امام از قشر تحصیلکرده جامعه چه انتظاری داشتند

این جانب امید واثق دارم که این نور به خاموشى نگراید و هر روز شکاف هایى که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق براى استعمار ملل اسلام حاصل شده است، با جنبش دنیایى و همه جانبه طبقات تحصیلکرده اعم از روحانى و دانشگاهى از بین برود و با اطلاع از دردها و نابسامانی ها به علاج و سازندگى بپردازند.

کد : 50310 | تاریخ : 27/02/1393

یکی از ویژگی های برجسته انقلاب اسلامی و رهبری آن، استقلال از رهنمودهای نظری روشنفکران، اعم از مارکسیست ها، ناسیونالیست ها و نواندیشان دینی است. این استقلال به دنبال خود رشته ای از کنش های سیاسی میان امام و پاره ای روشنفکران ایرانی را پدید آورد. حضرت امام نگاه یکسانی به روشنفکران و جریان روشنفکری نداشتند امام برای دسته ای از روشنفکران که شامل بخشهایی از روحانیون و دانشگاهیان هستند رسالت و تکالیفی قائل هستند که باید با شناخت مقتضیات زمان و آگاهی به نقش و جایگاه خود در صدد تحقق این کارکردها برآیند. امام خمینی، یکی از معدود رجال سیاسی حوزه علمیه بودند که ارتباط دوسویه و مطمئنی با حلقه های روشنفکری داشتند. شناخت دقیق ایشان از جریان های روشنفکری و مطالعه افکار روشنفکران مختلف، باعث رفتارهای بسیار دقیق ایشان در رابطه با روشنفکران شد و این کنش های دقیق، واکنش های بسیار مثبت روشنفکران را در پی داشت بگونه ای که بعد از پبروزی انقلاب، بسیاری از روشنفکران حوزه های مختلف از لیبرال تا سوسیال پشت سر امام خمینی قرارگرفتند.

آنچه در ذیل می آید متن نامه امام به دکتر سید صادق طباطبایی است که در زمان حضورشان در نجف در تاریخ 28 اردیبهشت 1350 نگاشته شده است و در آن امام به ارائه دیدگاه های خود درباره تلاش محافل روشنفکری ایرانی در غرب می پردازد.

 

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏ 22 شهر ربیع الاول 91

جناب آقاى طباطبایى- ایّده اللَّه تعالى‏

مرقوم مورخ شش اردیبهشت پنجاه واصل، نظر این جانب را درباره جلسه سالیانه گروه فارسى زبان در اروپا خواسته بودید. قبلًا لازم است از توجه نسل جوان تحصیلکرده به امورى که با دست خیانتکار عمال ارتجاع و استعمار، سالیان دراز مدفون بوده تقدیر کنم. امید است ان شاء اللَّه تعالى این وسمه عار که بر جبین غربزدگان در طول مدت تبلیغات کلیسا نقش بسته است زدوده شود.

این جانب با آنکه دوران نقاهت پیرى را مى‏ گذرانم و امیدهایى که داشتم به هیچ یک به طور دلخواه نایل نشدم، لکن از نهضتى که در سالهاى اخیر به تأیید خداوند متعال بپا شد و موجب نزدیکى قشرهاى تحصیلکرده با علماى دین شد، امید واثق دارم که این نور به خاموشى نگراید و هر روز شکاف هایى که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق براى استعمار ملل اسلام حاصل شده است، با جنبش دنیایى و همه جانبه طبقات تحصیلکرده اعم از روحانى و دانشگاهى از بین برود و با اطلاع از دردها و نابسامانی ها به علاج و سازندگى بپردازند.

آنچه مى ‏توان گفت ام الامراض است، رواج روزافزون فرهنگ اجنبى استعمارى است که در سالهاى بسى طولانى جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلى استعمار بر آن دامن ‏زده ‏اند و از یک فرهنگ فاسد استعمارى جز کارمند و کارفرماى استعمارزده حاصل نمى ‏شود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسى کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده، به جاى آن فرهنگ اسلامى- انسانى را جایگزین کنید تا نسل هاى آینده با روش آنکه انسان‏سازى و عدل ‏پرورى است، تربیت شوند.

باید کوشش کنید تا طرز حکومت اسلام و رفتار حکام اسلامى را با ملتهاى مسلمان به اطلاع دنیا برسانید تا زمینه فراهم شود که حکومت عدل و انصاف به جاى این حکومتهاى استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاولى است، برقرار شود. اگر قشرهاى جوان از هر طبقه که هستند ماهیت حکومت اسلام را که با کمال تأسف جز چند سالى در زمان پیغمبر اسلام- صلى اللَّه علیه و آله- و در حکومت بسیار کوتاه امیر المؤمنین- علیه السلام- جریان نداشت، بفهمند، اساس حکومت هاى ظالمانه استعمارى و مکتبهاى منحرف کمونیستى و غیره، خود به خود برچیده مى‏شود. این کاخهاى مجلل آسمانخراش و آن کامجویی هاى رؤیایى سلاطین جور و حکومتهاى باطل که با دسترنج ملتها فراهم شده است، مردم را به سوى حزبهاى منحرف مى ‏کشاند. اگر حکومت اسلام که رئیسش با رعیت یکسان و دار الحکومه ‏اش مسجد روى خاک هاى گرم و سلطانش با کفش و جامه کهنه حکومت مى‏ کند و ملت در پناه آن با آرامش و در سایه عدل زندگانى مى ‏کند، روى کار آید، اساس انحرافات چپ و راستى بر باد مى ‏رود.

باید کوشش کنید آنچه را از دست داده‏ اید در طول مدت حکومتهاى دست نشانده که مهمتر از همه استقلال روحى است که لازمه ‏اش احساس حقارت در مقابل حکومتهاى جور است، بازیابید. لازم است حوادثى که در ممالک اسلامى با دست عمال استعمار مى‏ گذرد بررسى دقیق کنید و بعد از تجزیه و تحلیل، ملتها را از نتایج فاسده آنها مطلع نمایید. باید حادثه ‏سازی ها و شایعه ‏پرداز یهایى که در ممالک اسلامى براى تحکیم اساس‏ حکومت استعمارى است، بررسى دقیق کنید؛ نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل. لازم است از اختلافات داخلى که به نظر م ى‏رسد اکثرش با دست سازمانهاى خیانتکار ایجاد مى ‏شود تا با خیال راحت به زندگانى کثیف ظالمانه خود ادامه دهند، جداً احتراز کنید و کسانى که به این نحو اختلافات دامن ‏مى ‏زنند تقبیح کنید. باید فداکارى کنید در ارجاع مجد و عظمت اسلام که مهمش عظمت معنوى آن است تا در پناه حکومت عدل الهى همه طبقات در رفاه و آسایش زندگى کنند.

از خداوند متعال توفیق و تأیید آقایان محترم را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستار است. و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
روح اللَّه الموسوی الخمینى‏ (صحیفه امام، ج‏2، صص345 الی 348)

انتهای پیام /*