به مناسبت چهل و دومین سالگرد شهادت آیت الله سعیدی

در همان سالهایی که بسیاری از مدعیان مبارزه به گوشه ها خزیده بودند این روحانیون انقلابی بودند که علنا در مساجد ، مردم مسلمان را دعوت به مبارزه می کردند.

کد : 30424 | تاریخ : 20/03/1391

سعید مستغاثی

 

آیت الله شهید سید محمد رضا سعیدی از پاکبازترین یاران حضرت امام خمینی (ره) بود که در سخت ترین شرایط به مبارزه با رژیم شاه برخاست و با سخنرانی ، برگزاری کلاس های درس ، تهیه و انتشار نشریه و تبدیل مسجد حضرت امام موسی بن جعفر (ع) به یکی از پایگاههای انقلابیون مسلمان ، به آگاهی بخشی نسبت به ماهیت وابسته حکومت طاغوت و آرمان های امام  اقدام ورزید. از همین رو دستگیر شد و نخستین مبارزی بود که در زیر شکنجه های وحشیانه رژیم شاه ، به شهادت رسید. آنچه در زیر می آید، بخشی از قسمت 21 مجموعه مستند «راز یک نقش» است که به نویسندگی و کارگردانی سعید مستغاثی و تهیه کنندگی رضا جعفریان، سال گذشته در چنین روزهایی از شبکه خبر سیما پخش می شد.

 

در همان سالهایی که بسیاری از مدعیان مبارزه به گوشه ها خزیده بودند این روحانیون انقلابی  بودند که علنا در مساجد ، مردم مسلمان را دعوت به مبارزه می کردند ، با جلسات مداوم شعله انقلاب را زنده نگه داشته و مرتبا به زندان و تبعید می رفتند. از جمله این روحانیون و از موثرترین آنها، آیت الله سید محمدرضا سعیدی بود. او با تبدیل مسجد امام موسی بن جعفر (ع) (در خیابان غیاثی تهران، حوالی میدان خراسان) به یکی از فعالترین کانون های نهضت امام خمینی، طی سالهای 1344 تا 1349 (که در زیر شکنجه های ساواک شاه به شهادت رسید) با اتکاء به همان تشکیلات ولایت فقیه مورد نظر امام ، هزاران نفر از مردم مسلمان را با تبلیغات و تعلیمات مستمر و برنامه ریزی شده به صفوف مبارزین و انقلابیون پیرو امام خمینی درآورد. سخنرانی های مستمر آیت الله شهید سعیدی مانند پتکی برسر رژیم شاه فرو می آمد و در عین حال همچون مشعلی روشنی بخش به  شب های تیره ملت، نور آگاهی می بخشید.

فقط توجه کنید به بخشی از سخنرانی آیت الله سعیدی در 31 تیرماه 1345 در مسجد امام موسی بن جعفر (ع):

«... آمریکای استعمارگر در دست یهودی ها اداره می شود و خود جانسون هم یهودی است. ببینید در ویتنام چگونه آزادیخواهان را به نام آنکه می خواهند صلحی برقرار نمایند قتل عام می کنند، به چه طرز فجیعی مردم را نابود می کنند... آیت الله خمینی سه سال پیش این جنایتکار (جانسون) را به ما معرفی کرد ولی دولت ایران مرجع تقلید ما را به زندان و تبعید محکوم کرد... ما باید برای مبارزه کردن تشکیلات داشته باشیم و درس مبارزه و دفاع از کشور و دین و علماء دین و مراجع تقلید را یاد بگیریم و با دولتی که علماء ما را زندانی و تبعید می کند مبارزه نماییم...»

 

به دنبال این سخنرانی است که آیت الله سعیدی دستگیر شد اما بعد از آزادی هم دست از مبارزه برنداشت و مانند دیگر مبارزان روحانی تشکل های انقلابی ایجاد کرد و در این رابطه کانون مبارزه را در مسجد امام موسی بن جعفر (ع) فعال ساخت.

