نخستین شهید روحانی نهضت امام

این تنها مرحوم سعیدى نیست که با این وضع اسف‏ انگیز در گوشه زندان از پاى درمى ‏آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی گناه به جرم حق گویى در سیاهچال هاى زندان، مورد ضرب و شَتْم و شکنجه ‏هاى وحشیانه و رفتار غیر انسانى قرار مى‏ گیرند. این خوان یغما که مدت هاست مورد هجوم چپى و راستى قرار گرفته و گاهى با صراحت تقسیم گردیده

کد : 50702 | تاریخ : 18/04/1393

شهید آیت الله سعیدی در دوم اردیبهشت ماه سال 1308در مشهد چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حجت الاسلام سید احمد سعیدی بودند.در دوران طفولیت مادرش را از دست داد و تحت نظر پدر مشغول به تحصیل شد.  ابتدا به فرا گیری ادبیات عرب و مقدمات علوم اسلامی پرداخت و در مشهد از دروس فقه و اصول معارف استادان بزرگی چون حاج شیخ کاظم دامغانی، مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی تلمذ کرد.

 برای طی مراحل بعدی علوم اسلامی عازم حوزه علمیه قم شد و در آن شهر در محضر اساتید بزرگی نظیر آیت الله العظمی بروجردی(س) و آیت الله العظمی امام خمینی(س) حاضر شد و سرانجام با زحمات طاقت فرسا و تلاشهای پیگیر به درجه اجتهاد نائل آمد.   آیت الله سعیدی علاوه بر ادامه تحصیل و تدریس طلاب به مسافرتهای تبلیغی نیز همت گماشت.

با آغاز نهضت امام خمینی(س) در آغاز دهه 1340آیت الله سعیدی که شیفته راه و طریق و مسلک مرید خویش بود به نهضت پیوست و از همان آغاز نهضت اسلامی در سنگر مبارزه قدم گذاشت و در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد.

پس از تبعید امام(س)، آیت الله سعیدی به دنبال تلاشهای پیگیری که جهت معرفی امام(س) و نهضت پربرکتش داشت، هجرتی به عراق کرد و در آنجا جلساتی تشکیل داد و نهضت حضرت امام(س) و شخصیت والای روحانی او را تشریح نمود و تلاش و خدمات او بود که زمینه های استقبال از امام را فراهم ساخت.

 اما پس از مدتی و با صلاحدید حضرت امام(س) به عنوان امام جماعت مسجد موسی بن جعفر(ع) در تهران برگزیده شد و این مسجد را به سنگری برای مبارزه علیه رژیم قرارداده در این مکان مقدس به تربیت جوانان انقلابی پرداخت.

از اهم فعالیت های فرهنگی و تبلیغی ایشان در این دوره ترجمه رساله امر به معروف و نهی از منکر امام(س) از کتاب تحریر الوسیله و چاپ و نشر آن در میان جوانان بود. همچنین آن شهید بزرگوار نوارهای امام(س) را در نجف تحت عنوان “ولایت فقیه”‌ چاپ و تکثیر کرد.

ساواک وقتی تبلیغات مؤثر آیت الله سعیدی را مشاهده کرد، او را ممنوع المنبر نمود، اما آیت الله سعیدی دست از فعالیت نکشید و از محل خود خارج شده و به محلهای دوردست و روستاهای اطراف تهران می رفت و به کار خویش ادامه می داد. شهید سعیدی در سال 1345 دربارۀ جنایات اسرائیل سخنرانی مهمی کرد و همین سخنرانی باعث شد او را دستگیر کنند و 61 روز در حبس نگهدارند. در اردیبهشت 1349 بعد از اینکه رژیم با تصویب کاپیتولاسیون سر­سپردگی کامل خود را به اثبات رسانید از سرمایه گذاران آمریکایی دعوت به عمل آورد تا باصطلاح در ایران سرمایه گذاری کنند و در واقع در یک حرکت استعماری اقتصاد ایران را کاملاً در اختیار آمریکاییها قرار دهد. به دنبال این حرکت، علمای حوزة علمیه قم، در 11 اردیبهشت همان سال، با انتشار   اطلاعیه ای، مردم را از این خطر بزرگ مطلع ساختند.

در این میان آیت الله سعیدی نیز ساکت نماند. علیه استعمارگران دست به فعالیتهای شدید زد و با انتشار اعلامیه ای به زبان عربی خطاب به علمای کشورهای اسلامی، آنها را دعوت به قیام و مخالفت نمود. رژیم شاه که از حرکت پرخروش آیت الله سعیدی به وحشت افتاده بود او را دستگیر و در قزل قلعه زندانی کرد. و تحت شدیدترین شکنجه­ ها، در روز چهارشنبه 20 خرداد 1349 آن عالم مجاهد را به شهادت رسانید. پیکر آن مرد بزرگ فردای شهادتش تحویل فرزند ارشدش شد. و سرانجام به طور مخفیانه جنازۀ ایشان در وادی­ السلام قم  به خاک سپرده شد.

