عطوفت مثال زدنی امام

خدمت حضرت امام عرض کردم تانک ها و ریوهای ارتشی شب ها مردم راکه در پشت بام الله اکبر می گویند به رگبار می بندند و مردم را شهید می کنند اگر ما دوتا از این ها را در خیابان ها منفجر کنیم یک رعبی بین آن ها ایجاد می شود.امام یک نگاهی به من کرد و گفت این هایی که در ریوها نشسته اند همه ی آنها فرزندان ما هستند

کد : 49867 | تاریخ : 05/12/1392

حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری در خاطرات خود از پاریس می گویند:  زمانی که می خواستم به تهران برگردم ، از امام در باره ای انفجار تانک ها و ریوهای ارتشی که مردم را به گلوله می بندند سئوال کردم فرمودند : نمی شود. گفتم: آقا شب ها که مردم که در پشت بام الله اکبر می گویند این ها خانه ها ی مردم را به رگبار می بندند و مردم را شهید می کنند اگر ما  دوتا از این ها را در خیابان ها بزنیم و منفجر کنیم یک رعبی بین آن ها ایجاد می شود. خیلی روی این قسمت اصرار کردم . امام یک نگاهی به من کرد و گفت چه  وقت می خواهید بروید بیا جواب آن را بدهم  گفتم فردا گفت : امشب فکر می کنم  فردا که شما می خواهید بروید بیا جواب آن را بدهم ! خوشحال  شدم که حرف ما  نافذ بوده و فردا جواب را می گیرم .  فردای آن روز برای خداحافظی و گرفتن پاسخ سئوال خود پیش امام رفتم امام فرمود من خیلی فکر کردم نمی توانم  این دستور  را بدهم  این هایی که در ریوها نشسته اند درجه داران و سربازان هستند و همه ی آنها فرزندان ما هستند.

منبع:خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری ،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،  ص 138

 

انتهای پیام /*