روحانیت با مفاسد تمدن مخالف است نه با مظاهر تمدن

امام در بیانات خود به آیات قرآن که مسلمین را به مبارزه با سرمایه داران و طواغیت فرا می خواند، اشاره کرده اسلام، قرآن و روحانیت را نقطۀ اتکا و مایۀ اتحاد مردم ایران در نهضت اخیر معرفی می نمایند و به تبیین مواضع روحانیت پرداخته و اعلام می کنند که روحانیت با مفاسد تمدن و دانشگاه استعماری و سینما و رادیوی در خدمت استعمار، مخالف است نه با مظاهر تمدن.

کد : 51091 | تاریخ : 28/07/1398

روزهای پایانی مهر ۵۷ در حالی سپری می شد که بیشتر ادارات به علت اعتصاب کارکنان، به صورت تعطیل درآمده و دانش آموزان و دانشجویان نیز از حضور در کلاسهای درس خودداری می کردند. تظاهرات و راهپیمایی مردم، در شهرهای مختلف، همچنان ادامه داشت.
خبرگزاری رسمی پارس (وابسته به دولت) از مشهد گزارش داد که هزاران تن از مردم مشهد در سالروز ولادت امام هشتم (ع) در یک راهپیمایی اعتراضی که از مقابل منزل آیت الله شیرازی آغاز شد، به سوی حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) به حرکت درآمدند. در مسیر عبور، بین جمعیت و نیروهای انتظامی در چند نقطه، درگیریهایی به وجود آمد که نیروهای انتظامی برای متفرق کردن مردم از گاز اشک آور استفاده کردند. تظاهرکنندگان سپس به صحن عتیق رفتند و تا ساعت ۹ شب به تظاهرات پرداختند.
در ساری حدود ۳ هزار تن از زنان و مردان عضو جامعۀ فرهنگیان این شهر، در یک راهپیمایی طولانی، خواهان تحقق خواستهای خود شدند. لغو حکومت نظامی در سراسر کشور، آزادی قلم و مطبوعات، تشکیل کانون مستقل معلمان، آزادی دانش آموزان و معلمان زندانی، و انحلال واحدهای حفاظت در ادارات آموزش و پرورش، از جمله خواستهای راهپیمایان بود.
در رشت، ۲۷ هزار کارگر زن و مرد در بخش دولتی و خصوصی استان گیلان در اعتصاب به سر می برند، در تظاهرات چند روز پیش کرمانشاه (باختران)، نزدیک به ۱۵ بانک به آتش کشیده شد؛ به همین جهت مسئولان، برای ایمنی و اطمینان بیشتر، اقدام به دیوارکشی جلوی شیشه و نرده های بانکها کرده اند.
هفت تن از کارگران اعتصابی نفت در پالایشگاه آبادان، توسط مأموران انتظامی دستگیر شدند. جمع دیگری از کارکنان پالایشگاه ضمن اعتراض به این اقدام مأموران، به اعتصابیون پیوستند. زندانیان سیاسی کرمانشاه، اهواز و شیراز، اعتصاب غذای خود را از ۲۴ مهر شروع کردند. این موضوع، نگرانی های شدیدی بین خانواده های زندانیان به وجود آورده است.
گزارشهای خبرنگاران از دزفول، اندیمشک، زنجان و میناب حاکی است که تظاهرات آرام مردم توسط مأموران رژیم به خون کشیده شد و عدۀ زیادی به شهادت رسیدند. تنی چند از شهیدان را دانش آموزان مدارس تشکیل می دادند. (۱)
دولت کنترل امور را از دست داده است. قره باغی در کتاب «اعترافات ژنرال»، ضمن اشاره به اختلافات دولت شریف امامی با ارتشبد اویسی فرماندار نظامی، تهران می نویسد: «من در پاسخ شریف امامی گفتم این موضوع که گفتید صحیح است؛ به طوری که شهربانی کشور به من هم گزارش نموده در فرمانداری نظامی تهران، تعدادی اشخاص غیر مسئول، ناصالح و مشکوک جمع شده اند ... به جای این که مقررات حکومت نظامی به موقع اجرا گذاشته شده و محرکین و گردانندگان اغتشاشات دستگیر شوند ... بدون این که کوچک ترین نتیجه ای حاصل شود، روز به روز هم وضع امنیت کشور بدتر می شود و با این ترتیب هیچ گونه امیدی به بهبود وضعیت نیست و ضرورت دارد که یک تصمیم اساسی در این مورد اتخاذ شود.» (۲)
اظهارات قره باغی بیانگر این نکته است که سررشتۀ تمام کارها از دست دولت خارج شده است. مردم به پا خاسته به هیچ یک از وعده های رژیم، توجه نمی کنند. آنها به تأسی از رهبر خود، امام خمینی (س)، نه تحلیل و توجیه سیاست بازان حرفه ای را باور دارند و نه به خیمه شب بازیهای نمایندگان مجلس فرمایشی اعتماد می کنند.
گزارش زیر، نمونه ای است از درماندگی مردی که روزگاری خود را «شاه شاهان» می نامید:
