مدنیت اسلامی در کلام امام خمینی

کار مهم امام خمینی، عرضه نیازها و مشکلات روز به قرآن و سنت و استخراج حکم آنها و عمل بر همین اساس بوده است . این است که ایشان درباره مقولات امروز جامعه مدنی مانند دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و غیره سخن و نظر بسیار دارد

کد : 50115 | تاریخ : 26/01/1393

پرتال امام خمینی(س)- ابوالفضل مروی: تمامی ویژگی های محوری و مهم جامعه و حکومت اسلامی که در اندیشه متفکران مسلمان آمده است در دیدگاههای امام خمینی به نحو مبسو ط تری در ارتباط با مقتضیات روز مورد بحث و تحلیل قرار گرفته و بدان تأکید شده است. امام خمینی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در نجف اشرف ، مباحث مربوط به "ولایت فقیه " ر ا به عنوان یک بحث فقهی مطرح و گسترش دادند. در این نظریه که بر اساس مبانی اسلامی مطرح شده است ، حکومت جامعه اسلامی بر عهده فقیه واجد شرایط است، ولایت فقیه در واقع تداوم رهبری رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) است. در مباحث اولیه امام در نجف، محور بحث درباره حاکم جامعه اسلامی و ضرورت اجرای احکام اسلام است اما با اوجگیری انقلاب اسلامی ، مسئله نقش مردم در حکومت اهمیت زیادی یافت و از آن پس در سخنان امام در این باره و نیز درباره مسایل جامعه اسلامی، حقوق مردم، اهمیت استقلال و آزادی، بحث و بررسی و توضیح و تبیین مفصلی وجود دارد.

این سخنان از طرف اندیشمندان متعددی مورد بررسی و جمعبندی قرار گرفته است و بر اساس دیدگاههای مثبت ارائه شده نسبت به سیره عملی و نظری امام  و با توجه به موضوع این تحقیق  می توان گفت، گفتمان امام  "در مواجهه با رعایت حقوق مردم و اعطا ی آزادی های اجتماعی، عدم دخالت در حوزه خصوصی مردم [و] ایجاد بستر مناسب برای طرح عقاید و دیدگاه ها ، همگی مؤید دفاع امام از اصل حیاتی آزادی و مشخصاً آزادی بیان است." (1)

البته هدف این تحقیق، صرفاً تطبیق اندیشه های امام با متفکران سابق و لاحق نیست بلکه اندیشه های ایشان به عنوان یک گفتمان در شرایط زمانی کاملاً متفاوت مطرح است.

یکی از مشکلاتی که امروز در سطح جامعه ما وجود دارد، برداشتهای متفاوت و گاه معارض از دیدگاههای امام است. عموماً افراد وگروههای معتقد به نظام جمهوری اسلامی با طرح پاره ای از جملات امام  بویژه در عرصه سیاسی  سعی می کنند دیدگاه ها و اهداف مطلوب خود را به عنوان اندیشه امام به جامعه عرضه کنند .(2) زیرا در یک چیز همه متفق القولند و آن اینکه دیدگاه های امام همان دیدگاه های اسلام و فرهنگ اسلامی است و مردم جامعه ما آن را قبول دارند. حتی می توان گفت امروزه اندیشه امام به عنوان معیار درستی یا نادرستی دیدگاه های دیگر متفکران قلمداد می شود.  تاکنون هیچ اندیشمندی پیدا نشده است که جایگاه تاریخی، معنوی، اجتماعی، علمی، عرفانی، انقلابی، هنری، فکری و فلسفی امام را یکجا داشته و به چالش با اندیشه های امام برخاسته باشد.

جامع الاطراف بودن امام، خود یکی از دلایل معیار شدن دیدگاههای او درباره جامعه مطلوب است . دلیل مهمتر آن است که اکثر قریب به اتفاق متفکران و مردم معتقدند که نظریات امام کاملاً مبتنی بر اسلام و قرآن کریم است که با توجه به مشکلات و مقتضیات امروز ایران و جهان بیان شده است.

اندیشه های امام خمینی و تقابل آن با گفتمان شاهنشاهی

همانند تمامی متفکران شیعه، اندیشه های امام خمینی همان طورکه اشاره شد مبتنی بر اسلام و قرآن است و لذا نمی توان انتظار داشت که گفتمان امام خمینی، مخالف دیدگاه های چنین اندیشمندانی باشد و برعکس مشابه دیدگاه های غربی از آب درآید . حتی بررسی سطحی صحیفه امام نشان می دهد که آرا و دیدگاه های امام هیچ تعارضی با نظریات متفکران شیعه ندارد لکن چون ظرف حکومت اسلامی ایران اندیشه مدرن است و با تحجر و التقاط معارضه دارد و در واقع مدعی پاسخگویی به نیازها و مشکلات امروز و حل مسایل و معضلات بشری و هدایت انسان به سعادت دنیوی و اخروی است، همواره مقتضیات زمان و مکان و تجارب بشری را مد نظر دارد و باید داشته باشد.

