واکنش هوشمندانه امام خمینی در برابر دروغ پردازی های رژیم شاه

شاه کوشید که با سم پاشى ها و دورغ پردازى ها در سطح جراید و روزنامه ها اذهان توده ها را مشوب سازد و تا آنجا که ممکن است به ملت ایران بباوراند که امام با رژیم تفاهم کرده و «انقلاب سفید» را پذیرفته است و در نتیجه هم خمینى را طبق آرزوى دیرینۀ خود در میان مردم ساقط کند و هم نهضت را در هم بشکند.

کد : 53431 | تاریخ : 22/01/1394

پس از آزادی حضرت امام از حصر در روز 16 فروردین 43، رژیم شاه سخت کوشش مى کرد اختلافات روحانیت با رژیم را تمام شده، جلوه دهد و چنان بنمایاند که روحانیت با دولت تفاهم کرده و بر گذشته خط بطلان کشیده است، از این رو کوشید که با سم پاشى ها و دورغ پردازى ها در سطح جراید و روزنامه ها اذهان توده ها را مشوب سازد و تا آنجا که ممکن است به ملت ایران بباوراند که امام با رژیم تفاهم کرده و «انقلاب سفید» را پذیرفته است و در نتیجه هم خمینى را طبق آرزوى دیرینۀ خود در میان مردم ساقط کند و هم نهضت را در هم بشکند.

بر اساس همین غرض ورزى و خام اندیشى، مقاله اى تحت عنوان «اتحاد مقدس به خاطر هدف مقدس» از طرف سازمان جاسوسى امنیت تدوین گردید و در روزنامۀ اطلاعات و بعضى از روزنامه هاى دیگر انتشار یافت که حاوی خبر جعلی خبر جعلى« توافق روحانیون و رژیم» بود.

این مقالۀ مرموز دیکته شده که در اطلاعات 18 فروردین 1343 انتشار یافت، پس از یک سلسله دروغ پردازى ها و قلب حقایق در مورد «انقلاب سفید شاه و امریکا» چنین نگاشت:

«و چه جاى خوشوقتى است که جامعۀ روحانیت نیز اکنون با همۀ مردم، همگام در اجراى برنامه هاى انقلاب شاه و مردم شده است»!

البته توده هاى آگاه و رشدیافتۀ ایران اندیشمندتر، ژرفتر و آگاهتر از این بودند که به این سم پاشى ها و دروغ پردازى ها مسموم شوند و یا تحت تأثیر قرار گیرند و تردیدى به خود راه دهند. از این رو دیدیم که بى اعتنا به این ادعاى سراپا کذب و رسوا با شور و شوق خارق العاده و توصیف ناپذیرى از آزادى امام استقبال کردند و آن را جشن گرفتند و حتى از بازگو کردن مطالب این مقاله در محضر امام خوددارى ورزیدند؛ لیکن امام روى درک این واقعیت که اگر در برابر این دروغ سازى هاى شاه، واکنش سخت و سریعى از خود نشان ندهد و تودهنى محکمى به این دورغ سازان قرن نزند و آنان را رسوا نکند، جرأت خواهند یافت و هر روز طبق اغراض، امیال و مقتضیات روز، به هر مقامى که خواستند تهمت مى زنند و به نام او دروغ مى سازند، امام بر آن شد که مشت آنان را باز کند و در برابر توطئه قلب حقایق ساکت و بى تفاوت نماند؟ مگر نه این است که در اعلامیۀ تاریخى خود صریحاً اعلام کرد: «تا قلم در دست دارم کارهاى مخالف مصالح کشور را برملا مى کنم»  و مگر نه آن است که رسالت تاریخى او اظهار حقایق، روشنگرى، افشاگرى، دریدن ماسک فریبندۀ رژیم و نشان دادن ماهیت شاه مى باشد؟

 رویارویى با توطئه

امام آنگاه که از سرمقالۀ دروغ اطلاعات 18 فروردین 1343 اطلاع پیدا کرد سخت خشمگین  و عصبانى شد و پیش از هر کار در مقام تکذیب آن برآمد.

ساواک در گزارش خود از عصبانیت امام و واکنش تند او در برابر سرمقاله روزنامه اطلاعات چنین خبر داده است:

بعدازظهر روز پنجشنبه 20/1/43  هنگامى که عده نسبتاً زیادى در منزل آقاى خمینى در قم حضور داشته اند، روزنامه سه شنبه 18/1/43 اطلاعات را به دست ایشان مى دهند تا مندرجات سرمقاله آن را که قسمتى از آن مربوط به روحانیون بوده بخواند. مشارٌالیه پس از قرائت آن با نهایت عصبانیت فریاد مى زند: کجا روحانیون موافقت کرده اند؟ این چه مزخرفاتى است که مسعودى مى نویسد؟ و چنان این جملات را ادا مى کند که مجلس تحت تأثیر و سکوت قرار مى گیرد. در همین موقع به شخصى به نام خزعلى دستور مى دهد

که چنین موضوعى را در روى منبر تکذیب کند. از قرار، نامبرده نیز در همان شب چنین عملى را انجام مى دهد.

