وحدت میان اقوام یکی از ایده آل های امام بود

آیت الله نور مفیدی: امام تعریف اصل وحدت را در این جهت خلاصه نمی کرد، بلکه در بعد بزرگتری هم در فرمایشاتشان مساله وحدت را می دیدند و آن وحدت مستضعفان در مقابل مستکبران بود که حتی تعبیرش این بود که حزب مستضعفان جهانی باید تشکیل بشود

کد : 49532 | تاریخ : 22/10/1392

گفتگو با آیت الله نور مفیدی؛

عموما وحدت در بسترهای مختلف می تواند مطرح شود به مانند وحدت ملی، وحدت مذهبی و... مقدمتا تعریف عام از وحدت ارائه فرمایید.

برای اینکه منظور از وحدت در هر بعدی که مطرح می شود روشن شود فکر می کنم اگر من با مثالی شروع کنم خیلی خوب بتواند بار معنایی این کلمه را روشنتر کند و آن مساله یک خانواده است. در یک خانواده افراد مختلف با هم زندگی می کنند: پدر، مادر، فرزندان و طبیعی است که هر کدام سلایق مختلفی داشته باشند و دیدگاههای مختلف در مسائل گوناگون حتی مثلا در مورد غذا و این طبیعی هم هست که یک چنین اختلافاتی در بین اعضای یک خانواده وجود داشته باشد اما در عین حال با همه اختلاف سلایقی که وجود دارد ، یک جهت جامعی اینها را کنار هم قرار می دهد و در کمال صفا و صمیمیت با هم زندگی می کنند و آن جهات مشترک این است که از یک پدر و مادر زاده شده اند، در یک فضای تربیتی بزرگ شده اند و همدیگر را دوست می دارند و با همین جهات مشترک با وجود اختلاف هایی که میان آنها هست ممکن است سالهای سال با هم زندگی کنند، اما در عین حال هر یک حریم و احترام دیگری را حفظ می کند. یک خانواده سالم چنین خانواده ای است که احترام حفظ می شود. من فکر می کنم این می تواند یک مثل خوبی باشد که خیلی محسوس کلمه وحدت را و وحدتی که مطرح می شود را برای ما روشن می کند حالا این وحدت در هر بعدی که مطرح بشود.

وقتی ما وحدت را در باره امت اسلامی مطرح می کنیم مانند همان مثال همه اهل یک خانواده هستیم و با همه اختلاف سلایق و اختلاف مذهبی که بین امت اسلامی وجود دارد اما مشترکات بسیاری به اصطلاح مانند چتر بر سر همه اینها قرار گرفته .خدا و دین و پیغمبر و کتاب واحد و بسیاری از فرایض اسلامی که اصول اعتقادی شان یکی است. همه به خدا و توحید، نبوت و پیامبری خاتم الانبیا وقیامت اعتقاد دارند.

در فروع هم همینطور. همه با هم مشترکیم و اسلام مسلمین را به این شکل خواسته که با همه سلایق مختلفی که با همدیگر دارند همه اعضای یک خانواده و همه با هم برادر باشند و اگر این وحدت را ما در یک فضای بازتری بخواهیم مطرح بکنیم همانطور که قران مطرح کرده همه آ نهایی که خدا و قیامت را قبول دارند و نبوت به معنای عام را قبول دارند، ما با آنها و با مسلمانها مشترکات بیشتری داریم.

باز همان خانواده به خانواده ی بزرگتر تشبیه می شود گه قران هم می گوید(قل تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم).

و پیامبر هم به اهل کتاب خطاب می کند (قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا وبینکم). بیایید در چیزی که همه با هم مشترکیم و آن ایمان به خداست، زیر این چتر با هم قرار بگیریم. وحدت را می توان در یک فضای خیلی بزرگتر که فضای انسانی است مطرح کرد. اگر وحدت را در این بعد وسیع نگاه بکنیم هم در کلام بزرگان دینمان هست و هم در فرمایشات حضرت امام که جامعه بشری یک جامعه انسانی است و به تعبیر حضرت امام وحدت مستضعفان در مقابل مستکبران است باید دید. بنابر این وحدت را می توانیم در بعد امت اسلامی و هم در میان همه متدینان عالم و در میان همه انسانهایی که به شکلی امروز جهات مشترکی با هم دارند ببینیم که خوشبختانه هم توجیه عقلانی دارد و هم مذهبی و دینی.