کار مهم امام خمینی، عرضه نیازها و مشکلات روز به قرآن و سنت و استخراج حکم آنها و عمل بر همین اساس بوده است . این است که ایشان درباره مقولات امروز جامعه مدنی مانند دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و غیره سخن و نظر بسیار دارد . اما این سخنان و دیدگاه ها در عرصه تحلیل گفتمان مورد بررسی قرار نگرفته است . در این تحقیق، گفتمان امام خمینی در دو مقطع مهم تاریخ معاصر کشورمان یعنی دوران شاهنش اهی پهلوی دوم (محمد رضا شاه) و در دوران انقلاب اسلامی و رهبری دهساله ایشان در زمینه مؤلفه های جامعه مدنی مورد بررسی قرار می گیرد. در دوره اول که به عنوان دوره اقتدار محمد رضا پهلوی مطرح شده است گفتمان حاکم، گفتمان شاهنشاهی است و گفتمان امام به عنوان یکی از گفتمان های مخالف و بلکه مهمترین گفتمان مخالف در برابر آن قرار دارد . در دوره دوم، گفتمان امام خود تبدیل به گفتمان حاکم می شود.

درباره گفتمان نظام شاهنشاهی این گفتمان در پی القای مشروعیت رژیم سلطنتی موروثی است و منبع این مشروعیت را اقتدار کاریزمایی و پاتریمونیالیستی سنتی معرفی می کند... در این گفتمان همه ارزش های مثبت از قبیل عدالت، محبت، دادگری و ... به پادشاه نسبت داده می شود. پادشاه به عنوان پدر خانواده بزرگ ملت است ، برگزیده خداوند و مالک و فرمانروای مردم است. مخالفت با او مخالفت با خداوند و ذات هستی است و... . در نتیجه ،گفتمان این دوران "مبین تمرکز قدرت ، پای بندی به فرهنگ سیاسی آمریت / تابعیت، استبداد و خودکامگی مطلق حکومت ، توسعه نامتوازن و ناهمگون و عدم حضور گفتمان "توسعه سیاسی" یا حتی برخی مؤلفه های آن" است. (3)

دیدگاههای امام خمینی درباره مدنیت اسلامی

اینک بی مناسبت نیست که پاره ای از جملات امام خمینی را  بدون توجه به شرایط گفتمانی آن درباره مدنیت و جامعه مدنی و مؤلفه های آن بیاوریم. درباره اسلام و حکومت اسلامی و وظایف و اختیارات آن

1. اسلام بالاترین مکتب است. اسلام از همه مکتبهای عالم منزه تر است. (4)

2. اسلام برای انسان سازی آمده است. (5)

3.  اسلام برای نجات بشر آمده است. (6)

4. اسلام، دین آزادی و استقلال است. (7)

5.  سیاست مدن از اسلام سرچشمه می گیرد. (8)

6. اسلام در خدمت مستضعفین است. (9)

7. ملت ایران با داشتن مکت بی مترقی چون اسلام، دلیلی ندارد که برای پیشرفت و  تعالی خود از الگوهای غربی و یا کشورهای کمونیست تقلید کند. (10)

  8. اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از همه خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی وضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر  که حاصل تجربه های اوست سازگار نباشد. (11)

9.  اسلام پیشرفته ترین حکومت را دارد و ب ه هیچ وجه حکومت اسلام با تمدن مخالفتی نداشته و ندارد. (12)

10. هیچ فریضه ای در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نیست. (13)

11. اگر ما اسلام را در خطر دیدیم همه مان باید از بین برویم تا حفظش کنیم. (14)

12. اگر اسلام را می خواهیم باید این جمهوری را حفظش کنیم. (15)

13. اسلام، حکومتها را موظف به خدمت کرده است. (16)

14. ما عدالت اسلامی را می خواهیم در این مملکت برقرار کنیم. (17)

15 دموکراسی اسلام، کاملتر از دموکراسی غرب است. (18)

16. آزادی یک نعمت بزرگ الهی است. (19)

17. ما ارزش حیات را به آزادی و استقلال می دانیم. (20)

