نخستین اعلامیه امام خمینی پس از آزادی از زندان/ اعلام عزای عمومی سالگرد 15 خرداد

از آنجا که قیام 15 خرداد 42 مصادف با 12 محرم 83 بود، امام، نخستین سالروز آن قیام خونین را در روز 12 محرم 84 (3/3/43) در خانه خود برگزار کرد.

کد : 30413 | تاریخ : 16/03/1391

از آنجا که قیام 15 خرداد  42 مصادف با 12 محرم  83 بود، امام، نخستین سالروز آن قیام خونین را در روز 12 محرم  84 (3/3/43) در خانه خود برگزار کرد. برخى دیگر از علما مانند آقاى نجفى نیز در خانه خود مجلسى برپا کردند. پیش از فرا رسیدن روز مزبور در مساجد و محافل مذهبى در تهران و قم و دیگر شهرستان‏ها به اطلاع عموم رسید که مجلس بزرگداشتى در روز 12 محرم در خانه امام برقرار است. ساواک قم در روز 2/3/43 (11 محرم  84) گزارش داده است:

... بعد از نماز ظهر روز جارى، از بلندگوى مسجد امام اعلام شد که فردا (12 محرم) ساعت 7 تا 11 مجلس ختمى در منزل آقاى خمینى دایر است. و نیز به وسیله برقعى واعظ به اطلاع مردم رسیده که فردا صبح به مناسبت سالگرد کشته‏شدگان سال قبل، مجلس ختمى در منزل آقاى نجفى مرعشى برقرار خواهد بود...‏‏.

حوزۀ علمیه قم نیز به پیروى از امام طى اطلاعیه کوتاهى روز 12 محرم را عزاى عمومى اعلام کرد. در این اطلاعیه که به صورت تراکت منتشر شد، آمده بود:

 

در نیمه خرداد هر آن ظلم که رخ داد

 یک گوشه زالطاف ملوکانه شه بود

عزاى عمومى

روز 12 محرم سالگرد شهیدان نیمه خرداد سال گذشته است. به دستور روحانیت این روز عزاى عمومى اعلام مى‏شود. در تعظیم آن جدیت کنید.

حوزه علمیۀ قم

 

در روز 12 محرم  84 (3/3/43) از ساعت 7 صبح مراسم بزرگداشت نخستین سالروز شهداى 15 خرداد در منزل امام برگزار شد. در همان نخستین ساعت برگزارى مراسم، منزل و اطراف آن از شرکت‏کنندگان آکنده شد، به گونه‏اى که براى تازه‏واردین دیگر راهى به حضور در درون خانه نبود. ساواک در گزارش خود آورده است:

از ساعت 700 صبح روز یکشنبه 3/3/43 مجلس ختم در منزل آقاى خمینى برقرار است و ساعت 05 :9 آقاى خمینى در جلسه شرکت نمود. فعلاً قرائت قرآن مى‏شود. جمعیت در حدود سه هزار نفر، حیاط و اتاق‏ها و کوچۀ مجاور منزل، مملو از جمعیت است.

در این مراسم، گویندگان مذهبى یکى پس از دیگرى به سخنرانى پرداختند و جنایات آن روز خونین را محکوم کردند و نسبت به شهداى عزیز 15 خرداد اداى احترام کردند و راه آنان را ستودند. برخى از سخنرانان با سخنان تند و توفنده خود جنایتکارانى را که فاجعه خونبار 15 خرداد  42 را پدید آوردند و مردم مسلمان را به جرم پشتیبانى از اسلام و امام، به آتش و خون کشیدند بشدت محکوم کردند و نابودى آنان را خواستار شدند. ساواک شاه که آن مراسم را کاملاً زیر نظر داشت، از آنچه در آن مراسم مى‏گذشت لحظه به لحظه گزارش تهیه و به مرکز مخابره مى‏کرد. در برخى از این گزارش‏ها آمده است:

 3/3/43

امروز از ساعت 7 صبح منزل آقاى خمینى بودم؛ تا ساعت 5/8 قرائت قرآن، ساعت 35/7 یکى از افرادى که قرآن قرائت مى‏کرد به نام رضوى اعلام کرد: آقایان محترم از دادن هر گونه شعار خوددارى کنید. یکمرتبه آقاى خمینى ناراحت شدند که چرا شعار ندهند. سى هزار مسلمان را در چنین روزى به قتل رسانیده‏اند. دستور داد آن شخص را از منزل خارج کنند.  بعد از قرائت قرآن شخصى به نام مهجور منبر رفته، چنین صحبت کرد: نثار مرحوم شهداى روز 15 خرداد که به دست یک مشت بى‏عاطفۀ خائنِ پستِ انسان‏نما کشته شده‏اند صلوات ختم کنید.

آقاى خمینى!

مگر مردم چه گفته‏اند که تمام مردم را به زیر گلوله مسلسل کشیدند؟ مردم مى‏گفتند ما پیشوا مى‏خواهیم ما زیر بار دستور دولت اسرائیل نمى‏رویم. حالا هم تا جان در بدن داریم زیر دستور دولت اسرائیل نخواهیم رفت.