امام از راه هاى گوناگونى براى تکذیب سرمقالۀ اطلاعات بهره گرفت و در واقع همه امکانات آن روز خویش و جامعه روحانیت را در راه رویارویى با توطئه رژیم شاه که به وسیله سرمقاله 18 فروردین روزنامه اطلاعات، دنبال مى شد، به کار گرفت:

1ـ از وعاظ و گویندگان روحانى خواست در منابر و در ضمن سخنرانى ها، سرمقاله یادشده را تکذیب کنند و مدیر مسئول آن روزنامه را به جرم درج چنین سرمقاله اى مورد نکوهش قرار دهند.

2ـ بى درنگ نماینده اى به دفتر روزنامه اطلاعات فرستاد و از مدیر آن درباره آنچه در این سرمقاله آورده بود، توضیح خواست و او را براى تکذیب آن تحت فشار قرار داد.

3ـ شخصاً نیز در نخستین سخنرانى خود، پس از آزادى که در 21 فروردین 43 ایراد کرد و نیز در سخنرانى دیگر خود، در 26 فروردین 43 رسماً به تکذیب و تقبیح این سرمقاله پرداخت و اینگونه دروغ پردازى ها و شایعه سازى ها را نشان فساد و تباهى رژیم شاه و توطئۀ آن رژیم در راه آسیب رسانیدن به روحانیت دانست.

4ـ در محافل خصوصى و در میان توده هاى مردمى که به ملاقات او مى آمدند و نیز در دیدارى که نمایندگان دولت با او داشتند، جریان سرمقاله روزنامۀ اطلاعات را پیش مى کشید و آن را مورد تکذیب قرار مى داد و دولت را براى دیکته کردن چنین سرمقاله اى سرزنش و نکوهش مى کرد.

5ـ در پاسخ به تلگرام هاى تبریک علماى بلاد که به مناسبت آزادى او مخابره کرده بودند، نیز فرصت را غنیمت شمرد و به تکذیب سرمقاله روزنامۀ اطلاعات پرداخت و از برخى از مقامات روحانى نیز خواست که «امر به تکذیب کنند». تا آنجا که اسناد موجود نشان مى دهد، امام در ضمن پاسخ به تلگرام ها غالباً به تکذیب این سرمقاله پرداخته است از جمله:

حضرت آیت اللّه  میلانى ـ دامت برکاته ـ مشهد

پس از عرض اخلاص، مندرجات سرمقاله اطلاعات سه شنبه 18 فروردین منتشر در تهران  تکذیب است. امر بفرمایید اکیداً تکذیب نمایند.

خمینى

ساعت 10 صبح روز 22/1/43

حضرت آیت اللّه  آقاى آملى ـ دامت برکاته ـ تهران ـ حسن آباد

پس از عرض اخلاص، مستدعى است مراتب تشکر اینجانب را به حضرات حجج اسلام  و علماى اعلام تهران ـ اعلى اللّه  کلمتهم ـ  ابلاغ فرموده و تذکر دهید مطالبى که در روزنامه اطلاعات سه شنبه راجع به موافقت روحانیت با مقاصد دولت درج شده بود، جداً تکذیب فرمایند و به ملت ابلاغ فرمایید که هیچ روحانى نمى تواند با امور خلاف شرع موافقت کند و پس از این به مندرجات مطبوعات راجع به روحانیون ترتیب اثر ندهند.

والسلام علیکم و رحمة اللّه  و برکاته

خمینى ـ 24/1/43

ایشان در تلگراف های جداگانه دیگری به آیت اللّه  آقاى آخوند، حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ احمد اهرى، حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقاى خادمى و حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقا شیخ حسین همدانى سرمقاله روزنامه اطلاعات را تکذیب کردند.

پى موضع امام بر ضد سرمقالۀ روزنامۀ اطلاعات، اعلامیه اى از طرف جامعه روحانیت مشهد زیر عنوان «عمال استعمار به حربه افترا متوسل شده اند» منتشر شد. ساواک در گزارشى آورده است:

... مفاد مقالۀ روزنامه اطلاعات مورخه 18 فروردین ماه جارى، مبنى بر توافق و هماهنگى روحانیون با دولت و تأیید لوایح ششگانه از طرف آنها، سوژه اى به دست خمینى و روحانیون مخالف داده و سبب شد که آیت اللّه  خمینى و ایادى وى در روى منابر این موضوع را شدیداً تکذیب و به شهرستان ها نیز تلگرافاتى مخابره نموده و اعلام کرده اند که وعاظ علناً مفاد روزنامه را تکذیب کرده و مخالفت خود را با لوایح مورد بحث اعلام دارند.

 منبع: نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 868-875، صحیفه امام، ج 1، ص: 276 و 277

انتهای پیام /*