18. حکومت اسلام، حکومت قانون است. (21)

19. ولایت فقیه برای مسلمین یک هد یه ای است که خدای تبارک و تعالی داده است. (22)

20.  ولایت فقیه هست که جلو دیکتاتوری ر ا می گیرد؛ اگر ولایت فقیه نباشد دیکتاتوری می شود. (23)

21. اگر یک فقیهی در یک مورد دیکتاتوری بکند از ولایت می افتد. (24)

22. در اسلام قانون حکومت می کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود ، تابع قانون( الهی، نمی توانست تخلف بکند. (25)

23. در جمهوریت اسلام، تمام آزادیها هست. (26)

24. گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. (27)

25. آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد ، آن روز است که باید ما فاتحه ( دولت و ملت را بخوانیم. (28)

26. اگر به من بگویند خدمتگزار ، بهتر از این است که بگویند رهبر؛ رهبری مطرح( نیست، خدمتگزاری مطرح است. اسلام ما را موظف کرده که خدمت کنیم. (29)

27. من با مردم ایران برادر هستم و خود را خادم و سرباز آنان می دانم. (30)

28. خد ا می داند که شخصاً برای خود ذر ه ای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم؛ ( اگر تخلفی از من هم سرزند مهیای مؤاخذه ام. (31)

29. نهضت ما قائم به شخص نیست ، نهضت ما همگانی است، همه ملت رهبرند ، ( همه بیدار شده اند. (32)

30. من به شما ملت ایران سفارش می کنم که اگر در روزنام ه ای، در مطبوعاتی ، در( جای دیگری به من سب بکنند، فحش بدهند، کسی حق ندارد که یک کلمه بگوید. (33)

و... .

ملت و حقوق و اختیارات و وظایف آنها

1. هر ملتی حق دارد خودش تعیین کند سرنوشت خودش را. (34)

2. ما به نیروی ملت اتکا داریم. (35)

3. جلب نظر مردم از اموری است که لازم است. (36)

4.آگاهی مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با حکومت منتخب خودشان ،خود بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود. (37)

5. اگر ملت پشتیبان دولتی شد، دولت سقوط نمی کند. (38)

6. تمام گرفتاریهایی که ما در این طول مدت تاریخ داشتیم ، بهره برداری از جهالت( مردم بوده است. (39)

7. یک کشوری وقتی آسیب می بیند که ملتش بی تفاوت باشند. (40)

8. ملت همه باید حاضر باشند در مسایل سیاسی. (41)

9. هرچه در راه این ملت عزیز در طبق اخلاص بگذاریم از عهده شکر آنان بر( نخواهیم آمد. (42)

10. به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان بدست آوردید ، همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید. (43)

11. باید در حفظ دین مقدس و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی استقامت کنیم. (44)

12. میزان، رأی ملت است. (45)

13. من مکرر اعلام کرده ام که در اسلام، نژاد، زبان، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست. (46)

14. باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است و این رمز پیروزی را از دست ندهیم. (47)

15. با هم باید متحد بشویم و اگر متحد با هم بشویم آسیب پذیر نیستیم. (48)

16. ما اگر اختلاف سلیقه داریم ، اختلاف بینش داریم ، باید بنشینیم با هم در یک ( محیط آرام صحبت کنیم و مسائل خودمان را به میان بگذاریم و حل کنیم. (49)

17. آزادی مردم نباید سلب بشود. دولت باید نظارت بکند. (50)

18. آزادی ای که در اسلام است در حدود قوانین اسلام است. (51)

19.  در اسلام ، دموکراسی مندرج است و مردم آزادند در اسلام ، هم در بیان عقاید و هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد. (52)

20. آزادی به شکل غربی آن که مو جب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود از نظر اسلام و عقل محکوم است. (53)

21. ملت با تمام قوا باید در مقابل دسیسه ها مقاومت کنند. (54)

22. اینها یی که ب ا اسم ملیت و گروه گرایی و ملی گرایی بین مسلمین تفرقه می اندازند، اینها لشگرهای شیطان و کمک کارهای به ابرقدرتهای بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند. (55)

23. هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم ، در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازند آزادند و اسلام در تمامی این شئون ، حد و مرز آن را تعیین کرده است. (56)

24. آنچه در خبرگزاریها مهم است کیفیت آن است ، زیرا هرکد ام که به راستی و راستگویی نزدیکتر باشد شوق انسان را به گوش دادن بیشتر می کند. (57)

25. واقع آن است که آن قدر که پابرهنه ها به رادیو  تلویزیون حق دارند ما نداریم. (58)

