پیام امام خمینی (س) به مناسبت شهادت سید محمدرضا سعیدی

در روز ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ آیت الله سیدمحمدرضا سعیدی از شاگردان برجسته امام خمینی و چهره های مبارز دوران پهلوی پس از تحمل ۹ روز شکنجه های شدید در زندان به شهادت رسید.

کد : 30423 | تاریخ : 20/03/1398

در روز ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ آیت الله سید محمدرضا سعیدی از شاگردان برجسته امام خمینی و چهره های مبارز دوران پهلوی پس از تحمل ۹ روز شکنجه های شدید در زندان به شهادت رسید.

به مناسبت شهادت او مجالس ختم متعددی توسط یاران امام خمینی در نجف اشرف برگزار شد که به مدت چهل شب ادامه داشت و امام مخارج آن را به عهده گرفت و خود نیز در همه آن مجالس شرکت کرد و پیامی نیز به همان مناسبت انتشار دارد. در بخشی از این پیام آمده بود: «... این تنها مرحوم سعیدی نیست که با این وصف اسف انگیز در گوشه زندان از پای در می آید، بلکه چه بسا افراد مظلوم و بیگناه به جرم حق گویی در سیاه چال های زندان مورد ضرب و شتم و شکنجه های وحشیانه و رفتار غیر انسانی قرار می گیرند... من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام، جان خود را از دست داد به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت می دهم و از خداوند متعال، رفع شر دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئله می نمایم.»

متن کامل این پیام بدین شرح است:

 بسمه تعالی

خدمت عموم فضلا و محصلین حوزه ‏های علمیه- ایدهم الله تعالی.

حوادث اخیر ایران که قتل مرحوم سعیدی مترتب بر آنهاست، موجب کمال تأثر است. این تنها مرحوم سعیدی نیست که با این وضع اسف‏ انگیز در گوشه زندان از پای درمی آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی گناه به جرم حقگویی در سیاه چالهای زندان، مورد ضرب و شَتْم و شکنجه‏ های وحشیانه و رفتار غیرانسانی قرار می‏گیرند. این خوان یغما که مدتهاست مورد هجوم چپی و راستی قرار گرفته و گاهی با صراحت تقسیم گردیده، اکنون با عناوین دیگر با کمال عوام فریبی نقشه کشی شده و مورد تقسیم قرار گرفته است. از طرفی کارشناسان چپی که مقصود آنها اسارت شرق و ملل اسلامی است، به اسم تأسیس کارخانه ذوب آهن (که نفع آن برای استعمار و کسب وجهه دستگاه جبار بیشتر از نفعی است که به ملت می‏رسد) و از طرف دیگر کارشناسان و سرمایه داران بزرگ امریکا به اسم عظیمترین سرمایه گذاری خارجی برای اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده‏ اند . سرمایه دارانی که بنا به نوشته بعضی از روزنامه ‏ها هر لحظه از عمرشان دهها هزار دلار قیمت دارد، باید دید برای چه منظور در تهران اجتماع می ‏کنند؟ آیا برای غمخواری و انسان دوستی است؟! کسانی که دنیا را به خاک و خون کشیده ‏اند و دهها هزار انسان را برای شهوات به زیر خاک کرده‏اند در اینجا دوست صمیمی ما هستند یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است؟! (این را هم همه می ‏دانند) یا سودجویی سیاسی و اقتصادی با دامنه وسیع آن، که پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالک اسلامی و دیگر ممالک شرقی است از یک طرف و خودباختگی دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر، موجب این بدبختی هاست؟!

ملت ایران بداند که اگر خداوند متعال به این دستگاه خودباخته در مقابل اجانب، و جبار در مقابل ملتها مهلت دهد این آخرین چوب حراج نیست که به مخازن زیرزمینی و روی زمینی این کشور زده شده است؛ باید منتظر بالاتر باشند، اگر بالاتری باشد! اکنون زراعت، صنعت، معادن، منابع جنگلی و حتی توزیع متاع در سراسر کشور و جلب سیاحان را در اختیار آنان خواهند گذاشت و برای ملت ایران جز باربری و کارگری برای سرمایه داران و ذلت و فقر و فاقه چیزی نخواهد ماند. شما از خواب هایی که برای این کشورها دیده ‏اند اطلاع ندارید.

اینجانب کراراً خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفی کنند و از معاملات با آنها احتراز جویند. اکنون راه را برای مصیبت بزرگتری باز کرده‏ اند و ملت را به اسارت سرمایه داران می خواهند درآورند. بر رجال دینی و سیاسی و جوانان مدارس دینی و دانشگاه و بر همه طبقات لازم است که قبل از اجرا شدن این واقعه و نتایج مرگبار آن اعتراض کنند؛ به دنیا برسانند که این قراردادها مخالف رأی ملت است.

اینجانب اعلام می ‏کنم هر قراردادی که با سرمایه داران امریکا و دیگر مستعمِرین بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احکام اسلام است. وکلای مجلسیْن ایران چون منتخب ملت نیستند رأی آنها قانونی نیست و مخالف قانون اساسی و خواست ملت است. در این قضایا باید با نظارت مقامات بی طرف جهانی رفراندم شود تا خواست ملت معلوم‏ گردد. من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را - که برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد - به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت می‏دهم و از خداوند متعال رفع شرّ دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت می ‏نمایم.

والسلام علی من اتبع الهدی.

 روح الله الموسوی الخمینی.

 صحیفه امام، ج ‏2، ص: 277 - 279 

انتهای پیام /*