چگونه بازرگان به ریاست دولت موقت رسید

امام خمینی در بیاناتی که در مراسم معرفی نخست‏وزیری آقای مهندس بازرگان ایراد کرد، پس از تشریح شرایط کشور و این که ملت خواستار برپایی حکومت عدل اسلامی است، ابتدا نحوه حکومت در اسلام را که نمونه درخشان آن حکومت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ است به اجمال بیان نمود و اظهار داشت که «ما آرزوی یک همچو حکومتی داریم.»

کد : 49714 | تاریخ : 15/11/1392

علیرغم توطئه‏ها و تبانی‏ها، انقلاب اسلامی خود را بر امریکا وغرب تحمیل می‏کرد. مجموعه اسناد و مدارک و خاطرات سران غرب نشان می‏دهد که امریکا تا آخرین لحظات موافق با شدت عمل بوده است و تنها هوشیاری امام بود که فتنه‏ها از جمله تدارک کودتا را خنثی می‏کرد. هایزر در همان ایام نوشت:

«حرکات و اقدامات جناح خمینی به حدی هوشمندانه انجام می‏گرفت که من متحیر بودم چه کسی برنامه‏ریزی آنها را انجام می‏دهد و هنوز هم پاسخ این سؤال را پیدا نکرده‏ام!» برای دشمنان انقلاب روشن بود که هشدارهای رهبر انقلاب در مورد تعیین دولت موقت، پس از ورود ایشان به ایران تحقق خواهد گرفت به ویژه که مرحله پیش از آن ـ یعنی تشکیل شورای انقلاب ـ محقق شده بود. در شناسنامه سخنرانیهای قبل به اشاره گفتیم که حضرت امام خمینی در هفته‏های آخر اقامت در پاریس «شورای انقلاب» را تشکیل داد، در اینجا، به جهت ضرورت بحث، این سابقه را بیشتر بررسی می‏کنیم.

در 22 دی ماه 1357 حضرت امام طی پیامی به ملت ایران، تشکیل شورای انقلاب را اعلام کرد و بیان داشت که از وظایف عمده این شورا این است که «شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفی و شروع به کار خواهد نمود.» پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ـ و تا مدتها پس از آن ـ نام اعضای شورای انقلاب اعلام نشد. امام در ایامی که پیام مزبور را فرستاد، معرفی اعضای این شورا را به زمان آینده موکول کرد. شهید مرحوم آیت‏اللّه‏ دکتر بهشتی، در خصوص تشکیل شورای انقلاب و ترکیب اعضای آن گفته است:

«افراد را امام تعیین می‏کردند با این معنا که اول امام به یک گروه 5 نفری از روحانیت مسئولیت دادند که برای شناسایی افراد لازم برای اداره آینده مملکت تلاش کنند. این عده عبارت بودند از: آیت‏اللّه‏ مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، دکتر باهنر و خود بنده. بعد با آقای مهدوی‏کنی صحبت کردیم و به امام اطلاع دادیم و ایشان هم شرکت نمودند. بدین‏ترتیب هسته شورای انقلاب، یگ گروه 6 نفری شد. بعدها، از روحانیون: آیت‏اللّه‏ طالقانی و خامنه‏ای نیز اضافه شدند. به هر حال آن 6 نفر اولیه یعنی آقایان مطهری، رفسنجانی، باهنر، موسوی اردبیلی، مهدوی‏کنی (و) خود من (بهشتی) شروع به مطالعه روی افراد کردیم، به تدریج آقای مهندس بازرگان، دکتر سحابی و عده‏ای دیگر از شخصیت‏ها را که امام نیز قبلاً می‏شناختند و با آنها در پاریس دیدار داشتند و قرار بود روی آنها مطالعه کنیم و نظر نهایی‏مان را بدهیم، آنها را با نظر نهایی‏مان به امام در پاریس معرفی کردیم و امام نیز تأیید نمودند. به هر حال شورای انقلاب با ترکیبی از چند روحانی از روحانیت مبارز و چند نفر از چهره‏های دارای سابقه مبارزات سیاسی براساس اعلام، در ایران و در منزل افراد  تشکیل شد.»[2]