حضرت امام به مانند انبیاء الله سفارش می کردند که همه در راه حق متحد شوند، نظر شما چیست؟

همانطوری که اشاره کردم امام به وحدت از چند بعد نگاه می کردند و این نبود که در اهداف حضرت امام مساله وحدت فقط در میان امت اسلامی مطرح باشد بلکه از ابعاد مختلف به این قضیه نگاه می کردند که البته طبیعی بود که یکی از هدف هایی که بیشتر مورد توجه و نظر حضرت امام باشد وحدت بین امت اسلامی بوده و این هم برای حضرت امام یک ریشه قرآنی داشته و به دلیل همین ریشه قرآانی حضرت امام روی وحدت امت اسلامی تاکید و تکیه می کردند. ما وقتی به آموزه های قرآن مراجعه می کنیم می بینیم که قرآن همه مسلمان ها را به وحدت و یکپارچگی دعوت می کند و در آیات مکرر قرآن به اشکال مختلف تنازع و تخاصم بین امت اسلامی را منع می کند و از طرفی دیگر به وحدت توصیه می کند. نکته ای از آیات قران که خیلی مورد تاکید حضرت امام بود مساله نفی سبیل بود که (لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا) خدا هرگز سلطه ای برای کفار بر مسلمانها و مومنین قرار نداده .حضرت امام روی این مساله تاکید داشتند و از طرفی برای ایشان کاملا روشن بود که یکی از چیزهایی که مهمترین ضربه را بر امت اسلامی زده مساله تفرقه و جدایی و اختلافات بین مسلمانهاست که در طول تاریخ مهمترین سود را از این تفرقه و اختلاف دشمن برده است. پس بنابراین حضرت معتقدند که مهمترین زمینه ای که باعث سلطه دشمنان بر مسلمین شده و می شود همین تفرقه ها، اختلافات، درگیری ها و تنازع است که باعث می شود سرمایه های آنان چپاول شده و از طرفی همین مسئله ریشه قرآنی دارد و لذا طبیعی بود که حضرت امام در مساله وحدت امت اسلامی تکیه داشتند.اما همانطوری که عرض کردم حضرت امام تعریف اصل وحدت را در این جهت خلاصه نمی کرد، بلکه در بعد بزرگتری هم در فرمایشاتشان مساله وحدت را می دیدند و آن وحدت مستضعفان در مقابل مستکبران بود که حتی تعبیرش این بود که حزب مستضعفان جهانی باید تشکیل بشود و همه آنهایی را که به شکلی امروز از سلطه مستکبران جهان رنج می برند در هر زمینه ای از زمینه های زندگی باید همه در کنار هم قرار بگیرند و در مقابل استکبار جهانی و قلدر های جهانی بایستند.


 بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب می گذرد و زیربنای انقلاب ما هم وحدت بود

چرا گاهی وحدت از بین می رود و رعایت نمی شود و گاهی اختلاف نظر هایی پیش می آید که باعث لطمه وارد شدن به اصل وحدت می شود. چرا ما همان راه اسلام و امام را در پیش نگرفتیم؟

منظورتان از وحدت یعنی وحدت امت اسلامی؟

وحدت به معنای عام

شما وحدت را از آن بعد به وحدت داخلی تسری داده اید.

