پیام امام در پی واقعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان

دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید.

کد : 30735 | تاریخ : 28/05/1391

یکی از مهمترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب ۵۷ شد، فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان بود. در حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد، ۳۳۷ نفر از کسانی که به تماشای فیلم در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند. تعداد کشته‌شدگان بعداً به بیش از ۴۰۰ نفر افزایش یافت. در پی فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس که بنا بر تشخیص غالب، توسط عوامل حکومت پهلوی صورت گرفت، امام در پیامی خطاب به اهالی آبادان، این واقعه را به مردم آبادان تسلیت گفتند و آن را محکوم کردند. متن پیام حضرت امام به شرح ذیل است:



‏ ‏ بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

خدمت عموم اهالى محترم آبادان- ایّدهم اللَّه تعالى‏

دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى‏کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه‏اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده‏اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد. من تا کنون اطلاع کافى ندارم؛ لکن آنچه مسلّم است این عمل غیر انسانى و مخالف با قوانین اسلامى از مخالفین شاه که خود را براى حفظ مصالح اسلام و ایران و جان و مال مردم به خطر مرگ انداخته‏اند و با فداکارى از هم میهنان خود دفاع مى‏کنند- به هر مسلکى باشند- نخواهد بود و قراین نیز شهادت مى‏دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانى- اسلامى ملت را در دنیا بد منعکس کند. آتش را به طور کمربند در سراسر سینما افروختن و بعد توسط مأمورین درهاى آن را قفل کردن، کار اشخاص غیر مسلط بر اوضاع نیست.

گفتار شاه که: تظاهر کنندگان مخالف من «وحشت بزرگ» را وعده مى‏دهند؛ و تکرار آن پس از واقعه که: این همان وعده بوده است، شاهد دیگرى بر توطئه است؛ نه اینکه واقعاً شاه یک غیبگوى بزرگ است! مصاحبه سابق شاه که ایران را با ملت نابود مى‏کنم نیز شاهد این مدعا است. اظهار تأسف و تأثر در بوقهاى تبلیغاتى از اشخاصى که هر روز دستشان تا مرفق به خون هم میهنان مسلمان ما فرو رفته است. شاهد بزرگى است بر نقشه شیطانى شاه و همدستانش، هم آنان که در اکثر شهرهاى ایران دست به کشتارهاى فجیع زده‏اند.

آیا مردم مظلومى که هر روز به دست همین جنایتکاران به خاک و خون کشیده شده و به وضع بسیار اسفبارى کشته شده‏اند هم میهنان ما نبوده‏اند؟ قراین نشان مى‏دهد که قضیه دلخراش آبادان چون کشتار سایر شهرهاى ایران از یک منشأ به وجود آمده است. آیا از این جنایت کسى جز شاه و بستگانش امید نفعى داشته‏اند؟ آیا تا کنون غیر از شاه که هر چند وقت یک بار دست به کشتار وحشیانه مردم مى‏زند این قبیل صحنه‏ها را به وجود آورده است و یا خواهد آورد؟ این مصیبت دلخراش براى شاه، شاهکار بزرگى است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوقها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر براى اغفال مردم این جنایت را منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب ایران را مردمى که به هیچ ضابطه انسانى و اسلامى معتقد نیستند معرفى نماید.

من به ملت بزرگ ایران اعلام خطر مى‏کنم، خطر اینکه دستگاه این گونه اعمال وحشیانه و ضد اسلامى را در سایر شهرهاى ایران انجام دهد تا تظاهرات پاک مردم شجاع ایران را که با خون خود ریشه درخت اسلام را آبیارى مى‏کنند لوث نماید. لازم است گویندگان، مطلبى را که به نابودى انقلاب رهایى‏بخش اسلام منجر مى‏شود براى مردم روشن نمایند. این مصیبت بزرگ را به ملت مسلمان ایران بخصوص به مردم ستمدیده آبادان و به خانواده‏هاى داغدیده تسلیت عرض نموده و خود را در غم بزرگ و جانکاه آنان شریک مى‏دانم. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین و قطع ایادى اجانب و پیوستگان به آنها را خواستارم.

17 شهر صیام 98

روح اللَّه الموسوی الخمینى


منبع: صحیفه امام، ج‏3، ص: 445 و 446

 

انتهای پیام /*