پیام حضرت پیام امام خمینی(س) به مناسبت قیام مردم یزد

سلام و تحیت بر مؤمنین محترم یزد و سایر شهرهایی که با خون خود بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامی داشتند.

کد : 30077 | تاریخ : 08/01/1395

قیام مردم یزد در هشتم فروردین 1357، حلقه سوم از سلسله قیام های زنجیره ای بود که منجر به قیام سراسری در ایران بر ضد شاه و در نهایت سرنگونی رژیم پهلوی گردید. پس از قیام مردم قم در 19 دی ماه 1356 که در اعتراض به مقاله توهین آمیز نسبت به امام خمینی(س) توسط عوامل رژیم در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده بود و طی آن عده زیادی از مردم قم توسط عوامل رژیم به خاک و خون کشیده شدند، مردم تبریز در روز 29 بهمن 56 به مناسبت اربعین شهدای قم مراسم باشکوهی برگزار کردند که این بار نیز با حمله ماموران مسلح رژیم به مردم بی دفاع فاجعه ای عمیقتر به وقوع پیوست. در پی این کشتارها، مراجع و علما این کشتارها را بشدت محکوم و حضرت امام ضمن اعلام عزای عمومی، عید 1357 شمسی را تحریم کردند. با نزدیک شدن چهلم شهدای تبریز، جوشش مخصوصی در مردم ایران مشاهده می شد. در این میان، قیام مردم یزد در روز هشتم فروردین 57 که تا 12 فروردین هم ادامه داشت، جلوه بیشتری نمود. مردم یزد در روز نهم فروردین پس از جلسه بزرگداشت شهدای تبریز در «روضه محمدیه» این شهر به خیابان ها ریختند و با شعارهای انقلابی به مراکز فساد و فحشا و نیز اماکن دولتی حمله کردند. فردای آن روز شهید «آیت ا... صدوقی» از علمای شهر یزد، مردم را به تعطیلی عمومی و اجتماع در مسجد جامع شهر یزد دعوت کرد و در یک سخنرانی در آن اجتماع با شکوه، خواستار بازگشت امام خمینی(س) از تبعید و آزادی زندانیان سیاسی و سرنگونی رژیم شدند. در پایان آن مراسم مردم به خیابان ها ریخته و تظاهرات دیگری علیه رژیم انجام دادند که با حمله ماموران رژیم و به خاک و خون کشیدن مردم، برگ سیاه دیگری در کارنامه رژیم پهلوی ثبت شد. تظاهرات مردم تا روز 12 فروردین ادامه داشت و پایه های رژیم پهلوی را بیش از پیش سست نمود.
حضرت امام خمینی (س)در روز 57/2/9 در پیامی فرمودند:


بسم اللَّه الرحمن الرحیم
سلام و تحیت بر مؤمنین محترم یزد و سایر شهرهایی که با خون خود بزرگداشت اربعین خونین تبریز را گرامی داشتند. مع الأسف ما باید در اربعینی بعد از اربعین بلکه در اربعینات پنجاه ساله دوره سیاه و عزای این ملت بزرگ، در حوادثی که در این پنجاه سال از اختناق و قتل و حبس و تبعید و بالاتر از آن از ورشکستگی اخلاقی و فرهنگی به دست این دودمان نشاندار، که در عقب نگه داشتن و به فسادگرایاندن و به فحشا کشاندن نسل جوان ما نقش بزرگی داشتند و الحق مأموریت را خوب انجام دادند، در سوگ بنشینیم و در هدر دادن مخازن زیرزمینی و از آن مهمتر مخازن‏ روی زمینی که نسل جوان است در عزا باشیم. در کودتای انگلیس به دست رضا خان و امریکا به دست محمد رضاخان، در سوگ باشیم.
در منطق شاه و مزدوران وابسته‏ اش، اهالی محترم تبریز که یکپارچه بپا خاستند و با فریاد «مرگ بر شاه» زمین را لرزاندند، تعدادی از بیگانگان بودند که از خارج مرز به طور قاچاق وارد شده بودند! و شما اهالی محترم یزد که دلاورانه قیام نمودید و با تعطیل عمومی و شعار متدوال «مرگ بر شاه»، عامل امریکا را دیوانه تر کردید، معدودی هستید  که از آن طرف مرز به صورت غیرقانونی وارد یزد شدید! اهالی ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب که یکپارچه از شاه متنفرند ایرانی نیستند! اینان همگی به صورت قاچاق وارد ایران شده ‏اند!! در این منطق، ایرانی خلاصه می ‏شود در شاه و دار و دسته ‏اش و از مستشاران و کارمندان امریکایی و انگلیسی و روسی و صهیونیستی؛ غارتگران بین المللی که اقتصاد ایران را قبضه کرده ‏اند.
ما که با این منطق ها روبه رو هستیم به خواست خداوند تعالی تا برچیده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و برپا کردن حکومت عدالت گستراسلامی دست از مبارزه برنمی داریم تا حکومت دموکراسی به معنی واقعی جایگزین دیکتاتوری ها و خونریزی ها شود. اکنون برای نیل به این مقصد عالی انسانی و اسلامی بر همه طبقات است که یکدل و یک جهت به پا خیزند و با درک شرایط زمانی و مکانی شعار دهند، و از خواست هایی که در نهایت اثبات نظام شاهنشاهی و زیر پاگذاشتن خون های به ناحق ریخته شده مردم این مرز و بوم است احتراز کنند، و نقطه اصلی همه جنایات را که شخص شاه است نشان دهند، و گرفتاری های ملت را در این حکومت ارتجاعی گوشزد جهانیان کنند. سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است، هدایت و پشتیبانی کنند، و در این موقع بسیار حساس ملت را از مسیر انتخابی‏ اش با کجروی ها منحرف نکنند.
امروز ملت شجاع با یافتن راه خود به پا خاسته، و به بهانه بهانه جویان خاتمه داده، راه عذرها منقطع شده و در پیشگاه ملت پذیرفته نیست، و در پیشگاه مقدس حق تعالی هیچ گاه پذیرفته نبوده است. آیا کسانی که عذر تراشی می‏ کنند و مُهر سکوت را نمی‏ شکنند و گاهی به سکوت توصیه می ‏کنند، می‏ دانند چه تحولاتی در شرف تکوین است؟ روزنامه اطلاعات شماره 15575 را دیده ‏اند که نوشته است در عریضه سپاس زرتشتیان در جواب شاه آمده است که: «جامعه زرتشتی سراسر جهان نسبت به شاهنشاه آریامهر سپاسگزاری و حق شناسی عمیق در خود احساس می ‏کنند، زیرا از زمانی که پارسیان از ایران مهاجرت کردند، هیچ کس دیگر تا این حد در احیا و حفظ تاریخ،مذهب و فرهنگ زرتشتیان از آنان حمایت نکرده است». توجه کرده ‏اند که تغییر تاریخ اسلام به تاریخ گبرها برای احیای زرتشتی‏ گری و احیای مذهب و آتشکده آنها به رغم اسلام و برای سرکوبی آن است؟ آیا مطلع هستند که در یک مصاحبه ‏ای در خارج گفته است: «مذهب در حکومت من نقشی ندارد». اکنون با اختناق همه جانبه و سلب آزادی به تمام ابعاد و فشارهای توانفرسا، ایران بیدار در آستانه یک انفجار عظیم است و به سرعت جلو می‏ رود.
دستگاه جبار با اعصاب خرد شده و با ادامه قتل و چپاول در بلاد مختلف، مثل جهرم و اهواز، و با دست زدن به خرابکاری و انفجار منازل آزادی خواهان و دزدی و ضرب و جرح علنی افراد مبارز، و حمله سبعانه به جوانان مسلمان در کوه ها توسط «گروه انتقام» ساخته شاه و بستن مالیات های کمرشکن به کسبه متعهد به انتقام شرکت در اعتصاب همگانی، اجازه تنفس را هم از ایرانیان سلب کرده است.
کسانی که از حال این ملت رنجدیده در این پنجاه سال آگاهند و به سرنوشت ایران علاقه دارند، از جمیع طبقات، از کارگر تا دهقان، از دانشجویان قدیم تا دانشگاهی ها، از لشکری تا کشوری باید بدانند به دست آوردن آزادی در برکنار شدن شاه و دودمان او است که دشمن سرسخت ملت و نقطه اصلی بدبختی است؛ و تصور آنکه بدون کنار رفتن و انتقام از او آرامش ملتی که همه چیزش به دست او به باد رفته است به او برگردد، خیالی است باطل.
از خداوند متعال وحدت کلمه مسلمین و خصوص ملت سربلند ایران را خواستار و قطع ایادی اجانب و عمال آنها را امیدوارم. والسلام علی من اتبع الهدی.
روح اللَّه الموسوی الخمینی

(صحیفه امام، ج‏3، ص:379-  380)

انتهای پیام /*