 

چگونگی آن تشکیلات را از اسناد ساواک پی می گیریم:

 

«...تاریخ گزارش : 13/5/46

موضوع : فعالیت سید محمد رضا سعیدی (حزب خمینیسم)

به قرار اطلاع سید محمد رضا سعیدی امام جماعت مسجد موسی بن جعفر (ع) پس از بازگشت از عراق به طور غیر مستقیم فعالیتی در مورد متشکل نمودن جوانان متعصب مذهبی در یک هدف معین از خود نشان می دهد وسعی دارد برای این منظور از افرادی استفاده نماید که سابقه فعالیت سیاسی به نفع روحانیون افراطی و زندانی داشته باشد. ..طاهری که از وعاظ افراطی و از طرفداران سرسخت خمینی می باشد و در گذشته به اتهام ایراد سخنان خلاف مصالح مملکت در مسجد جامع دستگیر و مدتی زندانی بوده است در این مورد با سعیدی همکاری نزدیک دارد...

نامبردگان تصمیم دارند پس از تهیه مقدمات و تشکیل جلسات آزمایشی و سنجش روحیه افراد شرکت کننده در جلسات دامنه فعالیت خود را گسترش دهند و به نام حزب«خمینیسم» فعالیت خود را در یک سازمان منظم و متشکل تشدید نموده و با سازمان معین و حساب شده با خمینی و ایادی وابسته به او در عراق تماس بگیرند و برنامه های کار خود را از روی دستورات نامبرده تنظیم کنند.

نظریه مخبر:

سید محمد رضا سعیدی امام جماعت مسجد موسی بن جعفر (ع) پس از مراجعت از عراق و ملاقات با خمینی ، گویا مامور تشکیل حزبی به نام «خمینیسم» گردیده و درحال حاضر به طور غیر محسوس از وجود افرادی استفاده می کند که به علت فعالیت به نفع روحانیون افراطی و خمینی، سابقه بازداشتی داشته باشند. برای آنکه در هنگام خطر و اطلاع دستگاههای اطلاعاتی و انتظامی کلیه افراد حزب شناخته نشوند... دارای حوزه های پنج نفری متعددی خواهند بود که به وسیله رابطین با هسته اصلی در تماس باشند...»

 

همچنین در زمینه تشکیل مداوم جلسات روحانیون مبارز توسط آیت الله سعیدی که نمایندگی امام را هم در ایران برعهده داشتند، در آن سالهای خفقان باز هم به اسناد ساواک رجوع می کنیم:

 

«موضوع: اظهارات سید محمد رضا سعیدی و محمود طالقانی

جلسه ای از ساعت 12 الی 16 روز 22/12/ 47 در منزل شیخ حسن کاشانی باشرکت سید محمد رضا سعیدی ، محمود طالقانی ، سید علی خامنه ای و محمد منتظری تشکیل گردید. در پایان جلسه سید محمود طالقانی از سید محمد رضاسعیدی خواست که تعدادی اعلامیه فتوای خمینی (که یک نمونه آن بپیوست می باشد) به وی بدهد...»

 

«موضوع: جلسه هفتگی عده ای از روحانیون در منزل محمد حسن طاهری اصفهانی

از ساعت 13 روز 26/1/48 جلسه ای باشرکت محمد رضا سعیدی، محمد حسن طاهری، شیخ حسین کاشانی و شیخ حسین لنکرانی در منزل طاهری تشکیل شد... در این جلسه سید محمد رضا سعیدی دو جزوه که یکی عربی و دیگری ترکی بود به شیخ حسین لنکرانی داده که مطالعه کند این دوجزوه فتوای علما برای کمک به سازمان الفتح بود و...»

 

و نامه هایی که به طور مستمر در پاسخ نامه های شهید سعیدی از سوی حضرت امام خمینی برای وی نوشته می شد، گویای ارتباط بسیار نزدیک این دو عالم اسلامی است. در یکی از آن نامه ها آمده است:

«... از قراری که بعضی از مریدهای جنابعالی اظهار داشتند، بحمدالله تعالی توفیق کامل برای تربیت مومنین و ترویج دیانت مقدسه برای جنابعالی حاصل شده است. من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم می آید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که هست ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم لکن خداوند تعالی قادر است که شماها خدمتگزاران به دیانت را مشمول عنایات خود فرموده و از رحمت خود بهره مند فرماید...» (صحیفه امام، ج2، ص202)

 

مبارزات آیت الله سعیدی در جریان قضیه کنسرسیوم سرمایه داران صهیونیست آمریکایی در بهار 1349 به اوج خود رسید و او با الهام از شجاعت رهبر خود ، حضرت امام خمینی علاوه بر یک سخنرانی افشاگرانه در تاریخ 18 اردیبهشت همان سال، به تنهایی نامه ای در اعتراض به نفوذ غارتگران غربی خطاب به علماء و روحانیون منتشر کرد که به واقع جامعه روحانیت ایران را تکان داد. در بخشی از اطلاعیه یاد شده آمده بود:

