مقایسه ای در آراء امام سجاد(ع) و امام خمینی(س) درباره حقوق اجتماعی مردم

ائمه اطهار در دوران پربرکت حیات خود به عنوان اسوه های زندگی و کارشناسان دین در بین مردم شناخته می شدند و رفتار و گفتار و کردارشان نزد دیگران به عنوان حجت شرعی تلقی می شد.

کد : 30478 | تاریخ : 05/04/1391

آمنه شفیعی


 

ائمه اطهار (علیهم السلام) در دوران پربرکت حیات خود به عنوان اسوه های زندگی و کارشناسان دین در بین مردم شناخته ‌می‌شدند و رفتار و گفتار و کردارشان نزد دیگران به عنوان حجت شرعی تلقی می‌ شد. خاندان اهل بیت عصمت و طهارت در مواجهه با مسائل عصر خود راهکارهای ویژه‌ای داشتند و برای ماندگاری اثرات رفتارشان، میراث شفاهی و کتبی از خود به یادگار گذاشتند و نوع برخورد ائمه اطهار با مسائل پیرامونی ‌شان متناسب با شرایط خاص زمانی و مکانی متفاوت بود.

 برخی از این رفتارها به همان دوره تاریخی محدود بود و برخی دیگر از اقدامات فراتر از زمان و مکان بود و جنبه عام پیدا می ‌کرد. این میراث گرانبها بخصوص در مورد دو امام همام یعنی امیرمومنان و امام سجاد(ع) از اهمیت بیشتری برخوردار است. وجود آثاری همچون نهج ‌البلاغه و صحیفه سجادیه نمونه‌ های معتبر برجای مانده از میراث گرانبهای شیعی است که دقت در محتوا و مضامین آن، خواننده را با میزان توجه ائمه اطهار نسبت به رعایت حقوق مردم آشنا می ‌سازد.

در این میان به تناسب روزهایی که در آن قرار داریم - ماه مبارک شعبان - و محوریت امام زین العابدین(ع) در این روز خوبست که تاملی داشته باشیم در نوع نگاه و اندیشه آن امام بزرگوار درباره «انسان» و نیز جایگاه و حقوقی که در عرصه اجتماع برای یکایک افراد جامعه قائل بودند و مقایسه اجمالی آن با آرای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(س).

 

امام سجاد (ع) و حقوق اجتماعی مردم:

یادگار‌های علمی امام سجاد (ع) در قالب ادعیه بویژه در صحیفه سجادیه، نگارش رساله حقوق و ثبت و ضبط روایات اخلاقی در دسترس است. متن رساله حقوق در 2 منبع «تحف‌العقول» و «خصال» شیخ صدوق آمده است و اگرچه متن رساله حقوق در تحف‌العقول شرح و بسط بیشتری دارد، اما صحیح‌ترین نسخ رساله حقوق، منقولات شیخ صدوق بویژه در نسخه خصال است.

نظام حقوقی در مکتب انبیا بویژه در اسلام، جامعه را بر اساس کرامت انسان استوار دانسته و بر مبنای معارف و عقاید صحیح بازسازی می‌کند و با نفی ارزش‌های کاذب نژادی و قومی همه مؤمنین از قبایل، طوایف و نژادهای گوناگون، سفید و سیاه و عرب و عجم را به عنوان جامعه واحدی می‌شناسد و از این رو قوانین اسلام هماهنگ با فطرت است و نیازها و تمایلات انسان را در مسیری معتدل مورد توجه قرار می‌دهد.

