باید مکتب عرفانی امام(س) را زنده نگه داریم

مهم ترین بُعد شخصیتی امام خمینی(س) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران عرفان ایشان است که زیربنای وجودی شخصیت شامخ آن حضرت به شمار می رود. عرفان امام علی العموم کلیه ابعاد سیاسی، اجتماعی و فکری ایشان را به نور حق منوّر گردانیده است.

کد : 50506 | تاریخ : 13/03/1393

پرتال امام خمینی(س)- دکتر سیدسلمان صفوی؛ رییس آکادمی مطالعات ایرانی لندن: زمانی که امام با صلابت می فرمایند: «امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» پشتوانه این موضع، اتصال عرفانی ایشان به حضرت حق، به عنوان تنها منشا و سرچشمه قدرت است. اگر امام در بدو ورود در بهشت زهرا در اوج حکومت نظامی طاغوت فرمودند: «من دولت تعیین می کنم » به پشتوانه حضرت «ملک الناس» چنین کلام دوران سازی را بیان کردند، وگرنه یک روحانی تازه از تبعید بازگشته چگونه می تواند در مقابل حکومت تا دندان مسلح طاغوت و امپریالیسم امریکا قد علم کند. تفاوت معرفت دینی امام خمینی با دیگران در این بود که جنس معرفت امام از جنس مشاهده و دیدن جمال و جلال حضرت حق و جهان و مافیها بود، در حالی که جنس معرفت دیگران که به توانایی مقابله با طاغوت ایمان نداشتند، از جنس علم حصولی و قیل و قال مدرسه و کتاب خوانی بود.

جای جای کلمات امام، حق و خلق است: سرسپردگی به حضرت حق و خدمت به مردم به عنوان عیال الله است. عرفان امام، عرفان ناب علوی و جمع جهاد اکبر و جهاد اصغر است. همچنان که مشی پیامبر عظیم الش‍ان اسلام، مولی الموحدین و عرفای شامخ نظیر شیخ صفی الدین اردبیلی بنیانگذار ایران نوین، شیخ عبدالقادر الجزایری رهبر مبارزه علیه استعمار فرانسه و شیخ شامل رهبر مبارزه با استعمار تزارهای روس بر اساس این سنت صالحه بود. امام دو کتاب بسیار ارزشمند «ولایت فقیه» و «مصباح الهدایه» را در باب ولایت به رشته تحریر درآوردند، که متاسفانه تنها کتاب «ولایت فقیه» شهرت عام دارد، در حالی که این دو کتاب مکمل یکدیگرند و کتاب «مصباح الهدایه» که درباره ولایت معنوی است، سنگ زیربنای ولایت است. امام در کتاب «مصباح الهدایه» با تبیین چگونگی دستیابی انسان به عرفان حضرت حق و جهان تحت ولایت اللهی با تهذیب نفس، تاکید می کنند صفات الهی تحت سایه ولایت اللهی و مصطفوی و علوی پس از «تخلیه» نفس از رذایل نفس و «تجرید»، در وجود آدمی «تجلی» می یابد و به این ترتیب زبان و گوش و چشم الهی می شود و با اذن الهی به «تفرید» و ولایت معنوی می رسد. عرفان به عنوان دانش معنویت، لبّ اللباب دین و ثمره و پرچم آن «ولایت» است. عموم سالکان طریق حق برای عاقبت به خیری باید ذیل پرچم ولایت اللهی و انسان کامل حرکت کنند تا به نور و فلاح برسند و به ولایت «نجمیه» دست یابند. 

