مروری بر زندگی نامه سیاسی شهید بهشتی

۲۴ سال قبل در شامگاه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ با انفجار یک بمب قوی توسط منافقین در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران فاجعه بزرگی رخ داد که در آن ۷۲ تن از بهترین فرزندان ایران اسلامی به شهادت رسیدند وعده ای نیز مجروح شدند.

کد : 50592 | تاریخ : 28/03/1393

سالها قبل در شامگاه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ با انفجار یک بمب قوی توسط منافقین در سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران  فاجعه بزرگی رخ داد که در آن ۷۲ تن از بهترین فرزندان ایران اسلامی به شهادت رسیدند و عده ای نیز مجروح شدند. آیت الله سید محمد حسینی بهشتی  عالم مجاهدی که در آن زمان رئیس قوه قضائیه بود ولی شخصیت علمی ، فکری و معنوی او موجب شده بود همه او را قوی ترین بازوی امام خمینی بدانند در این فاجعه به شهادت رسید. در این یادداشت  به مرور زندگی این رکن مهم انقلاب و شخصیت وی از دیدگاه حضرت امام خمینی(س) داریم.

شکوفایی شخصیت

شهید مظلوم آیت الله بهشتی در سال ۱۳۰۷ در یکی از خانواده های اصیل روحانی در اصفهان به دنیا آمد. دوران کودکی ایشان همراه با تحولات سیاسی اجتماعی آغاز سلطنت غاصبانه رضاخان سپری شد و دوران تحصیلات ابتدائی و متوسطه ایشان با موجی از گرایشات فکری گوناگون که در آن روزگار جامعه ایران را در برگرفته بود همزمان بود.هنگامی که شهید بهشتی دوره مقدمات و سطح علوم اسلامی را در حوزه علمیه اصفهان می گذراند ، چه در درون حوزه و چه در میان مردم به تجربه تحولات سیاسی اجتماعی می پرداخت و با مطالعه مکتب های گوناگون وارداتی که آن روزها بازارشان داغ بود داده های فکری آن مکتب ها را با توجه به آگاهیهای عمیقی که از همان دوره به دلیل استعداد سرشار و علاقه و پشتکار فراوان به مطالعه و تحقیق نسبت به علوم اسلامی داشت محک می زد.

در میدان مبارزات سیاسی

در سالهای ۱۳۲۵ به بعد که سالهای اقامت شهید بهشتی در قم و ادامه تحصیلات اسلامی در حوزه علمیه بود  رواج افکار ماتریالیستی در سراسر کشور در حال اوجگیری بود. همزمان با این رویداد مبارزات روحانیت به رهبری مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی علیه دربار محمد رضاپهلوی در حال شکل گرفتن بود. در آن زمان ، حوزه علمیه قم عهده دار مبارزات علمی و فکری علیه موج افکار مادی و الحادی بود و روحانیونی که در خارج حوزه بودند به رهبری مرحوم آیت الله کاشانی رسالت مبارزات سیاسی علیه دربار پهلوی را بردوش می کشیدند. شهید مظلوم آیت الله بهشتی از افراد معدودی بو د که از یکسو در حوزه علمیه قم با علامه فقید آیت الله سید محمد حسین طباطبائی فیلسوف بزرگ و مفسر کبیر قرآن که اقدام به تاسیس مجمعی از شاگردان مبرز خود جهت تحقیق در مکتب های فکری و تدوین افکار فلسفی و اعتقادی خود نموده بود به کار مبارزه علمی و فکری علیه موج افکار مادی و الحادی مشغول بود و از سوی دیگر عملا در میدان مبارزات سیاسی علیه دربار پهلوی حضور داشت .

بهشتی مدافع تشکل سیاسی

شهید مظلوم آیت الله بهشتی در بیان تجربیاتی که از مبارزات دوران آیت الله کاشانی اندوخته بود می گفت : شکست مبارزات آیت الله کاشانی به همه ثابت کرد که روحانیت باید از خود یک تشکل قوی سیاسی داشته باشد تا در چهار چوب آن تشکل ، کادر سازی کند و انسانهائی مبارز  متعهد  آگاه پرتلاش  مقاوم و مخلص تربت نماید تا در دوران مبارزه , پیشگام و در دوران پس از پیروزی  مدیرانی خوب و خدمتگزارانی لایق برای مردم باشند.

