حوزه علمیه و علمای مشهد در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا اسدی

امام خمینی امام ِهمه بود

اولین ملاقات از طریق آیت الله خامنه ای بود. رفتم وزارت دفاع. گفت: «چرا این جا آمده ای؟» گفتم: «من می خواهم خدمت امام برسم. شما یک نامه بنویسید. » یک نامه ای به آقای توسلی مسئول ملاقات های دفتر امام نوشت. من رفتم به آقای توسلی گفتم: «می خواهم با امام ملاقات کنم.» گفت: «خیلی خب صبر کنید!»

کد : 50178 | تاریخ : 02/02/1393

حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا اسدی  رئیس بازرسی حرم مطهر رضوی و از انقلابیون شجاع و زندان رفته ای است که قریب به پنج سال از جوانی خود را به خاطر حمایت از انقلاب و امام در زندان ها سپری نموده است. ایشان در  این گفتگو جایگاه امام در حوزه علمیه خراسان، فعالیت های حوزه علمیه مشهد در زمان انقلاب،نقش پیشگامان انقلاب در مشهد و... را تبیین نمودنده اند.

اولین ملاقاتتان با حضرت امام درکجا بود؟

اولین ملاقات از طریق آیت الله خامنه ای بود. رفتم وزارت دفاع. گفت: «چرا این جا آمده ای؟» گفتم: «من می خواهم خدمت امام برسم. شما یک نامه بنویسید. » یک نامه ای به آقای توسلی مسئول ملاقات های  دفتر امام نوشت. من رفتم به آقای توسلی گفتم: «می خواهم با امام ملاقات کنم.» گفت: «خیلی خب صبر کنید!» آقای کروبی و امام جمارانی این ها آمدند برای ملاقات با امام. می خواستم با آن ها بروم. نگذاشتند. گفتند این ها وقت خصوصی دارند. یک طلبه ای از آن جا بیرون آمد. مشهدی بود. من او را می شناختم. گفتم: «آقا این ها که اوقافی اند می روند خدمت امام. چون اصفهانی اند. من که دلداده امامم چرا به من اجازه نمی دهید.» آقای توسلی از این صراحت من خیلی خوشش آمد. اجازه داد بروم. رفتم دست امام را بوسیدم. یک ربع هم روبروی ایشان ایستادم. به قیافه امام نگاه می کردم. اولین مرتبه بود که امام را می دیدم. خداوند در وجود این رهبر الهی چه ابهت و عظمتی نهاده بود. از قیافه امام سیر نمی شدم. یک ربع حرف زدند بعد امام حرکت کردند و به منزلشان تشریف بردند. این اولین دیدار من با امام بود.

یک مرتبه هم با آیت الله طبسی در جمع هیئت امنای آستان قدس خدمت امام رفتیم. آن جا هم امام در حالی که روی کاناپه  با همان عرقچین بود رفتیم خدمتشان. دست امام را بوسیدیم. آن جا آیت الله طبسی همه را معرفی کرد. وقتی افراد را معرفی می کردند گفتند: «ایشان آقای فرزانه عضو هیئت امنا هستند و آقای اسدی هم مسئول تبلیغات آستان قدس هستند.» امام فقط یک نگاهی می کردند. آن جا هم تولیت معظم آستان قدس آیت الله طبسی به مدت ده دقیقه صحبت کرد و همه را معرفی کرد. آن سخن تاریخی را امام آن جا فرمودند که «دعا کنید من هم به زیارت مشرف شوم. مرکز ایران آستان قدس است.» آن هم دومین دیدار من با امام بود.

