من الأخبار استحباب التلفّظ بالنیّة، و الظاهر تحقّقه بأیّ لفظ کان، و الأولىٰ أن یکون بما فی صحیحة ابن عمّار و هو أن یقول: «اللهمّ إنّی ارید ما أمرت به من التمتّع بالعمرة إلى الحجّ علىٰ کتابک و سنّة نبیّک صلى الله علیه و آله و سلم فیسّر ذلک لی و تقبّله منّی و أعنّی علیه، فإن عرض شیء یحبسنی فحلّنی حیث حبستنی لقدرک الذی قدّرت علیّ، الّلهمّ إن لم تکن حجّة فعمرة، احرم لک شعری و بشری و لحمی و دمی و عظامی و مخّی و عصبی من النساء و الطیب، أبتغی بذلک وجهک و الدار الآخرة». (3)
از آنجا که امام خمینی ره در تعالیق بر عروه صرفا ذیل واژه "ابن عمّار" و نسبت به مستند عبارتی که اولویت دارد با جمله «ما ذکره موافق تقریباً لصحیحة ابن سنان و إن کان فیه اختلاط منها ومن صحیحة ابن عمّار، فراجع.» اظهار عقیده نموده و در باره اصل فتوا نظر مخالف ندارند، بنا بر این:
1- تلفظ و به زبان آوردن نیت احرام حج و عمره مستحب است.
2- ظاهر آن است که به زبان گفتن نیت احرام به هر لفظ و عبارتی که باشد کافی بوده و به استحباب عمل شده است لیکن بهتر است به کیفیتی باشد که در متن عروه آمده است.
______________________________
(1) رجوع شود به تحریرالوسیله؛ ج1، ص: 156: «مسألة 1- النیة عبارة عن قصد الفعل، و یعتبر فیها التقرب الى اللّٰه تعالى و امتثال أمره، و لا یجب فیها التلفظ، لأنها أمر قلبی، کما لا یجب فیها الاخطار أی الحدیث الفکری و الإحضار بالبال، بأن یرتّب فی فکره و خزانة خیاله مثلا أصلّی صلاة فلانیّة امتثالا لأمره، بل یکفی الداعی و هو الإرادة الإجمالیة المؤثرة فی صدور الفعل المنبعثة عمّا فی نفسه من الغایات على وجه یخرج به عن الساهی و الغافل، و یدخل فعله فی فعل الفاعل المختار، کسائر أفعاله الإرادیة و الاختیاریة، و یکون الباعث و المحرک للعمل الامتثال و نحوه»
(2) العروة الوثقى مع تعالیق الإمام الخمینی؛ ص: 331
(3) العروة الوثقى مع تعالیق الإمام الخمینی؛ ص: 807
14/7/1392