«شاه، تقریباً تمام سردمداران رژیم را به کاخ سعدآباد فرا خواند. شریف امامی نخست وزیر، محمد باهری وزیر دادگستری، هوشنگ نهاوندی وزیر علوم و آموزش عالی، منوچهر آزمون وزیر مشاور در امور اجرایی، منوچهر گنجی وزیر آموزش و پرورش، کاظم ودیعی وزیر کار و امور اجتماعی، ارتشبد ازهاری رئیس ستاد، ارتشبد اویسی فرماندۀ نیروی زمینی و فرماندار نظامی تهران، سپهبد ناصر مقدم معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت و ارتشبد قره باغی وزیر کشور حضور داشتند. شاه از فرح ـ همسرش ـ هم خواسته بود در این جلسه شرکت داشته باشد. مذاکرات از ساعت ۱۹ شروع و تا ساعت ۲ بعد از نیمه شب ادامه داشت ... منوچهر آزمون ضمن تشریح اوضاع وخیم مملکت، پیشنهاد انحلال مجلسین و تشکیل «شورای انقلاب»! کرد تا افرادی که در گذشته مرتکب فساد و در نتیجه موجب نارضایی عمومی شده و مورد تنفر مردم هستند، در دادگاهی شبیه دادگاه زمان جنگ سریعاً محاکمه و اعدام شوند! سپهبد مقدم (رئیس ساواک) بلافاصله می گوید: اگر پیشنهاد آقای آزمون تصویب شود، خود ایشان، اولین کسی خواهد بود که به مجازات خواهد رسید! اعلیحضرت و سایرین خندیدند! (۳)...»
امام خمینی (س) در سخنرانی ۲۸ مهر ۱۳۵۷، که در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج در نوفل لوشاتو ایراد شده است، با تأکید بر این که استعمارگران در طول تاریخ کوشیده اند تا دو سد عمدۀ نفوذ آنان در ممالک اسلامی (آئین اسلام، و روحانیت به عنوان نگهبان و حافظ احکام اسلامی) را بشکنند، به تفصیل تاریخچۀ برخورد خصمانۀ رضاشاه با روحانیت را با ارائۀ نمونه هایی مشخص از قیام علما بیان می فرمایند.
امام به تشریح قیام انبیای بزرگی همچون ابراهیم خلیل و حضرت موسی علیهماالسلام، و پیامبر اسلام (ص) با سرمایه داران و سلاطین و ستمکاران، برگفتۀ ناروای آنان که دین را افیون جامعه و ساختۀ سرمایه داری می دانند، خط بطلان کشیده می فرمایند: «انبیا مقابل سرمایه دارها بودند، انبیا مخالف سرمایه داری بودند... روحانیین ایران و طبقات مختلف ایران در مقابل این سرمایه دارهای بزرگ و ممالک بزرگ و ابرقدرت ایستاده اند و دارند فریاد می زنند و آزادی می خواهند و نمی دانم، استقلال می خواهند. (۴)
امام در بخش دوم بیانات خود به آیات قرآن که مسلمین را به مبارزه با سرمایه داران و طواغیت فرا می خواند، اشاره کرده اسلام، قرآن و روحانیت را نقطۀ اتکا و مایۀ اتحاد مردم ایران در نهضت اخیر معرفی می نمایند. و به تبیین مواضع روحانیت پرداخته و اعلام می کنند که روحانیت با مفاسد تمدن و دانشگاه استعماری و سینما و رادیوی در خدمت استعمار، مخالف است نه با مظاهر تمدن.
قسمت دیگری از بیانات امام، به تشریح اوضاع اقتصادی نابسامان ایران و تبیین اهداف قیام مردم و فداکاری آنان و سردرگمی رژیم در برخورد با ملت اختصاص دارد. افشاگریهای مکرر امام در پاریس، بر افکار عمومی جهانیان، به ویژه غربیها، که در طول سالها اخبار تحریف شدۀ دستگاههای تبلیغاتی رژیم و گزارشه ای جعلی هم پیمانان غربی آن را شنیده اند و ایران را جزیرۀ ثبات و مهد آزادی و رفاه می دانند، بیشترین تأثیر را گذارد و آنان را با واقعیات ایران آشنا نمود.
امام در پایان بیانات خود ـ همچون گذشته ـ رسالت ایرانیان خارج از کشور را یادآور شده می فرمایند: «شما الآن موظفید که همان طوری که ایرانی ها دارند خون می دهند، لااقل شما کلام بدهید، لااقل شما تبلیغات بکنید ... این سیل خروشان را نه شوروی می تواند جلویش را بگیرد، نه امریکا می تواند. حق است این؛ این دست خدا باشد و کسی نمی تواند جلویش را بگیرد.» (۵) (کوثر، ج ۱، ص ۵۱۱ - ۵۱۴)
________________________________________
۱) نگاه کنید به روزنامه ‏های ۲۵ تا ۲۹ مهر ۵۷ .۲). اعترافات ژنرال، ص ۳۵ - ۳۶. ۳). اعترافات ژنرال، ص ۳۶ ـ ۳۸. ۴). صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۱ – ۵۲ ۵) صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۵۹.

انتهای پیام /*