نوشتاری ازمحمد رجائی نژاد

حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی در سیره نظری و عملی امام خمینی

یکی از موارد نقض حریم خصوصی، فضولی و سرک کشیدن در زندگی و مسایل شخصی دیگران است که تمام عقول انسانی و مکاتب فکری بشری آن را تقبیح می کنند. آموزه های وحیانی و دینی نیز آن را به عنوان تجسس، زشت بلکه گناه دانسته و برای آن عقوبت اخروی سختی وعده داده است.

کد : 49421 | تاریخ : 25/09/1392

24 آذر مصادف با صدور فرمان 8 ماده‌ای امام خمینی در سال 1361، می‌باشد. این پیام که بعدها موسوم به فرمان 8 ماده‌ای شد، به لحاظ محتوایی و نیز با توجه به پیگیری و تأکید شخص حضرت امام بر اجرائی شدن آن، نخستین پیام حقوق‌بشر و شهروندی پس از انقلاب اسلامی به شمار می‌رود که تمام وجوه کرامت و عزت انسانی را در برمی‌گیرد. به همین دلیل با گذشت بیش از سه دهه از آن، هنوز زنده و نیازمند توجه و تحلیل و عمل می‌باشد. دستورالعملی که خطاب به همه سران و مسئولان نظام و نهادها و سازمان‌ها و برای تمام زمانهاست و تأکیدی قاطع و همه جانبه بر قانونگرائی و حفظ اصول قانون اساسی و حقوق شهروندی و حریم خصوصی مردم دارد. هدف در این نوشته تحلیل محتوائی این پیام نیست، بلکه پاسخ‌ به این پرسش است که آیا تبیین و تأکید بر حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی ملت از جانب بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، فقط در این پیام و در این مقطع زمانی بوده، یا این نگاه جزو سیره نظری و عملی ایشان بوده است؟

چیستی حقوق شهروندی و حریم خصوصی
حقوق شهروندی در درجه نخست از الطاف الهی بر بشر، و جزو حقوق ذاتی و فطری انسان‌هاست. از حقوق و صفاتی است که نه کسی یا نظام و حکومتی می‌تواند آن را هدیه کند، یا کسی آن را نفی کرده و بگیرد؛ و نه به طور طبیعی انسان‌ها می‌توانند آن را به دیگری انتقال دهند یا تقسیم کنند. این حقوق جهانی بوده و حق مسلم هر عضو خانواده بشری است و هر فرد در هر مکانی که باشد و از هر رنگ، نژاد، جنس، زبان و مذهبی که باشد استحقاق برخورداری از آن را دارد، حقوق شهروندی به همین خاطر، مورد تأیید و تأکید تعالیم اسلام و سیره روشن نبوی(ص) و علوی(ع) قرار گرفته است.
امروزه، حتی ترکیب "حقوق شهروندی" بیش از حقوق ملت کاربرد دارد. در این ترکیب، شهروندی را می‌توان محل پیوند زیست مشترک و زندگی نیک دانست. حقوق شهروندی با چگونه بودن انسان پیوند دارد،‌لذا برای تکوین بلوغ اخلاقی فرد لازم است. همچنین امکان هم‌گرایی به رغم وجود تمایلات متمایز و تشتت‌زا را برای جامعه فراهم می‌آورد؛ بنابراین تضمین‌کننده سلامت روان و هم‌گرایی اجتماعی است، لذا به نوعی فوق حقوق ملت است که در قانون اساسی آمده است.
حریم خصوصی نیز به معنای محدوده خاص هر شخص است که دیگران نمی‌توانند در آن محدوده وارد شوند و یا متعرض آن گردند. از لحاظ حقوقی حریم از حرمت به معنای منع است؛ زیرا تعرض دیگران به حق صاحب حریم ممنوع است. پس حریم خصوصی به معنای مکان و محلی است که اختصاص به فرد داشته و دفاع از آن واجب و تعرض نسبت به آن ممنوع می‌باشد.