 

«...و به حقیقت سوگند این مسئله مصیبتی است که مسائل دیگر مانند امتیاز تنباکو و کاپیتولاسیون و ...دربرابر آن ناچیز و کوچک است. شگفتا چگونه سکون و سکوت در این حادثه بنیان کن برگزیده اید؟ ...امروز روز اعتراض و فریاد است. نه یک فریاد بلکه با فریادها و اعتراضات مکرر و پی در پی آنچه برعهده دارید ادا کنید تا در برابر مجاهدان گذشته اسلام مانند سید جمال الدین اسد آبادی و آیت الله شیرازی و ملت خود و جامعه کنونی مسلمین روسفید باشید و همچنین در روز حساب که روز روسفیدی و روسیاهی است، سربلند گردید.

والسلام و علیکم و رحمت الله و برکاته

سید محمد رضا سعید خراسانی

 

به دنبال آن سخنرانی و انتشار اطلاعیه فوق بود که آیت الله سعیدی در 11 خرداد دستگیر گردید و 10 روز بعد در زندان قزل قلعه تهران و توسط مزدوران ساواک به شهادت رسید در حالی که پیش از آن، وی را وادار ساخته بودند تا وصیتنامه خودش را بنویسد.

شب پنجشنبه 21 خرداد 1349 بود که برق زندان قزل قلعه به یکباره قطع شد و زندان در تاریکی فرو رفت. پس از لحظه ای چندتن شتابان وارد سلول آیت الله سعیدی شدند و ناگهان فریادی از درون سلول به گوش رسید و سپس سکوتی مرموز بر فضا حاکم گردید. زندانیانی که در کنار سلول سعیدی بودند، نتوانستند بفهمند که چه جریانی روی داده است. دیری نپایید که برق زندان روشن شد ، زندانیانی که حس کنجکاوی شان تحریک شده بود، به سلول آیت الله سعیدی سرک کشیدند و با منظره وحشتناک و فاجعه باری مواجه شدند.

 

 

پیام شهید درباره حضرت امام خمینی (س)

آیت الله سعیدی علاقه و ارادت خاصی نسبت به حضرت امام خمینی« قدس سره» داشت و در باره امام گفته بود:

«به خدا سوگند، اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره ی خونم، نام مقدس خمینی را خواهید یافت.»

«حضرت امام شبیه ترین عالمان نسبت به ولی الله، امام زمان (عج) و آباء طاهرینش می باشد.»

«مرا بگیرید و به بند و حبس کشید، تا آن وقت از من سلب مسؤولیت شود، چه اگر آزاد باشم، فریاد می زنم، حقایق را می گویم و افشاگری می کنم. من این لباس را پوشیده ام و از بیت المال امرار معاش می کنم، که پاسدار اسلام و وفادار به رهبرم، امام خمینی باشم... بنابراین باید فریاد بزنم و جز این چاره ای ندارم.»

 

تسلیت نامه فضلا و محصلین حوزه علمیه قم به مناسبت شهادت آیت الله سعیدی و جوابیه امام راحل

«باسمه تعالی

محضر مبارک بزرگ مرجع عالیقدر و پیشوای عظیم الشان، حضرت آیت الله العظمی خمینی متع الله المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف

با درود فراوان

فاجعه قتل حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای محمدرضا سعیدی قدس سره به دست حکومت خون آشام ایران در زندان جهت مبارزه با کنسرسیوم سرمایه داری، قلوب ملت اسلام را جریحه دار ساخت و البته آن مرجع عظیم الشان که همیشه دلسوز و پشتیبان مسلمین می باشند، بیش از هر کس از این جنایت خونین ناراحت و متأثرند.

ما با نهایت تاسف و تاثر، این فاجعه را به پیشگاه مقدس حضرتعالی تسلیت عرض نموده، موفقیت آن حضرت را در پیشبرد اهداف مقدس قرآن، آزادی ملت اسلام و قطع ایادی استعمار از سرزمین های اسلامی مسئلت داریم.

دام الله ظلکم علی رئوس الانام

ربیع الثانی، 1390

فضلا و محصلین حوزه علمیه قم»

 

جوابیه حضرت امام خمینی(س)

« بسمه تعالى

خدمت عموم فضلا و محصلین حوزه‏هاى علمیه- ایدهم اللَّه تعالى.