شکل صحیح وحدت را من برای شما عرض کردم و آن اینکه خانواده را مثال زدم. نگاه جامع امام و همه آنهایی که صاحب اندیشه هستند به وحدت در همین جو و فضا نگاه می کنند. یعنی وحدت آرمانی برای یک کشور هم همین است. بالاخره در یک کشور همه جور افکار، اندیشه ها و طیف ها زندگی می کنند. کشور ما هم کشوری است که بعد از انقلاب فضایی در آن باز شده و همه افکار و اندیشه ها در آن زندگی می کنند و آن وحدت مطلوب و آرمانی این است.

حضرت امام همیشه می فرمود که بحث هایتان بحث های طلبگی باشد. یعنی بهترین تعبیری که می توانست وحدت بین مردم را معنا بکند همین تعبیر حضرت امام بود که بحث ها بحث های طلبگی باشد. چون طلبه ها وقتی را که با هم بحث و مباحثه می کنند گاهی به منازعه هم کشیده می شود. اما بعد از اتمام بحث دومرتبه همه سر جای اولشان هستند و اصلا آن صفا و صمیمیت و دوستی خدشه دار نمی شود. همیشه امام توصیه داشتند به اینکه بحث های شما، نقدهای شما به یکدیگر مثل بحث های طلبگی باشد. این همانی است که من عرض کردم که وحدت به معنای صحیح کلمه واقع اش این است که یک مجموعه می خواهد امت اسلامی باشد، متدینان یا مستضعفان عالم باشد. یک مجموعه در هر اندازه ای که هست یا در یک کشور باشد با وجود سلایق مختلف و جناح های مختلف اما در عین حال ما مشترکات بسیاری داریم که باید همیشه مانند یک چتر روشن کننده راه بالای سر همه ما باشد. همه زیر آن چتر که چتر مشترکات است با همدیگر زندگی بکنیم. قطعا وحدت منظور نظر امام در هر بعدی که مطرح می کرد همین بوده اما اینکه این آرمان حضرت امام و این دیدی که ایشان راجع به مساله وحدت داشتند عملیاتی نمی شود بر می گردد به یک سلسله نگاههای تنگ نظرانه. بعضی ها خودشان را محور همه کس و همه چیز و حق مطلق می دانند.البته انگیزه های دیگری می تواند در کار باشد که نگذارند این وحدت آرمانی عملیاتی بشود. نظر امام این بوده و شکی نیست. امام، هر عاقلی و هر اندیشمندی وحدت را اینطور می بیند. دو انسان یا دو برادر نمی توانند با هم یکجور فکر کنند، وقتی که یکجور فکر نمی کنند، آیا باید همدیگر را حذف کنند؟ یا زیرآب هم را بزنند؟ اینگونه که نمی شود زندگی کرد. یعنی اصلا زندگی ها و خانواده ها از هم می پاشد، زن و شوهر ها از هم جدا می شوند و دوستی ها به هم می خورد و این راهش نیست.

ضرورت های وجودی وحدت از نظر حضرت امام و مقام معظم رهبری بررسی بفرمایید و اینکه اصلا چرا باید وحدت باشد و چرا ما انسانها به وحدت نیاز داریم. وحدتی که در جامعه، دنیا و مسلمین جهان هست. چرا تاکید شده که همه باید وحدت داشته باشند؟

شاید در حرفهایم اشاره کردم. اگر وحدت به همین معنای صحیحی که گفته شد نباشد اصولا زندگی مشکل می شود و این خیلی مساله مهمی است برای اینکه زندگی قوام پیدا کند. حالا زندگی جامعه، خانواده،یک کشور و این منوط به این است که وحدت به معنای صحیحی که من اشاره کردم وجود داشته باشد. نکته دوم اینکه ببینید همیشه تفرقه همانطوری که قرآن فرموده (ولا تنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم واصبروا إن الله مع الصابرین) تنازع نکنید، به جان هم نیفتید. چرا؟ برای اینکه این به جان هم افتادن باعث این می شود که از پا در بیایید. و نکته بعد اینکه (و تذهب ریحکم) یعنی ابهت و عظمتتان از بین برود. در آخر هم خدا می فرماید: (واصبروا ان الله مع الصابرین) این راه نیاز به صبر دارد، نیاز به تحمل و استقامت دارد که خداوند با صابران است. بنابر این اگر چنانچه وحدت نباشد و این تبدبل به تفرقه و جدال و نزاع و بشود مسلما هیچ جامعه ای نمی تواند به کمالاتش نائل شود. و اگر بنا باشد همیشه با هم درگیر باشند به جای به فکر تعالی و تکامل خود، به فکر نزاع باشند، این فضا را غبار آلود می کند و مسلما در همین فضا دشمنان به اغراض و مقاصد شوم خود می رسند. بنا بر این زندگی اقتضا می کند که این درکنار هم بودن ها وجود داشته باشد.

