بشارت امام به پیروزی چند ماه قبل از وقوع انقلاب اسلامی

امام در بیانات خود، ضمن نوید پیروزى قریب‏الوقوع، کشتارهاى رژیم را ناشى از جنونى مى‏دانند که در آخر عمر دیکتاتورها به آنان دست مى‏دهد. ایشان با اشاره به ترفند جدید شاه، که در عین ادامۀ کشتار، اظهار ندامت مى‏کند مى‏فرمایند: «توبۀ تو مرگ است، توبۀ گرگ مرگ است.»

کد : 30234 | تاریخ : 23/02/1391

بیش از چهار روز از سال 1357 شمسى نمى‏گذشت که پیام تسلیت امام خمینى (س) به مناسبت چهلم شهداى تبریز، خطاب به ملت ایران صادر شد. امام در این پیام، ضمن افشاى جنایات رژیم شاه از جمله کشتار بیرحمانۀ مردم قم توسط مأموران ساواک، که منجر به قیام مردم تبریز شد، تأکید کردند: «اسلام عزیز از شما ـ اى گروههاى مسلمان ـ در هر لباس و شغلى هستید، استمداد مى‏کند؛ و وظیفۀ همه است که در نجات آن کوشش کنید و ضربه‏هایى که از سلاطین جور، خصوصاً در این پنجاه سال حکومت ضد اسلامى و ملى دودمان پهلوى، خورده است و مى‏خورد جبران کنید.»

    امام در بخش دیگرى از این پیام هشدار دادند: «قیام تبریز، چون نهضت همۀ ایران، اسلامى است؛ براى دفاع از حق و از احکام اسلام است، و نسبت [دادن]این قیام را به مارکسیستها یا مارکسیستهاى اسلامى ـ که در تبلیغات شاهانه است ـ جز خدعه نیست و دلیل بر آن است که این مکتبهاى انحرافى پایگاهى در ایران ندارند و الاّ شاه از آنها ذکرى نمى‏کرد...»

    در این حال، محمدرضا شاه که خود را در کشتار مردم تبریز فاتح مى‏دید، در سخنرانى خود در 29/اسفند/1356 به اعطاى آزادى‏هاى سیاسى اشاره کرد و با موهن‏ترین کلمات از مبارزین یاد نمود و گفت: «...تصمیم گرفته‏ایم در ایران هرچه بیشتر آزادیهاى فردى به مردم بدهیم. از این آزادى ممکن است کرمهاى پژمردۀ کهنۀ ارتجاع یا جوجه‏هاى پر در نیاوردۀ سرخ سوء استفاده کنند و خود را به در و دیوار بزنند؛ ولى این کلمات مذبوحانه حتى یک لحظه در برابر ملت مصمم ایران تأثیر ندارد.»

     جنگ اعراب و اسرائیل و تحریم نفتى کشورهاى نفتخیز عربى و در قبال آن، افزایش تولید نفت ایران تا شش میلیون بشکه در روز و بالا رفتن درآمدهاى ارزى ایران، شاه را به آن حدّ از غرور رسانده بود که وعده مى‏داد در آینده نزدیکى، ایران در ردیف چند کشور بزرگ صنعتى جهان درمى‏آید و به مردم کشور نیز وعدۀ «تمدن بزرگ» مى‏داد. این، در حالى بود که ایران تنها در سال 1356 حدود 5/4 میلیارد دلار از دولتهاى غربى و بانکهاى چند ملیتى وام گرفته بود و به گفتۀ یک مقام رسمى جمهورى اسلامى ایران، میانگین نرخ بهرۀ وامهاى امریکا به ایران 20 درصد بوده است . شاه در سالروز تولد پدرش، در یک مانور تبلیغاتى، 348 تن از زندانیان سیاسى را آزاد کرد. در حالى که قبلاً در مصاحبه با خبرنگاران خارجى گفته بود که: «ما، در ایران زندانى سیاسى نداریم! آنهایى که در زندان هستند، تروریست‏هایى‏اند که دست به خرابکارى زده‏اند»!

     در تظاهرات تبریز که براى بزرگداشت چهلم شهدا برپا شد، عدۀ زیادى توسط مأموران ساواک و انتظامى دستگیر و تحویل دادگاه شدند. همزمان، سراسر کشور را تظاهرات ضد رژیم، به طرفدارى از امام خمینى فرا گرفت. در تهران، بابل، قزوین و کاشان چندین سینما و مراکز حزب رستاخیز به آتش کشیده شد. رژیم شاه در تنگناى عجیبى گرفتار شده بود.

پیامهاى امام خمینى(س) به‏طور مرتب از نجف به تهران مى‏رسید و تظاهرات، سراسر ایران را فرا گرفته بود. تظاهرات به دستور امام خمینى (س) همچنان ادامه داشت. شاه و شهبانو، فارغ از این تظاهرات، براى گردش و تفریح به کیش رفته بودند. عباسعلى خلعتبرى، وزیر خارجۀ ایران، در مصاحبه با یک خبرنگار خارجى گفت که «تظاهرات مسالمت‏آمیز در ایران آزاد است». اما هیچ‏گاه علت تظاهرات اعتراض‏آمیز مردم و کشتار آنان را ذکر نکرد.

    تظاهرات تبریز و کشتار مردم بى‏دفاع آن شهر، بازتاب وسیعى در میان مردم داشت.

     جمعه اول/اردیبهشت/1357، شهر اصفهان، شاهد بزرگترین تظاهرات ضد رژیم بود. در این تظاهرات که به زد و خورد مأموران و مردم انجامید، دهها تن مجروح و مصدوم شدند و مردم خشمگین اصفهان، ضمن حمله به سازمان زنان و چند شعبۀ بانک، آنها را به آتش کشیدند. در سایر شهرها نیز وضع تقریباً به همین منوال بود.