چند سال زندان بودید؟

بنده در سال 46 شش ماه زندان بودم. از زندان آزاد شدم. اعلامیه و درس های ولایت فقیه امام را پخش و منتشر می کردیم. سال 48 تحت تعقیب بودم. دو سال رفتم قم. آن جا با شخصیت های اول حوزه مثل آیت الله جوادی آملی، ربانی شیرازی و آیت الله منتظری آشنا شدم. درس این ها می رفتم. سال 50 به حوزه مشهد برگشتم. من را به جرم پخش اعلامیه حضرت امام دستگیر کردند. سه ماه زندان بودم. از زندان آزاد شدم. باز سال 53 من را به خاطر اتهامی که بعداً از آن تبرئه شدم، سه ماه بازداشت کردند. هیچ دلیل و مدرکی از من نداشتند. سال 54 هم دستگیر و به چهار سال زندان محکوم شدم. چون متهم به پخش درس های ولایت فقیه و اعلامیه امام بودم. نیز متهم بودم که کتاب «تحریر الایران من براثن الیهود» را به کسی داده ام. او خوانده بود و به من مسترد کرده بود. این کتاب در مصر چاپ شده بود. یک بخشی از آن فعالیت های اسرائیل در ایران، شرکت الحاق و سفارت اسرائیل در ایران را با مدرک و سند نشان داده بود. من را می زدند که این کتاب چه بوده. گفتم من ندیدم. روبرو کردند. گفتم: «من به او ندادم، او را هم نمی شناسم. دروغ می گوید.» چون باید می گفتم از چه کسی گرفته ام. درس های ولایت فقیه را هم گفتم که «به او ندادم، نخواندم، ولایت فقیه را هم ندیدم.» همه اش انکار می کردم. چهار سال محکوم شدم. سال 57 در تاریخ 8/8/57 از زندان آزاد شدم. عجیب این که اولین زندان من هم در 8/8/46 بوده. آزادی من هم در همین تاریخ بود. در کل چهار سال و نوزده روز زندان بودم. زندان برای من مایه افتخار بوده.

وضعیت و جایگاه امام در حوزه علمیه مشهد قبل و بعد از انقلاب چطور بود؟

جایگاه امام از طریق ارتباط با مردم بود. آیت الله خامنه ای با طلاب جوان و دانشگاهی و بازاری و دبیرستانی ها و فرهنگیان آشنایی داشت. آیت الله طبسی و شهید هاشمی نژاد هم فعال بودند. این سه چهره روحانیون خط امام بودند. هم خط شکن بودند هم پیشتاز و هم پیشگام. اما در مشهد بیوتی با امام در تعارض بودند؛ اگرچه انقلاب این ها را به صحنه انقلاب کشاند.  اما آن جاذبه امام همه این ها را به صحنه انقلاب کشاند. امام حتی توانست روحانیون بی تفاوت را هم به صحنه جنگ و جبهه بکشاند. این جاذبه بی بدیل و بی نظیر امام بود. حضور و نقش بی بدیل مردم به خاطر جاذبه غیرقابل توصیف حضرت امام بود. همه به صحنه انقلاب آمدند و شهید دادند و از انقلاب امام دفاع کردند. نقش حوزویان به عنوان پیشتازان و پیشگامان انقلاب بود که از خط امام دفاع می کردند. نقش امام در تثبیت انقلاب و دوام انقلاب بی بدیل و بی نظیر بود. ابهت، روشنی، بیداری، بصیرت و قاطعیت امام بود که توانستند این انقلاب را به پیروزی برسانند و بعد استمرار دهند. حضور بی بدیل مردم به خاطر این بود که ولایت را در وجود امام می دیدند و او را ادامه دهنده خط امام حسین، حضرت علی و پیامبر می دانستند. لذا از امام دفاع کردند. پیوند امام با مردم و مردم با امام زمینه این پیروزی عظیم الهی را فراهم کرد.

