به گزارش پرتال امام خمینی وی در تفسیر این گزاره امام خمینی که « اگر عارف صاحب سری در الْحَمْدُ لِلَّهِ با قدم صاحب ولایت غور کند مییابد که در عالم هستی غیر از الله چیزی و کسی نیست که اگر بود حمد مختصّ به ذات الوهی نبود (تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مجمل)» اظهار کرد: مراد حضرت امام (قدس سره) این است که اگر در عالم هستی برای هرکسی حمد و ستایشی داشته باشیم،آن ستایش ستایش وجهی از وجوه خداوند است. از این رو همه حمدها به او برمیگردد نهایتا این حمد و ستایش به خداوند متعال برمیگردد و علتش این است که همه مخلوقات، موجودات و ممکنات عالم به واجبالوجود منتهی میشوند و اساسا بر مبانی وحدت وجودی که در عرفان امثال محییالدین و عرفان خود امام مطرح است همه عالم هستی درحقیقت تجلیات ذات خداوند متعال است. بنابراین اگر برای هرکسی حمدی بگوییم و تشکر کنیم و ستایشی از وی داشته باشیم، خدا را ستایش کردیم و ازقضا این موضوع از بلندترین کلمات عرفانی است که البته اهل فن البته اینها را میفهمند و درک میکنند.
غرویان درباره گزاره دیگر امام خمینی در همین نامه درباره ارزش کتب عرفانی که « کتب مذکور با همه قدر و منزلتی که دارند و کمکهای بسیار ارزندهای به معرفت قرآن کریم - سرچشمه فیّاض معرفة الله و کتب ادعیه ائمه معصومین، صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین، که آنها را حقّاً قرآن صاعد باید خواند و احادیث آن بزرگواران - میکنند، حلاوت و لطافت و جامعیت اسرار کتاب الهی را ندارند.» گفت: کتاب مقدس ما "قرآن" ظاهر و باطنی دارد و احتیاج به تفسیر دارد.ما معتقد هستیم که قرآن کتاب جاودانهای است که در آن از رطب و یابس هرچه هست در آن وجود دارد و باید با غواصی در این اقیانوس عمیق، دُرها و جواهر ناب را از آن استخراج کرد؛ اما کسانی میتوانند مفسر قرآن باشند که همه معارف اسلامی در کتاب و مبتنی بر سنت، عقل را دانسته و بر فقه، کلام و اصول تسلط داشته باشند.
به گزارش پرتال امام خمینیحجتالاسلام غرویان، امام خمینی را چنین شخصیتی توصیف کرد و گفت: در دیدگاه عرفانی ایشان کسانی میتوانند عرفان و فلسفه به معارف قرآن ارجاع دهند که از جامعیتی در این عرصه برخوردار باشند. آنگاه که عارف متون آیات قرآن و ظرایف و دقایق آنها را به خوبی فهمیده باشند میتواند قرآن را به عنوان شاخص مباحث عرفانی مطرح کنند.