     در همین ایام، دانشگاه آذرآبادگان تبریز نیز دچار تشنج شد. دانشجویان دیگر دانشگاهها نیز با اعتصاب و تظاهرات سراسرى خود، رژیم را در تنگناى عجیبى قرار دادند. کلاسهاى درس به تعطیلى کشانده شد و عجز رژیم در مقابلۀ با دانشجویان، به‏گونه‏اى بى سابقه، مشهود بود.

    امام خمینى (س) که از نهضت فراگیر و یکدست ایران، دقیقاً مطلع بودند و گزارش تظاهرات یکپارچۀ مردم ایران مرتب به ایشان مى‏رسید، با بیانات روشنگرانه خود، پیوسته مردم را به ادامۀ نهضت دعوت مى‏کردند از جمله در سخنرانى ای که در 23/اردیبهشت/1357 با حضور جمعى از طلاب، روحانیون و جمعى از ایرانیان مقیم عراق در مسجد شیخ انصارى نجف اشرف، ایراد شده کشتار بى‏رحمانۀ اواخر سال 56 و اوایل سال 57 محکوم شده است. امام به مردم، بشارت مى‏دهند که

     «... اینها مصیبتهاى ماست و بشارتها. در همۀ اینها بشارت است: بشارت پیروزى ملت، بشارت قطع ایادى اجانب ان‏شاءاللّه‏، بشارت قطع این دودمان و رفتن اینها از این مملکت یا از این عالم. اینها همه بشارت است و مردم باید قوى، دلخوش [و ]بى‏هراس باشند.»

    امام در بیانات خود، ضمن نوید پیروزى قریب‏الوقوع، کشتارهاى رژیم را ناشى از جنونى مى‏دانند که در آخر عمر دیکتاتورها به آنان دست مى‏دهد. ایشان با اشاره به ترفند جدید شاه، که در عین ادامۀ کشتار، اظهار ندامت مى‏کند مى‏فرمایند: «توبۀ تو مرگ است، توبۀ گرگ مرگ است.»  رهبر انقلاب در بخشى دیگر از سخنان خود، حمایت آمریکا را علت استمرار جنایات شاه معرفى مى‏کنند و در فصل پایانى بیانات خویش، با تأکید بر پیشتازى حوزۀ علمیۀ قم و روحانیت در نهضت اخیر، و ضرورت وحدت تمام قشرها و پرهیز از حزب‏گرایى، همگان را به رفتن زیر لواى «حزب‏اللّه‏» فرا مى‏خوانند.

     از ویژگیهاى بسیار مهم این سخنرانى توجه و تأکید امام بر لزوم سازماندهى مسائل مبارزه در حوزه‏ها و ایجاد تشکیلات و ارتباط تشکیلاتى بین روحانیت و حوزه‏هاى علمیه براى پیشبرد مبارزه است و این سخنان باعث شد در شیوه ادامه مبارزه در داخل کشور روشهاى جدیدى بکار گرفته شود. حضرت امام در این رابطه مى‏فرمایند:

«باید حالا که ایران قیام کرده است ـ و خداوند توفیق بدهد به آنها ـ باید نظام داشته باشد این؛ بى‏نظام نباید باشد. روابط باید باشد بین حوزۀ قم، حوزۀ تهران و همۀ شهرستانها. روابط مى‏خواهد. سازمان باید بدهید به این قیام.»

     سخنان اخیر امام، به زودى به ایران رسید و در صدها هزار نسخه تکثیر و بین قشرهاى مختلف جامعه توزیع شد. شاه که به شدت وحشت‏زده شده بود، از سفر به بلغارستان و مجارستان منصرف شد و وزارت دربار شاهنشاهى با صدور اطلاعیه‏اى اعلام کرد که «سفر اعلیحضرتین به تعویق افتاد». سرمایه‏داران بزرگ نیز به فکر خروج سرمایه‏هاى خود از کشور افتادند.

     شاه، که کاملاً قافیه را باخته بود، همسرش فرح را به میدان فرستاد. او در مصاحبه‏اى نوید «آزادیهاى بیشتر براى دانشگاهها، را داد و با ژست دلسوزانه‏اى گفت: «اگر در گوشه‏اى دور افتاده اشکالى باشد، احساس گناه مى‏کنم.»

     دانشگاه‏ها تعطیل و تظاهرات مردم و دانشجویان ادامه داشت، فرار سرمایه‏داران بزرگ از کشور آغاز شده بود و شاه نیز دست از تلاشهاى بى‏نتیجه‏اش نمى‏کشید و بجز امام که با قاطعیت رفتن شاه و پیروزى ملت را نوید مى‏داد و به جز مردمى که به گفته‏هاى امام به عنوان عارف مجاهد و مرجعى روشن‏ضمیر اعتقاد داشتند، دیگران از تحلیل‏گران خارجى و سیاستمداران رژیم گرفته تا احزاب و شخصیتهاى مذهبى و سیاسى مخالف رژیم عموماً امکان حذف شاه و از آن مهمتر برچیدن بساط سلطنت در ایران را با توجه به اقتدار آمریکا در این کشور امرى ناممکن مى‏دانستند. اما امام خمینى (س) در انجام تکلیف بزرگى که بر عهده گرفته بودند، درنگ نمى‏کردند؛ ملت بزرگ ایران، با درس گرفتن از تجربۀ گرانقدر 15 خرداد، این بار با تمام وجود به میدان آمده بود تا وعدۀ الهى را تحقق بخشد که: اِنْ تَنْصُرُوااللّه‏ یَنْصُرْکُم...

 

منبع: کوثر، ج2، ص  365-372

انتهای پیام /*