جو سازی علیه امام در نجف

وقتی که امام در نجف مستقر شد و درس و بحث را شروع کرد جوی درست کرده بودند که حتی ماها نیز به درس امام نمی رفتیم و تا مدت ها دوری می کردیم ، اما چیزی از امام دیدم که مرید او شدم . ایام زیارت ابا عبدالله الحسین علیه السلام که همه برای زیارت به کربلا می روند ، من هم به کربلا رفته بودم...

کد : 50172 | تاریخ : 01/02/1393

 یکی از دوستان نقل می کرد : وقتی که امام در نجف مستقر شد و درس و بحث را شروع کرد جوی درست کرده بودند که حتی ماها نیز به درس امام نمی رفتیم و تا مدت ها دوری می کردیم ، اما چیزی از امام دیدم که مرید او شدم . ایام زیارت ابا عبدالله الحسین علیه السلام که همه برای زیارت به کربلا می روند ، من هم به کربلا رفته بودم . امام هم آمده بودند و خیلی شلوغ بود. در همان کربلا خیلی برای دیدن امام می آمدند بخصوص برای نماز جماعتش . من رفتم که امام را ببینم . در اتاقی امام را زیارت کردیم، تا اینکه نزدیک مغرب شد. امام بلند شدند و به داخل منزل تشریف بردند تا برای نماز وضو بگیرند ما هم نشسته بودیم  و منتظر تشریف فرمائی آقا بودیم و می خواستیم پشت سر امام حرکت کرده به نماز برویم مقداری معطل شدیم دیدیم از امام خبری نشد و گفتیم شاید ایشان برای وضو معطل شده است باز صبر کردیم اذان مغرب را گفتند اما ایشان نیامد خادمی آنجا خدمت می کرد دید که ما هنوز نشسته ایم گفت: شما اقایان برای چه معطل هستید؟ گفتیم: منتظر آقا هستیم که تشریف بیاورند با ایشان برویم  نماز. گفت آقا رفت گفتیم :چرا گفت: اقا عادت ندارد کسی پشت سرش راه بیفتد خوشش نمی آید عده ای دنبالش   راه بیفتند و او جلوی آنها باشد و ایشان وقتی فهمید این جا مانده اید از این رو ایشان زودتر رفتند . وقتی من این را شنیدم تکان خوردم و ماتم برد. با خود گفتم  عده ای  هستند که به افراد پشت سرشان می نازند و فریاد منیتشن بلند است اما این آقا چگونه رفتار می کند! می گفت : از آن به بعد عاشق امام و مرید او شدم و این وسیله ای شد که در درس  و  بحث امام شرکت کنم و بهرها ببرم .

خاطرات حجت الاسلام جمی ،مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص152

انتهای پیام /*