نخستین گامهای موفقیت آمیز مبارزات امام خمینی(س)

ابراز مخالفتهاى امام خمینى (س) با برنامه‏ هاى رژیم محمدرضا شاه، بسیار گسترده ‏تر و کلى‏ تر از موضوع لایحۀ انجمن هاى ایالتى و ولایتى بود. شیوۀ اعتراضها و مخالفت ها به گونه‏ اى بود که نشان مى ‏داد امام، مردم را جهت مبارزه ‏اى طولانى با رژیم پهلوى براى آینده آماده مى‏ کنند.

کد : 53034 | تاریخ : 09/09/1393

نقشه‌ها و برنامه‌های حساب‌شده و افشاگرانه امام خمینی(س) و تأثیر آن در بین اقشار مختلف مردم و به‌ویژه روحانیون در تبعیت و پیروی از آن حضرت در خلال مبارزه با قضیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، رژیم شاه را به عقب نشینی وا داشت و وادار کرد تا پیش از آنکه فرصت از دست برود، به غائله خاتمه دهد. از این رو در نیمه شب 7 آذر 1341 که قرار بود فردای آن به دعوت علمای تهران مردم در مسجد سید عزیزالله اجتماع اعتراضیه تشکیل دهند، هیأت دولت تشکیل جلسه داد و لغو تصویب‌نامه را اعلام و به اطلاع علما رساند. گرچه سایر آقایان به همین حد قانع بودند ولی حضرت امام موضوع را کافی ندانستند و پافشاری کردند تا موضوع از طریق رسانه‌ها پخش شود. متن زیر نامه حضرت امام به حضرت آیت‌اللّه مرعشی نجفی در این باب است:

«از قرار مسموع تلگراف نخست وزیر را مى خواهید طبع و منتشر نمایید. بنده صریحاً عرض مى کنم این انتشار بر خلاف صلاح اسلام و حوزه علمیه و خلاف صلاح خود جنابعالى است. من میل ندارم آقایان هتک شوند. من میل ندارم حوزه علمیه قم این قدر سبک و بى ارزش در بین دولت و ملت قلمداد شود. با هر وسیله اى هست از طبع و انتشار این امر جلوگیرى کنید تا خود دولت انتشار دهد. الآن تلفن کنید مطبعه طبع نکند و یا منتشر نکنند.» (صحیفه امام، ج 1، ص100)

از سوی دیگر دولت عَلَم طى تلگرافى به علماى قم اعلام کرد که: «در مسئله مسکوت بودن عدم شرکت بانوان در انجمنهاى ایالتى و ولایتى که مورد اعتراض قرار گرفته است، دولت نظر آقایان را به مجلسیْن تسلیم و منتظر تصمیم مجلسین خواهد بود». جمعی از اصناف و بازرگانان شهر قم  در نامه ای به امام از ایشان در مورد این تلگراف استفتاء کردند:

بسمه تعالى. محضر مقدس حضرت آیت اللَّه العظمى آقاى حاج آقا روح اللَّه خمینى- دامت برکاته

محترماً به شرف عرض عالى مى رساند؛ در مورد انتخابات انجمنهاى ایالتى و ولایتى:

آیا مصاحبه اى را که آقاى نخست وزیر در تاریخ 21/ 8/ 41 با مطبوعات نموده نظر حضرت عالى را تأمین نموده یا خیر؟

آیا تلگرافى را که آقاى نخست وزیر در این موضوع براى حضرات آیات نموده قانع کننده هست یا خیر؟

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

به نظر این جانب، مصاحبه آقاى نخست وزیر به هیچ وجه ارزش قانونى نداشت و نظر این جانب را تأمین ننمود، زیرا چیزى که در هیأت دولت به صورت تصویبنامه درآمد، مصاحبه و درج در مطبوعات تأثیرى در آن ندارد، و آن تصویبنامه- بر فرض قانونى بودنش- به قوّت خود باقى است. و اما نکاتى که در تلگراف آقاى نخست وزیر به آقایان علماى اعلام قم بود خیلى جالب است:

1- راجع به حلف به کتاب آسمانى مى نویسد مراد قرآن مجید است. البته ما این  تفسیر را از شخص ایشان براى تبرئه خودشان از هتک به قرآن کریم به حکم اسلام پذیرفتیم. لکن تفسیر ایشان از تصویبنامه به هیچ وجه ارزش قانونى ندارد. و تصویب کتاب آسمانى به اطلاق خود، که شامل سایر کتب منحرفه و ضاله است، در نظر آنها به قوّت خود باقى است، و نقش آقاى نخست وزیر اغفال مردم است. و همان خطر عظیمى که براى قرآن مجید پیش آمده است به واسطه این تصویبنامه مخالف شرع و قانون به دست خیانتکاران به دین و مملکت به قوّت خود باقى است، و هیچ مسلمانى نمى تواند قرآن مجید را در معرض خطر ببیند و سهل انگارى کند.

2- آنچه ایشان نوشته اند که در مجلس، اقلیتهاى مذهبى به کتاب خودشان قسم یاد مى کردند، اشتباه است و هیچ گاه کتاب منسوب به زرتشت و سایر کتب منحرفه را در مجلس نمى آوردند. صورت قسم نامه نیز شاهد است که تمام وکلا به یک نحو قسم یاد مى کردند.

3- اینکه نوشته اند در مملکت اسلام انتخاب کننده و انتخاب شونده مسلمان است، ربطى به مفاد تصویبنامه ندارد. و وعده اصلاح الزام آور نیست و به هیچ وجه ارزش قانونى ندارد، و ما را قانع نمى کند. و اگر فرضاً آقاى عَلم بنویسد این سه امر که در تصویبنامه مذکور است لغو است باز ارزش قانونى ندارد؛ زیرا چیزى که در هیأت وزیران تصویب شد به الغاى آقاى نخست وزیر لغو نمى شود، و به قوّت خود باقى است. بنا بر این خطر بزرگى که براى اسلام و استقلال و کیان مملکت به واسطه این تصویبنامه، که شاید به دست جاسوسان یهود و صهیونیستها تهیه شده براى نابودى استقلال و به هم زدن اقتصاد مملکت، به قوت خود- به نظر دولت آقاى عَلم- باقى است؛ و دولت خود را ذى حق مى داند که به آن عمل کند، هر چند مخالف قانون شرع یا قانون اساسى باشد؛ یا بر خلاف احساسات دینى و ملى بیست میلیون جمعیت ایران یا تمام مسلمین باشد. زیرا تا در هیأت وزیران تجدید نظر به عمل نیاید و اصلاح نشود، به قوّت خود باقى است .

و این جانب در تعجب هستم که چرا آقایان وزرا زیر بار این مسئولیت بزرگ قانونى مى روند و اقدام به تجدید نظر نمى کنند، و نمى خواهند خود را در نزد ملتهاى بزرگْ  متمدن و ملت خود را سربلند کنند. خضوع در مقابل مذهب و قانون، تجدید نظر در تصویبنامه ها و تسلیم مذهب و قانون شدن، علامت شهامت و تمدن است، و موافق نزاکت بین المللى است. و سرپیچى از قانون و سرسختى در مقابل خواست ملت از عادات قرون وسطى و خلاف نزاکت است. و خوب است وزراى یک مملکت کهنسال حاضر نشوند چنین معرفى شوند، و عقب افتادگى و عدم رشد یک ملت بزرگ را ثابت کنند. با اعمال خلاف مذهب و قوانین منع شدید مطبوعات در تمام کشور، جلوگیرى از انعکاس این نهضت بزرگ ملى و قانونى بى سابقه یا کم سابقه، که یک ملت براى دفاع از مذهب و قانون اساسى قیام نموده و در تمام کشور هماهنگ شده اند، براى یک دولت مدعىِ تمدن ننگ است. و ما احساس خجلت و سرشکستگى مى کنیم در میان خبرگزاریها و سفارتخانه هاى خارجى. و ما ملت ایران را از این گونه اعمال قرون وسطایى تبرئه مى کنیم؛ و تمام گناه را از معدودى تطمیع شده یا تهدید شده مى دانیم. اشخاص شریف به مذهب مقدس خود و به قانون اساسى احترام مى گذارند و از کارهایى که براى ملت و استقلال مملکت خطر دارد اجتناب مى کنند.