حوادث اخیر ایران که قتل مرحوم سعیدى مترتب بر آنهاست، موجب کمال تأثر است. این تنها مرحوم سعیدى نیست که با این وضع اسف‏ انگیز در گوشه زندان از پاى درمى‏آید بلکه چه بسا افراد مظلوم و بی گناه به جرم حقگویى در سیاه چالهاى زندان، مورد ضرب و شَتْم و شکنجه‏ هاى وحشیانه و رفتار غیرانسانى قرار مى‏گیرند. این خوان یغما که مدتهاست مورد هجوم چپى و راستى قرار گرفته و گاهى با صراحت تقسیم گردیده، اکنون با عناوین دیگر با کمال عوام فریبى نقشه کشى شده و مورد تقسیم قرار گرفته است. از طرفى کارشناسان چپى که مقصود آنها اسارت شرق و ملل اسلامى است، به اسم تأسیس کارخانه ذوب آهن (که نفع آن براى استعمار و کسب وجهه دستگاه جبار بیشتر از نفعى است که به ملت مى‏رسد) و از طرف دیگر کارشناسان و سرمایه داران بزرگ امریکا به اسم عظیمترین سرمایه گذارى خارجى براى اسارت این ملت مظلوم به ایران هجوم نموده‏ اند . سرمایه دارانى که بنا به نوشته بعضى از روزنامه ‏ها هر لحظه از عمرشان دهها هزار دلار قیمت دارد، باید دید براى چه منظور در تهران اجتماع مى‏کنند؟ آیا براى غمخوارى و انسان دوستى است؟! کسانى که دنیا را به خاک و خون کشیده‏اند و دهها هزار انسان را براى شهوات به زیر خاک کرده‏اند در اینجا دوست صمیمى ما هستند یا نفوذ دولت ایران و عظمت شاه موجب این امر است؟! (این را هم همه مى‏دانند) یا سودجویى سیاسى و اقتصادى با دامنه وسیع آن، که پایگاهش ایران و دنبال آن سایر ممالک اسلامى و دیگر ممالک شرقى است از یک طرف و خودباختگى دستگاه ننگین ایران در مقابل استعمار چپ و راست از طرف دیگر، موجب این بدبختیهاست؟!

ملت ایران بداند که اگر خداوند متعال به این دستگاه خودباخته در مقابل اجانب، و جبار در مقابل ملتها مهلت دهد این آخرین چوب حراج نیست که به مخازن زیرزمینى و روى زمینى این کشور زده شده است؛ باید منتظر بالاتر باشند، اگر بالاترى باشد! اکنون زراعت، صنعت، معادن، منابع جنگلى و حتى توزیع متاع در سراسر کشور و جلب سیاحان را در اختیار آنان خواهند گذاشت و براى ملت ایران جز باربرى و کارگرى براى سرمایه داران و ذلت و فقر و فاقه چیزى نخواهد ماند. شما از خواب هایى که براى این کشورها دیده‏اند اطلاع ندارید.

اینجانب کراراً خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد کردم که باید مقاومت منفى کنند و از معاملات با آنها احتراز جویند. اکنون راه را براى مصیبت بزرگترى باز کرده‏ اند و ملت را به اسارت سرمایه داران مى‏خواهند درآورند. بر رجال دینى و سیاسى و جوانان مدارس دینى و دانشگاه و بر همه طبقات لازم است که قبل از اجرا شدن این واقعه و نتایج مرگ بار آن اعتراض کنند؛ به دنیا برسانند که این قراردادها مخالف رأى ملت است.
اینجانب اعلام مى‏کنم هر قراردادى که با سرمایه داران امریکا و دیگر مستعمِرین بسته شود، مخالف خواست ملت و مخالف احکام اسلام است. وکلاى مجلسیْن ایران چون منتخب ملت نیستند رأى آنها قانونى نیست و مخالف قانون اساسى و خواست ملت است. در این قضایا باید با نظارت مقامات بی طرف جهانى رفراندم شود تا خواست ملت معلوم‏ گردد. من قتل فجیع این سید بزرگوار و عالم فداکار را- که براى حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام جان خود را از دست داد- به ملت اسلام عموماً و خصوصاً به ملت ایران تعزیت مى‏دهم و از خداوند متعال رفع شرّ دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسئلت مى‏نمایم. والسلام على من اتبع الهدى.

 روح اللَّه الموسوى الخمینى.»

 صحیفه امام، ج‏2، ص: 277-279

 

 

انتهای پیام /*