 

در این میان امام سجاد (ع) یکی از این انسان‌های شاخصی است که حقوق مبتنی بر کرامت انسانی را علماً و عملا ارائه فرموده است. رساله حقوق آن امام در بردارنده اهم حقوق الهی و وظایف اخلاقی است و در هر حق نیز اهم جوانب آن بیان شده است. در همین زمینه از جمله حقوق مورد بحث در رساله حقوق «حق سائسک بالسطان» و «حق رعیتک بالسلطان» است. ایشان درباره حق زیردستان بر فرمانروان می فرماید:

«اما حق کسی که امور سیاسی تو را رهبری می‌کند؛ پس بدان که تو برای او فتنه و امتحان هستی و او به خاطر سلطه که بر تو دارد به این امتحان مبتلا شده است. او را مخلصانه نصیحت کن...»

همچنین درباره حقوق اجتماعی انسان ها و حق آنها بر فرمانروا و سلطان می فرماید:

«ای کسی که بر مردم حکومت می‌کنی و زمام امور آنها را به دست گرفته‌ای بدان که رعیت را بر گردن تو حقوقی است که ملزم به رعایت آن می‌باشی. بدان که حکومت تو بر آنها ناشی از قوت تو و ضعف ایشان است؛ پس بهتر آن است که کفایت و رعایت کنی کسی را که ضعف و ناتوانی‌اش او را رعیت تو ساخته است و حکم تو را بر او نافذ گردانیده است و نمی‌تواند که با تو به مخالفت پردازد و برای استیفای حقش علیه تو قیام نماید و فرمانت را سرپیچی کند چون قوت و قدرتی ندارد. چنان که برای رهایی‌اش از تو نمی‌تواند به کسی اتکا کند مگر به خداوند متعال. پس نسبت به رعیت رحیم و مهربان باش و برای حفاظت جان و مال و ناموس رعیت و حمایت از آنان لحظه غافل نباش؛ برای آسایش و آرامش آنها تلاش کن و با حلم و بردباری با ایشان برخورد نما و باید بدانی که تو به فضل خداوند و لطف او حکومت را به دست آورده‌ای پس خدا را شکرگزار باش؛ زیرا کسی که شاکر باشد خداوند نعمت بیشتری به او عطا می‌کند و قوتی نیست مگر به قوت خداوند.»

همانطور که ملاحظه می شود امام سجاد با نگاهی الهی سلطان را نه تنها ولی نعمت مردم که خدمتگزار انها می بیند و به زیبایی حق و حقوق مردم بر سلطان را به تصویر می کشد.

 

حقوق سیاسی و اجتماعی مردم در نگاه امام خمینی (س):

در نگاه الهی حضرت امام انسان در میان آفریده های الهی ویژگی منحصر به فردی دارد :«هیچ موجودی مثل انسان نیست ... این از مختصات انسان است که حق تعالی او را با جمیع اوصاف و صفات مقدس خودش ایجاد کرده است و همه چیز در او هست.» (صحیفه امام، ج13، ص28)

ایشان به این مهم اشاره دارند که «اصلا موضوع بحث انبیا انسان است. همه انبیا از آدم تا خاتم موضوع بحثشان انسان است به هیچ چیز دیگر هیچ فکر نمی کنند به انسان فکر می کنند برای اینکه همه عالم هم خلاصه اش همین انسان است ... انسان اگر درست بشود همه چیز عالم درست می شود . » (صحیفه امام، ج10، ص67 و 68)

انسان شناسی امام خمینی با دیدی الهی و در پرتو آموزه های قرآن و عترت این است که «انسان اعجوبه ای است دارای دو نشئه و دو عالم نشئه ظاهره ملکیه دنیویه که آن بدن اوست و نشئه غیبیه ملکوتیه که از عالم دیگر است . و نفس او که از عالم غیب و ملکوت است، دارای مقامات و درجاتی است ... و از برای هر یک از مقامات و درجات آن . جنودی است رحمانی و عقلانی که آن را جذب به ملکوت اعلی و دعوت به سعادت می کنند و جنودی است شیطانی و جهلانی که آن را جذب به ملکوت سفلی و دعوت به شقاوت می کنند.» (شرح چهل حدیث، ص 5)