این جانب، حسب وظیفه شرعیه، به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر مى کنم قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملکت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهیونیستهاست، که در ایران به حزب بهایى ظاهر شدند. و مدتى نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه مى کنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى کنند. تلویزیون ایران پایگاه جاسوسى یهود است و دولتها ناظر آن هستند و از آن تأیید مى کنند. ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود، سکوت نمى کند. و اگر کسى سکوت کند، در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم محکوم به زوال است.

4- آنچه آقاى نخست وزیر راجع به انتخاب زنها تلگراف نموده اند محل تعجب است. مى گویند این انتخاب مشابه انتخاب شهرداریهاست که دخالت زنها در آن تصویب شد و اعتراضى نشد. اولًا، انجمنهاى ایالتى و ولایتى قانون مستقل دارد، و زنها در آن قانون مستثنا هستند. آقاى نخست وزیر قانون مجلس را نسبت به خود انجمنهاى ایالتى و ولایتى نادیده گرفته و به مشابه آن تشبث کرده اند! و خوب است خود ایشان این را هم تفسیر کنند. و ثانیاً، به طورى که مطلعین مى گویند، قانون شهرداریها از مجلس نگذشته و در بعض کمیسیونهاى مجلس وارد شده، و فرضاً که گذشته باشد ربطى به انجمنهاى ایالتى ندارد. و ثالثاً، اگر چیزى از مجلس گذشت و مخالف قانون اساسى بود، ارزش قانونى ندارد. و این امر از هر مجلسى بگذرد مطرود، و وکلاى آن قابل تعقیب هستند.

5- نوشته اند که این موضوع عرفى است. اگر منظور آن است که مربوط به حکم شرع نیست، بسیار عجب است! زیرا تمام موضوعات عرفیه در شرع حکم دارد. و این آقایان از قوانین اسلام اطلاع ندارند و از حقوق اسلامى بیخبرند. حکم این موضوع عرفى را از علماى اسلام باید پرسید.

6- آنچه اخیراً نوشته اند که اگر حرام مى دانید، باید به مجلس رجوع کنید، البته در موقعش به مجلس تذکر خواهند داد، لکن باید به آقاى نخست وزیر بگویم هیچ مجلسى و هیچ مقامى نمى تواند بر خلاف شرع اسلام و مذهب جعفرى تصویبى کند یا قانونى بگذراند. رجوع نمایید به اصل دوم متمم قانون اساسى. بحمد اللَّه ملت مسلمان و علماى اسلام زنده و پاینده هستند، و هر دست خیانتکارى که به اساس اسلام و نوامیس مسلمین دراز شود قطع مى کنند. و اللَّهُ غَالِبٌ عَلى أَمرِهِ.

روح اللَّه الموسوی الخمینى

بر اساس گزارش شهربانی قم، تعدادی از اعضای اصناف تهران پس از اجتماع در مسجد اعظم قم، به همراهی تعدادی از طلاب به طور دسته‌جمعی به منزل امام خمینی(س) مراجعه می‌کنند و از عدم وفای دولت در اعلام لغو تصویب‌نامه از طریق جراید و روزنامه‌ها و تکلیف خود درخواست رهنمود می‌کنند.

