هشدار امام درباره خطر منافقان، مقدس مآبان و فرصت طلبان

اشخاصی که در زمان طاغوت طرفدار طاغوت بودند، بلندگوی طاغوت بودند، پشتیبان طاغوت بودند، امروز طرفدار اسلامند به حسب ظاهر. مخالف با طاغوت می گویند هستیم. می گویند مخالف با رژیم سابق هستیم. این ها اشخاصی هستند که هر روزی نان را به نرخ آن روز می خورند... امروز چون اینجا بیشتر مردم به آن توجه دارند، آنها برای یک کسب اعتبار به اینجا متوجه شده اند، ولی قلوبشان اینجا نیست. فردا چنانکه یک ورقی دیگر پیش بیاید، آنها پای آن بیرق سینه می زنند.

کد : 53091 | تاریخ : 23/09/1399

صبح روز بیست و سوم آذر ماه سال ۱۳۵۸ سرپرست و جمعی از کارکنان کمیته های چهارده گانه امداد امام خمینی مرکز با امام خمینی در قم دیدار کردند. امام در ابتدای این دیدار با تشریح رسالت امداد رسانی کمیته امداد بیان داشتند:

«ملت ما از جهات مختلفه محتاج به امداد است. برای اینکه از ابعاد مختلفه به این مملکت و به این کشور و به این امت خسارت وارد شده است که جبران این خسارتها محتاج به امداد است. یک امدادهایی در مقابل خسارت های مادی است. خسارت های جسمانی است که شما آقایان، خواهران و برادران مجاهده می کنید برای امداد به اینها که در این طول مدت در فقر بودند. جراحات بر آنها وارد شده است. صدمات بر آنها وارد شده است. اعضایشان نقص شده است. و خانه هایشان از بین رفته است. زندگی هایشان خراب شده است. اینها یک خرابی هایی بوده است که از رژیم سابق بوده است و محتاج به مرمت است که بحمداللَّه شما برادرها و خواهرها و سایر اهل خیر کمک کردند و می کنند و جبرانش امید است که آسان باشد و زود. و یک خسارت های معنوی بر این مملکت وارد شده است، یک خسارت های روحی بر این مملکت وارد شده است، یک خسارت های فرهنگی بر این مملکت وارد شده است که آن بیشتر محتاج به امداد است تا این خسارت های مادی، و این جراحاتی که بر این افراد وارد شده است، و این نقص اعضایی که وارد شده است، و این فقرهایی که هست در این  مملکت. آن خسارات معنوی بیشتر محتاج به امداد است و دیرتر قابل جبران است. جبران خسارات معنوی محتاج به مطالعات است که مطالعه کنند کارشناس هایی که واقعاً دلسوز بر این ملت هستند، نه آنهایی که اظهار دلسوزی می کنند

امام خمینی در ادامه با اشاره به سیاست بازان کاسب کار که نان را به نرخ روز می خورند، فرمودند:

«... امروز این معنا که هر کسی انقلابی خودش را می داند، هر کسی ملی خودش را می‏ داند و هر کسی دلسوز خودش را برای ملت می‏ داند، امروز یک کسب رایجی شده است، جزء کسب هاست این الآن. کاسب ها یک وقت در دکان می نشینند و اجناس می فروشند، یک وقت در جاهای دیگر می نشینند و آن حرف هایی را که خودشان می دانند، برای استفاده تحویل می دهند تا استفاده کنند. امروز وضع این طور شده است. اشخاصی که در زمان طاغوت طرفدار طاغوت بودند، بلندگوی طاغوت بودند، پشتیبان طاغوت بودند، امروز طرفدار اسلامند به حسب ظاهر. مخالف با طاغوت می گویند هستیم. می گویند مخالف با رژیم سابق هستیم. اینها اشخاصی هستند که هر روزی نان را به نرخ آن روز می خورند... امروز چون اینجا بیشتر مردم به آن توجه دارند، آنها برای یک کسب اعتبار به اینجا متوجه شده اند، ولی قلوبشان اینجا نیست. فردا چنانکه یک ورقی دیگر پیش بیاید، آنها پای آن بیرق سینه می زنند. اینها سینه زنند! بیرق اسلام بلند بشود پایش سینه می زنند، لکن به اسلام کار ندارند. بیرق کفر هم باز بلند بشود پایش سینه می زنند برای استفاده. امروز اگر امریکا غلبه پیدا کند، آنها سینه برای امریکا می زنند. الآن که من اینجا ایستاده ام اشخاصی هستند که روابط با امریکا دارند. روابط دارند با کسانی که با امریکا روابط دارند. اینها سینه زنند. پای هر عَلَمی سینه می زنند. به نظرشان فرقی نیست ما بین عَلَم اسلام یا عَلَم کفر. آن کسبش را می خواهد بکند. او می خواهد اسم بلند کند. او می خواهد مردم او را به روشنفکری بشناسند. او می خواهد مردم او را به آن چیزهایی که پیش ملت رایج است بشناسند
بنیانگذار جمهوری اسلامی در ادامه سخنانشان خطر فرصت طلبان و منافقان  را یادآور شدند و مقدس نماها، روشنفکر مآبها و منافقان را مثلث تزویر و ریا خواندند و افزودند:

