آقای سخنگو

بازخوانی نامه حضرت امام به سید صادق طباطبایی:

سید صادق طباطبایی برادر سرکار خانم دکتر فاطمه طباطبایی همسر سیّد احمد خمینی و خواهر زاده امام موسی صدر دارفانی را وداع گفت.

کد : 53307 | تاریخ : 02/12/1393

دکتر سید صادق طباطبایی فرزند آیت‌الله محمد باقر سلطانی بروجردی در سال ۱۳۲۲ در شهر قم متولد شد. وی  پس از گذراندن دوران دبیرستان در شهر قم و اقامت کوتاهی نزد امام موسی صدر برای ادامه تحصیل راهی آلمان شد. وی در رشته شیمی با درجه تخصص در شیمی آلی در دانشگاه آخن و سپس در دانشگاه بوخوم به تحصیل در رشته بیوشیمی پرداخت و سرانجام موفق به اخذ درجه دکتری در رشته بیوشیمی، در شاخه آنزیمولوژی و ژنتیک گردید و در سن 32 سالگی استاد دانشگاه بوخوم شد.

صادق طباطبائی در کنار تحصیل و رشد و تکامل علمی، به کارهای اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته‌است. از مبارزه در سازمان کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی گرفته تا بنیان گذاری و عضویت وی در اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا، آمریکا و کانادا و چند دوره دبیر روابط بین‌الملل آن سازمان و نیز عضویت در کادر سر دبیری فصل نامه عقیدتی سیاسی: اسلام مکتب مبارز؛ ارگان انتشاراتی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، آمریکا و کانادا و بالاخره مبارزه علیه استبداد داخلی و استیلای خارجی همگام با سیاسیون مذهبی و سایر اقشار مردم و پیروان حضرت امام خمینی، بخش هائی پر کار و پر تلاش در زندگی سیاسی وی به شمار می‌آید.
حضرت امام خمینی(س) در اردیبهشت سال 1350 هنگام اقامتشان در نجف نامه ای را خطاب به صادق طباطبایی نگاشته اند. موضوع این نامه ضرورت مقابله با رواج فرهنگ استعماری است. 

در پی درگذشت آن مرحوم، متن این نامه بازانتشار می یابد:

جناب آقای طباطبایی- ایّده اللَّه تعالی

مرقوم مورخ شش اردیبهشت پنجاه واصل، نظر این جانب را درباره جلسه سالیانه گروه فارسی زبان در اروپا خواسته بودید. قبلًا لازم است از توجه نسل جوان تحصیلکرده به اموری که با دست خیانتکار عمال ارتجاع و استعمار، سالیان دراز مدفون بوده تقدیر کنم. امید است ان شاء اللَّه تعالی این وسمه عار که بر جبین غربزدگان در طول مدت تبلیغات کلیسا نقش بسته است زدوده شود.

این جانب با آنکه دوران نقاهت پیری را می گذرانم و امیدهایی که داشتم به هیچ یک به طور دلخواه نایل نشدم، لکن از نهضتی که در سالهای اخیر به تأیید خداوند متعال بپا شد و موجب نزدیکی قشرهای تحصیلکرده با علمای دین شد، امید واثق دارم که این نور به خاموشی نگراید و هر روز شکافهایی که به دست خائنان سوداگر غرب و شرق برای استعمار ملل اسلام حاصل شده است، با جنبش دنیایی و همه جانبه طبقات تحصیلکرده اعم از روحانی و دانشگاهی از بین برود و با اطلاع از دردها و نابسامانیها به علاج و سازندگی بپردازند.

آنچه می توان گفت ام الامراض است، رواج روزافزون فرهنگ اجنبی استعماری است که در سالهای بسی طولانی جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلی استعمار بر آن دامن زده اند و از یک فرهنگ فاسد استعماری جز کارمند و کارفرمای استعمارزده حاصل نمی شود. باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسی کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال آن را عقب زده، به جای آن فرهنگ اسلامی- انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آنکه انسان سازی و عدل پروری است، تربیت شوند.

باید کوشش کنید تا طرز حکومت اسلام و رفتار حکام اسلامی را با ملتهای مسلمان به اطلاع دنیا برسانید تا زمینه فراهم شود که حکومت عدل و انصاف به جای این حکومتهای استعمارزده که اساس آن بر ظلم و چپاولی است، برقرار شود. اگر قشرهای جوان از هر طبقه که هستند ماهیت حکومت اسلام را که با کمال تأسف جز چند سالی در زمان پیغمبر اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و در حکومت بسیار کوتاه امیر المؤمنین- علیه السلام- جریان نداشت، بفهمند، اساس حکومتهای ظالمانه استعماری و مکتبهای منحرف کمونیستی و غیره، خود به خود برچیده می شود. این کاخهای مجلل آسمانخراش و آن کامجوییهای رؤیایی سلاطین جور و حکومتهای باطل که با دسترنج ملتها فراهم شده است، مردم را به سوی حزبهای منحرف می کشاند. اگر حکومت اسلام که رئیسش با رعیت یکسان و دار الحکومه اش مسجد روی خاکهای گرم و سلطانش با کفش و جامه کهنه حکومت می کند و ملت در پناه آن با آرامش و در سایه عدل زندگانی می کند، روی کار آید، اساس انحرافات چپ و راستی بر باد می رود.

باید کوشش کنید آنچه را از دست داده اید در طول مدت حکومتهای دست نشانده که مهمتر از همه استقلال روحی است که لازمه اش احساس حقارت در مقابل حکومتهای جور است، بازیابید. لازم است حوادثی که در ممالک اسلامی با دست عمال استعمار می گذرد بررسی دقیق کنید و بعد از تجزیه و تحلیل، ملتها را از نتایج فاسده آنها مطلع نمایید. باید حادثه سازیها و شایعه پردازیهایی که در ممالک اسلامی برای تحکیم اساس حکومت استعماری است، بررسی دقیق کنید؛ نظیر حوادث ترکیه و حادثه سیاهکل. لازم است از اختلافات داخلی که به نظر می رسد اکثرش با دست سازمانهای خیانتکار ایجاد می شود تا با خیال راحت به زندگانی کثیف ظالمانه خود ادامه دهند، جداً احتراز کنید و کسانی که به این نحو اختلافات دامن می زنند تقبیح کنید. باید فداکاری کنید در ارجاع مجد و عظمت اسلام که مهمش عظمت معنوی آن است تا در پناه حکومت عدل الهی همه طبقات در رفاه و آسایش زندگی کنند.

از خداوند متعال توفیق و تأیید آقایان محترم را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستار است. و السلام علیکم و رحمة الله.

روح الله الموسوی الخمینی

(صحیفه امام، ج 2، ص: 345 - 347)

انتهای پیام /*