سیدحسن خمینی: انقلاب اسلامی سرآغاز نگاه دینی به سیاست است

حجت الاسلام سیدحسن خمینی در گفتگو با سرپرست گروه فیلمبرداری تلویزیون ملی قطر گفت: دلم می خواهد آنچه را که از زندگی امام یاد گرفتم به آن عمل کنم و آن نگاه دین مدارانه در کشور است.

کد : 49273 | تاریخ : 04/09/1392

در مهرماه 1381 یک گروه فیلمبرداری از شبکه ماهواره ای تلویزیون ملی قطر به سرپرستی آقای عبدالعزیز السید (رئیس بخش واحد خبر شبکه ماهواره ای تلویزیون ملی قطر) برای تهیه فیلمی مستند از زندگی امام خمینی به کشورمان عزیمت کردند. این گروه در جریان فعالیتهای خود در ایران با بعضی از شخصیتها از جمله حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدحسن خمینی (تولیت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی) مصاحبه هایی انجام دادند . آنچه در پی می آید حاصل مصاحبه آقای السید با نوه حضرت امام است که - با توجه به نکات جالب توجه آن - به نظر خوانندگان عزیز می رسد.

عبدالعزیز السید: در مورد سوابق تاریخی و اصل و نسب خانواده امام خمینی و چگونگی حضور آنان در شهر خمین توضیح بفرمائید؟

حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدحسن خمینی: بسم الله الرحمن الرحیم - جد مرحوم امام (مرحوم حاج سیداحمد) طلبه ای بودند در نجف که به واسطه درخواست مردم به خمین عزیمت کردند . این عادتی است در سنت روحانیت شیعه که مردم یک منطقه افراد روحانی را به منظور گذران زندگی و حل مشکلات مردم از حوزه های علمیه درخواست می کنند. مرحوم حاج سیداحمد که پدر پدر امام می باشند متولد کشمیر هستند . پدر ایشان نیز متولد کشمیر هستند لیکن جد بزرگ حاج سیداحمد، نیشابوری است که در زمانهای گذشته بنا به درخواست مردم از نیشابور به کشمیر هجرت کردند . مرحوم حاج سیداحمد به خمین می روند و در آنجا ساکن می شوند و در همانجا نیز به طور طبیعی از دنیا می روند. مرحوم سید احمد دارای فرزندی به نام حاج آقا مصطفی هستند که پدر مرحوم امام بودند. ایشان تحصیلات خود را در اصفهان و سپس نجف گذراندند و بعد از اتمام تحصیلات به شهر خمین برگشتند و در همان شهر مشغول رسیدگی و رتق و فتق امور مردم شهر شدند و نهایتا نیز به دست خوانین منطقه به شهادت رسیدند.

رهبری امام در پیروزی انقلاب چه نقشی داشته و ویژگیهای ایشان به عنوان یک رهبر دینی و سیاسی چه بود؟

وضعیت ایران قبل از انقلاب را طبیعتا خوب می دانید. ایران ژاندارم امریکا در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه بود . ایران جزیره ثبات امریکا بود . شاید کسی تصور نمی کرد که حکومت شاه را بشود سرنگون کرد ولی این اتفاق افتاد که از چندین زاویه قابل بحث است. از یک زاویه، ایران استدام یک قرار و یک لطف الهی است. به این معنا که در دنیا آن چیزی پدید می آید که خداوند مقدر و اراده فرمودند «و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین» پس طبیعی است که در چنین فضایی ما نباید انتظار داشته باشیم که آنچه سلطه جهانی بر ما تحمیل می کند پدید آید «ان تنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم». باید در این مسیر گام برداریم. ما نباید به این باور برسیم که هرچه دیگران بخواهند پدید می آید. آن چیزی که خداوند اراده کرده است پدید می آید. خداوند در قرآن کریم درباره یوم بدر می فرماید: شما عددتان کم بود، عدد دشمن شما را به اعجاب انداخته بود. در حالی که  شما پیروز شدید جون خداوند اراده فرمودند.

اما مسئله مهم به شخصیت امام برمی گردد. اگر انقلاب اسلامی رهبری شخص امام را نداشت پیروز نمی شد یا حداقل به این سرعت به پیروزی نمی رسید . به نظر من شخصیت امام از این زاویه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. در دنیای امروز تعداد سیاستمداران بسیار زیاد می باشد. سیاستمدار یعنی کسی که بر مدار سیاست حرکت می کند. اما امام یک سیاستمدار نبود بلکه یک دیانت مدار بود. یعنی بر مدار دیانت حرکت می کرد. این نکته مهمی است که برای اولین بار در دنیای عرب و در دنیای اسلام حتی در سراسر دنیا یک نفر با علم اندیشه دینی وارد عرصه سیاست شود.

انقلاب اسلامی ایران سرآغاز نگاه دینی به سیاست است. این نگاه باید در عرصه سیاست ورای ارزشهای یک انسان مادی باشد. پس انقلاب اسلامی ایران سرآغاز نگاهی به سیاست است که از مبانی و ارزشهای شریعت عاریت گرفته شده است . این در زندگی شخصی امام به وضوح نمایان است. یعنی امام ابتدا به خودسازی پرداخته است و سپس دست به سازندگی در حوزه اجتماع می زند. شما زندگی ساده امام را دیدید. این زندگی، زندگی شخصی است که احساسش این است که دنیا مزرعه آخرت است. مثلا در زندگی شخصی امام بسیار مشهور بود که امام حدود شصت سال نماز  شب را ترک نکردند و حتی در دورانی که ایران در شرایط جنگ با دشمن و در شرایط سیاسی دشوار و مشکلات فراوان داخلی و خارجی بود، ولی این امور در نظم و شب بیداری امام کوچکترین خللی ایجاد نکرد.