امام خمینی با زبان غیرفنی و مختصر اما گرمابخش راه سلوک عرفانی و انسانی خوب شدن را برای عموم مردم تبیین می کردند، چنان که می فرمودند: «جهان محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» این کلام نورانی که اساس آن جهان بینی عرفانی و وحدت وجود است: بهترین روش جهت انتباه و مراقبه نفس، برای دوری گزیدن از غفلت و لغرش است. امام در باب وحدت وجود فرموده اند: «نظر سوم وحدت است که در این نظر صوفی و عارف می گویند: «لیس فی الدار غیره دیار» و جلوه را در متجلی، فانی می بینند.»امام خمینی عرفان اسلامی را به روش سنتی نزد استاد تلمذ کرده، ذکر گرفتند و زیرنظر استاد آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی و آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از بزرگان سلسله معروفیه و طریقت شوشتریه، با طی کردن طریقت سلوک معنوی، به مرتبه یی برجسته در عرفان نظری و عملی نایل آمدند. امام کتب عرفانی «فصوص الحکم»، «مفتاح الغیب» و «منازل السائرین» را نزد آیت الله شاه آبادی تلمذ کردند. ایشان در تالیفات عرفانی خود از پیر طریقت خود غالبا با عنوان «شیخ عارف کامل شاه آبادی روحی فداه» یاد کرده می فرمودند: «ایشان حق حیات روحانی بر گردن من دارد که با دست و زبان از عهده شکرش بر نمی آیم.» امام خمینی در مورد عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی می فرمایند: «در قبرستان شیخان قم یک مرد خوابیده است. و او حاج میرزاجواد آقای تبریزی است. بوی آدمیت از مزار او به آسمان پیچیده است.» پروفسور سیدحسین نصر، اسلام شناس معاصر و استاد دانشگاه جرج واشنگتن در مقاله منتشره به زبان انگلیسی در مجله ترانسندنت ، امام خمینی را از چهره های شامخ معاصر عرفان اسلامی و میراث دار سنت صالحه عرفان و طریقت ناب اسلامی می خواند.
امام درباره عرفان می فرمایند: «عرفان به علمی گفته می شود که به مراتب احدیت و واحدیت و تجلیات به گونه یی که ذوق عرفانی مقتضی آن است، پرداخته و از اینکه عالم و موجودات، جمال جمیل مطلق و ذات باری است بحث می نماید. هر کس که این علم را بداند به او عارف گویند و به کسی که این علم را عملی نموده و آن را از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، صوفی گویند.» (اردبیلی، عبدالغنی (آیت الله)، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج2، ص 156) امام در آثار خود از عرفا و متصوفه حقیقی نظیر محی الدین، به عنوان اصحاب معرفت، اصحاب قلوب، ارباب قلوب، اهل الله، اولیا و عرفای شامخین یاد می کنند. ایشان همچون دیگر عرفای حقیقی معتقدند طریقت و حقیقت جز از راه شریعت حاصل نخواهد شد. امام خمینی مشرب عرفان را از دیگر مسلک ها توحیدی تر و محکم تر می دانند: «آنچه در بین تمام مذاهب، اتقن و اسلم از مناقشات و مطابق تر است با مسلک توحید، مشرب عرفای شامخین و اصحاب قلوب است.» (چهل حدیث، ص 646) از نظر ایشان حکومت اسلامی نیز مقدمه عرفانی شدن انسان و جامعه است. امام خمینی بر اساس آثارشان از بین بزرگان عرفان به شبلی، ابوسعید ابوالخیر، بایزید بسطامی، خواجه عبدالله انصاری، محی الدین اندلسی، صدرالدین قونوی، جلال الدین مولوی، شیخ صفی الدین اردبیلی، شاه نعمت الله ولی، عبدالرزاق کاشانی، داوود قیصری و خواجه حافظ شیرازی علاقه داشتند و خود از شارحان و مدرسین آثار محی الدین بودند. در بین مفسرین عرفانی قرآن نیز از محی الدین، عبدالرزاق کاشانی و ملاسلطان علی گنابادی یاد کرده اند.
امام در آثار عرفانی خود به اشعار حافظ، مولانا و خواجه عبدالله انصاری استشهاد می کنند نظیراین دوبیت از خواجه عبدالله انصاری: آن کس که تو را شناخت جان را چه کند / فرزند و عیال و خانمان را چه کند - دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی / دیوانه تو هر دو جهان را چه کند (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 127) یا این بیت حضرت مولانا: ما عدم هاییم هستی ها نما / تو وجود مطلقی هستی ما (شرح دعای سحر، فهری، ص 296) یا این بیت حافظ: در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس / هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس (آداب الصلاة، ص 119) آثار عرفانی امام خمینی که می تواند رهگشای همه سالکان حضرت محبوب باشد عبارتنداز: آداب الصلاة، تفسیر سوره حمد، چهل حدیث، سر الصلاة، شرح حدیث جنود عقل و جهل، شرح دعای سحر و مصباح الهدایه. مسوولان باید مکتب عرفانی امام خمینی را زنده نگهدارند و اجازه ندهند به میراث علمی و معنوی امام آسیبی وارد آید. انقلاب اسلامی با مشرب علمی امام به پیروزی رسید و رمز استمرار آن نیز ادامه مکتب معرفتی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است. همان گونه که انقلاب اسلامی در هیچ جای جهان بی نام خمینی شناخته شده نیست، استمرار راه امام و انقلاب اسلامی نیز بدون عرفان او قابل دوام نیست. فتامّل.

منبع: اعتماد

انتهای پیام /*