نظر مقام معظم رهبری هم همین است. منتها ایشان در فرمایشاتشان مطلبی هست و آن اینکه توحید را پایه ی وحدت و شرک را پایه ی اختلاف قرار می دهند. اگر جامعه ای ، جامعه توحیدی باشد یعنی چه؟ یعنی جامعه توحیدی آن جامعه ای است که همه به یک جا وصلند، همه زیر یک قدر ت قرار دارند، همه چشمشان به سوی آن منبع و مرجع هست و همه دلبسته به او (خدا) هستند. پس جامعه ای که بر اساس توحید ایده و فکر دارد، خود این توحید چون همه را به یک منبع متصل می کند، بنابر این می تواند بهترین عامل برای وحدت باشد. اما جامعه مشرک یعنی جامعه چند خدایی که تکیه گاه های گوناگون دارند و جامعه ای چند مرجعی باشد، طبیعی است که تشتت پیدا شود و هرکس به راهی می رود. بنابر این وقتی مقاصد مختلف شد راهها مختلف می شود و قهرا با اختلاف راهها، درگیری  ها هم بیشتر می شود.

آسیب شناسی ای از وحدت ارائه فرمایید و اینکه چطور و چه چیزهایی می تواند وحدت را خدشه دار کند؟

مذاهب و امت اسلامی دارای مذاهب مختلفی هستند. اگر بنا باشد وحدت بین آنها حفظ بشود مبتنی بر این است که اولا همیشه مشترکات بسیاری را که بین امت اسلامی وجود دارد مورد نظرمان باشد و بعد این اختلافی را که در مذاهب گوناگون اسلامی وجود دارد این اختلاف را ما با یک دید صحیحی دیده و با دیدی واقع بینانه به آن نگاه کنیم. به هر حال این مذاهب هر کدام یک مبانی برای خودشان دارند. مبانی عقلی، منطقی، شرعی و هر کدام خودشان را بالاخره متکی به یک سلسله مبانی می کنند و اینطور نیست که از روی هوی و هوس حرف بزنند و این را مورد توجه قرار بدهیم که مذاهبی که در میان امت اسلامی است مشترکات زیادی داریم. هر کدام از ماها اگر چنانچه مذهب خود را حق بدانیم و دیگری را صد در صد باطل آن وقت اگر مذهب حق و باطل پیس بیاید طبیعی است که او هم بگوید اصلا من نباید باشم. این هم باز مرحله پایینتر احترام متقابل نباشد، ،به همدیگر احترام نگذاریم. او هم بر اساس آنچه را که ما اشاره می کنیم، اگر احترام متقابل نباشد این هم باز باعث آسیب وحدت است. و مرحله چهارم هم اینکه به مقدسات یکدیگر توهین نکنیم و نسبت به آنها بی احترامی نکنیم و مسلم است که اینها به وحدت امت اسلامی آسیب می زند و متاسفانه امروز من در جامعه می بینم که گاهی وقتها این مسائل خودشان را نشان می دهند.

اینکه چه دستهایی در کار است که باید این دستها پیدا شده و قطع شود. امروز قطعا بدترین ضربه را همین تفرقه و به ما وارد می کند و و مهمترین چیزی که می تواند ما را به اهدافمان نزدیک کند وحدت امت اسلامی است. بنابر این من فکر می کنم اینها می تواند اسیب وحدت باشد، ندیدن مشترکات، باطل دانستن سایر مذاهب اسلامی، نبودن احترام متقابل و توهین به مقدسات یکدیگر از آسیب های وحدت به شمار می آید.