حضرت امام خمینی(س) در همان روز در پیامی به فضلا و محصلین حوزه‌های علمیه امام شهادت آقای سید محمدرضا سعیدی را به دست دژخیمان ساواک در زندان تسلیت گفته و به برنامه هجوم سرمایه‌داران آمریکایی و نیز همکاری دولت شوروی با رژیم ایران حمله کردند.

 

بسمه تعالى‏

خدمت عموم فضلا و محصلین حوزه ‏هاى علمیه- ایدهم اللَّه تعالى‏

حوادث اخیر ایران که قتل مرحوم سعیدى مترتب بر آنهاست، موجب کمال تأثر است. این تنها مرحوم سعیدى نیست که با این وضع اسف‏ انگیز در گوشه زندان از پاى درمى ‏آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی گناه به جرم حق گویى در سیاهچال هاى زندان، مورد ضرب و شَتْم و شکنجه ‏هاى وحشیانه و رفتار غیر انسانى قرار مى‏ گیرند. این خوان یغما که مدت هاست مورد هجوم چپى و راستى قرار گرفته و گاهى با صراحت تقسیم گردیده، اکنون با عناوین دیگر با کمال عوام‏فریبى نقشه ‏کشى شده و مورد تقسیم قرار گرفته است. از طرفى کارشناسان چپى که مقصود آنها اسارت شرق و ملل اسلامى است، به اسم تأسیس کارخانه ذوب آهن  (که نفع آن براى استعمار و کسب وجهه دستگاه جبار بیشتر از نفعى است که به ملت مى ‏رسد) و از طرف دیگر کارشناسان و سرمایه داران بزرگ امریکا به اسم عظیم ترین سرمایه گذارى خارجى براى اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده ‏اند. سرمایه دارانى که بنا به نوشته بعضى از روزنامه ‏ها هر لحظه از عمرشان ده ها هزار دلار قیمت دارد، باید دید براى چه منظور در تهران اجتماع مى ‏کنند؟ آیا براى غمخوارى و انسان دوستى است؟! کسانى که دنیا را به خاک و خون کشیده ‏اند و ده ها هزار انسان را براى شهوات به زیر خاک کرده ‏اند در اینجا دوست صمیمى ما هستند یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است؟! (این را هم همه مى‏ دانند) یا سودجویى سیاسى و اقتصادى با دامنه وسیع آن، که پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالک اسلامى و دیگر ممالک شرقى است از یک طرف و خودباختگى دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر، موجب این بدبختی هاست؟!

ملت ایران بداند که اگر خداوند متعال به این دستگاه خودباخته در مقابل اجانب، و جبار در مقابل ملتها مهلت دهد این آخرین چوب حراج نیست که به مخازن زیرزمینى و روى زمینى این کشور زده شده است؛ باید منتظر بالاتر باشند، اگر بالاترى باشد! اکنون زراعت، صنعت، معادن، منابع جنگلى و حتى توزیع متاع در سراسر کشور و جلب سیاحان را در اختیار آنان خواهند گذاشت و براى ملت ایران جز باربرى و کارگرى براى سرمایه داران و ذلت و فقر و فاقه چیزى نخواهد ماند. شما از خواب هایى که براى این کشورها دیده‏ اند اطلاع ندارید.

این جانب کراراً خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفى کنند و از معاملات با آنها احتراز جویند. اکنون راه را براى مصیبت بزرگترى باز کرده ‏اند و ملت را به اسارت سرمایه داران مى ‏خواهند درآورند. بر رجال دینى و سیاسى و جوانان مدارس دینى و دانشگاه و بر همه طبقات لازم است که قبل از اجرا شدن این واقعه و نتایج مرگبار آن اعتراض کنند؛ به دنیا برسانند که این قراردادها مخالف رأى ملت است.

این جانب اعلام مى‏ کنم هر قراردادى که با سرمایه داران امریکا و دیگر مستعمِرین بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احکام اسلام است. وکلاى مجلسیْن ایران چون منتخب ملت نیستند رأى آنها قانونى نیست و مخالف قانون اساسى و خواست ملت است. در این قضایا باید با نظارت مقامات بی طرف جهانى رفراندم شود تا خواست ملت معلوم‏ گردد.

من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را- که براى حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد- به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت مى ‏دهم و از خداوند متعال رفع شرّ دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسألت مى‏ نمایم. و السلام على من اتبع الهدى.

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

منبع:

صحیفه امام، ج‏2، ص: 277-279

انتهای پیام /*