شهید مظلوم آیت الله بهشتی از اصلی ترین عناصر روحانیت مبارز بود که در سازماندهی تظاهرات و راه پیمائیهای میلیونی در سال ۵۶ و ۵۷ مهمترین نقش را داشت . در آبان ۱۳۵۷ شهید بهشتی به دنبال هجرت امام از عراق به فرانسه سفری به پاریس کرد و به زیارت امام نائل شد و هسته اصلی شورای انقلاب اسلامی که شهید بهشتی و شهید مطهری اولین و اصلی ترین عناصر آن بودند در همان سفر طراحی شد. بازگشت شهید بهشتی از پاریس با محرم خونین ۱۳۵۷ قرین بود و در روزهای تاسوعا و عاشورای همین محروم بود که او با سخنرانی های بسیار مهم خود در خیابان و میدان آزادی و اعلام خلع شاه از سلطنت  فصل جدیدی در مبارزات علیه دربار منحوس پهلوی گشود. پس از رخ نمودن همین تحول بود که شاه مزدور تصمیم به فرار گرفت و سرانجام مبارزات مردم به رهبری حضرت امام خمینی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید . شهید مظلوم آیت الله بهشتی در فاصله سالهای ۴۹ تا ۵۷ سه بار توسط ساواک جهنمی شاه دستگیر و به زندان افکنده شد که آخرین آن روزهای دهه اول محرم ۱۳۵۷ بود .

نقل یک خاطره

این خاطره را از زبان خود ایشان نقل است که می گفتند : در زندان کمیته شهربانی دو ساعت و نیم از من بازجوئی کردند و به من گفتند ترا دستگیر کرده ایم تا راه پیمائیهای تاسوعا و عاشورا صورت نگیرد. من در پاسخ به آنها گفتم : اشتباه شما در همینجاست ، چه مرا آزاد کنید و چه نکنید این راه پیمائیها صورت خواهند گرفت . این کارها قائم به شخص نیست . آنها وقتی اطمینان خاطر مرا دیدند و دانستند که نگهداشتن من در زندان جز زیان چیزی برای آنها در برندارد ، پس از سه روز مرا آزاد کردند.

نقش او درتدوین قانون اساسی

در میان خدمات شهید مظلوم آیت الله بهشتی  تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی و ترویج تفکر تشکیلاتی در جامعه انقلابی ایران اسلامی از ارزش و اهمیت فوق العاده ای برخوردار هستند. قانون اساسی جمهوری اسلامی که خون بهای دهها هزار شهید راه تحقق آرمانهای اسلامی در ایران است  در عین حال که نتیجه تلاش خبرگان برگزیده ملت است بیش از همه مرهون دوراندیشی ها و تدبیر شهید مظلوم آیت الله بهشتی می باشد. ارائه نظریات دقیق درباره جزء جزء قانون اساسی همراه با بیانات مستدل از سوی شهید بهشتی و همچنین قدرت و تدبیر فوق العاده ای که ایشان در اداره مجلس خبرگان قانون اساسی از خود بروز دادند  سبب شد که ایشان تعیین کننده ترین نقش را در تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی داشته باشند. دقیقا به همین جهت بود که بیشترین دشمنی دشمنان داخلی و خارجی انقلاب اسلامی علیه شهید مظلوم آیت الله بهشتی از هنگامی آغاز و ابراز شد که ایشان نقش کارساز خود را در مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی نشان دادند. دشمن به خوبی می دانست که اگر این قانون اساسی به تصویب و تثبیت برسد دیگر نمی تواند انقلاب را به انحراف بکشاند. به همین جهت پیش از آنکه کار تدوین قانون اساسی به پایان برسد  دشمن حملات تند همراه با تهمت و افترای خود را متوجه شهید مظلوم آیت الله بهشتی که نقش تعیین کننده ای در تدوین و تصویب این قانون داشت نمود تا بلکه بتواند از به انجام رسیدن این امر مهم جلوگیری بعمل آورد. (برگرفته از کتاب « بهشتی و انقلاب » نوشته مسیح مهاجری)

 شهیدی از جنس ابرار

شخصیت کم نظیر آیت الله بهشتی و مدیریت و تدبیر او موجب شد دشمنان در صدد نابود ساختن او برآیند و این جنایت توسط گروهک تروریستی منافقین در شامگاه هفتم تیرماه ۱۳۶۰ عملی شد . صبح روز هشتم تیرماه یعنی ساعاتی بعد از شهادت آیت الله بهشتی و همراهان او امام خمینی در دیدار اقشار مختلف مردم مطالبی بیان فرمودند که نشان دهنده عظمت شخصیت آیت الله بهشتی و ارزش وجودی همه شهدای فاجعه هفتم تیر ماه است. امام فرمودند :

