در سرتاسر دهر روزى شریفتر از این روز نیست

کد : 50395 | تاریخ : 05/03/1393

* گزیده ای از سخنان امام راحل(س) در تجلیل از شان پیامبر اکرم(ص) و روز مبعث:

یک روایتى است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. (صحیفه امام، ج 10، ص: 489)

باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَى الابَد»، روزى شریفتر از آن نیست؛ براى اینکه حادثه اى بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیاى بزرگ، انبیاى اولو العزم و بسیارى از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثه اى بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالى و حادثه اى بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتى که بعثت «رسول ختمى» است و بزرگترین شخصیتهاى عالم امکان و بزرگترین قوانین الهى. و این حادثه در یک همچو روزى اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزى ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت. لهذا، این روز را بر همه مسلمین و بر همه مستضعفین جهان تبریک عرض مى کنم. (همان، ج 12، ص: 419 و 420)

پیغمبر غصه مى خورد براى اینکه، دعوت مى کند و اجابت کم مى شود؛ فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَّفْسَکَ. و یکى از غصه هاى انبیا هم همین است که تعلیماتشان را نتوانستند به ثمر برسانند به آن طورى که تعلیم اقتضا مى کند. پیغمبر مى خواست همه مردم را على بن ابی طالب کند ولى نمى شد. و اگر بعثت پیغمبر هیچ ثمره اى نداشت الّا وجود على بن ابی طالب و وجود امام زمان- سلام اللَّه علیه- این هم توفیق بسیار بزرگى بود. اگر خداى تبارک و تعالى، پیغمبر را بعث مى کرد براى ساختن یک همچه انسانهاى کامل، سزاوار بود؛ لکن آنها مى خواستند که همه آن طور بشوند، آن توفیق حاصل نشد. اسلام یک قوانینى است که انسان مى خواهد درست کند. قرآن هم کتاب انسان سازى است، مى خواهد انسان درست کند.

پیغمبر هم از اوّلى که مبعوث شد تا آخر، وقتى که از دنیا تشریف بردند در صدد این بود که آدم درست کند. در فکر این بود (همان، ص: 424 و 425)

 مسئله بعثت یک تحول علمى- عرفانى در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه هاى خشک یونانى را که به دست یونانیها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل  کرد به یک عرفان عینى و یک شهود واقعى براى ارباب شهود. (همان، ج 17، ص: 430 و 431)

آن چیزى که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا براى این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرتهاى  بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت براى این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمتها نجات بدهد، ظلمات را بکلى کنار بزند و به جاى او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جاى او نور علم بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جاى او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جاى او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرق نداشته باشند. (همان، ص: 434 و 435)

پیغمبر اکرم- صلى الله علیه و آله و سلم- که ختم همه پیامبران است و کامل ترین دین را عرضه کرده است بر بشر، قرآن را که به وسیله وحى بر او نازل شده است عرضه کرده است. (صحیفه امام، ج 19، ص: 112)

این عید سعید را، که باید گفت بزرگترین اعیاد اسلامى است، من به همه مسلمین جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض مى کنم. قضیه بعثت مسئله اى نیست که ما بتوانیم در اطراف او صحبتى بکنیم. ما همین قدر مى دانیم که با بعثت پیغمبر اکرم، انقلاباتى حاصل شد و چیزهایى در دنیا حاصل شد که قبل از او نبوده است. آن معارفى که به برکت بعثت رسول اکرم در عالم پخش شد- کسانى که مطلع اند که این معارف چى است و تا آن اندازه اى که ماها مى توانیم ادراک بکنیم- مى بینم که از حد [درک ] بشریت خارج است؛ اعجازى است فوق ادراک بشریت از یک انسانى که در جاهلیت متولد شده است، در جاهلیت بزرگ شده است و یک آدمى بوده است که در یک محیطى پرورش یافته است که اسمى از این مسائل اصلًا نبوده در آن وقت. محیط آنجا اصلًا راجع به مسائل دنیا و به مسائل عرفان و فلسفه و سایر مسائل اصلًا آشنایى نداشتند و در تمام عمرش، حضرت آنجا بوده، یک سفر مختصرى کرده است که چند وقتى، یک چند روزى، سفر کرده و برگشته. آن وقت، وقتى که بعثت حاصل شد، انسان مى بیند که یک مطالبى پیش آورده است که از حد بشریت خارج است. این اعجازى است که براى اهل نظر، دلیل بر نبوت  پیغمبر است، و الّا ایشان به خودش نمى توانست این کار را بکند. نه تحصیلاتى داشت، حتى نوشتن را هم نمى دانست. مسائل، یک مسائل بزرگى است که ما نمى توانیم در اطرافش صحبت کنیم و کشف هم نشده است؛ براى خود ایشان است و کسانى که خاص الخاص ایشان هستند. مسائل اجتماعى در اسلام- مى دانید که- هست؛ همه جور مسائل هست و به درجه اعلا هست که از عهده یک نفر آدمى که در آن محیط زندگى کرده است و یا در هر محیطى [برنمى آید که ] یک نفر آدم بتواند این طور در دنیا همه چیز را بیابد که مطابق عقل حالا باشد و آینده. این یک امر اعجاز است؛ غیر از اعجاز چیز دیگر نمى تواند باشد. (همان، ج 20، ص: 419 و 240)

در زمان پیغمبر، وضع جورى بود که پیغمبر حتى احکامى [را] که مى خواست بگوید، تقیه مى کرد حضرت؛ مسائلى که مى خواست بگوید حضرت، ملاحظه مى کرد و موفق نشد پیغمبر به آن چیزى که مى خواست، آن چیزى که دلخواهش بود بعث کرد. همه چیز گفت، در رساندن مطلب هیچ قصورى نبود، اما در فهماندن مردم، آشنا کردن مردم به مسائل، یک مسئله اى نبود که از عهده کسى برآید. و لهذا، مى بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. (همان، ص: 240)

انتهای پیام /*