این استخاره نیست، الهام است!/خاطره

قرآن را به مرحوم آیت الله صدر هاشمی دادیم. مرد خیلی بزرگ و با تقوا بود مجتهد و ملا و از شاگردان مرحوم آقا ضیاءعراقی و مرحوم آسید ابو الحسن اصفهانی بود. حاج آقا استخاره کرد تا قرآن را باز کرد، با یک حالت عجیبی گفت : آقا این استخاره نیست، این الهام است! وحی است!

کد : 50101 | تاریخ : 25/01/1393

 واقعه ی فیضیه که بوجود آمد همه مردم متأثر شده بودند، قرار شد همه ی روحانیون آبادان، در منزل یکی از سادات جلسه ای بگیریم و در این رابطه صحبت کنیم  که در این اوضاع و شرایط چه باید کرد؟ در جلسه پیشنهادهایی می کردیم مثل تعطیل کردن بازار، اعتصاب عمومی  و این پیشنهادها به تصویب نمی رسید و آقایان می ترسیدند. بالاخره برای فرستادن یک تلگراف برای حضرت امام ،جهت همدردی  با ایشان صحبت شد. سر این تلگراف هم بحثی در گرفت نمی دانم چطور به ذهن من آمد که گفتم: با قرآن استخاره بگیرید. برای تلگراف زدن  به امام ، استخاره می کنیم  اگر خوب آمد  انجام می دهیم و اگر هم بد آمد رها می کنیم  صحبت استخاره که آمد کسی نتوانست مخالفت کند و بگوید استخاره نکنیم . خلاصه قرآن را به مرحوم آیت الله صدر هاشمی دادیم. مرد خیلی بزرگ و با تقوایی بود، مجتهد و ملا و از شاگردان مرحوم آقا ضیاءعراقی و مرحوم آسید ابو الحسن اصفهانی بود. خیلی به او معتقد بودیم . قرآن را به او دادیم . حاج آقا استخاره کرد تا قرآن را باز کرد، با یک حالت عجیبی گفت : آقا این استخاره نیست، این الهام است! وحی است! نمی دانم چه بگویم ببینید چه آیه ای آمده است : لا تیأسوا من روح الله انه لاییأس من روح الله،الا القوم الکافرون. سوره ی یوسف آیه ی 78 . با توجه به این که اسم امام روح الله بود و هر آیه ای که از سوره یوسف باشد خوب است. برای همه ی ما تعجب آور بود . گفته بود به خود یأس راه ندهید. که من[جمی] این را از روح حضرت امام می دانم. من این خاطره را برای مرحوم حاج احمد آقا نقل کردم ، ایشان به من گفتند که این خاطره را برای امام هم بگویید . من هم برای حضرت امام این قضیه را نقل کردم.

منبع:خاطرات حجت الاسلام جمی ،مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص 111

انتهای پیام /*