 البته این پیشامد برای همه ملت ما ناگوار بود و یک اشخاصی که برای خدمت ،خودشان را حاضر کرده بودند و خدمتگزار این کشور بودند،  اشخاصی بودند که آن قدری که من از آنها می شناسم از ابرار بوده اند  از اشخاص متعهد بوده اند که در راس آنها مرحوم شهید بهشتی است . ایشان را من بیست سال بیشتر می شناختم . مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان بر من معلوم بود. و آنچه که من راجع به ایشان متاثر هستم , شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود. مخالفین انقلاب  افرادی (را) که بیشتر متعهدند , موثر در انقلاب اند  آنها را بیشتر مورد هدف قرار داده اند.ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود. تهمتها , تهمتهای ناگوار به ایشان می زدند! از آقای بهشتی اینها می خواستند موجود ستمکار دیکتاتور معرفی کنند ، در صورتی که من بیش از بیست سال ایشان را می شناختم و بر خلاف آنچه این بی انصافها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و « مرگ بر بهشتی » گفتند  من او را یک فرد متعهد، مجتهد،...  متدین , علاقه مند به ملت ، علاقه مند به اسلام و به دردبخور برای جامعه خودمان می دانستم . و شما گمان نکنید که این آقایان که وارد شدند در این شغلهای دولتی ، اینها یک اشخاصی بودند یا هستند که راهی برای استفاده جز این مقام ندارند ، اینها هر کدام اشخاص متعهدی بودند که در پیش مردم مقام داشتند ، در پیش روحانیت مقام بزرگ داشتند، و این طور نبود که واخورده باشند که بخواهند بیایند اینجا انحصار طلب باشند. خدا انصاف بدهد به آنهایی که انحصار طلب بودند و می خواستند بهشتی و خامنه ای و رفسنجانی و امثال اینها را از صحنه خارج کنند. اینها رفتند به آقای بهشتی و این جمعی که در این واقعه […] , در این واقعه فجیع (که ) به دست عمال امریکا و به دست اشخاصی که کسی (که)« شناخت » آنها را خوانده باشد ، می داند که به هیچ یک از اصول اسلامی اعتقاد نداشتند ، (درست شده بود) به دست اینها شهید شدند و به درگاه خدا شتافتند و نحن ان شاءالله بهم لاحقون (صحیفه امام جلد ۱۴ صفحات ۵۱۸ و۵۱۹)

همچنین امام خمینی در پیامی که در تاریخ ۹ تیرماه ۶۰ یعنی دو روز بعد از فاجعه صادر کردند ، ضمن ارائه تحلیل جامعی از جنایات منافقین و اربابان خارجی آنها ، به تجلیل از شهدای هفتم تیر پرداختند و آیت الله بهشتی را شهید مظلومی نامیدند که خاری بود در چشم دشمنان اسلام.  بخشی از این پیام چنین است :

ملت ایران در این فاجعه بزرگ ۷۲ تن بیگناه به عدد شهدای کربلا از دست داد. ملت ایران سرافراز است که مردانی را به جامعه تقدیم می کند که خود را وقف خدمت به اسلام و مسلمین کرده بودند و دشمنان خلق گروهی را شهید نمودند که برای مشورت در مصالح کشور گرد هم آمده بودند. ملت عزیز ، این کوردلان مدعی مجاهدت برای خلق ، گروهی را از خلق گرفتند که از خدمتگزاران فعال و صدیق خلق بودند. گیرم که شما با شهید بهشتی که مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان اسلام و خصوص شما بود دشمنی سرسختانه داشتید ، با بیش از هفتاد نفر بیگناه که بسیاری شان از بهترین خدمتگزاران خلق و مخالف سرسخت با دشمنان کشور و ملت بودند چه دشمنی داشتید جز آنکه شما با اسم خلق از دشمنان خلق و راه صاف کنان چپاولگران  شرق و غرب   می باشید. ما گر چه دوستان و عزیزان وفاداری را از دست دادیم که هر یک برای ملت ستمدیده استوانه بسیار قوی و پشتوانه ارزشمند بودند ، ما گر چه برادران بسیار متعهدی را از دست دادیم که "اشداء علی الکفار رحماء بینهم" بودند و باری ملت مظلوم و نهادهای انقلابی سدی استوار و شجره ای ثمر بخش به شمار می رفتند ، لکن سیل خروشان خلق و امواج شکننده ملت بااتحاد و اتکال به خدای بزرگ هر کمبودی را جبران خواهد کرد. ملت ایران با اعتماد به قدرت لایزال قادر متعال همچون دریایی مواج به پیش می رود و در مقابل ابرقدرتها و تفاله های آنان با صفی مرصوص ایستاده است , و شما درماندگان عاجز را که در سوراخها خزیده اید و نفسهای آخر را می کشید به جهنم می فرستد و خداوند بزرگ پشت و پناه این کشور و ملت است (صحیفه امام جلد ۱۵ صفحات ۲ و ۳)

انتهای پیام /*