با مطالعه متون اسلامی بدست می‌آید که حقوق شهروندی و حفظ حریم از آموزه‌های مؤکد دین اسلام است. مهمترین عنصر در مسئله حریم خصوصی و اصلی‌ترین مؤلفه مسئله، آبروی اشخاص است. در آموزه‌های قرآنی و سیره نبوی(ص) چنان بر مسئله آبرو و حیثیت افراد دستور و تأکید شده، که حتی خود فرد هم حق ندارد آبروی خود را ببرد. انسان‌ها باید آبروی خود را حرمت دارند و در حفظ آن کوشش نمایند.
یکی دیگر از موارد حریم خصوصی، فضولی و سرک کشیدن در زندگی و مسایل شخصی دیگران است که تمام عقول انسانی و مکاتب فکری بشری آن را تقبیح می‌کنند. آموزه‌های وحیانی و دینی نیز آن را به عنوان تجسس، زشت بلکه گناه دانسته و برای آن عقوبت اخروی سختی وعده داده است. دین اسلام از 1400 سال پیش برای شأن و منزلت انسانی ارزش قائل شده است و حریم خصوصی را به رسمیت شناخته است. آیات زیادی از قرآن به این مضمون پرداخته‌اند.
تجسس حتی برای اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر هم ممنوع است. حتی حاکم اسلامی نه تنها از تفتیش بدون دلیل نهی شده، بلکه بر پایه گمان و تردید هم نمی‌تواند به تفحص و تجسس بپردازد. بنابر حدیثی از پیامبر اکرم(ص) این امر موجب فاسد شدن مردم می‌شود. امیر مؤمنان علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر به وی توصیه فرموده که در عیوب مردم که بر وی پوشیده است، کنجکاوی نکند و تا حد ممکن خطابخش و جرم‌پوش باشد. از مصادیق تجسس حرام، استماع مکالمات غیرعلنی اشخاص است که مشمول حکم آیه 12 سوره حجرات: "یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنّ‏ِ إِنَّ بَعْضَ الظَّنّ‏ِ إِثْمٌ وَ لَا تجََسَّسُواْ وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَ یحُِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُواْ‌الله إِنَّ‌الله تَوَّابٌ رَّحِیم‏"؛ و احادیث مربوط به آن می‌گردد. در حدیث وارده از معصوم، کسی که به رغم خواست افراد به گفت و گوی آنان گوش دهد نکوهش شده و جزایش در روز قیامت، ریختن سرب گداخته در گوش وی ذکر گردیده است. در اصل 25 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز انواع تجسس، از جمله ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی و استراق سمع، ممنوع شده است.
پس هرگونه تجسسی در حریم خصوصی شهروندان جامعه اسلامی شرعاً روا نیست و نیروهای انتظامی و امنیتی نمی‌توانند با باز کردن در بسته‌ای و یا گوش دادن مخفیانه مکالمه، در این حریم وارد شوند. چنان‌که بر او جایز نیست تا با بوییدن دهان کسی معلوم کند شراب خورده یا نه؟! دیدگاه امام خمینی
سیره نظری و عملی امام خمینی نسبت به قانون و قانونگرائی، چه در دوران مبارزات و چه پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی بر محور حفظ فضیلت، عزت و کرامت انسانی و عدم تجاوز حکومت و عوامل آن بر حریم خصوصی آحاد مردم بود. لذا در طول حیات خویش بارها در سخنرانی‌ها و پیام‌ها و فرامین مختلف بر آن تأکید نموده و رهنمودهای لازم را ارائه کرده‌اند
دیدگاه حضرت امام در موضوع حفظ حریم خصوصی افراد که منبعث از دیدگاه اسلام و قرآن است در آثار مکتوب و غیر مکتوب ایشان به صراحت دیده می‌شود و اختصاص به زمان و مقطع خاصی ندارد. البته کامل‌ترین و جامع‌ترین نظرات ایشان در این موضوع، در پیام 8 ماده‌ای آمده است. با مروری در آثار حضرت امام به ویژه "صحیفه امام" خواهیم دید، توجه و دقت در حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی افراد ریشه در سیره نظری و عملی امام دارد و از محکمات و ثابتات اندیشه اوست.