بزرگان و پیشگامان از علمای مشهد که از امام حمایت می کردند چه کسانی بودند؟

اولین شخصیت را آیت الله خامنه ای  می دانم. ایشان پیشتاز و پیشگام و تبلیغ کننده خط امام بود. نوشته های ایشان هست. بیشتر سعی می کرد دیدگاه های امام را منتشر کند. از جمله نهج البلاغه ایشان که در مسجد کرامت می گفت. آن زمان دیدگاه های امام را با آیات قرآن برای مردم تفهیم می کرد. نقش امامت و ولایت، نقش پیامبر، حضرت علی، منافقین و گروه هایی که معارض با پیامبر بودند را آن زمان بیان می کرد. دیدگاه های توحیدی و دیدگاه های امام را می دانست. خصوصاً مسئله امامت و ولایت و دیدگاه های امام را خیلی روشن و با وضوح در مشهد تدریس می کرد. دوم آیت الله طبسی بود که در درس و سخنرانی با قاطعیت و صراحت صحبت می کرد و شهید هاشمی نژاد هم بود. سه چهره بودند که بیشتر خط شکن و پیشتاز و پیشگام بودند و سخنرانی می کردند.

فعالیت های عمده حوزه مشهد در جریان انقلاب، قبل و بعد انقلاب، چه بود؟

مشهد شهدای زیادی داده است. این نقش حوزه علمیه و مدارس علمیه و نقش محوری آیت الله طبسی به عنوان ریاست حوزه بود.  آیت الله خامنه ای که به تهران آمد و مشغول ریاست جمهوری و این ها شد. دو چهره اثرگذار بودند؛ شهید هاشمی نژاد که بعد شهید شد و آیت الله طبسی که حوزه را بیشتر در خط امام و راه انقلاب نگه داشت و در مبارزه با مرتجعین حوزه و بعضی بیوت، نقش بسزایی داشت. حتی آیت الله طبسی در تشکیل دادگاه انقلاب نقش داشت. خیلی بیوت هم علیه ایشان بودند اما حمایت بی بدیل و بی نظیر امام از او موجب شد با قدرت و صلابت بتواند از خط امام دفاع کند. حالا هم بیشتر تدوین کننده خط و راه امام است و ریاست حوزه را به عهده دارد و توانسته وظیفه اش را با قاطعیت ادامه دهد. با همان قاطعیت و صلابت هم از مقام معظم رهبری دفاع و پشتیبانی می کند.

آیا در جریان انقلاب امام نماینده خاصی در مشهد داشت که واسطه امام و مردم بود؟

از اول انقلاب نماینده امام آیت الله طبسی بود. قبل از انقلاب نماینده امام چند نفر بودند. آیت الله خامنه ای و آقای طبسی بود. مردم به این دو بیشتر مراجعه می کردند. آیت الله شهید هاشمی نژاد هم سخنگوی انقلاب بود. ایشان آدم دقیق، روشن وتیزبینی بود و دشمن را در هر چهره ای که ظاهر میشد خیلی با دید دقیق می دید. آن زمان که می گفتند امام تنهاست، به دفاع از امام برخاست. گفت که امام با همه کس ملاقات دارد و امام تنها نیست و همه در کنار امامند. در مقابل آن خطی که می خواستند بگویند امام را کانالیزه کردند در مقابل این خط شهید هاشمی نژاد ایستاد و در راه دفاع از خط و راه امام با منافقین مبارزه کرد و هم به شهادت رسید .

یک زمانی حوزه علمیه مشهد با ادبیات و علمای نامورش شناخته می شد. متأسفانه الان خیلی در آن فضا نیست. علت افول حوزه مشهد را در چه می بینید؟

رشته بنای حوزه علمیه مشهد در گذشته بر ضدیت با فلسفه و همراه با ارتجاع و تحجر پایه گذاری شده. لذا حرکت تفکیکی از اول با انقلاب در مبارزه و درگیر بود.  امام به گورباچف نامه ای نوشتند که سند افتخار و یادآور نامه پیامبر به خسروپرویز بود. معلوم شد ایشان با آن دید عرفانی و الهیشان حرکتی که سه سال آینده می خواهد تحقق پیدا کند را پیشبینی کردند و گفتند که در آینده سوسیالیسم کمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی دید و صدای شکستن استخوان کمونیسم و سوسیالیسم را می شنوم. اما آن ها پیام امام را جدی نگرفتند که نتیجه اش متلاشی و تکه پاره شدن شوروی سابق بود. این بینش امام بود که توانستند این مسئله را پیشبینی کنند. امام سه حرکت را از اول حرکتشان شروع کردند؛ یک: مبارزه با دربار سلطنتی، دو: مبارزه با اسرائیل، سه: مبارزه با آمریکا.