در کشور ما بیشترین جمعیت را اهل تسنن و اهل تشیع تشکیل می دهند و شما هم در استانی زندگی می کنید که اهل تسنن زیاد هستند. به هر حال ما در مسایل کوچکی اختلاف نظر داریم اما همه مسلمانیم و برادرانه کنار هم زندگی می کنیم. بفرمایید نظر اهل سنت و تعریفی که از وحدت می دهند با شیعه ها چه تفاوتی دارد؟

اکنون هم در میان ما و هم در میان برادران اهل سنت طیف هایی هستند که به مبحث وحدت نگاه مثبتی ندارند. این مسئله در میان هر دو قشر وجود دارد و نمی شود انکار کرد اما آنهایی را که معتقد به این آرمان مقدس هستند که آرمان وحدت امت اسلامی باشد،  من بعید می دانم که غیر از این فکر کنند. مساله وحدت به معنای صحیح کلمه همین است که  به آن اشاره کردم. من نمی گویم وحدت این است که همه بیایند شیعه بشوند یا آنها فکر کنند که شیعه ها بروند سنی بشوند نه این اصلا امر محالی است. پس بنابر این اگر کسی بخواهد درست در مورد وحدت فکر کند نمی تواند اینطور فکر کند. یا مثلا فرض کنید همه مذاهب از بین بروند، اصلا مذهبی وجود نداشته باشد و یک چیز جدیدی درست بکنیم و همه حول و حوش آن جمع بشوند این هم شدنی نیست.پس بنابر این معنای صحیح وحدت می تواند این باشد که هم سنی و هم شیعه اینطور فکر می کنند انچه را که واقعیت موجود در میان امت اسلامی است، پذیرفته بشود که همه همین را می گوییم. بزرگان ما مثل مرحوم آیت الله  بروجردی (رضوان الله تعالی علیه)، حضرت امام و بزرگان دیگر همواره همیشه در این مسیر حرکت می کردند. باید همه همدیگر را قبول کنند، همه باید واقعیت موجود را بپذیریم. بدون اینکه به کسی توهین شود و به قول معروف (نحن ابنا الدلیل) ما فرزند دلیلیم، با دلیل زنده ایم و با دلیل می میریم. شیعه مبانی اعتقادی خودش را بر اساس دلیل، برهان و منطق و همانطوری که ائمه ما روشن کرده اند، بدون توهین به دیگران می توانند ابراز کنند. با احترام به برادران اهل سنت هم همینطور، به هم تهمت نزنیم. واقعا مثل بعضی وقتها که یک چیزهایی را نسبت می دهند به شیعیان که اصلا واقعیت ندارد یا مثلا به سنی ها نسبت می دهند که واقعیت ندارد.

اصلا مسایل اختلافی می تواند در یک کنگره علمی بین المللی مطرح شود، متکلمین عالم اسلام برای بحث های کلامی جمع بشوند، بدون اینکه این بحث ها، بحث های علمی در جامعه بیاید، چون عامه مردم ظرفیت ندارند همین که اختلاف دو نفر در جامعه را ببینند قضیه شکل دیگری پیدا می کند. در کنگره های بین المللی علمای اسلامی جمع بشوند. در مسایل فقهی، کلامی، فلسفی و قرآنی می توانند بنشینند و بحث هم بکنند من به این معتقدم. بحث های علمی اما در محیطی که پر از صفا و صمیمیت باشد. اگر به نتیجه ای رسیدند دلیل کسی اقوا بود خب بپذیرند، اگر هم نه هیچ کدام نتوانستند یکدیگر را قانع کنند خیلی خوب جنابعالی به راه خودت باش من هم به راه خودم. اما این اختلافی که ما در این مساله داریم باعث این نشود که به سر و کله همدیگر بزنیم. اینها راههای عاقلانه وحدت هست و همدلی و همبستگی مسلمانها با یکدیگر.