حضرت امام حدود 13 سال قبل از صدور فرمان 8 ماده‌ای، سال 1348ش، در نجف ضمن تدریس مبحث ولایت فقیه به وظایف حاکم اسلامی و کارگزاران نظام اسلامی اشاره کرده و می‌فرمایند:
"اگر مجریان خواستند احکام قضایی را اجرا کنند و مثلًا حدود را جاری نمایند، از مرز قانون باید تجاوز نکنند؛ یک شلاق بیشتر نزنند و اهانت ننمایند. حضرت امیر المؤمنین(ع) بعد از اینکه دست دو نفر دزد را قطع می‌کند، چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان می‌دهد و معالجه و پذیرایی می‌کند که از مداحان حضرت می‌شوند."
اگر فقط از مقطع پس پیروزی انقلاب را در نظر بگیریم، خواهیم دید؛ هنوز چند ساعتی از پیروزی انقلاب نگذشته، یعنی صبح روز 22 بهمن سال 1357، در پیامی خطاب به مردم و جوانان انقلابی دستور می‌دهند:
"افرادی از دشمن که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار می‏گیرند، هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید. همچنان که سنت اسلامی است به اسیران محبت و مهربانی کنید."
یا اینکه دو روز پس از پیروزی انقلاب، 24 بهمن 57، باز طی پیامی به ملت ایران تأکید می‌کنند کسی با نام انقلابی‌گری و حزب‌اللهی و جهت انتقام از وابستگان رژیم شاه و ایادی او، حق ورود به منازل را ندارد:
"به خانه‏های مردم هجوم نبرید و احیاناً باعث ناراحتی خانواده‏ها نشوید". و در ادامه می‌فرماید: "از شما فرزندان عزیز می‌خواهم از این به بعد بدون کسب اجازه از دولت قانونی به خانه هیچ کس حمله نکنید و کسی را از پیش خود توقیف ننمایید... کیفر مجرمان نباید بدون نظم و حساب و توسط افراد غیر مسئول انجام گیرد".
با وجود وضعیت انقلابی جامعه و اقتضائات هر انقلابی که در آن ممکن است تندروی‌ها و برخوردهایی از طرف انقلابیون صورت گیرد، و علی‌رغم کارشکنی‌های دشمنان و مخالفان و احزاب و گروه‌های مختلف باز حضرت امام دست از رویه قانونگرائی و حفظ حقوق شهروندی و حریم خصوصی مردم برنداشته و دو هفته پس از پیروزی انقلاب، پیش از ترک تهران و عزیمت به قم، (9 اسفند 1357) در یک پیام 14 ماده‌ای خطاب به ملت ایران می‌فرماید:
"به تمام اعضای کمیته‏ها و زندانبانها حکم می‏کنم که با زندانیان- هر که باشد- به طور انسانیت و اسلامیت رفتار کنند و از آزار و مضیقه و رفتار خشن و گفتار ناهنجار خودداری کنند که در اسلام و حکومت عدل اسلامی این امور ممنوع و محکوم است و به بستگان زندانیان در روز معیّنی با مقررات، اجازه ملاقات دهند."
در بندی دیگر از این پیام تأکید می‌کنند: "کراراً گفتم و باز تکرار می‏کنم، کسی حق ندارد به منزل مردم حمله کند و وارد منزل آنان شود و اگر اطلاع پیدا شد که مجرمی در منزلی است مراقبت از فرار او کنند و به مقامات مسئول اطلاع دهند که با موازین او را دستگیر نمایند. علاقه‏مندان به نهضت باید از این گونه اعمال اجتناب کنند."
حتی جهت حفظ و صیانت از حق و حقوق مردم و گرفتن بهانه از بعضی از جوانان انقلابی و جلوگیری از احساساتی شدن آنان می‌فرماید: "من توصیه می‏کنم حتی نسبت به کسانی که به من اهانت نموده‏اند نباید تعرض شود."
همین رویه ادامه دارد. چنانکه در مهر ماه سال 58، در جمع نیروهای کمیته انقلاب اسلامی که همزمان هم وظیفه امنیتی و اطلاعاتی داشتند و هم ضابطین قضایی بودند هشدار می‌دهند:
"همچو نباشد که خدای نخواسته هر که هرکاری کرد، یا هر که هر چه شنید، فوراً پاسبان برود دم در خانه‌اش! پاسبانها نباید بروند خانه مردم، مگر با دستوری که از طرف دادستان، از طرف دادگاه صادر می‌شود. روی موازین شرعیه، رفتن در حِرْز (حریم و خانه مردم) مردم خلاف شرع است."