«در زمان رسول اللَّه هم آن گرفتاریی که اسلام ... از دست منافقین داشت، از دست کفار نداشت. کفار ایستاده بودند در مقابل هم و جنگ هم می کردند و تو سر هم می زدند و پیش می بردند و یا عقب می نشستند. لکن با منافقین چه بکنند؟ منافقی که آمده و می گوید من برای اسلام هستم و اسلام آوردم؟ و مثل اسلام ابوسفیان و دار و دسته او، با او چه بکنند؟ این که دارد می گوید من مسلمانم، با مسلمان که نمی شود کاری کرد، این که ظاهرش آمده و اسلام و نماز هم می خواند و جماعت هم می خواند و پای منبر رسول اللَّه هم می نشیند و اشک هم می ریزد، با این که نمی شود کاری کرد. امروز هم مسلمان ها مبتلای به دسته ای از منافقین  هستند که کار این مسلمان ها با این منافقین مشکل تر است، تا کارشان با محمدرضا. محمدرضا ایستاده بود و می زد و می کشت. و تکلیف ملت با او معلوم بود. ملت می رفت به جنگش. اما یک دسته ای که در ظاهر اظهار اسلام می کنند، در ظاهر برای اسلام دعوت می کنند، در ظاهر حرف اسلام می زنند، قلم هایشان و قدم هایشان برای اسلام است، لکن زیر پرده با اسلام مخالف اند. مخالفت با اسلام می کنند در زیر پرده. با این ها باید چه بکنیم؟ کار با اینها بسیار مشکل است. و حل مسئله منافقین [دشوار است] پیغمبر اکرم هم نمی توانست حل بکند. حضرت امیر هم گرفتار اینها بود و حلش نمی شد بکنی. حلش مشکل است.

آن که ما امروز مبتلای به آن هستیم و آن دسته منافقینی که اظهار اسلام می کنند و کمر اسلام را می خواهند بشکنند. کار مسلمان ها با اینها مشکل است. حل مسئله این ها بسیار مشکل است. این غیر از آنی است که «نصیری» است، که مطلبش معلوم است. و «هویدا» است که مطلبش معلوم است. «هویدا» معلوم بود دشمن اسلام و مسلمین است. و «نصیری» هم معلوم بود که مردم را چه کرده و تکلیف مردم با او معلوم بود. و گرفتند آنها را و به جزای خودشان رساندند. اما آن آدم مقدس مآبی که تسبیح هم دستش گرفته است و می گوید به اسلام هم من خدمت می کنم. این مقدس مآب را چه باید بکنیم ...؟ این طایفه منافقین هم که نمی شود با آنها کاری کرد. اسلام از صدر، از اولی که اسلام پیدا شده تا حالا، مبتلای به این جمعیت هست

امام راحل رسالت افشاگری همگان را بر ضد فریب کاران خاطر نشان ساخته بیان داشتند:

«این ها که به صورت منافقین پیش آمدند و در میدان مسلمین واقع شده اند و می خواهند کارشکنی کنند برای اسلام و مسلمین، باید هر چه از آنها پیدا کردند، هر پرونده ای که از اینها پیدا کردند این را نشان بدهند تا معلوم بشود که اینها جزو منافقین اند. و با آنها مبارزه کنند، تا معلوم شود، خوب با یک کاسبی که خیلی هم آثار سجده در جبینش هست، یا یک نویسنده ای که از اول که وارد می شود «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» در کلامش می نویسد و بعد هم از «جمهوری اسلامی» شروع می کند [ستایش ] کردن و [تمجید] کردن، تعریف کردن. لکن از زیر لطمه بر اسلام وارد می شود. با این نمی شود الآن کاری کرد. هر کاری بخواهید بکنید می گویند او یک مسلمان است؛ یک آدم حسابی است. نمی شود، این تا افشاء نشود. تا مشتش باز نشود توی مردم. این مقدس مآبی که هر روز می رود پشت سر فلان آقا نماز می خواند و گاهی هم سهم امام می دهد برای اغفال آن آقا، لکن در واقع مخالف با این رژیم است و می خواهد بزند این رژیم را و از هم بشکند، مشکل است با او معارضه کردن. این را جز افشاگری الآن جور دیگر راه نداریم. راه این است که مطالب اینها و خیانت های اینها را هر کس پیدا کرد این را بگوید که این طور شد

امام در پایان سخنانشان با دعوت از مسئولین برای رعایت موازین اسلامی  فرمودند:

«با احتیاط باید عمل بشود. با ضوابط اسلامی باید کارها عمل بشود. کمیته هایی که شما در آن هستید ضوابطش باید اسلامی باشد. روی اغراض نباشد. کسی با یک کسی خوب نیست، فرض کنید که ... می آید یک چیزی می گوید، کمیته امداد هم فرض کنید، اقدامی می کند، این طور نباید باشد. باید روی ضوابط اسلامی، بطوری که پیش خدای تبارک و تعالی، روسفید باشیم. نمی شود یک کسی بگوید من در جمهوری اسلام دارم کار می کنم و مع ذلک ربا بخورد. این با اسلام نمی سازد. یک کسی در جمهوری اسلامی، پاسبان جمهوری اسلامی ظلم بکند. پاسدار جمهوری اسلامی که باید پاسداری از اسلام بکند، به بندگان خدا ظلم بکند. باید خودتان را بپایید. متوجه باشید. همه قشرها را می گویم. باید متوجه باشند که تخطی از احکام اسلام نکنند. توجه به اسلام داشته باشند. و اتکا به اسلام داشته باشند. و امروز که ما با یک قدرت شیطانی مقابل هستیم، و دنیا الآن توجه به اینجا دارد، موج این مخالفت شما با این قدرت بزرگ در همه دنیا الآن رفته است. باید ما از این مبارزه بین اسلام و کفر سرفراز بیرون بیاییم. ما بر فرض اینکه شکست اقتصادی بخوریم، شکست نظامی بخوریم، لکن باید سرفراز بیرون بیاییم. یعنی باید مثل مجاهدین صدر اسلام که می رفتند و مجاهده می کردند و کشته می شدند، ما هم باید همین طور باشیم.»


(صحیفه امام، ج ۱۱، ص: ۲۳۱-۲۳۷)

انتهای پیام /*