اهمیت و وظیفۀ دستگاه قضایى در کلام امام

امروز دستگاه دادگسترى و دادگاههاى انقلاب پاسبان آبرو و حیثیت جمهورى اسلامى و اسلام است و انحراف در قضا مردم را از این دستگاه مأیوس و به جمهورى اسلامى و روحانیون بدبین مى نماید.

کد : 50647 | تاریخ : 07/04/1393

مقام و اهمیت حافظین مکتب

اگر دادگاههاى ما برخلاف موازین اسلامى، بر خلاف عدالت، رفتار کنند، مکتب ما خدشه دار مى شود.(1)

پاسدار وجهۀ اسلام

مى دانید که الآن اشخاص مختلف با اغراض شیطانى در صدد این هستند که این چهرۀ اسلامى جمهورى را مُشوَّه کنند. یکى از راههاى مشوَّه شدن، همین دادگاههاست که اگر خداى نخواسته در دادگاهها یک امر خلافى واقع بشود، این فقط به دادگاه صدمه نمى زند، به جمهورى فقط صدمه نمى زند، به اسلام ضربه مى زند؛ صدمه، صدمه به اسلام است. اگر صدمه به اشخاص بود، ولو آن هم صحیح نبود، اما باز مطلبى بود؛ اما شما مواجهید با اینکه در کارهایتان یا وجهۀ اسلام را وجهۀ نورانى  آنطور که هست ـ جلوه بدهید؛ یا خداى نخواسته برخلاف آنطورى که اسلام هست جلوه بدهید. آن وقت دشمنها هم دامن بزنند به آن و بگویند که خوب، یکوقتى ما گرفتار رژیم سابق بودیم؛ حالا هم گرفتار عبا و عمامه هستیم. البته شما هر چه هم کار خوب بکنید آنها حرفشان را مى زنند؛ لکن بهانه به دست دادن مسأله دیگرى است.(2)

نشانۀ جمهورى اسلامى

مى دانید که جمهورى ما اسلامى است. و اگر قضاوتش که در رأس آن تقریباً واقع است اسلامى نباشد، ما نمى توانیم به جمهورى مان،
جمهورى اسلامى بگوییم، و این باز جمهورى غیر اسلامى مى شود. جمهورى اسلامى باید همۀ نهادهایى که دارد اسلامى باشد. و از همه مهمتر قضا و قضاوت است، که باید روى موازین اسلام باشد. امیدوارم آقایان با کمک همۀ اقشارى که در این امر اطلاع دارند، مشغول کار شوند و این کار را بکنند.(3)

حافظ حقوق مردم

شاید در اسلام کمتر چیزى مورد توجه بوده است مثل قوّۀ قضاییه. نکته اش هم معلوم است؛ براى اینکه در دست قوّۀ قضاییه، همه چیز ملت است؛ جان مردم است، مال مردم است، نوامیس مردم است، همه در تحت سیطرۀ قوّۀ قضاییه است... قوّۀ قضاییه هم معلوم است که یک نفر از آن اشخاصى که طاغوتى باشند در اینها نیست و همه اهل علمى هستند که با زندگى طلبگى امرار معاش کرده اند و در متن جامعه بوده اند و از گرفتاریهاى جامعه اطلاع دارند و گرفتار بوده اند خودشان هم. اینها مى توانند که به درد مستضعفین برسند.(4)