حضرت امام خمینی(س) طی سخنان کوتاهی بر لزوم اعلام رسمی لایحه تأکید می‌نمایند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِاصحابِ الفِیلِ* أَ لَم یَجعَل کَیدَهُم فِى تَضلِیلٍ* وَ أَرسَلَ علَیهِم طَیراً أَبابِیلَ* تَرمِیهِم بِحِجارَةٍ مِن سِجِّیلٍ* فَجَعَلَهُم کَعَصْفٍ مَأکولٍ.

بعد از اطلاع از صدور تصویبنامه از طریق دولت مبنى بر عدم قابلیت تصویبنامه انجمنهاى ایالتى و ولایتى براى اجرا، اطمینان پیدا کردم که قضیه خاتمه یافته، لکن باز ترسیدم که دولت در مقام خدعه باشد و فقط خواسته است علما را قانع نماید که آن مجلس مهم دینى که بنا بود در مسجد سید عزیز اللَّه تشکیل شود تعطیل نمایند و این سوء ظن الآن هم موجود است؛ زیرا دولت به قول و قرارى که با علما گذاشته بود که تصویبنامه را در رادیو و جراید اعلان [کند] عمل نکرد، اینها فقط از مجلس تهران ترسیدند، اینها تصور مى کنند تشکیل این مجلس براى ما مخارجى دارد مثل خودشان که اگر بخواهند مجلس ننگینى به وجود آورند باید هزارها تومان خرج کنند که افراد معدودى را دور هم جمع نمایند، خیر، این طور نیست مردم مطیع علماى خود هستند و اگر علما اشاره نمایند که مسلمانان عموماً در خارج از تهران جمع شوند، اطاعت مى کنند و دست از کسب خود برمى دارند. مسلمین حاضر نیستند براى شغلشان دست از قرآن بردارند و دین خدا را در خطر بیندازند.

هدف اجانب، هدم قرآن و کشور مسلمین

ما تا به حال به دولت نصیحت کرده و بناى مسالمت داشتیم، ولى دولت با ما حیله مى کند. دولت باید بداند که علماى اسلام اهل اطلاع هستند و انسان بصیر و با دیانت نمى تواند قرآن و دیانت را در خطر ببیند و ساکت باشد. و آن مسلمانى که احتمال دهد- و لو به نحو یک در هزار- قرآن در خطر است نباید آرام باشد. ذخایر مردم را بردند، تحمل کردند؛ مادیات را بردند، صبر کردند؛ حالا دست دراز کرده اند به قرآن و نوامیس مسلمین. استانهاى این کشور را که باید مسلمانان حفظ و اداره نمایند. اینها مى خواستند با تصویب لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى و الغاى شرط اسلام از رأى دهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمین را به دست غیر مسلمانان مانند یهودیهاى بهایى بسپارند. اگر استانهاى این کشور به دست غیر مسلمان بیفتد چه بسا ممکن است از حلقوم خبیث آنان صدایى غیر از قرآن شنیده شود و آن روز است که خطرهاى بزرگى متوجه مى شود؛ نه تنها اسلام و قرآن حفظ نخواهد شد، بلکه تمام حیثیات شما خواهد رفت. اقتصادیات، بازار، ذخایر مملکت، همه و همه خواهد رفت. اى مؤمنین بیدار باشید. اجانب به فکر از بین بردن ایران و کشور مسلمین افتاده اند. جز قرآن مانعى نمى بینند. عمال خود را وادار کردند به هر حیله اى که ممکن است قرآن را از بین ببرند. غافلند قرآن با چه خونهاى مقدسى و رفتن چه عزیزانى به دست مسلمین رسیده است. الآن روز جمعه است، هر گوشى که سخنان را بشنود لازم است به دیگران بگوید، مردم را متوجه کنید تا به دولت بگویند: ما حاضر نیستیم استانهاى این کشور تحت تصرف بهایى نماهاى یهود درآید. آگاه باشید خطر بزرگ و تکلیف مهم است. قرآن و دیانت اسلام بر مردم حقها دارد. ادا کردن این حق مشکل است. به هر حال دشمنان دین و کشور باید بدانند که با یک ملتى روبه هستند که دانشمندان بصیر، تاجر اقتصادى و دکتر دارند و ممکن نیست گول بخورند؛ بلکه با کمال توانایى از اسلام و کشور خود دفاع خواهند کرد.