 و از آنجائی که انسان این دو مسیر را پیش روی خود دارد مصلحت و سعادت او پاسخ به ندای فطرت خدایی و کمال طلب تحصیل کمالات و تزکیه نفس برای تقرب به حق تعالی و نیل به بهروزی واقعی و نجات ابدی است . به همین خاطر پیامبران الهی برای انسان سازی و امر مهم تزکیه انسانها فرستاده شدند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» (بحار الانوار، ج16، ص210)

روشن است که نگاه امام به انسان نگاهی مثبت به بهترین آفریده الهی است . او انسان را موجودی دارای سرمایه وجودی کمال طلب و کمال خواه می داند که با دست تربیت انبیا و اولیا پله های تکاملی را طی می کند تا به عالی ترین درجات قرب حق تعالی برسد و رضایت او را بدست آورد که « و رضوان من الله اکبر» چون پایه و اساس اندیشه و نگاه امام به انسان اینگونه است آن یگانه عصر برای نجات ملت خود و امت اسلام و بلکه محرومان و مستضعفان جهان به نبرد با همه قدرت های اهریمنی قیام کرد و متکبران و مستکبران و استیلاطلبان جهان را به چالشی سخت کشاند و حقوق محرومان را مطالبه کرد. او به ملت ها باورمندانه ـ نه سیاست بازانه ـ احترام می گذاشت و با ملکوت وجود آنها ـ همان روح و جان الهی ـ سخن می گفت سخنی با زبان فطرت الهی و کمال جو تا «لیثیر دفائن العقول» در راستای رسالت انبیا محقق شود و عقول خفته انسان ها به جوشش در آید و حق بستانند.

ایشان همانند امام سجاد (ع) حکومت و دولت را در خدمت مردم می خواست و می فرمود: « دولت مال مردم است بودجه مملکت از جیب مردم است شما نوکر مردم هستید؛ دولت ها خدمتگزار مردمند. هی لفظا نگویید من خدمتگزار، و عملا توی سر مردم بزنید و این ارباب های بیچاره تان را پایمال کنید. » (صحیفه امام، ج1، ص297)  (آن اندیشه انسان شناسانه امام خمینی در عرصه سیاست و اجتماع حق تعیین سرنوشت حق خدمت شدن و آقا بودن را برای ملت به ارمغان می آورد.

ایشان در بیانی درباره حکومت اسلامی می گوید: «حکومت اسلامی ... حکومت ملی است حکومت مستند به قانون الهی و به آرای ملت هست اینطور نیست که با قلدری آمده باشد که بخواهد حفظ کند خودش را با آرای ملت می آید و ملت او را حفظ می کند و هر روزی هم که بر خلاف آرای ملت عمل کند... قهرا ساقط است و... ملت ایران هم او را کنارش می گذارد.» (صحیفه امام، ج 5، ص14 ـ213)

همانطور که از مقایسه اندیشه های امام خمینی (س) و اندیشه های الهی امام زین العابدین (ع) بر می آید، حضرت امام به پیروی و تاسی از آن امام همام، حق سروری برای مردم قائل است و حکمرانان را نه در مقام سخن بلکه عملا و شرعا خدمتگزار مردم می داند. در همین راستا ایشان از اینکه حق تعیین سرنوشت ملت ایران با روی کار آوردن رضاخان توسط بیگانگان از میان رفت، شکوه می کرد: « باروی کار آمدن رضاخان این سه اصل اسلامی در امر حکومت پایمال شد؛ اول اصل لزوم عدالت در حاکم اسلامی و دوم اصل آزادی مسلمین در رای به حاکم و تعیین سرنوشت خود و سوم اصل استقلال کشور اسلامی از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمین . » (صحیفه امام، ج 5، ص236  (به همین خاطر با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در برابر هر گونه وادادگی و تحجر و افراط و تفریط موضع روشن گرانه می گیرند و با صدای رسا می فرمایند: «میزان رای ملت است.» (صحیفه امام، ج 8، ص173 (

 

انتهای پیام /*