26. مطبوعات باید یک مدرسه سیار باشند تا مردم را از همه مسائل ، بخصوص مسائل روز آگاه نمایند. (59)

27.  روزنامه ها مال طبقه سوم است ، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همه اش مال حکومت باشد. (60)

28. روزنامه ها نباید با کسی صورت مخاصمه داشته باشند صورت ارشاد داشته باشند. (61)

29. آنکه از همه خدمتها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و ( این ب هعهده مطبوعات است. (62)

30. زن مربی انسان است. (63)

31. بانوان رهبر نهضت ما هستند. (64)

32. بانوان ایران در این نهضت و انقلاب، سهم بیشتری از مردان دارند. (65)

33. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه( می گیرد. (66)

و... .

بر اساس این جملات می توان به طور کلی ارزش های مثبت و منفی مورد نظر امام خمینی را به شرح ذیل بیان کرد:

مهمترین ارزش های مثبت مورد تأکید در عرصه جامعه

1. اسلام؛ 2. استقلال؛ 3. آزادی؛ 4. عدالت؛ 5. وحدت؛ 6. مبارزه با ظلم (استقامت، جهاد و شهادت)؛ 7. حکومت اسلامی؛ 8. ولایت فقیه؛ 9. حضور مردم در صحنه؛ 10. تزکیه؛ 11. تعلیم و تربیت؛ 12. خدمت به محرومین و مستضعفین؛ و..

مهمترین ارزش های منفی در عرصه جامعه

1. استبداد؛ 2. استکبار؛ 3. استبدادپذیری؛ 4. فردپرستی؛ 5. دنیادوستی، کاخ نشینی و خوی کاخ نشینی؛ 6. اختلاف و تفرقه؛ 7. مفاسد و انحرافات اجتماعی؛ 8. فرهنگ غربی؛ 9. توطئه و صدمه به اسلام و جمهوری اسلامی؛ 10. وابستگی؛ 11. ملی گرایی؛ و... .

البته این جملات بخش بسیار کوچکی از هزاران جمله امام خمینی است که اکثر آنها را در سخنرانیهای خود بیان کرده اند. عناوین و مقولات مورد بحث ایشان بسیار فراتر از عناوین مزبور است و درباره هریک از عناو ین فوق نیز جملات بسیار زیادی دارند. این است که جملات مزبور صرفا به عنوان نمونه ای اندک از دریای سخنان امام انتخاب شد تا به طورکلی دیدگاههای ایشان درباره جامعه مدنی، مشخص شود.

در دیدگاه امام ، مدنیت و جامعه مدنی با آنچه متفکران مسلمان بیان کرده اند تفاوت چندانی ندارد الا اینکه مبسوط تر، وسیعتر، دقیقتر و با شرایط زمان و مکان موافقتر است. بسیاری از محورهای اندیشه مدرن در کلام امام یافت می شود. همچنین محورها و مؤلفه های جامعه مدنی مانند حکومت مبتنی بر دموکراسی، آزادی، عدالت، قانونگرایی، مشارکت و نظارت مردمی و ... در کلام امام آشکار و واضح است . حال باید پرسید که این دیدگاه ها در گفتمان امام با توجه به زمان و ساختار فرهنگی، سیاسی و اجتماعی کشورمان چه جایگاهی دارد و چه پیام و مفاهیمی را القا می کند. این تحقیق در پی آن است که به امید حق، حداقل گامی در جهت روشن شدن گوشه هایی از گفتمان امام خمینی بر دارد . زیرا همان طور که آمد ، ظاهر کلام امام خمینی با مؤلفه های جامعه مدنی و توسعه سیاسی منافاتی ندارد بلکه تقویت کننده چنین مؤلفه هایی است اما عده ای از اندیشمندان از جمله : آیت الله مصباح یزدی، حجت الاسلام غرویان و دیگر ان از کلام امام خمینی برداشت هایی دارند که با مفاهیم جامعه مدنی چندان مناسبتی پید ا نمی کند. در حالی که بعضی از اندیشمندان و محققان دیگر، آرا و اندیشه های امام خمینی را مطابق با جامعه مدنی و توسعه سیاسی می دانند که شاخصترین چهره این گروه ، سید خاتمی است که به گوشه هایی از دیدگاه های وی اشاره شد.