آیا امام خمینی در امور سیاسی نیز دخالت می کردند؟

طبیعی است که امام رهبر انقلاب بود و تا حدودی در مسایل داخلی و نیز سیاست و مسایل خارجی دخالت می کردند . البته دولت جمهوری اسلامی، رئیس جمهور و دولتمردان بیشتر فرمایشات و رهنمودهای امام را اجرائی می کردند. امام در جزئیات امور کمتر دخالت می کردند . ایشان سیاست کلی نظام، اعم از سیاست خارجی و سیاست داخلی را تعیین می فرمودند.

آیا جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر به اهداف خود دست یافته است یا خیر؟

من فکر نمی کنم کسی در جمهوری اسلامی ایران و حتی دوستداران جمهوری اسلامی در خارج از کشور معتقد باشند وضعیت کنونی بهترین وضعیت ممکن است. ما تا رسیدن به وضعیت مطلوب راه زیادی در پیش رو داریم ولی مدعی هستیم که ما گام در مسیر درست می گذاریم.

رابطه شما به عنوان سیدحسن خمینی با امام خمینی در چه حدی بوده است؟

من نیز مانند هر جوان ایرانی از زندگی امام بهره بردم. معتقدم که امام برای من فقط یک پدربزرگ نبود. کمااینکه برای بقیه مردم هم فقط یک رهبر نبود. امام همانطوری که پدربرزگ من بود قائد و رهبر و راهنمای آینده ما بود. همچنین معتقدم برای همه جوانان ایرانی همانطوری که قائد و راهنما و رهبر بود یک پدربزرگ مهربان هم بود.

از زندگی امام چه چیزی را آموختید؟

دلم می خواهد آنچه را که از زندگی امام یاد گرفتم به آن عمل کنم و آن نگاه دین مدارانه در کشور است.

درباره آخرین روزها و لحظات پایانی عمر مبارک حضرت امام توضیح دهید . چه خاطراتی از آن روزها دارید؟

امام حدود 10 روز در بیمارستان بستری بودند. پزشکان معالج امام از سه یا چهار روز قبل متوجه بیماری امام شدند و ایشان در بیمارستان بستری شدند و مورد جراحی قرار گرفتند. حدود یک هفته ای بعد از عمل جراحی اوضاع عمومی امام رو به بهبودی نهاد اما از روز هفتم یا هشتم مجموعه پزشکی به این نتیجه رسیدند که وضع عمومی ایشان خوب نیست. روز آخر حال ایشان رو به وخامت نهاد. امام تقریبا تا حدود ساعت 10 شب که ساعت رحلت ایشان بود نماز می خواندند. تا زمانی که قدرت تکلم اندکی داشتند معلوم بود که در حال نماز خواندن هستند. بعد آرام آرام قدرت تکلم خود را از دست دادند. متوجه می شدیم که تنها با چشم در حال رکوع و سجودند. بعضا با دست اشاره ای می فرمودند که متوجه شدیم ایشان در تکبیرة الاحرام هستند. در آن لحظات آخر مشغول ذکر خداوند بودند و از آن مبدأ فیاضی که تمام زندگی امام را پر کرده بود استعانت می جستند.

جایگاه موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در ترویج اندیشه های امام کجاست؟

موسسه تنظیم و نشر آثار امام به دست یادگار امام (مرحوم حاج احمد آقا) تاسیس شده و گسترش خوبی هم پیدا کرد و با کمک هایی که دولت جمهوری اسلامی می کند در مسیر خود گام برمی دارد. فکر می کنم موسسه در مسایل سیاست جهانی نیز وظیفه ترویج افکار و اندیشه های امام را بر عهده دارد. کارهای بزرگی هم انجام داده از جمله نشر بعضی آثار امام به بیش از 25 زبان دنیا. موسسه در برگزاری نمایشگاههای داخلی و بین المللی در داخل و خارج از کشور و برقراری ارتباط با مخاطبین در دنیای اسلام فعالیت می کند. از کارهایی که در آینده بنا دارد انجام دهد، ارتباط بیشتر با دوستان خارجی از طریق همکاری با صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران است. در حوزه کتاب هم کارهای بسیار بزرگی صورت گرفته که ان شاءالله تداوم پیدا می کند. البته گسترش اندیشه امام فقط وظیفه موسسه نیست. البته احساس می کنم در این حوزه از سرعتی که در نشر آثار امام در دنیا پیش می رود عقب تر هستیم. امروزه دوستداران امام در گسترش تفکر اسلامی و اشاعه اندیشه های امام بسیار کار می کنند. کارهای موسسه در برابر آنها اندک است. به راحتی می توان گفت نشر اندیشه امام از آغاز انقلاب تاکنون در دنیا یک حرکت خودجوش بوده است و موسسه در این مسیر سهم اندکی دارد.

منبع: مجله حضور، زمستان 1381، شماره 43، ص 6-11

انتهای پیام /*