در ادامه همان بیانات تأکید می‌کنند: "اهانت کردن به یک آدمی، ولو این آدم هم خودش یک آدم مخالفِ مثلًا چه باشد، باز حق اهانت نیست. این حق است که جزایش را به او بدهند، دیگر اهانت چرا به او بکنند؟ رفتن منزل، به خانواده‌اش تعرض کردن، به بچه‌هایش تعرض کردن، اینها اموری است که نباید بشود. ما می‌خواهیم اسلام باشد، ما نباید یک کاری بکنیم که بگویند که دادگاهها در زمان طاغوت هم این کارها را نمی‌کردند! باید شما آقایان علاج بکنید مسئله را." حضرت امام در این قسمت به نوعی پیش‌بینی آینده کرده و هشدار می‌دهد که کاری نکنید و به گونه‌ای عمل نمایید که مردم پس از چندین سال نظام اسلامی را با رژیم ستم شاهی مقاسیه کرده و بگویند آنها بهتر و با عدالت عمل می‌کردند.
امام در بخشی دیگر از بیانات خود به صفات و اخلاق و نوع برخورد انقلاب و انقلابیون اشاره کرده و تذکر می‌دهند: "حالا که ما انقلاب کردیم باید هرج و مرجی باشیم؟! خوب، انقلاب کردیم؛ انقلاب که نباید هرج و مرج باشد. انقلاب روی موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه "انقلاب" بگذاریم و هر کاری دلمان می‌خواهد بکنیم بگوییم که انقلابی است! انقلابی یعنی چه؟ مگر اسلام عوض می‌شود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما یک قدرت طاغوتی را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را می‌خواهید پیاده بکنید، باید با تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهای لازم، در این امور بررسی بشود یکوقت یک بیگناهی خدای نخواسته، روی یک مقاصدی که یک کسی ممکن است داشته باشد بیاید تهمت به او بزند، خدای نخواسته یک آدم بیگناهی چی بشود. و امروز هم همین‌طور که ملاحظه می‌کنید روز تهمت است! من نمی‌دانم چه جور شده است که هر که به هرکس دلش می‌خواهد هر چی می‌گوید! نمی‌داند که تهمت زدن به مؤمن جزایش چه هست پیش خدا. نمی‌داند غیبت کردن از مؤمن چی هست. نمی داند که هتک حرمت مؤمن، هتک حرمت‌الله است، اینها را نمی‌دانند. هر که هر چه دلش می‌خواهد، حالا به هرکس، نه به یک نفر، نه به دو نفر، به اشخاص متقی تهمت می‌زنند!... آخر چرا باید انسان اینطور باشد... اینها نمی‌خواهند اینطور افراد باشند؛ می‌خواهند یکی‌یکی [هتک کنند] نوبت همه تان شاید برسد! یکی‌یکی، هرکس را یک جایی ببینند، یک کاری انجام می‌دهد می‌خواهند هتک حرمتش بکنند، یا ساقطش بکنند... یکی‌یکی را کنار بگذارند، و همه را خلع سلاح بکنند، آن وقت کی دیگر باقی می‌ماند؟"
زمینه‌های پیام 8 ماده‌ای
با همه دستورات و تأکیدات حضرت امام و دقت و پیگیری سایر مسئولین نظام، باز تخلفات و بی‌قانونی‌هایی انجام می‌گرفت. حتی از ناحیه بعضی ارگان‌ها و نهادهایی که خود باید مجری فرامین امام باشند. لذا حضرت امام با اطلاع یافتن از بعضی تخلفات به ویژه در حوزه امور قضایی، پیام موسوم به "فرمان هشت ماده‌ای" را در 24 آذر ماه سال 1361 صادر کردند.
پس از صدور، جهت اجرائی و عملی شدن آن طی حکمی، ستادی را متشکل از سران نهادهای اجرایی و قضایی تشکیل داده و مأمور پیگیری این فرمان می‌کنند. ترکیب اعضای ستاد نشان می‌دهد. حضرت امام این فرمان را فقط برای زندانیان و محکومان صادر نکرده، بلکه مقصود ایشان رعایت حقوق شهروندی و حفظ حریم خصوصی کلیه آحاد ملت است.