آقاى خمینى!

شما نبودید ببینید چقدر عزیزان ما در اثر گلوله به زمین افتادند؟

بعد ساعت 900 تا 105 آقاى برقعى منبر رفت. آقاى برقعى درباره حضرت امیر و مصیبت زینب [صحبت کرد] بعد هم دو مرتبه گفت: نثار روح شهداى 15 خرداد صلوات ختم کنید... در آخر نیز زنى گریه مى‏کرد. برقعى گفت: آقایان محترم! گریه این خانم به دل من اثر کرد. حتماً این خانم، جوان خود را در 15 خرداد از دست داده است... امروز بعدازظهر، بعداز نماز مغرب و عشا ختم یکى از کشته‏شدگان 15 خرداد در مسجد چهل‏اختران منعقد مى‏باشد...‏‏.

بنا بر گزارش ساواک، بعدازظهر روز 12 محرم 84 مجلسى نیز در جمکران براى یکى از شهداى 15 خرداد به نام ابراهیم کرمانى برگزار شد. حاج سید مصطفى خمینى به همراه شمارى از علما و روحانیان قم در این مراسم شرکت کردند. در گزارش ساواک آمده است. روز جارى (12 محرم) در منزل آقاى مرعشى نجفى نیز مجلس روضه‏خوانى و تلاوت قرآن برقرار بوده که در حدود هزار نفر حضور داشته‏اند...‏‏.

امام علاوه بر برپایى مراسم سوگ و عزا براى شهداى 15 خرداد، بازماندگان آن عزیزان به خون خفته را در قم به حضور طلبید و آنان را مورد تفقد قرار داد و بار دیگر با آنان پیمان بست که در ادامه راه شهیدان استوار و پایدار بمانند.

اعلام عزاى ملى

به مناسبت فرا رسیدن نخستین سالگرد 15 خرداد و 12 محرم، اعلامیه‏اى نیز از طرف امام همراه با امضاهاى میلانى، نجفى و قمى صادر شد. در این اعلامیه سالروز 15 خرداد را عزاى ملى اعلام کرده بود. این نخستین اعلامیۀ امام خمینى پس از آزادى از زندان مى‏باشد که با امضاهاى برخى از علماى طراز اول قم و مشهد همراه است. اعلامیه مشترک، در آن شرایط گام دیگرى بود براى ایجاد اتحاد و اتفاق در جامعۀ روحانیت، و به نوبۀ خود داراى اهمیت ویژه‏اى بود که مایۀ امید ملت مسلمان ایران شد. این اعلامیه در روز هشتم محرم 84 مطابق با 30/2/43 منتشر شد.

متن آن چنین است:

 

روز دوازدهم محرم عزاى ملى اعلام مى‏شود

بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحیم

إنَّا للَّهِ و إنَّا الَیهِ رَاجِعُونَ‏

و سَیَعلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ

یک سال از فاجعه خونین 12 محرّم 83 (15 خرداد 1342) گذشت. یک سال از مرگ فجیع عزیزان ملت سپرى شد. یک سال از بى‏خانمان شدن و بى‏سرپرست شدن یتیمان بى‏پدر و زنهاى بى‏شوهر و مادران داغدیده گذشت. واقعه 15 خرداد ننگ بزرگى براى هیأت حاکمه به بار آورد. این واقعه فراموش شدنى نیست. تاریخ آن را ضبط کرد. آیا ملت مسلمان چه جرمى مرتکب شده بود؟ زنها و اطفال صغیر چه گناهى کرده بودند؟ چرا آنها را به مسلسل بستند؟ علماى اسلام و خطباى مذهبى چه جرمى داشتند؟ گناه آنها دفاع از حق بود؛ دفاع از قرآن کریم بود. به جرم نصایح مشفقانه و صلاح‏اندیشى اهانت شدند، به حبس کشیده شدند، محصور گردیدند، مبتلا به مصایب شدند

علماى اسلام وظیفه دارند از احکام مسلّمه اسلام دفاع کنند، از استقلال ممالک اسلامى پشتیبانى نمایند، از ستمکاریها و ظلمها اظهار تنفر کنند، از پیمان با دشمنان اسلام و استقلال و ممالک اسلام اظهار انزجار کنند، از اسرائیل و عمال اسرائیل- دشمنان قرآن مجید و اسلام و کشور- برائت جویند، از اعدامهاى بى‏جهت و تبعیدهاى دسته جمعى و محاکمات غیر قانونى و محکومیتهاى بدون مجوز بیزارى جویند؛ و صلاح حال ملت و مملکت را در هر حال بیان کنند. اینها جرم است؟ اینها ارتجاع سیاه است؟ در این مملکت تمام فرق ضاله آشکارا تبلیغ ضد اسلامى مى‏کنند، محافل آزاد دارند، مجالس علنى دارند. مسیحیین، فرستنده در کلیساى انجیلى در تهران دارند، مؤسسه در کرمانشاه دارند؛ مدارس رسمى دارند، برخوردار از پشتیبانى دولتها هستند، نشر کتب ضد دینى آزاد است؛ فقط مسلمانها و مبلغین مذهبى و علماى اسلام آزاد نیستند. تبلیغات دینى و بیان قانون‏شکنیها «ارتجاع سیاه» شناخته شده و ممنوع گردیده. محافل دینى و مجامع مذهبى محتاج به اجازه شهربانیها و سازمانهاست. دستجات عزادارى بر حضرت سید الشهداء- علیه الصلاة و السلام باید محدود و ممنوع باشد