برادران ایمانى! اینها با تمام مقدسات ملى و مذهبى بازى مى کنند. جراید را مجبور مى کنند که بر علیه دین و منافع عمومى مردم مقاله بنویسند. شما ملاحظه فرمایید روزنامه ها جریان 17 دى مفتضح و ننگین را که تعفن آن دنیا را گرفته، مى نویسند و یک صفحه تمام را اختصاص به تبلیغات مشروبات الکلى داده، از هر طرفى مظاهر شهوت و بى عفتى را در صفحات روزنامه ها و مجلات منعکس مى نمایند و اجتماع مسلمین را به فساد اخلاق و بى عفتى سوق مى دهند؛ ولى از قوانین اسلام و احساسات عمومى مسلمین یک کلمه هم درج نمى کنند.

توطئه رژیم بر علیه روحانیت

اینها براى از بین بردن روحانیت چند نفر از همکاران خود را به لباس روحانى درآورده. سازمان امنیت جراید را مجبور مى سازد که عکس آنها را کشیده و آنان را به عنوان قاچاقچى و بدعمل معرفى کنند و با این وسایل مى خواهند روحانیت را رسوا نمایند. ولى عموم مردم و حتى خود اینها بهتر مى دانند که روحانیت، مختصر نان خود را مى خورد و از اسلام و استقلال و نوامیس اسلام و مسلمین دفاع مى کند و در نتیجه هم در نزد خود و رسول و هم نزد خدا سرافراز است. رسوا و مفتضح نزد خدا و خلق آنهایى هستند که بعد از چند روز ریاست و وزارت، کاخ چند طبقه درست نموده و ملتى را بدبخت مى نمایند. فضاحت براى آن چند نفر معدودى است که وقتى ... مى کنند، ملت جشن مى گیرند، من نمى دانم اگر اینها سقوط کنند ملت از خوشحالى چه خواهد کرد.

حفظ حیثیت اسلام و روحانیت

به هر حال علماى اسلام نمى خواهند فساد تولید شود، در مقام حفظ قرآن و کشور خود هستیم و در این راه از هیچ اقدام لازمى مضایقه نخواهیم کرد. عده اى به من اظهار کردند ما حاضریم اقدام نموده کشته شویم. من گفتم اگر دیدیم قرآنمان در خطر است خودمان جلو مى رویم نمى گذاریم مردم جلو بروند. بگذارید تا کشته شویم بعد قرآنمان از بین برود. [گریه حضار] نمى نشینیم که به دست دستگاه پوسیده چند نفرى، حیثیت روحانیت و اسلام از بین برود؛ دین ما و قرآن ما از بین برود. ما به هر جهت مهیا هستیم.

لکن باید همه دست به دست هم بدهیم و نگذاریم این کشتى غرق شود. اجازه ندهیم خائنین به دین و کشور آزادانه هر عملى بخواهند انجام دهند و ان شاء اللَّه هم نخواهیم گذاشت، به طورى که تا به حال به عناوین مختلف قصد داشتند حیله نموده و مقاصد شوم خود را عملى سازند و موفق نشدند. یک مرتبه به مأمور خود در قم و بار دیگر به مقامى در مشهد دستور دادند که به مردم بگویید قضیه خاتمه پیدا کرده و با این حیله مانع از قیام مردم شوند، ولى موفق نشدند.