همانطور که گفتیم شیعه و سنی در ایران در گلستان و سیستان و کردستان در کنار هم هستند و باهم زندگی می کنند. تعاملی که اهل سنت و تشیع دارند بطور کلی و بخصوص در استان گلستان را چگونه ارزیابی می کنید؟

در استان ما چون من از نزدیک شاهد مسائل آن هستم، باید گفت وحدت از اوایل انقلاب وجود داشت. البته اوایل انقلاب دستهایی فعال بودند برای اینکه برای نظام مساله و مشکل درست کنند، درصدد این بودند که جنگ بین شیعه و سنی راه بیندازند. ولی خدا کمک کرد و خوشبختانه با هوشمندی همه جلو آن قضایا گرفته شد و امروز عرض می کنم که و حدت و اینکه حالا نگاه برادران شیعه و سنی به یکدیگر نمی خواهم بگویم صددر صد تصحیح شده و دیگر هیچ مشکلی وجود ندارد اما در کل و در مجموع نگاه وحدت بین شیعه و سنی در استان گلستان نگاه مثبتی است و اگر نگویم صددرصد ولی عمدتا نگاه خوبی است. البته گاهی ممکن است مسایلی هم وجود داشته باشد و من گاهی احساس می کنم دستهایی هم در کار است که مساله ای را بیش از آنچه که هست تشدید می کند  که من یک مقدار از این ناحیه احساس خطر می کنم. فرض کنید که یک گروه که از نظر اهل سنت هم منحرف هستند مثل وهابی ها که از نظر اهل سنت استان ما هم منحرفند، یعنی یک گروهی که همه مسلمانها را به یک معنا خارج از محدوده اسلامی ببیند. خوب آنها هم با این گروه مخالفند ولی گاهی بیش از آنچه که هست خطر اینها بزرگ جلوه داده می شود. البته ما باید مراقب باشیم که این خطر مخصوصا اگر دستمایه ی توطئه های دشمنان اسلام قرار بگیرد باید مواظب باشیم و با آن برخورد کنیم و اجازه ندهیم که این تفکرات نفوذ کنند.

در کشور استانهای مختلفی داریم که شیعه و سنی در کنار هم زندگی می کنند، اما گلستان کم حاشیه ترین استان است و مساله خاصی از اختلاف بین این دو گروه نشنیده ایم. شما بعنوان امین مردم این استان چه و اقداماتی در جهت تقویت وحدت انجتم داده اید؟

اوایل انقلاب چون دستهایی در کار بود و بنده خودم با تمام وجود اعتقاد به این ایده داشتم و دارم. چرا؟ برای اینکه تفرقه را برای اسلام و مسلمین خطر می دانم. در طول تاریخ هم هر کجا ضربه خوردیم از این ناحیه بود. بنابر این هم از این جهت و هم اینکه به هر حال بر اساس آموزه های قرآن یک تکلیف شرعی می دانم، از همان اول به این جهت پایبند بودم و معتقد بودن به این و تا آنجایی که توانستم در گفتار، عمل و در ارتباطاتی که با برادران اهل سنت داشتیم بدون اینکه به اصطلاح تضادی بین گفتار و عمل من، دیده باشند ما پیگیر این مساله بودیم و با صداقت هم برخورد کردیم و فکر می کنم این موثر بوده در برقراری وحدت در این استان. اوایل انقلاب افراد و گروههایی می آمدند. هم می خواستند برادران اهل سنت را تحریک کنند و هم می آمدند پیش ما و صحنه هایی بوجود می آوردند که مثلا یک درگیری از یک جایی پیدا بشود. ولی خدا کمک کرد و الهام الهی هم بود که جلوی آن قضایا گرفته شد. یعنی نگاه مثبتی که از اول پیدا شد به نظر من از همان اوایل انقلاب نگاه مثبتی که در این قضیه بود و ایجاد شد و این نگاه مثبت در مورد وحدت بین امت اسلامی این خودش موثر بوده به نظر من و صداقت هم بوده. چون گاهی وقتها می شود بعضی ها دم از وحدت می زنند ولی گاهی در عمل یک کارهایی می کنند که به هر حال هم اینور و هم آنطرف می فهمند که دروغ می گوید اما اینجا به نظر من اینطور نبود. حالا بنده که آن موقع نماینده حضرت امام بودم و بعد هم نماینده ولی فقیه که مسئولیت هایی به عهده ام بود در عمل من کاری نکردم که به اصطلاح برادران مسلمان ما تضاد ببینند. نه، ما معتقد بودیم به وحدت و هم در گفتار و هم در عمل و هم در روابطمان به این مساله عینیت دادیم و لذا این برنامه ها از اول موثر بوده و حالا هم هست البته گاهی ممکن است یک مسائلی پیش بیاید و چیزهایی پیدا بشود که باید سعی کنیم جلوی آنها گرفته بشود.