بیداری اسلامی هم که ایجاد شده نتیجه آن حرکت امام با آن دیدگاه بلندشان بوده. امام آن چشم انداز بلندنظر را می دید که انسان ها را با خدا آشنا کرد و این حرکت در ایران ایجاد شد. امروز هم در دنیا این حرکت ادامه دارد. درست است آمریکا با توطئه های خودش می خواهد جلوی آن را بگیرد اما این حرکت الهی ادامه خواهد داشت.

سال های اول انقلاب چه احزاب و جریان هایی در مشهد فعال بودند؟

حزب جمهوری خیلی فراگیر بود. در مقابل آن ها انجمن حجتیه هم بود. مرتجعین و متحجرین هم بودند که نسبت به شهدا مسئله داشتند. حزب خلق مسلمان، هم بود. به هر حال حزب جمهوری در صحنه ماند چون طرفدار امام و انقلاب بود.

فرمودید امام توانسته بود همه فرق، مذاهب، اندیشه ها و  سلیقه ها را جمع کند و انقلاب عظیمی به راه بیندازد. این خصوصیت امام برگرفته از چه بود که تفکراتی مثل مرحوم دکتر شریعتی، حزب توده، مخالفینش در حوزه و موافقینش را یکجا با خود همراه کرد؟

امام با دیدگاه بلندی که داشت امام همه بود. همه امام را قبول داشتند. آن تنگ نظری هایی که بعضی داشتند را نداشت. دکتر شریعتی می گفت هر سند استعماری روشنفکر پایش امضا کرده و هر سند ضد اشغال و ضد استبداد امضای روحانیت پایش بوده. این را یک عده  نمی توانستند درک کنند. این بود که دکتر شریعتی را نمی توانستند تحمل کنند. یک ضعف هایی هم داشت. اما امام این ها را درک می کرد. لذا امام توانست هم روحانیون مبارز را هم روحانیت مبارز را با هم جمع کند. هم توانست جامعه مدرسین را و هم متحجرین حوزه را توانست هماهنگ کند. گاهی به آن ها نهیب بزند و گاهی جلوی این ها را بگیرد. امام این رهبری را توانست با دقت، حساسیت، شناخت، آگاهی و بیداری انجام دهد.

خاطره ای برای شما نقل کنم. سال 57 از زندان آزاد شدم. با مادرم و برادرم به روستایمان رفتیم که اهالی آن جا به من سلام نمی کردند. به دو فرسخی روستا که رسیدیم دیدم سه چهار هزار با پلاکارد و پرچم جمع شده اند. از راننده پرسیدم: «این ها به استقبال که آمدند؟» گفت: «به استقبال تو آمدند». آن جا به یاد حرف امام افتادم که فرمودند مردم الهی شدند. این تبلیغ نیست؛ یک امر الهی است. رسم بود مردم از کسی که طرفدار امام است حمایت کنند. این بود که آن محل ما بیشترین شهید، رزمنده، جانباز و آزاده را در استان خراسان بزرگ داد. به خاطر این که پایه های مذهبیشان قوی بود. زمینه های دینی و اعتقادی بود که مردم به امام گرایش کردند.

چقدر با آرمان ها و منویات امام فاصله داریم؟

فاصله زیاد داریم. توانستیم برای اولین مرتبه در تاریخ ایران حکومتی که در رأسش یک فقیه، مجتهد جامع الشرایط و سیاستمدار قاطع و مبتنی بر امامت و ولایت است، را تأسیس کنیم. اما بدنه این نظام، فرهنگ، دانشگاه و حوزه هایمان

با این انقلاب هماهنگ نشده است. آرزوهایی که در انقلاب داشتیم تحقق پیدا نکرده.

منبع: حریم امام، شماره 106

انتهای پیام /*