پرتال امام خمینی(س)-سید احمد خمینى: (۱) در عالم کائنات آنچنان که هر ذره اى را جلوتى است و در نهانخانۀ اسرار آن نیز خلوتى است که ره مى پوید از ثرىٰ تا به ثریا و خورشید خلوتى دارد که شعله هاى عشقش ذوب مى کند همۀ آنچه را که تمناى حضور در حریم او را دارند و آنجا فقط ذکر است و تسبیح؛ زیرا که: اِنْ مِن شَئٍ اِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِه:[1]
عارفان سینه چاک کوى دوست، همواره خواسته اند این شعله ها را با زبان استعاره و تشبیه بیان کنند؛ اما از آنجا که وصف آنچه در درون و خلوت این سالکان مى گذرد، به زبان میسر نیامده، به تعابیر اکتفا کرده اند.
حافظ مى گوید:
«زین آتش نهفته که در سینۀ من است
خورشید شعله اىست که در آسمان گرفت»
و عارفى گفته است:
«در خانه دل ما را جز یار نمى گنجد
چون خلوت یار اینجاست اغیار نمى گنجد»
و مرشد و مراد و پیر عارف دلسوختۀ زمان ما که همۀ شعله هاى عشق و رنج نهفته در دل و سینۀ خود را از ما پنهان داشته بود، مى گوید:
«در خلوت مستان نه «منى» هست و نه «مائى»»
و با نفى همۀ مظاهر وجود مادى، خلوت خویش را فانى فى اللّه و محو در جمال دوست مى بیند، او که کوله بارى از همۀ رنج هاى اسلاف خویش را در هدایت نسل عصیانگر و اغفال شده قرن ما تا آخرین لحظه هاى حیات مادى یک تنه بر دوش داشت و شبهاى آخر عمر خود را چون همیشه با تکبیر و تسبیح به پایان برد، خلوتى داشت راه نایافتنى.
خلوتى که شعله هاى آتش عشقش جگرسوز شد و با عروجش جان و دل شیفتگان را ذوب کرد و سوگ او اسطوره اى شد بر زمین و اکنون ما و این راه پرگردنه: وَمَآ اَدْرَئکَ مَاالْعَقَبَةُ فَکُّ رَقَبَةٍ.[2]
و او بود که این گردنه را پیمود و سلاسل و اغلال بردگى را پاره کرد و قرن ما قرن خمینى شد، خمینى که خورشید پرفروغ معرفت و رهایى انسان شد و نام و یاد او فروزنده تر از خورشید در پهن دشت اندیشۀ بشر امروز مى درخشد.
(۱)- این متن مقدمۀ کتاب خلوت خورشید چاپ موسسه تنظیم و نشر آثار امام است و به قلم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینى به رشته تحریر در آمده است.
[1] اشاره به آیۀ 44 از سورۀ مبارکۀ اسراء: «تُسَبِّحُ لَهُ السَّمٰواٰتُ السَّبْعُ وَالْاَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ اِن مِّنْ شَئٍ اِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لٰکِنْ لاّٰ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ اِنَّهُ کٰانَ حَلیِماً غَفُوراً: هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست، همه به ستایش و تنزیه خدا مشغولند، و موجودى نیست در عالم، جز آنکه ذکرش تسبیح و ستایش حضرت اوست؛ ولیکن شما تسبیح آنها را فهم نمى کنید. همانا او بسیار بردبار و آمرزنده است.
[2] و چگونه توان داشت که آن عقبۀ تکلیف و ایمان چیست؟ آن بنده (در راه خدا) آزاد کردن است (بلد / 12 ـ13)
منبع: مجموعه آثار یادگار امام، ج1، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) ص333 و 334