اهلیت متصدیان قضا

آیا شوراى قضایى این عصر ـ زمان جمهورى اسلامى ـ و رئیس دادگاه، رؤساى دادگاهها و رئیس ارگانهاى قضایى، همان طور هستند که در رژیم شاهنشاهى بود؟! آیا آقاى دکتر بهشتى هم و آقاى موسوى اردبیلى هم همان قاضیهایى هستند که در آن وقت بودند؟! آیا وضع قضاوت را در آن وقت اطلاع ندارند مردم؟ قاضیهایى که در آن وقت بودند ـ البته یک قشرشان که الآن هم در کار هستند اینها خوب بودند ـ آن تصفیه شده ها را مقایسه بکنید با اینهایى که الآن هستند. این آقاى موسوى اردبیلى که چند روز پیش از این آنطور نماز جمعه خواند و آنطور براى ملت دلسوزى کرد، مثل همان رؤساى دادستانى هستند که سابق بودند؟! و این مردم که آمدند اقتداى به ایشان کردند و به آنها اقتدا نمى کردند، مردم مى خواستند دنیا را بازى بدهند، یا خودشان بازى بخورند؟! یک طاغوتى را برداشتند و یک طاغوت دیگر گذاشتند؟! یک قاضى بناحق را برداشتند، و یک قاضى بناحق جایش گذاشتند؟! یک رئیس دیوان عالى را برداشتند، و یک رئیس دیوان عالى طاغوتى دیگرى گذاشتند به جایش؟! اینها همانها هستند؟! کارهایشان هم همان است؟! زندگیهایشان هم مثل همانهاست؟! خوب، باید بررسى بکند ملت ببیند که مسأله اینطورى است. این ملت مى خواهد مردم دنیا را بازى بدهد، یا مى خواهد یک قشرش یک قشر دیگر را بازى بدهد؟! اینها باید بررسى بشود تا بفهمیم که همان حرفى است که مى گویند که یک رژیم طاغوتى را برداشتید، یک رژیم طاغوتى دیگرى هم جایش گذاشتید؟ این هم راجع به قضات. که من نمى خواهم بگویم که قضات سابق چه اشخاصى بودند و از چه صنف مردمى بودند. این را من نمى خواهم بگویم که حتى کمونیست هم تویشان بود! قاضى شرع، قاضى اى که مى خواهد بر طبق موازین عمل کند، کمونیست است! و بدتر از آن هم تویشان بوده. حالا هم اینطور است؟! شوراى قضایى ما الآن مثل قضات آن وقت هستند، و دادگاههاى ما و دادگاههاى قضایى ما هم همان طور است؟! من باز نمى خواهم بگویم که در تمام کشور همۀ قضاتى که هستند درست هستند. هیچ همچو صحبتى نیست. من صحبتم همین است که اینکه مى گویند تغییر اسم است و رژیم شاهنشاهى برداشته شده، و همین رژیمى هم که هست همان رژیم شاهنشاهى است، من مى خواهم بگویم که مقایسه این دو تا را بکنیم، ببینیم که واقعاً مسأله اینطورى است و ما ادعاى دروغى داریم مى کنیم، و ملت ما هم همچو خداى نخواسته بى شعور و بى فرهنگ بوده اند که به دست خودشان رژیم شاهنشاهى را از بین برده اند، و به دست خودشان یک رژیم شاهنشاهى دیگر آورده اند؟! مسأله اینطور است؟ این هم یکى از جاها هست. البته نارساییهاى قضایى در سرتاسر کشور هست، لکن حالا مثل سابق است؟!(5)

مسألۀ مهم اسلام

دستگاههاى دادگسترى و دادگاههاى انقلاب و قضاوت دستگاه بسیار امر مهمى است که سر و کار با جان و آبرو و مال ملت دارد، و اهمیتى که اسلام به قضاوت داده است به کمتر چیزى داده است. امروز دستگاه دادگسترى و دادگاههاى انقلاب پاسبان آبرو و حیثیت جمهورى اسلامى و اسلام است و انحراف در قضا مردم را از این دستگاه مأیوس و به جمهورى اسلامى و روحانیون بدبین مى نماید.(6)

دارا بودن برترین جایگاه

قوۀ قضاییه از جاهاى دیگر اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه قوۀ قضاییه سروکار با همه چیز مردم دارد. اینها باید با توجه به خداى تبارک و تعالى و حسن نیت و توجه به مسائل اسلامى ـچنانچه دارند ـ با اینطور مشى کنند.(7)

بزرگى خطاى قاضى

قوۀ قضاییه باید توجه بکند که سر و کارش با جان و مال مردم است، نوامیس مردم، سر و کار این با آنهاست و باید افراد صالح در آنجا باشند، سالم باشند و توجه بکنند که خطاى قاضى بزرگ است، عمدش مصیبت بار است، خطایش هم بزرگ است، باید خیلى در این معنا توجه کنند.(8)

1) سخنرانى در جمع اقشار مختلف مردم، صحیفه امام، ج8، ص479

2) سخنرانى در جمع اعضاى سمینار دادگاههاى انقلاب، همان، 10، ص 270ـ271

3) سخنرانى در جمع جامعۀ قضات، همان، ج12، ص 213ـ214

4) سخنرانى در جمع مسئولین قضایى کشور، همان، ج13، ص 111

5) سخنرانى در جمع اقشار مختلف مردم، همان، ج14، ص 125ـ126

6) پیام به مردم و مسئولین، همان، ج14، ص 218

7) سخنرانى در جمع ائمه جمعۀ استان همدان، همان، ج17، ص 124

8) سخنرانى در جمع مسئولان نظام جمهورى اسلامى، همان، ج17، ص 379

منبع: قضا و قضاوت از دیدگاه امام خمینی، تبیان دفتر بیت و دوم، صص 3-7

 

انتهای پیام /*