با چنین پیش زمینه‏ای بود که امام تصمیم داشت به محض ورود به ایران، برنامه‏های مرحله‏ای تشکیل دولت اسلامی را آغاز نماید. چهار روز پس از بازگشت به ایران، حضرت امام خمینی، نخست‏وزیر دولت موقت انقلاب را منصوب و معرفی نمود و مهم‏ترین حادثه طی ماههای آخر سال 57 را رقم زد. بنابراین حکم صادره از سوی امام خمینی که توسط حجت‏الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در جمع حدود 400 خبرنگار از داخل و خارج کشور در تاریخ 16 بهمن 57 قرائت گردید. آقای مهندس مهدی بازرگان به عنوان نخست‏وزیر دولت موقت انقلاب منصوب شد. چنانکه در آغاز این حکم تصریح شده بود ـ و امام طی سالهای پس از پیروزی انقلاب بارها بر آن تأکید داشتند[3] ـ انتخاب آقای بازرگان به پیشنهاد شورای انقلاب بوده است، همچنین امام خمینی در حکم خویش، هوشیارانه آورده بودند:

«جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص، مأمور تشکیل دولت موقت می‏نمایم... مقتضی است که اعضای دولت موقت را هر چه زودتر با توجه به شرایطی که مشخص نموده‏ام تعیین و معرفی نمایید.»[4]

امام در طلیعه این فرمان، پشتوانه تعیین نخست وزیر را ـ که به واقع بیانی از اختیارات ولی فقیه است ـ «حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متعدد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است»[5] عنوان کرده‏اند.

امام خمینی در بیاناتی که در مراسم معرفی نخست‏وزیری آقای مهندس بازرگان ایراد کرد، پس از تشریح شرایط کشور و این که ملت خواستار برپایی حکومت عدل اسلامی است، ابتدا نحوه حکومت در اسلام را که نمونه درخشان آن حکومت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ است به اجمال بیان نمود و اظهار داشت که «ما آرزوی یک همچو حکومتی داریم.»[6] بخش دیگر سخنان رهبر انقلاب تأکید بر این واقعیت بود که رژیم پهلوی و مجالس منبعث از آن، و خصوصاً دولت منتخب چنین رژیم و مجلسی، غیرقانونی است و این پاسخی بود به اظهارات مکرر دولت بختیار که خود را تنها دولت قانونی در کشور می‏دانست حضرت امام. علت و فلسفه تعیین دولت موقت را پایان دادن به آشفتگیها تا تعیین دولت دایمی بر شمردن و با استدلال علمی و فقهی، مبنای شرعی و قانونی اختیار خویش در این انتصاب را بیان کردند و در پایان ضمن تأکید بر اینکه اطاعت از دولت شرعی واجب است، تلویحاً ملت ایران را دعوت نمودند که علاوه بر حمایتهای آشکار قبلی خود، نظر خویش را در خصوص این انتصاب ابراز دارند. نتیجه شکوهمند این دعوت را در
شناسنامه بعدی خواهیم آورد و در روزهای پس از آن خواهیم دید که آیا دولت موقت قادر بود تا از اینهمه حمایت بی‏دریغ رهبری انقلاب و مردمی که به رهنمودهای او همچون احکام شرعی می‏نگریستند، بهرۀ کافی در جهت پیشبرد مصالح انقلاب و خواستهای مردم و رهبری بگیرد یا...(منبع: کوثر، ج3، موسسه چاپ و نشر عروج، صص 138-141 )

[1]. برگرفته از روزنامه‏های 16 بهمن 57.

[2]. اطلاعات 31/4/1359.

[3]. از آنجمله، امام خمینی در پیام 3/12/67 خویش که به منشور روحانیت معروف گردید، با تواضع خاص خود نوشت: «من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف می‏کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمۀ کشور به گروهی که عقیدۀ خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته‏اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی‏رود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم». صحیفه امام؛ ج 21، ص 285

[4]. صحیفه امام؛ ج 6، ص 54 .

[5]. همانجا.

[6]. همان، ص 57 .

انتهای پیام /*