زمینه‌ها و علل صدور چنین فرمانی خود نیازمند بررسی و تحلیل مستقلی است، اما به جرآت می‌توان گفت؛ برخی عملکردهای افراطی و دخالت حکومت و نهادهای تازه تأسیس حکومتی در حریم خصوصی شهروندان از عمده عوامل آن بود.
محتوای پیام
اموری را که حضرت امام در این فرمان مورد توجه قرار داده‌اند، به طور خلاصه عبارت‌اند از:
1 ـ تهیه قوانین شرعی و تصویب و ابلاغ آنها با دقت و سرعت لازم و در اولویت قرار دادن قوانین مربوط به مسائل قضایی که مورد ابتلای عموم است؛
2 ـ دوری از اشکال‌تراشی‌های جاهلانه و معیار قرار دادن حال فعلی اشخاص در رسیدگی به صلاحیت افراد؛
3 ـ صدور احکام اسلامی با استقلال و قدرت و بدون ملاحظه از هیچ مقامی؛
4 ـ ممنوعیت ارگان‌های حکومتی در رفتار غیراسلامی با مردم؛
5 ـ ممنوعیت توقیف و احضار بدون حکم قاضی هرچند به مدت کوتاه. چنین عملی جرم و موجب تعزیر شرعی خواهد بود؛
6 ـ ممنوعیت دخل و تصرف و توقیف و مصادره اموال منقول و غیرمنقول افراد بدون حکم حاکم شرع آن هم پس از بررسی دقیق و ثبوت حکم از نظر شرعی؛
7 ـ ممنوعیت ورود به خانه یا مغازه یا محل کار اشخاص بدون اذن صاحب آنها؛
8 ـ ممنوعیت جلب، تعقیب، مراقبت، اهانت و اعمال غیرانسانی- اسلامی نسبت به دیگری به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه؛
9 ـ گوش کردن به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه؛
10 ـ شنود گذاشتن و تجسس از گناهان و دنبال اسرار دیگران بودن برای کشف گناه و جرم، هرچند گناه بزرگ باشد؛
11 ـ فاش کردن اسرار دیگران حتی برای یک نفر.
حضرت امام بعد از برشمردن موارد فوق درانتهای پیام خود بار دیگر تأکید می‌کنند: "قابل قبول نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن به کسی ظلم شود."
ایشان در این فرمان نزدیک به بیست مورد از حقوق شهروندی را در رابطه با شهروندان مورد توجه و اشاره قرار داده و بر لازم‌الاجرا بودن آن تأکید ورزیدند و در این راستا هیأت‌هایی تشکیل داده و فرامین و نامه‌های زیادی مرقوم کردند.
نهایتاً پس از پیگیری مستمر 6 ساله حضرت امام در تاریخ 15/2/68 دقیقاً یک ماه قبل از رحلتشان با اعلام ادامه داشتن اختیارات هیأت تشکیل شده برای اصلاح امور زندان‌ها و عفو زندانیان، درخواست عفو را به رئیس دیوان‌عالی کشور واگذار می‌نمایند. این نامه حضرت امام که از آخرین مکتوبات ایشان می‌باشد، نشان از دغدغه جدی آن پیر فرزانه در خصوص رعایت حقوق شهروندی مردم دارد.
* با مطالعه متون اسلامی بدست می‌آید که حقوق شهروندی و حفظ حریم از آموزه‌های مؤکد دین اسلام است
* سیره نظری و عملی امام خمینی چه در دوران مبارزات و چه پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی بر محور حفظ فضیلت، عزت و کرامت انسانی و عدم تجاوز حکومت و عوامل آن بر حریم خصوصی آحاد مردم بوده است
* امام خمینی: ما نباید کاری بکنیم که بگویند که دادگاهها در زمان طاغوت هم این کارها را نمی‌کردند!
* امام خمینی: انقلاب روی موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه "انقلاب" بگذاریم و هر کاری دلمان می‌خواهد بکنیم بگوییم که انقلابی است! انقلابی یعنی چه؟ مگر اسلام عوض می‌شود در انقلاب؟!
* امام خمینی: قابل قبول نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن به کسی ظلم شود

منبع: جمهوری اسلامی (25 /9 /1392)

انتهای پیام /*