ما نمى‏دانیم اینها چه بستگى با اسرائیل و عمال اسرائیل دارند! آیا براى مملکت کهنسالى مثل ایران ننگ نیست که دولت اسرائیل بگوید ما حمایت از ایران مى‏کنیم! ایران بزرگ تحت الحمایه اسرائیل است؟ آیا خلاف مصالح کشور نیست که مطالب خودساخته بى‏سر و پایى را در افواه ملت بیندازند، و روزنامه‏ها در اطرافش بحث کنند و ضعف دولت را بر ملا نمایند؟ این سیاست غلط نیست؟ این فضیحت نیست؟ اینها ملت را خواب فرض کردند

ما براى دفاع از اسلام و ممالک اسلامى و استقلال ممالک اسلامى در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامى است، برادرى با جمیع فرق مسلمین است در تمام نقاط عالم، هم پیمانى با تمام دوَل اسلامى است در سراسر جهان؛ مقابل صهیونیست، مقابل اسرائیل، مقابل دوَل استعمارطلب، مقابل کسانى که ذخایر این ملت فقیر را به رایگان مى‏برند و ملت بدبخت در آتش فقر و بیکارى و بینوایى مى‏سوزد. در حضور چهره‏هاى رنگ پریده از گرسنگى و بینوایى دائماً دولتها دم از ترقى و پیشرفتهاى اقتصادى مى‏زنند

این حقایق تلخ ما را به تنگ آورده، علماى اسلام را رنج مى‏دهد. اگر اینها «ارتجاع‏ سیاه» است بگذار ما مرتجع باشیم! ما از واقعه 12 محرّم (15 خرداد) خجلت مى‏کشیم. واقعه شوم 15 خرداد و مدارس علمى، فیضیه و غیر آن، پشت ما و هر مسْلم غیرتمند را مى‏شکند؛ تا هیأت حاکمه چه عقیده داشته باشد! ملت اسلام این مصیبت را فراموش نمى‏کند. ما روز 12 محرّم را عزاى ملى اعلام مى‏کنیم. بگذار ما را مرتجع بخوانند، کهنه‏پرست بدانند.

ما از عواقب این اعمال جائرانه خائف هستیم و نصیحت هیأت حاکمه را لازم مى‏دانیم؛ و کراراً نصیحت کردیم و خیر و صلاح را گوشزد کردیم، و رعایت نشده است. ما مصلحت مى‏دانیم که دولت، رویّه را تغییر دهد. سازمانها و شهربانیها را این قدر بر ملت ستمدیده و بر علماى اسلام و خطباى محترم چیره نکند. از این اعمال خلاف قوانین اگر مى‏توانند جلوگیرى کنند. علاقه علماى اسلام به ممالک و قوانین اسلامى علاقه الهى ناگسستنى است‏.

ما از جانب خداى تعالى مأمور حفظ ممالک اسلامى و استقلال آنها هستیم و ترک نصیحت و سکوت [را] در مقابل خطرهایى که پیش‏بینى مى‏شود براى اسلام و استقلال مملکت جرم مى‏دانیم؛ گناه بزرگ مى‏دانیم؛ استقبال از مرگ سیاه مى‏دانیم. پیشواى بزرگ ما، حضرت امیر المؤمنین- علیه السلام- سکوت را در مقابل ستمکارى جایز نمى‏دانست؛ و ما نیز جایز نمى‏دانیم. وظیفه ما ارشاد ملت است، ارشاد دولتهاست، ارشاد جمیع دستگاههاست. ما از این وظیفه به خواست خداى تعالى خوددارى نمى‏کنیم‏.

در این زمان، سکوت در مقابل ستمکارى، اعانت به ستمکاران است. وظایف اسلامى وظیفه ما تنها نیست وظیفه تمام طبقات است، وظیفه مراجع اسلام است، وظیفه علماى اسلام است؛ وظیفه خطباى اسلام است؛ وظیفه تمام ملت است؛ وظیفه تمام ممالک اسلامى و ملل اسلام است. ما امید واثق داریم که ملل اسلامى در آتیه نزدیکى بر استعمار چیره شوند. و ما در موقع خود، به خواست خداى تعالى، از هیچ گونه فداکارى دریغ نمى‏کنیم‏. از خداوند تعالى صلاح حال ممالک اسلامى و ملل اسلام و دولتهاى اسلامى را خواستاریم. «اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَفئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهوى إِلَینَا» و السلام على من اتبع الهدى‏

روح اللَّه الموسوی الخمینى، محمد هادى الحسینى المیلانی، شهاب الدین النجفی المرعشى، حسن الطباطبایى القمی‏

 

منبع: نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، ص946-952

انتهای پیام /*