حضرت امام و مقام معظم رهبری تعریفی جامع در مورد وحدت ارائه دادند و اجرا شد ه و یا سعی می شود که اجرا بشود. بفرمایید اهل سنت نگرششان به ولایت چیست و چقدر به تعریف امام و رهبری انقلاب از وحدت پایبندند؟

اینجا باید مساله مودت و محبت اهل بیت را مطرح کنیم و در این مورد طبق نص قرآن که به همه مسلمانها دستور داده که با اهل بیت پیامبر مودت داشته باشند (قل لا أسالکم علیه أجراً إلا المودة فی القربی) بنابر این بر همین اساس می گویم اهل سنت نسبت به اهل بیت پیامبر که نوعی از ولایت است محبت و مودت دارند و همین باز شیعه و سنی را به هم وصل می کند که در مورد مودت اهل بیت هم اتفاق و اجماع امت اسلامی وجود دارد. البته در امامت آن نگاه کلامی و اعتقادی ما را به این مساله البته برادران اهل سنت ندارند و آنها بعد از رسول خدا معتقد به مساله خلافتند و جانشینی رسول الله آن هم برای زمامداری جامعه. اما ما به مساله امامت به شکل دیگری نگاه می کنیم. اما در مورد مودت اهل بیت، برادران اهل سنت هم اهل بیت پیغمبر را دوست می دارند و همینجا برادران اهل سنت ما زیارت حضرت رضا می روند و بعضی هاشان حتی از بزرگان و علماشان افتخارشان این بود که سلسله مشایخ ما به حضرت رضا می رسد و سند داشتند سلسله مشایخ و اساتیدشان را سلسه وار به حضرت رضا(ع) می رساندند.

راجع به وحدت رویه در حوزه فرهنگ صحبت کنید، راهکارهای اجرای که می شود در حوزهای اجتمایی یا فرهنگی داشته باشیم. اصلا می شود در همه موضوعات وحدت داشت؟ و اگر می شود چرا ما گاهی دچار اختلاف می شویم؟

گفتم نه نمی شود وحدت به آن معنا یعنی چه؟ سلایق مختلف می تواند خودش را  ابراز کند نمی شود که همه یکجور فکر کنند.

وقتی سلایق مختلف ابراز می شود، اختلاف پیدا می شود.

باید راهکار پیدا کنیم. اینها راهکار دارد. جامعه وقتی جامعه آزادی باشد اختلاف سلیقه در مسائلی که مربوط به جامعه رخ می دهد. سلایق مختلف می توانند خودشان را ابراز کنند، نقد بکنند ولی به هر حال راهکار قانونی دارد در هر زمینه ای که شما فکرش را کنید، وجود دارد.

منبع: رسول آفتاب، ویژه بیست و یکمین  سالگرد ارتحال امام، خرداد 1389، ص 10-13

 

انتهای پیام /*