یکی از منابع مهم منعکس کننده این دو دیدگاه کتاب میزان رأی ملت است نوشته دکتر حمید انصاری است ( 322 ) که در پاسخ به سخنان آیت الله مصباح یزدی و آقای محسن غرویان، نوشته شده و در آن از اعتقاد امام خمینی به مؤلفه های محوری جامعه مدنی مانند استقلال، آزادی، حقوق مدنی، مشارکت مردمی در همه امور و انتخاب و نظارت بر قدرت حاکمه و ... دفاع شده است .

منبع: جایگاه «جامعه مدنی» در گفتمان امام خمینی، ابوالفضل مروی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1389، صص 265-277

پیوست ها:

1. هاشمی، طه؛ روزنامه صدای عدالت (ما ظرف حکومت را بر پایه اندیشه مدرن گرفتیم ) (مصاحبه)؛  28/ 6/ 84   2. 84 ، از جمله : ر.ک: هما ن و نیز روزنامه صدای عدالت مورخ 8 / 10/ 84، روزنامه آفتاب مورخ 8 /10/ 84 مجله حضور، ش 47، زمستان 1382 (مصاحبه با دکتر نحفقلی حبیبی ، دکتر طه هاشمی و حمید فیض آبادی) و... .  3.  فرقانی، محمد مهدی؛ راه دراز گذا ؛ر ص 278 و  279  4. خمینی، رو ح الله؛ صحیفه امام (بیانات، پیامها، مصاحبه ها ، احکام، اجازات شرعی و نامه ها )؛ دوره . 22 جلدی، ج 8 ، چ 1، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، پاییز 1378 ، ص 271  5. هما ؛ ن ج 7، ص 293  6. هما ؛ ن ج 6، ص 467  7. هما ؛ ن ص 526  8. هما ؛ ن ج 1، ص 270  9. هما ؛ ن ج 6، ص 272  10. هما ؛ ن ج 4، ص 507  11. هما ؛ ن ج 5، ص 409  12. هما ؛ ن ص 204  13. هما ؛ ن ج 15 ، ص 329  14. هما ؛ ن ص 116  15. هما ؛ ن ج 16 ، ص 188  16. هما ؛ ن ج 8، ص 86  17. هما ؛ ن ج 9، ص 424  18. هما ؛ ن ج 4، ص 314  19. هما ؛ ن ج 8، ص 37  20. هما ؛ ن ج 6، ص 219  21. هما ؛ ن ج 4، ص 397  22. هما ؛ ن ج 10 ، ص 407  23. هما ؛ ن ج 11 ، ص 22  24. هما ؛ ن ج 10 ، ص 72  25. هما ؛ نص 310  26. هما ؛ ن ج 6، ص 467  27. هما ؛ ن ج 20 ، ص 342  28. هما ؛ ن ج 17 ، ص 376  29. هما ، ن ج 10 ، ص 463  30. هما ؛ ن ج 5، ص 354  31. هما ؛ ن ج 21 ، ص 282  32. هما ؛ ن ج 7، ص 157  33. هما ؛ ن ص 157  158  34. هما ، ن ج 3، ص 503  35. هما ؛ ن ج 5، ص 405  36. هما ؛ ن ج 17 ، ص 251  37. هما ؛ ن ج 4، ص 248  38. هما ؛ ن ج 8، ص 87  39. هما ؛ ن ج 13 ، ص 452  40. هما ؛ ن ص 160  41. هما ؛ ن ص 11  42. هما ؛ ن ج 19 ، ص 372  43. هما ؛ ن ج 21 ، ص 412  44. هما ؛ ن ج 16 ، ص 49  45. هما ؛ ن ج 8، ص 173  46. هما ؛ ن ج 9، ص 351  47. هما ؛ ن ج 6، ص 9  48. هما ؛ ن ج 11 ، ص 482  49. هما ؛ ن ج 14 ، ص 48  50. هما ؛ ن ج 19 ، ص 35   51. هما ؛ ن ج 8، ص 120  52. هما ؛ ن ج 5، ص 468  53. هما ؛ ن ج 21 ، ص 435  436  54. هما ؛ ن ج 7، ص 495  55.  هما ؛ ن ج 13 ، ص 444  56. هما ؛ ن ج 4، ص 266  57. هما ؛ ن ج 17 ، ص 13  58. هما ؛ ن ج 19 ، ص 346  59. هما ؛ ن ج 18 ، ص 61  60. هما ؛ ن ج 19 ، ص 363  61. هما ؛ ن ج 14 ، ص 401  62. هما ؛ ن ج 8 ، ص 498  63. هما ؛ ن ج 6، ص 301  64. هما ؛ ن ج 7، ص 132  65. هما ؛ ن ج 14 ، ص 355  66. هما ؛ ن ج 16 ، ص 192    

انتهای پیام /*