هشدار به شاه

ما تا به حال با اینها مماشات نموده و به نصیحت و تذکر اکتفا کردیم و نگذاشتیم ملت عصبانى شود و اگر یک روز ملت با حالت عصبانى از خانه خارج شود مطلب صورت دیگرى پیدا خواهد کرد. آن روز است که سرباز به نفع اسلام سرنیزه را بیندازد و ژاندارم تفنگ را، آن روز است که دیگر نه کاخى براى عَلَم باقى خواهد ماند و [نه ] کاخى مرتفعتر از آن. من که با شاه ارتباطى ندارم، لذا شفاهاً پیام مى دهم که مملکت در معرض خطر است. به آقاى عَلَم امر کند که به خواسته هاى ملت توجه کند یا به کنار رود تا ما با خود آنها مذاکره نماییم و اگر مى خواهد لجاجت کند، بداند که چند نفر معدود نمى توانند با یک ملت لجاجت کنند.

در خاتمه این نکته را ناچارم تذکر دهم که اجانب و دشمنان دین و مملکت که مصالح خود را در محو قرآن و دیانت مى بینند، تا به حال تصور مى کردند که در انجام مقاصد پلید خود آزادند و قدرتى در مقابل آنان وجود ندارد، ولى این نهضت که به وجود آمد فهمیدند که علماى اسلام و مسلمین زنده و بیدارند و با کمال توانایى جلو تجاوزات آنها را خواهند گرفت. لذا مانند مار تیرخورده در فکر این هستند که در اولین فرصت مسلمین را غافل نموده و زهر خود را به اسلام و مسلمین بریزند. ولى شما باید بیدار باشید. صفوف خود را فشرده تر نمایید و حراست از قرآن را یکى از کارهاى روزانه خود قرار دهید. بدانید این قرآن امانت خدا و رسول است و با ریختن خون عزیزان پیغمبر و مردان  الهى، به دست ما رسیده و ما باید این امانت را با تمام قوا حفظ نموده و به مسلمانان بعد از خود بسپاریم. ما در محضر ربوبیت واقع هستیم. اگر کوتاهى نماییم در پیشگاه حق تعالى مقصریم. شما به منزله برادر و فرزند ما هستید، ما خیر شما را مى خواهیم. جمعیت شما زیاد و منزل ما کوچک است. شما در زحمت هستید و حتى نتوانستم از شما پذیرایى نمایم. لذا در این عصر جمعه براى شما و همه مسلمین دعا مى کنم. خداوند به همه شما خیر دنیا و آخرت مرحمت کند. «اللهم اعزّ الاسلام و اهله و اخذل الکفر و اهله. اللهم اخذل من خذل الاسلام و المسلمین. اللهم اجعل کیدهم فى تضلیل، اللهم ارسل علیهم طیراً ابابیل، ترمیهم بحجارة من سجّیل، اللهم اجعلهم کعصفٍ مأکول». (صحیفه امام، ج 1، ص: 100-111)

پس از تن دادن رژیم شاه در قضیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به خواست عمومی و اعلام لغو مصوبه دولت به علما و مراجع قم و تهران و پس از آنکه امام خمینی(س) در نشست با علمای قم مجدداً بر مواضع خویش پای فشرد و لغو مصوبه در پشت درهای بسته را کافی ندانست، رژیم مجبور شد خبر لغو این لایحه را در روزنامه‌های دولتی منعکس نماید. بدین ترتیب مردم نخستین پیروزی خویش پس از ملی شدن صنعت نفت را جشن گرفتند.

«بحمد الله مطلب گذشت و آقاى اسدالله عَلم متنبه شدند که مطلب را باید خاتمه داد و بحمد الله خاتمه دادند. ما هم خاتمه مطلب را تقدیر مى کنیم که بحمد اللَّه بدون یک جنگ و نزاع، بدون ریختن یک قطره خون، چنین مطلبى که با قیام بزرگ ملتى توأم بود که تمام عشایر حرکت کنند، یک سیلى کسى نخورد.» (صحیفه امام، ج 1، ص116) 

انتهای پیام /*